يكی از الزامات مدّاحی، پرورش روحی و رفتاریِ خود مادحين است.
هر كس میخواهد در اين عرصه پا بگذارد، بداند که این کار، كمتر از شاگردی امام صادق(ع) نيست؛ همانگونه كه زیّ طلبگی باید زیّ خاص باشد، زیّ كسانی هم كه پا به عرصۀ مدح اهلبیت(ع) میگذارند و به اين عنوان شناخته میشوند، كمتر از آن نيست.
🔰 با ما همراه باشید.
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
🔶 طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
🔷 طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو توصیه مهم شهید قاسم سلیمانی به مداحان
🔹شرط اثرگذاری در این مراسم های پربرکت چیست؟
#ملت_امام_حسین
#به_رهبری_حسین
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙کجا ایستادهایم؟
#هیئت
#وظیفه
#تاریخچه
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz
🌺 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌺
📌 نکات دوستانه درباره اربعین:
۱) در این چند روزی که عراق هستید، بین آنچه موکبهای کوچک عراقی تقدیم شما میکنند با آنچه در موکبهای پر زرق و برق ایرانیها توزیع میشود، فرقی قائل نشوید.
متاسفانه حضور پر رنگ برخی موکبهای ایرانی آنهم با آن همه زرق و برق در پذیرایی از زائران، حس میزبانی عراقی ها را به چالش کشیده است.
سعی کنید در موکبهای عراقی هم تا جایی که مقدور است سکنی داشته باشید.
آنها باید ببینند اینجا ایرانی و عراقی نداریم و همه یک امت واحده هستیم.
۲) در این چند روزی که عراق هستید، اگر در جایی غذای ایرانی توزیع میشود، فریاد نزنید غذای ایرانی!!
با این کار عراقیها احساس میکنند که برای آنها نیست!
چراکه هیچ موکب عراقی هیچ وقت فریاد نمیزند غذای عراقی!!
۳) در این چندروزی که عراق هستید، کمک کنید هزینههای دولت عراق برای جمع آوری زباله ها و بهداشت مسیرها بیش از پیش نشود.
۴) در این چند روزی که عراق هستید، اصلاً روی ایرانی و عراقی بودن صحبت نشود. و خیلی تاکید کنید که حبّ الحسین یجمعُنا.
۵) در این چند روزی که عراق هستید، غذایی نگیرید که نمیخورید. عراقیها خیلی خیلی ناراحت میشوند!
اگر هم به اصرار بیش از حد گرفتید و بدتان آمد، به روی خودتان نیاورید و از طرف تشکر کنید.
همان جا جلوی عراقیها ظرف غذا را دور نیندازید.
۶) در این چند روزی که عراق هستید، مراقب وسایل عمومی و مردمی عراقیها باشید. خودروها، سرویسهای بهداشتی، محل اسکان و... .
۷) در این چند روزی که عراق هستید، بدانید که عراقیها موظف به خدمت رایگان به شما نیستند!
پس هرجا هزینهای داشت پرداخت کنید.
مثلاً کرایه ماشین!
۸) در این چند روزی که عراق هستید، اگر در منزلی اسکان یافتید، خیال نکنید که میزبان تا هر وقت که شما بخواهید، تمایل دارد و میتواند از شما پذیرایی کند!
۹) در این چند روزی که عراق هستید، یادتان نرود که عراق کشوری جنگ زده (حمله آمریکا، داعش و ...) و به شدت پرخرج است. خرج اضافی برای این کشور درست نکنید.
۱۰) در صورت امکان چند هدیه کوچک از ایران خریداری کرده در مسیر به نام ایران به کودکان عراقی هدیه دهید.
۱۱) با خادمان موکب ها از هر ملیتی خوشرو باشید، قدردانی کنید و عکس یادگاری بگیرید.
۱۲) بعضاً برخی خانمهای ایرانی داخل موکب ها آرایش می کنند. لطفاً توجه داشته باشید که زنان عراقی هرگونه آرایش کردن زنان، علی الخصوص در ایام عزای اهل بیت(علیهمالسّلام) را به شدت بد و قبیح میدانند.
۱۳) در کنار استفاده از تصاویر و نشانه هایی که با خود حمل میکنید (مانند تصویر رهبر انقلاب یا سردار سلیمانی) حتماً از تصاویر مراجع عظام تقلید در عراق ( حضرات آیات : سیستانی، حکیم، صدر) و یافرماندهان الحشد الشعبی (هادی العامری، ابومهدی مهندس و ...) هم استفاده کنید.
۱۴) محور غربی، عبری، عربی شدیداً در حال تبلیغ در میان مردم عراق هستند که ایران کشور شما را تسخیر کرده است. حتماً با همان عربی دست و پا شکسته به عراقی ها بگویید که دفاع از حریم اهل بیت (علیهم السّلام) و مردم عراق را وظیفه دینی ایرانیها میدانید و از دوستی و صمیمیت دو ملت و از اینکه به نیابتشان به زیارت امام رضا(علیه السّلام) خواهید رفت به آنها بگویید.
۱۵) به هیچ وجه به تصاویر، بنرها و موکب های جریانهای انحرافی واکنش نشان ندهید.
۱۶) در مسیر پیاده روی، برخی فرقه های انحرافی مانند کلبیها، یمانیها، صرخیها و ... حضور دارند. وقتتان را با بحث بیهوده با آنها به هدر ندهید و در موکبهایشان نیز اقامت نکنید. البته افراد خبره بدون اینکه فتنه شود ظریفانه امر به معروف نمایند.
۱۷) تقریباً همه شما عزیزان ابزار تصویربرداری مناسب در اختیار دارید. اتفاقات و صحنههای ناب این سفر بینظیر را ثبت و ضبط کرده و با هشتگهای انگلیسی در شبکههای اجتماعی جهانی (مانند گوگل پلاس، فیس بوک، توییتر، اینستاگرام) به اشتراک بگذارید.
۱۸) هر سال به تعداد خبرنگاران غیر مسلمان کنگره عظیم اربعین افزوده می شود. *شما عزیزان نمایندگان فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی ما هستید. به گونه ای رفتار کنید و سخن بگویید که ایرانیان، به عنوان شیعه نمونه به جهانیان معرفی شوند.
۱۹) امسال شیطان و ایادی او تمام حربههای خود را به کار گرفتهاند تا راهیان این سفر را کم و کمتر کرده و دلهای ایشان و شما را نسبت به هم پر از کینه کنند.
در این راه فقط به ندای «هل من ناصر» ارباب بی کفن دل بسپارید و گوشتان را بر اصوات تفرقه افکنانه سپاهیان ابلیس ببندید.
در حدّ توان خویش، کمک های مادّی و معنوی خود را نثار برادران و خواهرانی کنید که در عزمشان نسبت به این سفر موانعی وجود دارد.
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 eitaa.com/TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 eitaa.com/TalabeTaraaz
📌ادامۀ نکات سفر اربعین:
۲۰) شعار امسال اربعین:
#حیاتنا_حسین
میتونید روی کاغذی بنویسید بچسبونید پشت کولتون یا بنویسید زیر بنرِ معرفی گروهتون یا هیئتتون و... .
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 eitaa.com/TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 eitaa.com/TalabeTaraaz
بزرگواران اگر مطلب دیگهایی به ذهنتون میرسه لطفاً به آیدی زیر ارسال کنید تا به متن اضافه بشه:
eitaa.com/TT_Tabadol_Heyat
سند.pdf
295.8K
🇮🇷🇮🇶 اصطلاحات رایج و لازم زبان عربی که احتمالاً مورد نیازتان خواهد بود.
#اربعین
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 eitaa.com/TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 eitaa.com/TalabeTaraaz
تحریف هدف امام حسین علیه السلام
من نمیدانم کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحیها در مورد مسیح گفتند درباره حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امّت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شد
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص21
برای اینکه گنهکار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود.
لذا بعد از این انحراف، چارهای نبود جز اینکه ما فقط صفحه سیاه و تاریک این حادثه را بخوانیم، فقط رثاء و مرثیه ببینیم. من نمیگویم آن صفحه تاریک را نباید دید بلکه باید آن را دید و خواند، اما این مرثیه همیشه باید مخلوط با حماسه باشد. اینکه گفتهاند رثای حسین بن علی باید همیشه زنده بماند، حقیقتی است و از خود پیغمبر گرفتهاند و ائمه اطهار نیز به آن توصیه کردهاند. این رثاء و مصیبت نباید فراموش بشود، این ذکری، این یادآوری نباید فراموش بشود و باید اشک مردم را همیشه بگیرید، اما در رثای یک قهرمان. پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید، وگرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحه نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبه رثائیاش میتوانیم استفاده کنیم وگرنه بیهوده است. خیال میکنیم حسین بن علی در آن دنیا منتظر است که مردم برایش دلسوزی کنند یا- العیاذبالله- حضرت زهرا علیه السلام بعد از هزار و سیصد سال، آنهم در جوار رحمت الهی منتظر است که چهار تا آدم فکسنی برای او گریه کنند تا تسلّی خاطر پیدا کند!.
چند سال پیش در کتابی دیدم که نویسنده مقایسهای میان حسین بن علی و عیسی مسیح کرده بود؛ نوشته بود که عمل مسیحیها بر عمل مسلمین (شیعیان) ترجیح دارد، زیرا آنها روز شهادت عیسی مسیح را جشن میگیرند و شادمانی میکنند ولی اینها در روز شهادت حسین بن علی مرثیه خوانی و گریه میکنند. عمل آنها بر عمل اینها ترجیح دارد، زیرا آنها شهادت را برای عیسی مسیح موفقیت میدانند نه شکست، و چون موفقیت میدانند شادمانی میکنند، اما مسلمین شهادت را شکست میدانند و چون شکست میدانند گریه میکنند. خوشا به حال ملتی که شهادت را موفقیت بشمارد و جشن بگیرد، و بدا به حال ملتی که شهادت را شکست بداند و به خاطر آن مرثیه خوانی کند.
جواب این است که اولاً دنیای مسیحی که این شهادت را جشن میگیرد، روی همان اعتقاد خرافی است که میگوید عیسی کشته شد تا بار گناه ما بریزد، و چون به خیال خودش سبکبال شده و استخوانش سبک شده آن را جشن میگیرد. درحقیقت او جشن سبکی استخوان خودش را به خیال خودش
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص22
میگیرد، و این یک خرافه است.
ثانیاً این همان فرق اسلام و مسیحیت تحریف شده است که اسلام یک دین اجتماعی و مسیحیت دینی است که همه آن چیزی که دارد اندرز اخلاقی است. گاه به یک حادثه از نظر فردی نگاه میکنیم و گاه از نظر اجتماعی. از نظر اسلام، شهادت حسین بن علی از دیدگاه فردی یک موفقیت بود. برای شخص حسین بن علی این شهادت شکست بود یا موفقیت؟ هر مسلمانی میگوید موفقیت، و خود حضرت هم روز اول فرمود: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلی وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلادَةِ عَلی جیدِ الْفَتاةِ، وَ ما اوْلَهَنی الی اسْلافی اشْتِیاقَ یعْقوبَ الی یوسُفَ» [1]. از نظر یک انسان و از نظر خود شهید، شهادت موفقیت است. لازم نیست مسیحیها بگویند؛ در هزاروسیصدوپنجاه سال پیش، خود پیشوایان اسلام گفتهاند. علی بن ابیطالب آن وقتی که تیغ بر فرقش فرود آمده و تا نزدیک ابرویش شکافته است، این طور حرف میزند: «وَاللهِ ما فَجَأَنی مِنَ الْمَوْتِ واردٌ کرِهْتُهُ اوْطالِعٌ انْکرْتُهُ، وَ ما کنْتُ الَّا کقارِبٍ وَرَدَ وَ طالِبٍ وَجَدَ» [2] به خدا قسم، مرگ ناگهانی و ضربت ناگهانیای که بر من خورد، یک ذره مورد کراهت من نیست. من افتخار میکنم و آرزوی چنین روزی را داشتم. به خدا قسم، مثَل من مثَل آن عاشقی است که به معشوق خود رسیده باشد. به قول شاعر:
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
مثَل من در حال این ضربت خوردن مثَل همان مردمی است که در شبهای تاریک دنبال آب میگردند و ناگهان به آب میرسند.
دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
این از نظر شخصی و فردی. اما اسلام یک طرف دیگر هم دارد؛ قضایا را همیشه از جنبه شخصی مطالعه نمیکند، از جنبه اجتماعی هم مطالعه میکند. حادثه عاشورا از جنبه اجتماعی و نسبت به کسانی که مرتکب آن شدند، مظهر یک انحطاط در جامعه اسلامی بود. لذا دائماً باید یادآوری بشود که دیگر چنین کاری را مرتکب نشوند. این همان «آخی» است که یک ملت میگوید: ما مسلمانها چنین کاری کردیم؟! لعنت به کسانی که چنین کاری کردند، پس دیگر چنین کاری نکنیم.
. بحارالانوار، ج 44/ ص 366. ↩
. نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 875. ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص23
ثالثاً این موضوع برای صیقل دادن احساسات اسلامی و انسانی است، اما به شرط اینکه ما این را درست درک بکنیم. امروز روزی نیست که آدم سرش را زیر آب بکند.
ما باید در اوضاع مذهبی خودمان رفرم ایجاد کنیم؛ البته نه در مذهب بلکه در کار خودمان. اشتباهات ما که به مذهب مربوط نیست. مگر محتشم کاشانی هم یکی از ارکان مذهب است؟! باید این شعارهای مفت... [1]
. [متأسفانه بقیه بیانات آن شهید بزرگوار در نوار ضبط نشده است.] ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص24
📓تحریف هدف امام حسین علیه السلام
#کتاب_حماسه_حسینی
#جلد_اول
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz
2. نهضت حسینی، حماسهای مقدس
گفتیم یک سخن یا منظومه، یک شعر یا نثر حماسی آن است که در روح انسانی جولان و هیجانی در جهت سلحشوری و مقاومت و ایستادگی و دفاع از عقیده ایجاد کند، و یک شخصیت حماسی آن کسی است که در روحش این موج وجود دارد؛ یک روحیه متموّجی از عظمت، غیرت، حمیت، شجاعت، حس دفاع از حقوق و حس عدالتخواهی دارد. و باز عرض کردیم که تاریخچه عاشورا تاریخچهای است که دو صفحه دارد. یک صفحه آن صفحهای است سیاه و تاریک، نمایشی است از جنایت بشریت، جنایت بسیار بسیار عظیمی، یک داستان جنایی و یک ظلم بیحد و حساب است و بنابراین، داستان جنایی ما قهرمانانی دارد که قهرمانان جنایتند. پسر معاویه، پسر زیاد، پسر سعد و یک عده افراد دیگر، قهرمان این داستان جنایی هستند. اما تمام این داستان جنایت نیست؛ یعنی داستان ما یک صفحه ندارد، دو صفحه دارد. تنها این نیست که یک عده جنایتکار بر یک عده مردم پاک و بیگناه جنایت وارد کردند. بله، داستانهایی هست که فقط و فقط جنایی است، یک صفحه بیشتر ندارد و آن هم مملوّ از جنایت است.
مثلاً داستان پسران مسلم بن عقیل فقط یک داستان جنایی است و بس، که دو تا طفل نابالغ بیگناه پدرکشته غریب در یک شهر به دست یک آدم جانی میافتند و او به طمع اینکه به پولی برسد، به شکل فجیعی آنها را به قتل میرساند. وقتی ما این تاریخچه را مطالعه
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص25
میکنیم، از یک طرف جنایت میبینیم و از طرف دیگر دو تا طفل معصوم نابالغ غریب که جنایت بر آنها وارد شده است که اینها حرفی هم نداشتهاند و نمیتوانستهاند حرفی داشته باشند چرا که بچههایی در سنین ده ساله و دوازده ساله یا کمتر بودهاند. این فقط یک داستان جنایی است و از نظر آن دو طفل، رثاء است، مصیبت است، مظلومیت است.
اما داستان کربلا این طور نیست؛ یک داستان دو صفحهای است که از نظر آن صفحه دیگر بیشتر قابل مطالعه است. از نظر آن صفحه، جنبه مثبت دارد، صورت فعالی دارد، نمایشگاهی است از عظمت و علوّ بشریت، از رفعت بشریت، نمایشگاه معالی و مکارم انسانیت است، سراسر حماسه است، عظمت و شجاعت و حقخواهی و حقپرستی در آن موج میزند. از این نظر، دیگر قهرمان داستان ما پسر معاویه و پسر زیاد و پسر سعد و دیگران نیستند. از این نظر قهرمان داستان پسران علی هستند، حسین بن علی است، عباس بن علی است، دختر علی زینب است، یک عده از مردان فداکار درجه اوّلی هستند که خود حسین که حاضر نیست یک کلمه مبالغه و گزاف در سخنش باشد آنها را ستایش میکند.
امام حسین در شب عاشورا اصحاب خودش را ستایش کرد؛ نگفت یک عده مردم بیگناه و بیچاره فردا کشته میشوید و به عمر شما خاتمه داده میشود، بلکه آنها را ستایش کرد و فرمود: «فَانّی لا اعْلَمُ اصْحاباً اوْفی وَلا خَیراً مِنْ اصْحابی» [1] من یارانی در جهان بهتر از یاران خودم سراغ ندارم؛ یعنی من شما را بر یاران «بدر» (که یاران پیغمبر بودند) ترجیح میدهم، بر یاران پدرم علی ترجیح میدهم، بر یارانی که قرآن کریم برای انبیاء ذکر میکند (وَ کاینْ مِنْ نَبِی قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیونَ کثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اصابَهُمْ فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا اسْتَکانوا وَاللهُ یحِبُّ الصّابِرینَ) [2] ترجیح میدهم، یعنی اعتراف میکنم که همه شما قهرمان هستید. سخنش اینطور آغاز میشود: «مرحبا، مرحبا به گروه قهرمانان!».بنابراین حالا که فهمیدیم این داستان دو صفحه دارد، میخواهیم صفحه دوم آن را هم مورد مطالعه قرار دهیم و اعتراف کنیم که ما در گذشته این اشتباه را مرتکب شدهایم که این داستان را فقط از یک طرف آن مطالعه کردهایم و غالباً آن طرف دیگر داستان را مسکوتٌ عنه گذاشتهایم؛ یعنی ما نمایشگر قهرمانیهای جنایتکارانه پسر معاویه و پسر زیاد و پسر سعد بوده و هستیم.
. ارشاد شیخ مفید، ص 231. ↩
. آل عمران/ 146. ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص26
من برای این دستهها [1] حقیقتاً احترام قائل هستم چون ابراز احساسات است، احساساتی صددرصد طبیعی ناشی از عقیده و ایمان. آنهایی که میدانند اگر در یک ملت احساسات طبیعی ناشی از عقیده و ایمان درباره قهرمانان بزرگ آن ملت وجود داشته باشد چقدر ارزش دارد، میدانند که من چه میگویم. نباید اینها را نسخ کرد، نباید با اینها مبارزه کرد، باید اینها را اصلاح کرد. باید این احساسات بسیاربسیار عظیم را که فقط ناشی از قدرت عقیده و ایمان است، اصلاح کرد. آیا اگر شما میلیاردها دلار خرج کنید، میتوانید یک چنین احساساتی در ملت به وجود بیاورید؟!.
اینکه آن بابا از جیب خودش پول خرج میکند، خودش را بیکار میکند، زنجیر برمیدارد پشت خودش را سیاه میکند و اشک او هم متصل جاری است، ارزش دارد و نباید با آن مبارزه کرد و گفت این کارها وحشیگری است. ابراز احساسات برای قهرمانان بزرگ تاریخ وحشیگری نیست. فقط اشتباه او در این است که وقتی میخواهد ابراز احساسات کند، به شکلی ابراز احساسات میکند که نمایشگر قهرمانی جنایتکارانه جنایتکاران و نمایشگر مظلومیت آن کسی است که به او عشق میورزد و علاقه دارد. او نمیداند حالا که میخواهد نمایشگری بکند باید طوری نمایشگری بکند که نمایشگر حماسه حسینی باشد، نمایشگر آن جنبه نورانی و روشن تاریخ عاشورا باشد، نمایشگر روح حسین بن علی باشد. خوشبختانه کم و بیش این بیداری پیدا شده است و گاهی انسان به چشم میبیند که بعضی از دستجات توجه کردهاند که چه باید بکنند و چه میکنند.
مرد بزرگ، روحش صاحب حماسه است، خواه برای خودش کار کرده باشد یا برای یک ملت و یا برای بشریت و انسانیت کار کرده باشد و یا حتی بالاتر از انسانیت فکر کند و خودش را خدمتگزار هدفهای کلی خلقت بداند، که اسم آن را «رضای خدا» میگذارد، بدین معنی که خداوند این خلقت را آفریده و برای آن یک مسیر و هدف کلی قرار داده است؛ این راه، راه رضای خداست.
مرد بزرگ کسی است که در روحش حماسه وجود داشته باشد؛ غیر از این نمیتواند باشد. نادرشاه افشار اگر یک حماسه در روحش وجود نمیداشت، نمیتوانست افاغنه را از ایران بیرون کند و نمیتوانست هندوستان را فتح کند؛ این خودش یک حماسه است. اما اینکه بعد کارش به یک مالیخولیا کشید و خودش دشمن جان ملت خودش شد، مطلب
. [دستههای عزاداری] ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص27
دیگری است.
اسکندر، خواه ناخواه در روحش یک حماسه، یک موج وجود داشته است، شاه اسماعیل همینطور، ناپلئون همینطور. اسکندر، نادرشاه و شاه اسماعیل، همه اینها یک اراده بزرگ هستند، یک همت بزرگ هستند، یک حماسه بزرگ هستند ولی حماسه مقدس نیستند، برای اینکه هر یک از اینها میخواهد شخصیت خودش را توسعه بدهد، میخواهد همه چیز را در خودش هضم کند، میخواهد ملتها و مملکتهای دیگر را در مملکت خویش هضم کند؛ و لذا از نظر یک ملت، یک قهرمان ملی است ولی از نظر ملت دیگر یک جنایتکار است. اسکندر برای یونانیان یک قهرمان است و برای ایرانیان یک جنایتکار؛ برای یونانی یک قهرمان است چون به یونان عظمت داد، چون قدرتهای دیگر، ثروتهای دیگر، عظمتهای دیگر را خرد کرد و پرچم یونان را در مملکتهای دیگر به اهتزاز درآورد. اما از نظر قوم مغلوب، او نمیتواند یک قهرمان باشد. ناپلئون برای فرانسویها قهرمان است، اما آیا برای روسیه یا برای انگلستان هم قهرمان است؟ البته نه. آنها حماسه هستند، ولی یک حماسه فردی از نوع خودخواهی. یک حماسه بزرگ است یعنی یک خودخواهی بزرگ است، یک خودپرستی بزرگ است، یک جاه طلبی بزرگ است. (در مقابل جاه طلبیهای کوچک، جاه طلبیهای بزرگ هم در دنیا پیدا میشود.) اما این حماسهها حماسههای مقدس شمرده نمیشوند.
مشخصات حماسه مقدس
حماسه مقدس مشخصات دیگری دارد که عرض میکنم، مشخصاتی که به موجب آنها دیگر ناپلئون و اسکندر نمیتوانند حماسه مقدس باشند. حماسه مقدس آن کسی است که روحش برای خود موج نمیزند، برای نژاد خود موج نمیزند، برای ملت خود موج نمیزند، برای قاره یا مملکت خود موج نمیزند؛ او اساساً چیزی را که نمیبیند شخص خود است، او فقط حق و حقیقت را میبیند و اگر خیلی کوچکش بکنیم باید بگوییم بشریت را میبیند. این آیه قرآن یک آیه حماسی است: «قُلْ یا اهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا الی کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ الَّا نَعْبُدَ الَّا اللهَ وَلا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَلا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ اللهِ» [1] ای اهل کتاب، ای کسانی که ادعای مذهب دارید! بیایید با همدیگر یک سخن داشته باشیم، بیایید
. آل عمران/ 64. ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص28
خودمان را فراموش کنیم و فقط عقیده را ببینیم، بیایید در راه یک عقیده خود را فراموش کنیم، بیایید یک سخن را ایده خودمان قرار بدهیم: «الَّا نَعْبُدَ الَّا اللهَ» جز خدا هیچ موجودی را قابل پرستش ندانیم، «وَلا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً ارْباباً مِنْ دونِ الله» بیایید استثمار را ملغی کنیم، استعباد را ملغی کنیم، بشرپرستی را ملغی کنیم، عدل و مساوات را در میان بشریت بیاوریم. نگفت قوم من، قوم تو، با هم همدست شویم و پدر یک قوم دیگر را دربیاوریم؛ این حرفها نیست.
پس یک جهت که این حماسه مقدس میشود این است که هدفش مقدس و پاک و منزّه است؛ مثل خورشید عالمتاب است که بر همه مردم و بر همه جهانیان میتابد.
دومین جهت تقدس این گونه قیامها و نهضتها این است که در شرایط خاصی که هیچ کس گمان نمیبرد قرار گرفتهاند؛ یعنی یکمرتبه در یک فضای بسیاربسیار تاریک و ظلمانی یک شعله روشن میشود، شعلهای در یک ظلمت مطلق؛ فریاد عدالتی است در یک استبداد و ستم مطلق، جنبشی است در یک سکون و درحالی که همه ساکن و مرعوبند، کلام و سخنی است در یک خاموشی مرگبار.
به عنوان مثال نمرودی پیدا میشود که یک مرد باقی نمیگذارد، و در همین زمان نهضت مقدس ابراهیم صورت میگیرد: «انَّ ابْراهیمَ کانَ امَّةً قانِتاً» [1]. یا فرعونی پیدا میشود و همان طوری که قرآن میفرماید: «انَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأرْضِ وَجَعَلَ اهْلَها شِیعاً یسْتَضْعِفُ طائِفَةً مِنْهُمْ یذَبِّحُ ابْنائَهُمْ وَ یسْتَحْیی نِسائَهُمْ» [2] و در همین عصر موسایی پیدا میشود. و یا در عصر بعثت خاتمالانبیاء که تمام دنیا در ظلمت و خاموشی و هرج و مرج و فساد فرو رفته است ناگهان فریاد «قولوا لا الهَ الَّا اللهُ تُفْلِحوا» بلند میشود.
دولت اموی است، تمام نیروها را به نفع خودش تجهیز کرده است حتی نیروی مذهب را، به این ترتیب که محدّثین از خدا بیخبر را استخدام کرده و به آنها پول میدهد تا به نفع او حدیث جعل کنند. میگویند یک عالم اموی گفته است: «انَّ الْحُسَینَ قُتِلَ بِسَیفِ جَدِّهِ» [3] حسین با شمشیر جدّش کشته شد، و منظور او این بوده است که حسین به حکم دین جدّش کشته شد. ولی من میگویم این حرف به معنی دیگری درست است و آن اینکه بنی امیه توانسته بودند اسلام را آن چنان استثمار و استخدام و منحرف کنند که یک عده
. نحل/ 120. ↩
. قصص/ 4. ↩
. مقتل الحسین مقرّم، ص 6. عبارتی است از ابوبکربن ابن العربی اندلسی در عواصم، ص 232. ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص29
مردم از خدا بیخبر به عنوان جهاد و خدمت به اسلام، به جنگ حسین بیایند (وَ کلٌّ یتَقَرَّبونَ الَی اللهِ بِدَمِهِ) [1]. بعد از شهادت اباعبدالله به شکرانه این عمل چندین مسجد ساخته شد. ببینید ظلمت و تاریکی چقدر بوده است!.
آن وقت شعلهای مانند شعله حسینی در یک چنین شرایطی پیدا میشود، شرایطی که نوشتهاند اگر یک نفر میخواست یک جمله درباره علی علیه السلام روایت بکند مثلاً بگوید من از پیغمبر چنین چیزی را درباره علی شنیدم یا میخواهم فلان قضیه یا فلان خطبه را از علی نقل بکنم، میرفتند در صندوقخانهها، درها را از پشت میبستند، بعد کسی که میخواست جمله را نقل کند، طرف را قسمهای مؤکد میداد که من به این شرط برای تو نقل میکنم که آن را برای احدی نقل نکنی مگر برای کسی که به اندازه خودت قابل اعتماد باشد، و تو هم او را به همین اندازه قسم بدهی که برای شخص غیرقابل اعتماد نقل نکند.
سومین جهت تقدس نهضت حسینی این است که در آن یک رشد و بینش نیرومند وجود دارد؛ یعنی این قیام و حماسه از آن جهت مقدس است که قیام کننده چیزی را میبیند که دیگران نمیبینند، همان مثل معروف: «آنچه را که دیگران در آینه نمیبینند او در خشت خام میبیند»، اثر کار خودش را میبیند، منطقی دارد مافوق منطق افراد عادی، مافوق منطق عقلایی که در اجتماع هستند. ابن عباس، ابن حنفیه، ابن عمر و عده زیادی در کمال خلوص نیت، حسین بن علی را از رفتن به کربلا نهی میکردند. آنها روی منطق خودشان حق داشتند، ولی حسین چیزی را میدید که آنها نمیدیدند. آنها نه به اندازه حسین بن علی خطر را احساس میکردند و نه میتوانستند بفهمند که چنین قیامی در آینده چه آثار بزرگی دارد، اما او به طور واضح میدید. چندین بار گفت: به خدا قسم اینها مرا خواهند کشت، و به خدا قسم که با کشته شدن من اوضاع اینها زیرورو خواهد شد. این بینش قوی اوست.
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص30
📓نهضت حسینی، حماسهای مقدس
#کتاب_حماسه_حسینی
#جلد_اول
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙اگه این حکومت اسلامی است، این همه دزدی و فساد چیه؟
#حکومت_اسلامی
#امیدواری
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
◼️ طلبه تراز | هیئت"
🆔 eitaa.com/TT_Heyat
◼️طلبه تراز | جامع"
🆔 eitaa.com/TalabeTaraaz
روح بزرگ
حسین بن علی علیه السلام یک روح بزرگ و یک روح مقدس است. اساساً روح که بزرگ شد تن به زحمت میافتد، و روح که کوچک شد تن آسایش پیدا میکند. این خود یک حسابی است. ابن عباسها بیایند نهی کنند، مگر روح حسین اجازه میدهد؟! متنبّی، شاعر معروف
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص30
عرب شعر خوبی دارد، میگوید:
وَ اذا کانَتِ النُّفوسُ کباراً
تَعِبَتْ فی مُرادِهَا الْأجْسامُ [1]
میگوید وقتی که روح بزرگ شد جسم و تن چارهای ندارد جز آنکه به دنبال روح بیاید، به زحمت بیفتد و ناراحت شود. اما روح کوچک به دنبال خواهشهای تن میرود، هرچه را که تن فرمان بدهد اطاعت میکند. روح کوچک به دنبال لقمه برای بدن میرود اگرچه از راه دریوزگی و تملّق و چاپلوسی باشد. روح کوچک دنبال پست و مقام میرود ولو با گرو گذاشتن ناموس باشد. روح کوچک تن به هر ذلت و بدبختی میدهد برای اینکه میخواهد در خانهاش فرش یا مبل داشته باشد، آسایش داشته باشد، خواب راحت داشته باشد.
اما روح بزرگ به تن نان جو میخوراند، بعد هم بلندش میکند و میگوید شب زنده داری کن. روح بزرگ وقتی که کوچکترین کوتاهی در وظیفه خودش میبیند، به تن میگوید این سر را توی این تنور ببر تا حرارت آن را احساس کنی و دیگر در کار یتیمان و بیوه زنان کوتاهی نکنی! [2] روح بزرگ آرزو میکند که در راه هدفهای الهی و هدفهای بزرگ خودش کشته شود؛ فرقش شکافته میشود، خدا را شکر میکند [3]. روح وقتی که بزرگ شد، خواه ناخواه باید در روز عاشورا سیصد زخم به بدنش وارد شود. آن تنی که در زیر سم اسبها لگدمال میشود، جریمه یک روحیه بزرگ را میدهد، جریمه یک حماسه را میدهد، جریمه حقپرستی را میدهد، جریمه روح شهید را میدهد.
وقتی که روح بزرگ شد، به تن میگوید من میخواهم به این خون ارزش بدهم.
شهید به چه کسی میگویند؟ روزی چقدر آدم کشته میشوند؟ مثلاً هواپیما سقوط میکند و عدهای کشته میشوند، چرا به آنها شهید نمیگویند؟ چرا دور کلمه «شهید» را هالهای از قدس گرفته است؟ چون شهید کسی است که یک روح بزرگ دارد، روحی که هدف مقدس دارد، کسی است که در راه عقیده کشته شده است، کسی است که برای خودش کار نکرده است، کسی است که در راه حق و حقیقت و فضیلت قدم برداشته است.
. دیوان متنبّی، جزء دوم، ص 267، چاپ مکتب دارالبیان بغداد. ↩
. [اشاره به علی علیه السلام و آن داستان معروف است که در کتاب داستان راستان تحت عنوان «مرد ناشناس» آمده است.] ↩
. [اشاره به علی علیه السلام است که پس از شکافته شدن فرق مبارکش ندا در داد: «فُزتُ بِرَبِّ الْکعْبَة» قسم به خدای کعبه که رستگار شدم.] ↩
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص31
کار «شهید»
شهید به خون خودش ارزش میدهد. یک نفر به ثروت خودش ارزش میدهد و به جای آنکه ثروتش در بانکها ذخیره باشد، آن را در یک راه خیر مصرف میکند که هر یک ریالش با مقیاس معنا بیش از صدها هزار ریال ارزش داشته باشد؛ ثروت خود را به صورت یک مؤسسه عامّالمنفعه مفید فرهنگی، مذهبی و اخلاقی درمیآورد و با این عمل به آن ارزش میدهد. دیگری به فکر خودش ارزش میدهد؛ به خودش زحمت میدهد و یک کتاب مفید و اثر علمی به وجود میآورد. دیگری به ذوق فنی خودش ارزش میدهد و صنعتی را در اختیار بشر قرار میدهد. دیگری به خون خودش ارزش میدهد؛ در راه بشریت خون خودش را فدا میکند. کدامیک بیشتر خدمت کردهاند؟
شاید خیال کنید علما یا مخترعین و مکتشفین و ثروتمندان بیشتر به بشر خدمت کردهاند؛ خیر، هیچ کس به اندازه شهدا به بشریت خدمت نکرده است، چون آنها هستند که راه را برای دیگران باز میکنند و برای بشر آزادی را به هدیه میآورند، آنها هستند که برای بشر محیط عدالت به وجود میآورند که دانشمند به کار دانش خود مشغول باشد، مخترع با خیال راحت به کار اختراع خودش مشغول باشد، تاجر تجارت کند، محصل درس بخواند و هر کسی کار خودش را انجام بدهد. اوست که محیط [مناسب] را برای دیگران به وجود میآورد. مثَل آنها مثل چراغ و مثل برق است؛ اگر چراغ یا برق نباشد ما و شما چکار میتوانیم انجام دهیم؟.
قرآن کریم پیغمبر را تشبیه به یک چراغ میکند؛ باید چراغ باشد تا ظلمتها از میان برود و هر کسی بتواند به کار خودش مشغول باشد. چقدر عالی گفته است این شاعره زمان ما پروین اعتصامی، خدایش بیامرزد! از زبان شاهدی و شمعی میگوید: یک شاهد، یک محبوب، یک زیباروی مورد توجه، یک شب تا صبح در کنار شمعی نشست، هنرنماییها کرد، گلدوزیها کرد، صنعتی به خرج داد. همینکه از کارهایش فارغ شد، رو کرد به شمع و گفت: نمیدانی من دیشب چه کارها کردم!
شاهدی گفت به شمعی کامشب
در و دیوار مزین کردم
دیشب از شوق نخفتم یکدم
دوختم جامه و بر تن کردم
کس ندانست چه سحرآمیزی
به پرند از نخ و سوزن کردم
تو به گَرد هنر من نرسی
زان که من بذل سر و تن کردم
یعنی برای سر و تن خودم هنر بذل کردم. شمع هم به او جواب داد:
شمع خندید که بس تیره شدم
تا ز تاریکیت ایمن کردم
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص32
پی پیوند گهرهای تو بس
گهر اشک به دامن کردم
تو میگویی که من تا صبح گوهرها را بهم دوختم، ولی این گوهر اشک من بود که تا صبح ریخت تا تو توانستی آن گوهرها را در یک رشته بکشی و به گردن خود بیندازی.
خرمن عمر من ار سوخته شد
حاصل شوق تو خرمن کردم
من آن کسی هستم که تا صبح سوختم و تابیدم تا تو به هدف و مقصدت رسیدی. بعد میگوید:
کارهایی که شمردی بر من
تو نکردی، همه را من کردم [1]
ابن سینا قانون ننوشت، محمدبن زکریا الحاوی ننوشت، سعدی ذوق خودش را در بوستان و گلستان نشان نداد، مولوی همینطور، مگر از پرتو شهدا، آنهایی که تمدن عظیم اسلامی را پایه گذاری کردند، موانع را از سر راه بشریت برداشتند، آنهایی که مثل شعلههایی در یک ظلمتهایی درخشیدند و جان خودشان را فدا کردند، آنهایی که سراسر وجودشان حماسه الهی بود، حقخواهی و حقپرستی بود، آنهایی که پرچم توحید را در دنیا به اهتزاز درآوردند و مستقر کردند، آنهایی که منادی عدالت بودند، منادی حریت و آزادی بودند. ما و شما که اینجا نشستهایم مدیون قطرات خون آنها هستیم، مدیون حماسههای آنها هستیم. حسین بن علی سراسر وجودش حماسه است.
استاد مطهری، حماسه حسینی، ج 1، ص33
📓نهضت حسینی، حماسهای مقدس
#کتاب_حماسه_حسینی
#جلد_اول
📝_ _ _ _ _ _ _ _ _
🟡 طلبه تراز | هیئت"
🆔 @TT_Heyat
🔵 طلبه تراز | جامع"
🆔 @TalabeTaraaz