👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
✴️ شنبه 👈25 بهمن 1399
👈 1 رجب 1442👈 13 فوریه 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌹ولادت امام محمدباقر علیه السلام " 57 ه.ق "
🌸 استحباب زیارت امام حسین علیه السلام در شب و روز اول رجب.
🚢 سوار شدن نوح علیه السلام و اصحاب بر کشتی .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است:
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ خرید وسیله سواری .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ و دیدار با روسا و امیران خوب است .
👶 زایمان مناسب و نوزادش مبارک و روزی دار خواهد شد . ان شاء الله.
🤕 بیمار امروز زود شفا یابد . ان شاءالله
🚖 مسافرت : مسافرت خوب و خیر دارد
🔭 احکام و اختیارات نجومی .
🌓 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ افتتاح کار و پروژه و اغاز شغل.
✳️ آغاز معالجه درمان .
✳️ داد و ستد و تجارت.
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ بذر افشانی .
✳️ دیدار بزرگان و رؤسا.
✳️ و دادن سفارشات تجاری نیک است .
🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید .
👩❤️👨 انعقاد نطفه و مباشرت
👩❤️👩 مباشرت امروز ... مکروه و ممکن است فرزند جن زده به دنیا بیاید .
👩❤️👨 حکم انعقاد نطفه و مباشرت .
👩❤️👨 امشب:( شب یکشنبه) حدیث یا دستورخاصی وارد نشده است .
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث کوتاهی عمر است .
💉💉 حجامت خون دادن فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، برای رگ ها ضرر دارد .
😴😴 تعبیر خواب امشب:خواب و رویایی که شب یکشنبه دیده شود تعبیرش از ایه 2 سوره مبارکه "بقره " است .
الم . ذالک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین...
و از مفهوم و معنای آن استفاده میشود که خبری در قالب نامه یا حکمی میرسد و باعث خوشحالی خواب بیینده شود.ان شاء الله شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید.برای پیوستن به کانال ما کافی است کلمه" تقویم همسران" رادر تلگرام و ایتا جستجو کنید.
💅 ناخن گرفتن
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.
🙏🏻 وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه : یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد .
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
📚 منبع مطالب:
تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان
انتشارات حسنین قم تلفن
09032516300
0253 77 47 297
0912353 2816
📛📛
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
فرارسیدن ماه پر فضـیلت رجـــب، مــاه نـــزول رحــــمت الـــــــهــــــی، میلاد با سعادت امام محمد با
ذکرهای_ماه_مبارک_رجب 📿
۱۰۰۰ مرتبه لااله الاالله
۱۰۰۰ مرتبه استغفِرُاللهَ ذَالجلالِ و الاِکرام
ِ منْجمیعِ الذُّنوُبَوَالاٰثٰامِ
۱۰۰۰مرتبه سوره توحید
۱۰۰۰مرتبه استغفِرُاللهَ و اسئلُهُ التَّوبَة
۱۰۰مرتبه استغفِرُاللهَ الذی لااله الّٰاهوَ
وحْدَهُ لاشریکَ لهُ واَتوُبُ الیهِ
♥️🕊@reyhaneyekhelghat
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
﷽ #تنها_مسیر #استاد_پناهیان راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی #جلسه_هفدهم ١٧ ریحانهیخلقت 💐🌿
- مرور و خیلی خلاصه
#استاد_پناهیان #جلسه_هفدهم
ایمان به تو میگه که برای رسیدن به بزرگترین خواستنیات ( خودِ خدا ) باید خواسته های کوچیک رو فدا کنی✖
بعد که تسلیم شدی دنبال برنامه میگردی که کدوم خواستنیات رو کنار بذاری ...
اینجا آغاز #دیانت است !
باید #من از بین بره ، تا اثری از خودت باشه نمیتونی از خدا لذت ببری و لازمه ی اون برنامه ای هست که تو در اون نقش نداشته باشی
اینجاست که میگی خدایا تو برنامه بریز ، پس باید عبد بشی !
دیگه خدا مدیریت میکنه از واجب و حرام گرفته ... تا جایی که حتی یه لحظه هم به میل خودت جای دیگه رو نگاه نکنی 👀🚫
یعنی عبد ذلیل باشی اونقدر که هیچی از نفست باقی نمونه هم با پذیرش #تقدیر ، هم با انجام #تکلیف👌🏻
و اما تقوا !
تقوا همان مبارزه با نفس است ولی #فقط_برای_خدا و #فقط_با_برنامه_ی_خدا
اما یه مشکل بزرگ هست ممکنه تو همه ی دستورات رو برای خدا و با برنامه خودش انجام بدی ولی نفست باقی بمونه‼️
🔹خدا یه فیلتر قرار داده تا مشخص بشه حقیقتاً پا روی انانیّتت گذاشتی و اون #ولایت
عبد حقیقی کسی است که اگر خدا کسی رو بر او ترجیح داد بپذیره☺
🍃 فَلَا وَ رَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا🍃
به پروردگارت سوگند كه آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اينكه در اختلافات خود، تو را به داوري طلبند؛ و سپس از داوري تو، در دل خود احساس ناراحتي نكنند؛ و كاملا تسليم باشند.
سوره نساءآیه ۶۵
اگر کسی این رو نپذیره تمام کارهاش اونو به خود پرستی میرسونه و از خدا پرستی دور میکنه
خداپرستی اینه که نه تنها به طور مستقیم خدا رو اطاعت کنی بلکه اگر کسی رو ولی تو قرار داد بپذیری ...
سلمان اگر سلمان شد به خاطر این بود که هوای امیرالمومنین(ع) رو بر هوای خودش ترجیح داد :)
صوتکاملروگوشکنید
ریحانهیخلقت 🌼🌸🌿
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_پنجم 💠 هیاهوی مردم در گوشم میکوبید، در تنگنایی از #درد به خودم میپیچیدم
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_ششم
💠 دیگر درد شانه فراموشم شده که فک و دندانهایم زیر انگشتان درشتش خرد میشد و با چشمان وحشتزدهام دیدم #خنجرش را به سمت صورتم میآورد که نفسم از ترس بند آمد و شنیدم کسی نام اصلیام را صدا میزند :«زینب!»
احساس میکردم فرشته #مرگ به سراغم آمده که در این غربتکده کسی نام مرا نمیدانست و نمیدانستم فرشته نجاتم سر رسیده که پرده را کشید و دوباره با مهربانی صدایم زد :«زینب!»
💠 قدی بلند و قامتی چهارشانه که خیره به این #قتلگاه تنها نگاهمان میکرد و با یک گام بلند خودش را بالای سرم رساند و مچ این #قاتل سنگدل را با یک دست قفل کرد.
دستان #وحشیاش همچنان روی دهان و با خنجر مقابل صورتم مانده و حضور این غریبه کیش و ماتش کرده بود که به دفاع از خود عربده کشید :«این رافضی واسه #ایرانیها جاسوسی میکنه!»
💠 با چشمانی که از خشم آتش گرفته بود برایش جهنمی به پا کرد و در سکوت برگزاری #نماز جماعت عشاء، فریادش در گلو پیچید :«کی به تو اجازه داده خودت حکم بدی و اجرا کنی؟» و هنوز جملهاش به آخر نرسیده با دست دیگرش پنجه او را از دهانم کَند و من از ترس و نفس تنگی داشتم خفه میشدم و طوری به سرفه افتادم که طعم گرم خون را در گلویم حس میکردم.
یک لحظه دیدم به یقه پیراهن عربیاش چنگ زد و دیگر نمیدیدم چطور او را با قدرت میکشد تا از من دورش کند که از هجوم #وحشت بین من و مرگ فاصلهای نبود و میشنیدم همچنان نعره میزند که خون این #رافضی حلال است.
💠 از پرده بیرون رفتند و هنوز سایه هر دو نفرشان از پشت پرده پیدا بود و صدایش را میشنیدم که با کلماتی محکم تحقیرش میکرد :«هنوز این شهر انقدر بیصاحب نشده که تو #فتوا بدی!» سایه دستش را دیدم که به شانهاش کوبید تا از پرده دورش کند و من هنوز باور نمیکردم زنده ماندهام که دوباره قامتش میان پرده پیدا شد.
چشمان روشنش شبیه لحظات #طلوع آفتاب به طلایی میزد و صورت مهربانش زیر خطوط کم پشتی از ریش و سبیلی خرمایی رنگ میدرخشید و نمیدانستم اسمم را از کجا میداند که همچنان در آغوش چشمانش از ترس میلرزیدم و او حیرتزده نگاهم میکرد. تردید داشت دوباره داخل شود، مردمک چشمانش برایم میتپید و میترسید کسی قصد جانم را کند که همانجا ایستاد و با صدایی که به نرمی میلرزید، سوال کرد :«شما #ایرانی هستید؟»
💠 زبانم طوری بند آمده بود که به جای جواب فقط با نگاهم التماسش میکردم نجاتم دهد و حرف دلم را شنید که با لحنی #مردانه دلم را قرص کرد :«من اینجام، نترسید!»
هنوز نمیفهمید این دختر غریبه در این معرکه چه میکند و من هنوز در حیرت اسمی بودم که او صدا زد و با هیولای وحشتی که به جانم افتاده بود نمیتوانستم کلامی بگویم که سعد آمد.
با دیدن همسرم بغضم شکست و او همچنان آماده دفاع بود که با دستش راه سعد را سد کرد و مضطرب پرسید :«چی میخوای؟» در برابر چشمان سعد که از #غیرت شعله میکشید، به گریه افتادم و او از همین گریه فهمید محرمم آمده که دستش را پایین آورد و اینبار سعد بیرحمانه پرخاش کرد :«چه غلطی میکنی اینجا؟»
💠 پاکت خریدش را روی زمین رها کرد، با هر دو دست به سینهاش کوبید و اختیارش از دست رفته بود که در صحن #مسجد فریاد کشید :«بیپدر اینجا چه غلطی میکنی؟»
نفسی برایم نمانده بود تا حرفی بزنم و او میدانست چه بلایی دورم پرسه میزند که با هر دو دستش دستان سعد را گرفت، او را داخل پرده کشید و با صدایی که میخواست جز ما کسی نشنود، زیر گوشش خواند :«#وهابیها دنبالتون هستن، این مسجد دیگه براتون امن نیست!»
💠 سعد نمیفهمید او چه میگوید و من میان گریه ضجه زدم :«همونی که عصر رفتیم در خونهاش، اینجا بود! میخواست سرم رو ببُره...» و او میدید برای همین یک جمله به نفس نفس افتادم که به جای جان به لب رسیدهام رو به سعد هشدار داد :«باید از اینجا برید، تا #خونش رو نریزن آروم نمیگیرن!»
دستان سعد سُست شده بود، همه بدنش میلرزید و دیگر رجزی برای خواندن نداشت که به لکنت افتاد :«من تو این شهر کسی رو نمیشناسم! کجا برم؟» و او در همین چند لحظه فکر همه جا را کرده بود که با آرامشش #پناهمان داد :«من اهل اینجا نیستم، اهل #دمشقم. هفته پیش برا دیدن برادرم اومدم اینجا که این قائله درست شد، الانم دنبال برادرزادهام زینب اومده بودم مسجد که دیدم اون نامرد اینجاست. میبرمتون خونه برادرم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
رمان دمشق شهر عشق👇👇👇👇👇👇👇👇😍
https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
⬅️ اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی.
✴️ یکشنبه 👈 26 بهمن 1399
👈2 رجب 1442👈 14 فوریه 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌹ولادت امام هادی علیه السلام "به روایتی "
🌙🌟 احکام دینی و اسلامی .
❇️ روز مبارک و شایسته ای برای امور زیر است :
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ آغاز بنایی و خشت بنا نهادن .
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ سلف خریدن(پیش خرید محصولات کشاورزی)
✅ تجارت و داد و ستد .
✅ نقل و انتقال و جابجایی منزل .
✅ عقد قرارداد .
✅ خرید و فروش .
✅ و قرض کردن نیک است .
👼 زایمان خوب و نوزادش مبارک و خوش قدم و خوب تربیت خواهد شد . ان شاءالله
✈️ مسافرت : مسافرت خوب و نیک است.
🔭 احکام نجوم .
🌗 امروز برای امور زیر خوب است .
✳️ افتتاح کار و پروژه .
✳️ آغاز معالجه و درمان .
✳️ داد و ستد و تجارت .
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ بذر کاشتن .
✳️ دیدار بزرگان و رؤسا .
✳️ و دادن سفارشات تجاری نیک است .
🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید.
💑مباشرت و مجامعت مباشرت امشب (شب دوشنبه) ، فرزند به قسمت و تقدیرش راضی باشد و حافظ قرآن گردد .ان شاء الله
⚫️ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث حاجت روایی می شود .
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن #خون_دادن یا #حجامت #فصد#زالو انداختن در این روز، از ماه قمری ، خوب نیست .
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 3 سوره مبارکه " آل عمران " است .
نزل علیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه ....
و چنین استفاده میشود که سه چیز خوب و پی در پی به خواب بیننده برسد . ان شاءالله و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید...
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehmsaran
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
✴️️ وقت #استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه #یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_علی_علیه_السلام و #فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ب بامیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸
📚 منابع مطالب
کتاب تقویم همسران
نوشته حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
09032516300
025 37 747 297
09123532816
📛📛📛
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
|🌸🍃|
بچہها
مادریڪدورهۍخاصے
ازتاریخهستیم ...
هرڪدومتونبریددنبالاینکہ
بفهمیدمأموریتخاصِتون
دردورانقبلازظهورچیه!؟
شماالانوسطمعرکہاید !
وسطمیدونمینهستید
بچهها .... ؛
ازهمیننوجوانے
خودتونوبراۍ
حضرتمهدۍ؏ـج
آمادھڪنید
|✨| #حاجحسینیڪتآ
ریحانهیخلقت 🌸❤️👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه تقلب به من برسونید برای نسلِ من، چون ما خیلی زود میشکنیم... :)
چی باعث میشه انقدر محکم بمونید؟
#فیلم_باز_شود
ریحانهیخلقت ❤️👉
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_ششم 💠 دیگر درد شانه فراموشم شده که فک و دندانهایم زیر انگشتان درشتش خرد م
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هفتم
💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم، سعد ناباورانه نگاهش میکرد و من فقط میخواستم با او بروم که با #اشک چشمانم به پایش افتادم :«من از اینجا میترسم! تو رو خدا ما رو با خودتون ببرید!»
از کلمات بی سر و ته #عربیام اضطرارم را فهمید و میترسید هنوز پشت این پرده کسی در کمین باشد که قدمی به سمت پرده رفت و دوباره برگشت :«اینجوری نمیشه برید بیرون، #شناساییتون کردن.» و فکری به ذهنش رسیده بود که مثل برادر از سعد خواهش کرد :«میتونی فقط چند دیقه مراقب باشی تا من برگردم؟»
💠 برای #حفاظت از جان ما در طنین نفسش تمنا موج میزد و سعد صدایش درنمیآمد که با تکان سر خیالش را راحت کرد و او بلافاصله از پرده بیرون رفت.
فشار دستان سنگین آن #وهابی را هنوز روی دهانم حس میکردم، هر لحظه برق خنجرش چشمانم را آتش میزد و این #ترس دیگر قابل تحمل نبود که با هقهق گریه به جان سعد افتادم :«من دارم از ترس میمیرم!»
💠 رمقی برای قدمهایش نمانده بود، پای پرده پیکرش را روی زمین رها کرد و حرفی برای گفتن نداشت که فقط تماشایم میکرد. با دستی که از درد و ضعف میلرزید به گردنم کوبیدم و میترسیدم کسی صدایم را بشنود که در گلو جیغ زدم :«#خنجرش همینجا بود، میخواست منو بکشه! این ولید کیه که ما رو به این آدمکُش معرفی کرده؟»
لبهایش از ترس سفید شده و بهسختی تکان میخورد :«ولید از #ترکیه با من تماس میگرفت. گفت این خونه امنه...» و نذاشتم حرفش تمام شود و با همه دردی که نفسم را برده بود، ناله زدم :«امن؟! امشب اگه تو اون خونه خوابیده بودیم سرم رو گوش تا گوش بریده بود!»
💠 پیشانیاش را با هر دو دستش گرفت و نمیدانست با اینهمه درماندگی چه کند که صدایش در هم شکست :«ولید به من گفت نیروها تو #درعا جمع شدن، باید بیایم اینجا! گفت یه تعداد وهابی هم از #اردن و #عراق برای کمک وارد درعا شدن، اما فکر نمیکردم انقدر احمق باشن که دوست و دشمن رو از هم تشخیص ندن!»
خیره به چشمانی که #عاشقش بودم، مانده و باورم نمیشد اینهمه نقشه را از من پنهان کرده باشد که دلم بیشتر به درد آمد و اشکم طعم #شکایت گرفت :«این قرارمون نبود سعد! ما میخواستیم تو مبارزه کنار مردم #سوریه باشیم، اما تو الان میخوای با این آدمکشها کار کنی!!!»
💠 پنجه دستانش را از روی پیشانی تا میان موهای مشکیاش فرو برد و انگار فراموشش شده بود این دختر مجروحی که مقابلش مثل جنازه افتاده، روزی #عشقش بوده که به تندی توبیخم کرد :«تو واقعاً نمیفهمی یا خودتو زدی به نفهمی؟ اون بچهبازیهایی که تو بهش میگی #مبارزه، به هیچ جا نمیرسه! اگه میخوای حریف این #دیکتاتورها بشی باید بجنگی! ما مجبوریم از همین وحشیهای وهابی استفاده کنیم تا #بشار_اسد سرنگون بشه!»
و نمیدید در همین اولین قدم نزدیک بود عشقش #قربانی شود و به هر قیمتی تنها سقوط نظام سوریه را میخواست که دیگر از چشمانش ترسیدم. درد از شانه تا ستون فقراتم میدوید، بدنم از گرسنگی ضعف میرفت و دلم میخواست فقط به خانه برگردم که دوباره صورت روشن آن جوان از میان پرده پیدا شد.
💠 مشخص بود تمام راه را دویده که پیشانی سفیدش از قطرات عرق پر شده و نبض نفسهایش به تندی میزد. با یک دست پرده را کنار گرفت تا زنی جوان وارد شود و خودش همچنان اطراف را میپائید مبادا کسی سر برسد.
زن پیراهنی سورمهای پوشیده و شالی سفید به سرش بود، کیفش را کنارم روی زمین نشاند و با #مهربانی شروع کرد :«من سمیه هستم، زنداداش مصطفی. اومدم شما رو ببرم خونهمون.» سپس زیپ کیفش را باز کرد و با شیطنتی شیرین به رویم خندید :«یه دست لباس شبیه لباس خودم براتون اوردم که مثل من بشید!»
💠 من و سعد هنوز گیج موقعیت بودیم، جوان پرده را انداخت تا من راحت باشم و او میدید توان تکان خوردن ندارم که خودش شالم را از سرم باز کرد و با #بسم_الله شال سفیدی به سرم پیچید. دستم را گرفت تا بلندم کند و هنوز روی پایم نایستاده، چشمم سیاهی رفت و سعد از پشت کمرم را گرفت تا زمین نخورم.
از درد و حالت تهوع لحظهای نمیتوانستم سر پا بمانم و زن بیچاره هر لحظه با صلوات و ذکر #یاالله پیراهن سورمهای رنگی مثل پیراهن خودش تنم کرد تا هر دو شبیه هم شویم.
💠 از پرده که بیرون رفتیم، مصطفی جلو افتاد تا در پناه قامت بلند و چهارشانهاش چشم کسی به ما نیفتد و من در آغوش سعد پاهایم را روی زمین میکشیدم و تازه میدیدم گوشه و کنار مسجد انبار #اسلحه شده است...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ رمان دمشق شهر عشق، به عشق مدافعان حرم👇😍
https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
امشب که زمین و آسمان میگرید
از بهر غریب سامرا میگرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحبالزمان میگرید
شهادت امام هادی علیه السلام تسلیت باد 🏴🖤
@reyhaneyekhelghat
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی)
✴️ دوشنبه 👈 27 بهمن 1399
👈 3 رجب 1442👈 15 فوریه 2021 .
🕌 مناسبت های دینی اسلامی .
⚫️شهادت امام محمد بن علی النقی الهادی علیهما السلام (254 هجری)
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
📛تقارن نحسین،صدقه صبحگاهی مطلوب است.
👶 برای زایمان مناسب و نوزادش پر روزی و عمر طولانی خواهد داشت. ان شاءالله
🤒 بیمار امروز شفا یابد. ان شاءالله
✈️ مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد .
👩❤️👩حکم مباشرت امشب .
مباشرت امشب (شب سه شنبه ) ، مباشرت خوب و فرزند راستگو و سخاوتمند و دل رحم و بسیار مهربان خواهد شد . ان شاء الله
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز انجام امور زیر نیک است :
✳️ آغاز معالجه و درمان .
✳️ و شکار نیک است .
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث طول عمر است .
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، موجب ضعف مغز می شود .
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد .
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود .
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد .
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehamsaran
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند
تعبیرش از آیه ی 4 سوره مبارکه " نساء " است .
واتوا النساء صدقاتهن .....
و از مفهوم ان استفاده می شود که خواب بیننده یا ازدواج کند یا مال زیادی به او برسد . ان شاء الله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما
تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهماالسلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
025 377 47 297
0912 353 2816
0903 251 6300
📛📛
✨﷽✨
《 این الرجبیون؟》
✅رجبیون کجایند؟
✍حضرت امام صادق علیه السلام فرموده است: روز رستاخیز سروشى از درون عرش ندا می دهد《 این الرجبیون؟》 رجبیون کجایند؟
💥گروهى برمی خیزند که چهره شان براى مردم محشر می درخشد، بر سرشان تاج پادشاهى آکنده از مروارید و یاقوت است. همراه هر یک از ایشان هزار فرشته از سوى راست و هزار فرشته از سوى چپ ایستاده اند و به او می گویند اى بنده خدا! کرامت خداى بر تو گوارا باد!
از عرش هم ندا می آید که اى بندگان من! سوگند به عزت و جلال خودم جایگاه شما را گرامى و عطاى شما را جزیل قرار می دهم و غرفه هایى از بهشت به شما ارزانى می دارم که از زیر آن جوی ها جارى است و جاودانه در آن خواهید بود و پاداش عمل کنندگان چه نیکوست
، شما براى من در ماهى، روزه ی مستحبى گرفتید که حرمت آن ماه را بزرگ و حق آن را واجب کرده ام. اى فرشتگان من! این بندگان و کنیزکان مرا به بهشت درآورید.
👌امام صادق علیه السلام اضافه فرمودند ،این پاداش کسى است که چیزى از ماه رجب را روزه بگیرد، هر چند یک روز از دهه اول یا دوم یا آخر آن باشد.
@reyhaneyekhelghat
#عکس_باز_شود
خلاصه اش کنم واستون، چهارده هزار مرتبه ذکر یاجوادالائمه رو بگین تا روز ولادت حضرت،😌🌸
حاجت روا انشاءالله 😍⭐️
ریحانهیخلقت 🌿🌸👉
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هفتم 💠 از کلام آخرش فهمیدم زینبی که صدا میزد من نبودم، سعد ناباورانه نگاه
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هشتم
💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمیدانستم اینهمه ساز و برگ #جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که #آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
💠 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بیهوشی روی همان بستر سپید افتادم.
در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت و همین حال خرابم #خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی #جنگ به این شهر آمدهایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟»
صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست #مهمانداری کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!»
💠 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو #مسجد بود...» و مصطفی منتظر همین #اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟»
برادرش اهل #درعا بود و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیهاش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش #عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش #وهابیها خودشون رو از مرز #اردن رسونده بودن درعا و اسلحهها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!»
💠 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از #حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو #سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!»
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو #دمشق و #حمص و #حلب تظاهرات میکنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش میکشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«میدونی کی به زنت #شلیک کرده؟»
💠 سعد نگاهش بین جمع میچرخید، دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی #ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.»
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ رمان دمشق شهر عشق، به عشق حاج قاسم 👇😍
https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98
👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇
🌏 تقویم همسران 🌍
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی)
✴️ سه شنبه 👈 28 بهمن 1399
👈 4 رجب 1442👈 16 فوریه 2021
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
❇️امروز روز مبارک و مختاری است برای امور زیر :
✅ خواستگاری و عقد و ازدواج .
✅ صید و شکار و دام گذاری.
✅ امور زراعی و کشاورزی .
✅ خرید وسیله ی سواری .
✅ صلح دادن افراد .
✅ و تجارت و معامله نیک است .
👶 زایمان خوب و نوزادش صالح و دوست داشتنی خواهد شد . ان شاءالله
🤕 بیمار امروز نیز زود خوب شود .
🚘 مسافرت : مسافرت خوف حادثه دارد و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد...
🔭 احکام نجوم .
🌓 امروز برای امور زیر نیک است :
✳️ آغاز معالجه و درمان .
✳️ و شکار نیک است .
💑 حکم مباشرت امشب(شب چهارشنبه ) ،مباشرت برای صحت بدن نیک است.
🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه فرمایید.
@reyhaneyekhelghat
@taghvimehamsaran
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث غم و اندوه است .
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، باعث درد سر می شود .
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 5 سوره مبارکه " مائده " است .
الیوم احل لکم الطیبات ....
و از معنای آن استفاده می شود که منفعتی به خواب بیننده برسد و یا بشکل دیگری خوشحال شود ان شاءالله .و شما مطلب خود رادراین مضامین قیاس کنید .
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع ما👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن : 025 377 47 297
0912 353 2816
0903 252 6300
📛📛
امام علی علیه السلام:
قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ، وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ؛ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ
ترس (نابجا) با نااميدى مقرون است و کم رويى با محروميت همراه، فرصت چون ابر می گذرد، پس فرصتهای نیکو را غنیمت شمرید (و پيش از آنکه از دست برود، از آن استفاده کنيد)
حکمت21 نهج البلاغه
@reyhaneyekhelghat
❓#شیعهی واقعی کیست؟
🔺شیعه یعنی کسی که پا جای پای حضرت علیابن ابیطالب علیهالصّلاةوالسّلام میگذارد.
یعنی وقتی به این شخص نگاه میکنی باید مولا علی علیهالصّلاةوالسّلام را در یک ابعاد کوچک ببینی. یک آینهی صفات حضرت علی علیهالصّلاةوالسّلام را، رفتار، صفات، گفتار و زندگی علوی را ببینی.
❓آیا ما اینطور هستیم؟
حالا ببینید ما به چه کسی اقتدا کردهایم؟ حرص، حسد، کبر و غرور داریم.
#غیبت میکنیم، #تهمت میزنیم و اسمش را درد دل میگذاریم.
مینشینیم در مجلس غیبت میکنیم و اسمش را واجب الغیبه میگذاریم.
خیرخواهی و همیاری در ما نیست. کمک به دیگران و گذشت و ایثار و فداکاری و خوشبینی در ما نیست.
اگر هست بگویید. کجای ما علوی است؟ کجا ما شیعهی امام زمان ارواحنافداه هستیم؟ کجا ما شیعهی حضرت علی علیهالصّلاةوالسّلام هستیم؟
💢استاد حاج آقا زعفریزاده حفظهالله تعالی
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
✅ @reyhaneyekhelghat
👇👇👇کانال عمومی👇👇👇
(تقویم همسران)
(اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی)
✴️ چهارشنبه 👈 29 بهمن 99
👈 5 رجب 1442 👈17 فوریه 2021
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی .
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی .
📛 تقارن نحسین ،صدقه صبحگاهی رفع نحوست است .
👶 مناسب زایمان و نوزاد حالش خوب است.ان شاءالله
🚘مسافرت :خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه باشد .
🔭 احکام نجوم.
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است :
✳️ نامه نگاری به دوستان .
✳️ درختکاری .
✳️ رفتن به تفریحات .
✳️ دیدار دوستان .
✳️ و خرید جواهرات نیک است.
✳️برای مطالب بیشتر باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید .
👩❤️👨 حکم مباشرت امشب ( شب پنج شنبه ) ، فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان خواهد شدان شاءالله.و مباشرت برای سلامتی بدن نیک است
💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث زردی رنگ می شود .
💇♂💇 اصلاح سر وصورت باعث سرور و شادی می شود.باجستجوی کلمه"تقویم همسران"به کانال ما درتلگرام و ایتا بپیوندید.
😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 6 سوره مبارکه " انعام " است .
الم یروا کم اهلکنا من قبلهم من قرن ....
و مفهوم آن این است که چیز ناخوشی به صاحب خواب برسد و یا به اندک آزردگی مبتلا گردد .ان شاء الله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید.
✂️ ناخن گرفتن
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث خارش میشود.
👕👚 دوخت ودوز
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله
✴️️ وقت #استخاره در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد .
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
قم:انتشارات حسنین علیهما السلام
ادرس:
پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
09032516300
0912 353 2816
025 377 47 297
📛📛
•[🦋🌸]•
- و ما ربٌّ العٰلمین…؟!
+ رَبٌّالسَمـٰواتِوالاَرضِوَمابَینَھُمـٰا:)
-♡پروردگار آسمان ها وزمین و آنچه مابین آنهاست:)!🌸🌱
ریحانهیخلقت 🌿🌼👉
بچه مذهبیها
جنسِ پشت ویترینِ اسلام هستند :)
جنسایِ خوب، پشت ویترین گذاشته میشه تا مردم بر اساس اون وارد مغازه بشن
رفتار من و تو رو میبینن
که راجعبه پیامبر و اسلام
قضاوت میکنن ...!!!
حواسمون هست؟ 🤔🙃🌼
ریحانهیخلقت 🌸👉
تفسیر نور (تفسیر قرآن)🌱💚
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_هشتم 💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_نهم
💠 دیگر نمیخواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ میکردم بلکه بتوانم بنشینم و مقابل چشم همه با گریه به پای سعد افتادم :«فقط بذار امشب اینجا بمونیم، من میترسم بیام بیرون!»
طوری معصومانه تمنا میکردم که قدم رفته به سمت در را پس کشید و با دست و پایی که گم کرده بود، خودش را بالای سرم رساند. کنارم نشست و اشک چشمم قفل قلدریاش را شکسته بود که دست زیر سر و گردنم گرفت و کمکم کرد تا دوباره در بستر بخوابم و #عاشقانه نجوا کرد :«هرچی تو بخوای!»
💠 انگار میخواست در برابر قلب مرد غریبهای که نگرانم بود، تصاحب #عشقم را به رخش بکشد که صدایش را بلندتر کرد تا همه بشنوند :«هیچکس به اندازه من نگرانت نیست! خودم مراقبتم عزیزم!»
میفهمیدم دلواپسیهای اهل این خانه بهخصوص مصطفی عصبیاش کرده و من هم میخواستم ثابت کنم تنها #عشق من سعد است که رو به همه از #همسرم حمایت کردم :«ما فقط اومده بودیم سفر تا سعد #سوریه رو به من نشون بده، نمیدونستیم اینجا چه خبره!»
💠 صدایم از شدت گریه شکسته شنیده میشد، مصطفی فهمیده بود به بهای عشقم خودزنی میکنم که نگاهش را به زمین کوبید و من با همین صدای شکسته میخواستم جانمان را نجات دهم که مظلومانه قسم خوردم :«بخدا فردا برمیگردیم #ایران!»
اشکهایم جگر سعد را آتش زده و حرفهایم بهانه دستش داده بود تا از مخصمه مصطفی فرار کند که با سرانگشتش #اشکم را پاک کرد و رو به من به همه طعنه زد :«فقط بخاطر تو میمونم عزیزم!»
💠 سمیه از درماندگیام به گریه افتاده و شوهرش خیالش راحت شده بود میهمانش خانه را ترک نمیکند که دوباره به پشتی تکیه زد، ولی مصطفی رگ دیوانگی را در نگاه سعد دیده بود که بیهیچ حرفی در خانه را از داخل قفل کرد، به سمت سعد چرخید و با خشمی که می-خواست زیر پردهای از صبر پنهان کند، حکم کرد :«امشب رو اینجا بمونید، فردا خودم میبرمتون #دمشق که با پرواز برگردید تهران، چون مرز #اردن دیگه امن نیست.»
حرارت لحنش به حدی بود که صورت سعد از عصبانیت گُر گرفت و نمیخواست بازی بُرده را دوباره ببازد که با سکوت سنگینش تسلیم شد. با نگاهم التماسش میکردم دیگر حرفی نزند و انگار این اشکها دل سنگش را نرم کرده و دیگر قید این قائله را زده بود که با چشمانش به رویم خندید و خیالم را راحت کرد :«دیگه همه چی تموم شد نازنین! از هیچی نترس! برمیگردیم #تهران سر خونه زندگیمون!»
💠 باورم نمیشد از زبان تند و تیزش چه میشنوم که میان گریه کودکانه خندیدم و او میخواست اینهمه دلهره را جبران کند که با مهربانی صورتم را نوازش کرد و مثل گذشته نازم را کشید :«خیلی اذیتت کردم عزیزدلم! اما دیگه نمیذارم از هیچی بترسی، برمیگردیم تهران!»
از اینکه در برابر چشم همه برایم خاصه¬خرجی میکرد خجالت میکشیدم و او انگار دوباره عشقش را پیدا کرده بود که از چشمان خیسم دل نمیکَند و #عاشقانه نگاهم میکرد. دیگر ماجرا ختم به خیر شده و نفس میزبانان هم بالا آمده بود که برایمان شام آوردند و ما را در اتاق تنها گذاشتند تا استراحت کنیم.
💠 از حجم مسکّنهایی که در سِرُم ریخته بودند، چشمانم به سمت خواب خمیازه میکشید و هنوز خوابم نبرده بود که با کابوس #خنجر، پلکم پاره میشد و شانهام از شدت درد غش میرفت.
سعد هم ظاهراً از ترس اهل خانه خوابش نمی¬برد، کنارم به دیوار تکیه زده و من دیگر میترسیدم چشمانم را ببندم که دوباره به گریه افتادم :«سعد من میترسم! تا چشمامو میبندم فکر میکنم یکی میخواد سرم رو ببره!»
💠 همانطور که سرش به دیوار بود، به سمتم صورت چرخاند و همچنان در خیال خودش بود که تنها نگاهم کرد و من دوباره ناله زدم :«چرا امشب تموم نمیشه؟» تازه شنید چه میگویم که به سمتم خم شد، دستم را بین انگشتانش گرفت و با نرمی لحنش برایم لالایی خواند :«آروم بخواب عزیزم، من اینجا مراقبتم!»
چشمانم در آغوش نگاه گرمش جا خوش کرد، دوباره پلکم خمار خواب شد و همچنان آهنگ صدایش را میشنیدم :«من تا صبح بالا سرت میشینم، تو بخواب نازنینم!» و از همین ترنم لطیفش خوابم برد تا هنگام #سحر که صدایم زد.
💠 هوا هنوز تاریک و روشن بود، مصطفی ماشین را در حیاط روشن کرده، سعد آماده رفتن شده و تنها منتظر من بود. از خیال اینکه این مسیر به خانهمان در تهران ختم میشود، درد و ترس فراموشم شده و برای فرار از جهنم #درعا حتی تحمل ثانیهها برایم سخت شده بود.
سمیه محکم در آغوشم کشید و زیر گوشم #آیتالکرسی خواند، شوهرش ما را از زیر #قرآن رد کرد و نگاه مصطفی هنوز روی صورت سعد سنگینی میکرد که ترجیح داد صندلی عقب ماشین پیش من بنشیند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ #رمان دمشق شهر عشق، به عشق مدافعان حرم😍👇
https://eitaa.com/joinchat/4219797527C75859c9b98