فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان تکان دهنده
جوانی که عاق والدین شده بود ...💢
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف دستخط امام رضا علیهالسلام در شهر ساوه
⭕️ یک پژوهشگر خطوط و اسناد و کتیبههای تاریخی به طور اتفاقی هنگامی که از مسجد جامع ساوه دیدن میکرد با یادگار نوشتهای مواجه شد که پس از تحقیقات علمی روی آن دریافت که این یادگار نوشته میتواند به احتمال قوی دستخط علیابن موسیالرضا علیهالسلام، امام هشتم شیعیان است.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❄️🍃🍃 دوروزی گذشت و آخر هفته از راه رسید مامان از صبح توی آشپزخونه بود من دوساعتی کلاس داشتم 📚 مام
❄️🍃🍃
دوست داشتم تکلیف خودم رو مشخص می کردم و ازش می پرسیدم من کجای زندگیش هستم یه دوست معمولی یا فراتر از آن اما خجالت می کشیدم😓
نمی خواستم درموردم فکر بد بکنه تصور کنه من چه آدم هولی هستم
از طرفی رابطه ام با پریسا بهم فشار میاورد من خواهرم رو دوست داشتم بهش نیاز داشتم!
دوست نداشتم سر این موضوع دوباره باهم مشکل پیدا کنیم، من هرشب با آریا حرف می زدم از خودم می گفتم
سر بسته از مشکلات زندگیم و آریا خیلی خوب درکم می کرد با حرف هاش بهم آرامش می داد😇
حس می کردم بهش وابسته شدم
یه جورایی بهش علاقه پیدا کرده بودم اما می ترسیدم این موضوع را مطرح کنم و آریا رو از دست بدم!
مدتی گذشت و یه روز که با آریا رفته بودیم مهمونی که موقع برگشت آریا ازم خواستگاری کرد 💐😍
باورم نمی شد آریا به من ابراز علاقه
کرده بود ،هاج و واج نگاهش کردم
آریا از عشقش بمن می گفت از احساسات خالصانه اش از این که از وقتی من رو دیده از من خوشش اومده!!🥰
منم به روبه رو نگاه می کردم و حرف های که می شنیدم رو توی ذهنم حلاجی میکردم
من عاشق آریا بودم اما این دلیل نمی شد چشم هام رو روی همه چی ببندم روی همه مسائل به هرحال یه روز او با خواهرم رابطه داشت باید همه چی مشخص میشد
حسی که الان آریا نسبت به خواهرم داشت و این که عاشقش بود یا پریسا از خودش درآورده بود !🙄🤔
آب دهانم رو قورت دادم و سعی کردم احساس و عواطفم رو کنترل کنم و رو به آریا گفتم می خوام باهات رک حرف بزنم!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر این کلیپ بی نظیره👌🏻
تو مرا آزردی
که خودم کوچ کنم از شهرت...
تو خیالت راحت ؛ میروم از قلبت...
میشوم دورترین خاطره در شبهایت
تو به من میخندی و به خود میگویی
باز میآید و میسوزد از این عشق ولی
برنمیگردم ؛ نه ...
میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد
عشق زیباست و حرمت دارد ...
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
35.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌑 نمازی عجیب که باعث بخشش گناهان میشود...
🔺افرادی که دچار مشکلات روحی خاص هستند، همچنین افرادی که مشکلات ماورایی دارند، حتما این نماز را بخوانند. این نماز فوق العاده است و برای هر درد و بیماری، درمان است.
#استادحسینیقمی
#منبر_کوتاه
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❄️🍃🍃 دوست داشتم تکلیف خودم رو مشخص می کردم و ازش می پرسیدم من کجای زندگیش هستم یه دوست معمولی یا فر
❄️🍃🍃
آریا با کنجکاوی نگاهم کرد و گفت باشه عزیزم بگو گوش می دم!!
لب زدم : ببین آریا جان الان یه مدتی که من با تو دوستم اما خونواده ام و پریسا چیزی نمی دونن !!🙁🤔
من مطمئنم اگه بفهمن مانع می شن با شناختی که من از خواهرم دارم می دونم هرکاری از دستش بر بیاد برای به هم زدن این رابطه می کنه،!
من و تو برای این که به هم برسیم راه درازی در پیش داریم من باید مطمئن باشم
از احساس تو نسبت به من ،
تا بتونم اعتماد کنم ،..تکیه کنم و از همه مهم تر چیزی که به شدت ذهن من را درگیر کرده رابطه تو با خواهرم!
تو یه زمان با پریسا در رابطه بودی عاشقش بودی وقتی فهمیدی ازدواج کرده ناراحت شدی !؟؟🧐
آریا گفت ؛اولا من عاشقش نبودم یه رابطه دوستی بوده و تموم شده رفته ، درضمن این قضیه مال خیلی وقت پیش من فراموش کردم چرا یادآوری می کنی!!
لحظاتی سکوت بین مون حکم فرما شد
آریا لبخندی زد ودستامو تو دست هاش گرفت و بوسه ای زدوگفت ؛من الان عاشق توام خیلی دوستت دارم 💓
تو همه زندگیمی ،به تنها کسی که فکر می کنم تویی باورت می شه تموم فکر وذکرم توی واین که بهت برسم چرا با این افکار منفی هم خودت هم من رو اذیت می کنی
خواهش می کنم دیگه دراین مورد باهم صحبت نکنیم
حرفای آریا به قدری شیرین بود و روی دلم نشسته بود که توی دلم خودم رو شماتت می کردم که چرا این موضوع رو مطرح کردم و باعث ناراحتی و دلخوری شدم !!
اما بازهم ته دلم یه حس تردید بود که نمیتونستم قانع بشم صحبت یه عمر زندگی بود،!!
ترس داشتم از اینکه اعتماد کنم وشکست بخورم😓😣
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼لحظه لحظه عمرتون معطر به
🍃🌼عطر خوش صلوات بر
🍃🌼حضرت محمد ص وآل محمد ص
🍃🌼اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ
🍃💕وَالُ مٌحُمٌدِ
🍃🌼وعجل فرجهم
🌼در پناه امام_زمان_عج
🌼روز و روزگارتون پر برکت
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#پوينده_راه_حق
🧡امیرالمومنین علیه السلام:
☀️"قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ، وَ أَمَاتَ نَفْسَهُ، حَتَّى دَقَّ جَلِيلُهُ وَ لَطُفَ غَلِيظُهُ وَ بَرَقَ لَهُ لاَمِعٌ کَثِيرُ الْبَرْقِ، فَأَبَانَ لَهُ الطَّرِيقَ، وَ سَلَکَ بِهِ السَّبِيلَ
🌗او عقلش را زنده کرده و شهواتش را ميرانده است، تا آنجا که جسمش لاغر شده، و خشونت اخلاقش به لطافت مبدّل شده است.
در اين زمان) برقى پر نور براى او مى درخشد، راه را براى او روشن مى سازد و او را به مسير حق (سلوک الى الله) مى برد»
📘#خطبه_220
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❄️🍃🍃 آریا با کنجکاوی نگاهم کرد و گفت باشه عزیزم بگو گوش می دم!! لب زدم : ببین آریا جان الان یه مد
❄️🍃🍃
آریا با چشم های معصومانه اش که پراز عشق بود نگاهم کرد ،من عشق رو میدیدم
من معنی دوست داشته شدن رو حس می کردم منی که هیچ وقت احساس نکردم کسی دوستم داره 💓
این بار با تموم وجودم این رو درک میکردم دستهای آریا و فشار دادم و گفتم ؛باشه عزیزم ازمن ناراحت نشو دیگه☺️🥲
دستهای آریا رو فشار دادم و
گفتم؛ باشه عزیزم از من ناراحت نشو،.. دیگه در این رابطه حرفی نمی زنم!!
آریا گفت ؛من تورا از میون هزاران فیلتر و آزمایش و امتحان رد کردم تا انتخابت کنم تو همون زنی هستی که من تو رویاهام
کنارم می خواستم از نظر من یه زن قوی
آریا مکثی کرد و گفت؛ نگفتی جوابت چیه من ازت خواستگاری کردم اما بله ای نشنیدم ازاین لوس بازی ها در نیار که اصلا خوشم نمیاد
می خوام فکر کنم و چند روز دیگه جواب میدم و از این صحبت ها 😅😂
تو همیشه خاص بودی
من با تعجب گفتم ؛این طوری که
نمی شه در ضمن باید بیای خواستگاری به طور رسمی با مامان و بابات !
منم همون جا جواب می دم در حضور بزرگترها😌🙃
آریا گفت؛ باشه پس من به مامان
میگم زنگ بزنه و قرار و مدارها رو با مادرت بذاره اما این رو بدون من خیلی عجله دارم می خوام هرچه زودتر عشقم رو بردارم و ببرم ،
قهقه ای زدم ومابقی راه در سکوت گذشت آریا منو نزدیک خونه پیاده کرد و
خودش هم رفت ..
درو باز کردم و داخل رفتم چراغ ها خاموش بود اهالی خونه خوابیده بودن آروم درو باز کردم و پاورچین رفتم تو صدای مامان رو شنیدم، که گفت ؛پریا مادر اومدی؟!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
التماس دعا چیست ...
گفتم:دعا چیست؟
گفتند:طلب نیاز از بی نیاز
گفتم:التماس دعاچیست؟
گفتند:برای خواسته هایت،خوبان رادردرگاه خداواسطه قرار دهی
برای هم سلامتی وعاقبت به خیری بخوایم❤️
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت های شنیدنی از رزق و روزی زمان و اوقات مختلف
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°