eitaa logo
• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
1.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
11 فایل
السلام‌علی‌من‌اسمه‌حب‌و‌زیارته‌حب‌ وذکره‌حب‌و‌کله‌حب.🖤 قال‌ سيد الشهداء : مَن‌لَحِقَ‌بِنَا‌اُسْتُشْهِدَ . . هرکس‌ به‌ من‌ بپیوندد‌ به‌ شـهادت‌ میرسد ! وقفِ؛ حسین‌رویاها . . قل كلماتك أنا أسمع👂🏽: [ https://daigo.ir/secret/211906187 ] 🤍🪽‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام‌علیک‌اُم‌المَصائب
برپا شده است در دلِ من خیمه غمی !
جانم چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی ..
عمری است دلخوشم به همین غم ..
غیر از غمت نداشته ام یار و همدمی :)
آقا دلم میخواد برات گریه کنم .. اگر نمیتونم گریه کنم تقصیر خودمه ! انقدر با این چشمام گناه کردم ، چشمام خشک شده :)
یکم از کاروان بگیم ..
اخ کاروان دور تا دورشون و هاشمی ها گرفتن
علی اکبر شانشو گذاشت زیر بازوی زینب
عباس پارو گذاشت گفت بفرمایید خانم ..
قاسم و جعفر دورتا دورشو گرفتن
اولیا مقدره اخه زینب میخواد از محمل پیاده بشه !
جانم یا زینب
آخ حسین کوفه نیا ..
اقا من بمیرم برات
اقا اگه کوفه بیای شیرخوارت و زنده نمیزارن
علی اکبرت و جوون مرگ میکنن آقا !!
حرف علی اکبر شد یه چی یادم افتاد بگم
میگن علی اکبر وقتی داشت میرفت میدون حسین گفت باباجان وایسا علی اکبر برگشت اقا هی قد و بالاشو نگاه میکرد گریه میکرد
اخه پدره دیگه پسرو با جون و دل بزرگ کرده براش ارزو داره !
علی اکبر رفت میدون انقدر قشنگ میجنگید اقا از اون بالا میدید هی قربون صدقش میرفت میگفت بابا دورت بگرده
هی دستشو میزاشت رو سینش میگفت بابا فدات بشه
علی اکبر و دوره کردن یهو زینب اومد از خیمه بیرون دید علی اکبر و دوره کردن دید یکی از پشت زدش افتاد روی اسبش زینب میگفت خدا کنه برگرده اخه اسب ها تعلیم دیدن راه برگشتو بلدن
حسین دلشوره گرفت .. زینب هی دست رو دست میزاشت علی اکبر افتاد روی اسبش این خون روی چشم اسب ریخت اسب جایی و نمیدید
برگشت سمت دشمن همه ریختن سرش
یکی داد میزد میگفت این پسره حسینه بزنیدش بزنیدش
هرکی از خاندان علی عقده داشت سر علی اکبر خالی کرد
آه .. آه ..
بقیش و بزاریم برای شبِ حضرت علی اکبر ‌:)!
امشب رقیه بانو منتظرِ نوکراشه ..