قسمت دوم #خودپسندی خودم تبدیل شده بودم به زنی افسرده که دیگه از برنده بودن و یه سرو گردن بالاتر بودن خسته شده بودم و دیگه لذتی از زندگیم نمیبردم. غمگین بودم از اینکه سالهاست شاغل نیستم اما هربار که به همسرم پیشنهاد میدادم جایی مشغول به کار بشم بخاطر شرایط بچه ها راضی نمیشد من سالها بود که درجا زده بودم و هیچ پیشرفتی نداشتم اونقدر غرق در خودنمایی بودم و دوست داشتم داشته هامو به رخ دیگران بکشم که تا اونجایی پیش رفته بودم که بجای اینکه گواهینامه بگیرم و از همسرم بخوام برام ماشین بخره مدام با اژانس به کارهای بیرون از خونه رسیدگی میکردم، انگار با ازدواج و ورودم به خونواده ی علی چون رقیبی نداشتم دیگه تصمیم گرفته بودم پیشرفت نکنم و درجا بزنم هرچه بیشتر دقت میکردمو خودمو با گذشته ی خودم و حال دیگران مقایسه میکردم،بقیه کلی پیشرفت اجتماعی داشتند ولی من حتی بجای د جا پسرفت هم کرده بودم، دوتا از جاری هام بصورت غیر حضوری ادامه تحصیل داده بودند و الان یکیشون بعنوان پرستار و یکی بعنوان معلم مشغول به کار شده بودند، وقتی شنیدم شوهر خواهر شوهرم براش ماشین خریده فهمیدم گواهینامه ش رو گرفته،خدا میدونه چه حالی شدم. اونقدر حس بدی داشتم که فقط خدا میدونه. هیچ وقت ادم حسودی نبودم اما حالا از پیشرفت خواهرشوهرم و هردوتا جاریام ناراحت بودم. هرچی بیشتر به موضوع فکر میکردم بیشتر متوجه اشتباهاتم میشدم من دختر تحصیل کرده ی شهری با سابقه ی کار در شرکت با همسری تحصیل کرده و پولدار و پدر و مادری پولدارتر بخاطر غرور کاذبی که داشتم و همیشه خودمو از بقیه موفق تر میدیدم بجای اینکه هرروز بهتر و بیشتر از قبل تلاش کنم تا به اوضاع زندگیم وسعت ببخشم،درجا زدمو و سرجای قبلیم موندم و بلکه کلی هم عقبگرد داشتم. دخترهام از خودم الگو گرفته بودند و بجای تلاش و پیشرفت در امور درس و مدرسه و شخصیت اجتماعی هرروز فقط تلاششون این بود که از لحاط مادی خودشونو به مراتب بالا برسونن تا از بقیه جلو بزنن. افکارشون در همین حد بود، درصورتی که بچه های خواهر شوهرا و برادرشوهرهام همگی دارای کمالات و شخصیت وارسته و تلاش جهت رشد تحصیلی بودند،با اینکه در مدراس انتفاعی و شرایط سخت درس میخوندن اما خیلی موفق تر از بچه های من بودنو. من اشتباه کرده بودم دچار غروری شده بودم که هم زندگی و هم تربیت بچه هامو رو به تباهی سوق دادم، تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم،فقط کمی همت و تلاش و توکل لازم بود. من باید هم زندگیمو نجات میدادم و هم دخترامو . خوشبختی و سعادت بچه هام در گرو مثبت اندیشی وانگیزه های معنوی و تلاش و همت بود . پایان. ︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾ 🛑کپی از مطالب کانال حرام میباشد🛑 ➻❥ https://eitaa.com/Talangoory🍃

💖✨هـر کـه بــا عـشـق بــر ایــن 🤍✨دایـره پـیـوسـتـه ســــــــلام 💖✨مـهـرجـویـانـه بـدیـن قـافـلـه 🤍✨دلـــبـــســـتــــه ســــــــلام 💖✨از دل و دیــده بـــه هـــر 🤍✨دوست و عزیزی ســــــــلام 💖✨ســــلام ؛ 🤍✨صبح زیباتون بخیر و شادی 💖✨روزتـون بـه زیـبـایـی گـلـهــا

شیعه ما نیست کسی که در خلوت دلش ترسان از خدا نباشد. امام کاظم(ع)/بصائر الدرجات:۲۴۷/۱۰ ︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾ 🛑کپی از مطالب کانال حرام میباشد🛑 ➻❥ https://eitaa.com/Talangoory🍃

🍁 امام علی(ع) خردمند بر تلاش خود تکیه می‌کند و نادان بر آرزوهایش. 🌷 غررالحکم، ح۱۲۴۰ ︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾ 🛑کپی از مطالب کانال حرام میباشد🛑 ➻❥ https://eitaa.com/Talangoory🍃

امام علی(ع) 🍃خدا شناس ترین مردم پر در خواست ترین آنها از خداست 🍃 📚 غرر الحکم ص۱۹۲ ︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾ 🛑کپی از مطالب کانال حرام میباشد🛑 ➻❥ https://eitaa.com/Talangoory🍃

🎉در ایـن عـصـر ♥️دل انگیز پاییزیی 🎉آرزو می کنم ♥️کلبـه دلاتـون 🎉هـمیشه آرام باشه ♥️و شـادی و بـرکت 🎉مـثل باران رحـمت ♥️از آسمان بـراتـون بباره 🎉عصر زیبـاتون بخیر و شـادی🎉

رسول مهربانی ها می فرمایند: هر کس به آنچه خداوند روزی اش کرده، راضی باشد، خوش و خرم می ماند. امالی شیخ طوسی ، ص 225 ︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾︾ 🛑کپی از مطالب کانال حرام میباشد🛑 ➻❥ https://eitaa.com/Talangoory🍃