eitaa logo
اطلاع رسانی تشکیلات فاطمیون
373 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
149 فایل
بسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین(ع) است یعنى علاقه‌‌مند به اسلام سیاسى است. امام خامنه ای عزیز کانال محتوایی تشکيلات فرهنگی، مطالعاتی و جهادی فاطمیون فرزندان بسیج، مسجد و هیأت #ارتباط_با_ما: @Eshq_Agahi_Masouliyat
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بصیرتی
هرجا برید بگید تو کشورِ من ظرفِ ۵ ماهِ اخیر، ۴ تا برگزار شده ولی من به حکومت میگم دیکتاتور، بهت پناهندگی نمیدن تو بیمارستان روانی بستریت میکنن تا خطر کمتری برای جامعه داشته باشی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
58.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی رسان زندگی ما رقیه است... کاش امشب تو روضه خانوم سه ساله دق کنیم... 😭😭 کاری از رسانه فرهنگی، هنری منهـــــــاج از پایگاه بسیج خواهران زینب کبری(س)شریف آباد 🌷شریف آباد سلام🌷 @SharifAbadSalam ─┅═ೋ❅🌸❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فاطمیون
🇦🇫 را می‌شناسید؟ همان دلاوران افغانستانی که با شنیدن نامشان پا به فرار خواهند گذاشت 🔻اگر می‌خواهید عضوی از سپاه فاطمیون باشید، به تنها کانال رسمی این لشکر بپیوندید 👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼 eitaa.com/joinchat/3770613846C894fa86e48 eitaa.com/joinchat/3770613846C894fa86e48
12.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دو رسم خوب در یک هیئت خانوادگی☺️ 🔺اگر تونستی به پیرمرد بگی بدو به بچه‌ هم میتونی بگی بشین😉 🔺سوال پرسیدن وسط منبر آزاده👌 عجب هیئتی😍 چقد هیئت های ما این دوتا رو کم داره... https://eitaa.com/zeynabiyh ‌┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
هدایت شده از کتاب فاطمیون
🍃توی معراج حال خیلی بدی داشتم.پاهایم می لرزید.قلبم تیر می کشید.تپش قلب بدی داشتم.نگرانی شدیدی داشتم.از دور که آمبولانس را دیدم،دویدم.اولین کسی بودم که به در آمبولاس رسیدم.جمعیت موج می زد.دست خودم نبود.دنبال تابوت می گشتم.تابوت آقامهدی را که در معراج گذاشتند از پایین پایش شروع کردم به بوسیدن.دوست داشتم با همان لباس های رزمش ببینمش،ولی کفن شده بود.نمی دانستم کجایش تیر خورده.صورت سالمش را که دیدم،خیالم راحت شد.می بوسیدمش و اشک می ریختم.حواسم به هیچ چیز نبود.برادرش جلو آمد و آهسته گفت:«این طوری که می کنی،شهید راضی نیست.»خودم را جمع و جور کردم و بلند شدم.بعد از نماز مغرب و عشا یکی از دوستانش نحوه ی شهادت اقا مهدی را تعریف کرد.حالم خیلی بدتر شد.آقا مهدی زرنگ بود.در هر زمانی که وقت دعا بود،برای شهادتش دعا می کرد. برگرفته از صفحه 102 کتاب ✅برای شنیدن کتاب صوتی جذاب دیدار پس از غروب لطفا بفرمایید به کانال خودتون👇 https://eitaa.com/ketabfa 📚کتاب فاطمیون = هر ماه یک کتاب + آخر ماه مسابقه + هر روز پذیرایی کتاب صوتی