مورد داشتیم، دختره و چادریه و ارثیه‌ی حضرت مادر س سرشه : محب آتیشی ِامیرالمؤمنینه ع❤️‍🔥 میخواد خونشو بریزه برای اهل بیت ع، نجف خونه‌ی پدریشه . حالا داشته باش ؛ سیگار میکشه، عکسشو میذاره پروف، با نامحرم شوخی‌شو داره، برائتیه، فحششو میده، عصبیه و لات بازی درمیاره و واسه هرکی شاخ و شونه میکشه . بچه‌جون درسته معصوم نیستیم و ممکن الخطاییم و خدا و اهل بیت ع غفورن ولی جمع کن خواهرم . ما اگه واقعا محبیم باید راه اهل بیت عليه‌السلام رو پیش بگیریم . جوگیر ِبچه‌سال نباشیم .

‌ این حرکت ؟ خیلی قشنگه که .

_

بسم‌الله .

‌ ؛ قسم به آشفتگیِ این عکس .

شهزاده‌ی کربلا ، عزیزم علی‌اکبر .

‌امام عباس ع ؛

آشفته‌ات شدن چه وقار مبارکی‌ست ..

السلام علی چشمان ابوفاضل .

عشق تو قماری‌ست که بازنده ندارد ؛ این اشک قیامت برسد، برگ برنده است . #رعیت_عباس

انگارعلی آمده درعلقمه، احسنت ! جنگاوری‌ات مثل پدر خیره کننده است .

مست ِتو نشم چیکار کنم ؟ کارم همینه آخه فدات‌شم .

عباس جانم ؛ چشم من تار شده یا تو مکرر شده‌ای ؟ :)))

بسم‌الله .

‌ باور ندارم که ابوفاضل‌ ع به بهانه‌ی رفع تشنگی دست به زیر آب ببرد ! او عباس‌ع است . پسر ام‌البنین‌ ، مادر ادب . یقین دارم مشتی آب بالا آورد تا به فرات خجالت بدهد . تا بگوید لب‌های تشنه‌اش را به نیابت پاره‌ترک‌های لبان خشک حسین‌ ع ببیند و شرم کند ؛ شرم کند و راه کج کند به سمت خیمه‌گاه ابن علی‌‌ ع . به احترام موجی بلند کند و سرش را خم ، تعظیم فرود آورد و در برابر موسی‌ زمان ، زبان باز کند به عرض معذرت برای جسارتش . عباس آب را بالا آورد تا در گوشش بگوید : آب مهر مادر برادرم حسین بود فرات ، مهر مادرش ..

به هر کی که چشم نداشت چشماتو ببینه لعنت .

_

جرعه‌ای آب ننوشید ولی در عوضش ؛ دهن ِعالمی از غیرت ِاو آب افتاد . #رعیت_ابوفاضل

*

‌ آقای امام حسین من : )) امسال سعادت داشتیم نوکریتونو کنیم ، الحمدلله که نمردیم و زیر پرچمتون قد کشیدیم .. امسال تولدم روز عاشورای شماست تصدقتون بشم ؛ شاید اصن یه حکمتی داره نه : ) ؟ که یادم بیوفته من تا ابد گدای سر سفره‌ی شمام و برکت زندگیم همش بخاطر روضه های شماست 🤍 . ان‌شاءالله که شرمنده‌ی آقازاده ، علی اکبرتون نشم و از جوونیم درست استفاده کنم . آرزوم ؟ زیر علمتون تا ابد موندن و نوکری شما رو درست ادا کردن . میدونم که دست کشیدین رو سرم‌ و برام دعای عاقبت بخیری کردین آقا تولدت مبارک من . بماند به یادگار / بیست و پنجمین روز از تیرماه هزار و چهارصد و سه .

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است ؛ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع 💔

عامل شهادت اباعبدلله ؛ طمع و ترس شیوخ مقدس نمایی بود که در زیر پرچم عبیدالله با طمع مالی و ترس از دست دادن ثروت و جایگاه ِ قدرت شمشیر زدن یا همراهی نکردن عده ای هم چون برای خودشون جایگاه دینی و سیاسی قائل بودن، برای خودشون اُفت می دیدن که زیر پرچم مولا به عنوان جایگاه پایین تری از مولا قرار بگیرن داشتیم افرادی که سگ بازی و میمون بازی و مشروب خواری و استفاده از بیت المال عبیدالله و یزید رو دیدن ولی بر تندروی امام حسین تاکید داشتن معتقد بودن که مولا حسین بر علیه خلیفه شوریده و باید با یزید بیعت می کرد حتی عده ای با این استدلال مذهبی که پسر نوح بد بود و برعلیه پیامبر بود پس نوه پیامبر هم ممکنه بد باشه و برعلیه خلیفه مسلمین قیام کرده، خودشون رو قانع کردن در کل شهادت اباعبدلله با استدلال های مذهبی معتدل و با هدایت افرادی که احتمال یهودی بودن اونها به چشم می یاد ، رخ داد و جامعه مذهبی اون ایام در دو محور هدایت شد اول با پول و وعده های دروغ و دوم ترس از حاکمیت فردی مثل مولا علی که جایگاه قدرت اونها رو بگیره حتی در جایی گفته می شه از بغض مولا علی عده ای به جنگ با امام حسین اومدن .

بسم‌الله .

میخوای تو یه جمله روضه بشنوی ؟ مردم با حوصله آقایِ ما را سَر بریدند .