8.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌وظیفۀ سنگین ما در آستانۀ ظهور
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
#استوری 📖 ″برشی از خاطرات″ | حسین همدانی
#شهید | #حسین_همدانی🥀
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
1_13795506993.mp3
2.3M
🔸کسی که بدون علم کاری را انجام دهد خیانت کرده است !
🎙حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی قلبمو دست خدا میسپارم.🫀🌱
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
رهبران الهی اصولاً از این قبیل
طرح های ترور واهمه ای ندارند ..
• شهید سیدمحمّد حسینی بهشتی •
#شهیدانه
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 صدای عمه رو از مطبخ میشنیدم که با خدیجه حرف میزدن حتی صدای خوردن ملاقه به دیگ رو، اما نا نداشتم
🪴🕊
گفت قابله میگفت خیلی بیشتر از اون چیزی که باید میبریده رو بریده…خو*ن ریزیت هم بخاطر همونه گیاه دارویی داده یکم دیگه میرم دم میکنم میارم،😔☹️
باید خیلی مواظب خودت باشی..
نگاهی بهم انداختو با صدایی کمی بلندتر ادامه داد این بستهی کاه هم فکر همون قابلست گفت اینطوری جایی کثیف نمیشه
دستشو توی دستم گرفتم و با همون زور کمی که برام مونده بود فشارش دادمو ازش تشکر کردم…!!☺️🥲
چند روز دیگه هم روی همون بستهی کاه جا خوش کردمو تا یکمی جون گرفتم و به نسبت چند روز قبلش یکم سرحالتر شدم
خبر ختنه شدنو حال وخیمم تو کل روستا پیچیده بود و خداروشکر میکردم که دیگه مردم من رو نجس نمیدونن و ازم فراری نیستن…😮💨
روز ها از پی هم میگذشتند و ما بزرگتر و صمیمیتر میشدیم،
در این بین رفت و آمد عباس و سعید هم رفت و آمدشون به خونهی عمه خیلی زیاد شده بود!!
قبلتر ها هر وعده تا ما سفره رو میچیدیم عمه توی مجمع براشون غذا میبرد اما حالا باما سر سفره مینشستند و چقدر خدیجه ازشون متنفر بود!
به محض اینکه پاشون رو توی حیاط میذاشتن میگفت اه باز سروکلهی این این دوتا نچسب پیدا شد و دیگه تا زمانیکه عموزادههاش غذاشونو بخورن و برن سگرمههاش توهم بود!🤨
بیچاره نمیدونست مامان باباش چه خوابی براش دیدن که هر روز خدا این دوتا پسر جوون رو میکشونن خونهایی که سهتا دختر توش دارن زندگی میکنن…،
یک شب حسن آقا و پسرهاش برای شام اونجا بودن و عمه کلی هم تدارک دیده بود
ظرف هارو که لب حوض شستیم چایی ریختیم و همراه با پولکی بردیم توی اتاقی که همه توش نشسته بودن!☕️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁دوستان گلم
🍂شنبه تون زیبـا
🍁و به یاد ماندنی
🍂الهی خورشید عشق
🍁تا ابد برشما بتابد
🍂وقلبهایتان را گرم
🍁از محبت کند
🍂الهی هر روزتان
🍁زیباتر از دیروز باشد
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهِ جهاد است و درنهایت
یا پیـروزیست یا شهادت🥀
إنّه لجهادْ نصرٌ أو استشهادْ
.#آغاز_نصرالله
#سید_مقاومت
#شهادت
#جهاد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دلم_برای_حرمت_پرمیزنه...🥺🕊
اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و يا بابَ نِجاةِ الْأمّة...
کـــــرببلا...
ای کـاش من مسافرت بودم💔!'
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
🪴🕊 گفت قابله میگفت خیلی بیشتر از اون چیزی که باید میبریده رو بریده…خو*ن ریزیت هم بخاطر همونه گیاه د
🪴🕊
خدیجه رو با یه من عسل نمیشد خورد ازبس که اخم کرده بود و تلخی میکرد!
سینی چایی دست من بود و ظرف پولکی ها دست منیژه!!
خدیجه هم پشت سرمون اومد تو که عمه با خندهی مصنوعیی گفت دلبر عمه اون سینی رو بده خدیجه چایی و بگردونه😊
نگاهی به خدیجه انداختم، چاقوش میزدی خونش درنمیومد اما خب چاره ای هم جر قبول کردن اوامر عمه نداشت!!
نه تنها اون بلکه هر سهتامون برخلاف میل باطنیش اومد سینی رو گرفت و تعارف کرد
همگی مشغول چای خوردن بودن و فقط صدای بهم خوردن استکان و نعلبکی میومد
جو به شدت سنگینی بود،
ما سه تا دختر خدا خدا میکردیم که مثل شب های دیگه که عمه زود خوابش میگرفت مارو مرخص کنه تا به اتاق خودمون بریم و تا نیمههای شب درمورد آرزوهامون صحبت کنیم در مورد پارچههای جدید و غیبت درو همسایه…!!
ولی اون شب ورق جور دیگهای برای خدیجهی عزیزم برگشت،😣
حسن آقا عموی دختر ها گلویی صاف کردو گفت داداش خودت بهتر میدونی که چند ساله عیالم به رحمت خدا رفته و عمرشو داده به شما
عمه خورشید و حسین آقا همزمان گفتن خدا بیامرزتش🙂
حسن آقا ادامه داد: چند سالی هست که زحمت خودم و این دوتا گل پسرم افتاده به گردن زنداداش
عمه با افتخار سرشو بالا گرفتو گفت وا نزنین این حرفارو تروخدا هرکاری که کردم وظیفه بوده چه زحمتی!🥰😌
حسن آقا قدر دان به عمه نگاه کرد و گفت تا آخر عمر ما سه نفر مدیون شما و حسین هستیم
حسین آقا درخدمتیمی گفت و منتظر باقی حرف های برادرش شد!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 مرگ بر سازشکار محقق شد
🔺خون سید شهید باعث مرگ سامری امت ما شد
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°