eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
23.6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
دزدی وارد خانه پیر زنی شد و شروع کرد به جمع کردن اثاث خانه. پیرزن که بیدار بود صداش کرد و گفت ننه نشان می دهد شما جوان خوبی هستید و از ناچاری دزدی می کنید آن وسایل سنگین ول کن بیا این النگوهای طلا به شما بدم فقط قبل از آن خوابی که قبل از آمدن شما دیدم برام تفسیر کن. دزد گفت خوب چی خواب دیدی. پیرزن گفت خواب دیدم که همه اهل محل در یک باغ بزرگی در حال دویدن بودیم که من داخل نهر افتادم و برای بیرون اوردن من از نهر با صدای بلند پسرم اصغرجان را صدا می کردم اصغرررر اصغررررجان بیا کمک. پسرش اصغر از خواب بیدار شد و مثل موشک از طبقه بالا آمد پایین و دزد گرفت و شروع کرد به زدن او پیرزن به پسرش گفت ننه بسه دیگر نزنش. دزد گفت بگذار بزنه آخه منه خر نفهم بفهمم برای دزدی اومدم یا تفسیر خواب ‎‌‌‌‌‌‌ حلال😊 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🌺🌿 وقتی رسیدم خونه خبری از خاله و سهراب نبود، خونه به نظر خلوت میومد. میخواستم خانوم جون
🌺🌿 دلیل خاصی ندارم ولی سهراب کسی نیست که من بخوام باهاش ازدواج کنم! مادرم نگاهی بهم انداخت و گفت کسی و دوست داری؟؟ دستپاچه گفتم : کی من؟؟؟ -آره تو _نه خانوم جون این چه حرفیه؟؟😬😓 نه خانوم جون این چه حرفیه؟؟ _خیله خب بیا با هم بریم من میخوام یه چند کیلو سبزی بخرم🌿 حاضر شدم و همراه مادرم رفتیم سبزی فروشی و کلی سبزی گرفتیم. تمام مدت حرف خانوم جون تو ذهنم بود که کسی و دوست داری؟؟🤔 چرا اصلا همچین سوالی و ازم پرسید نکنه چیزی فهمیده باشه..🤦‍♀ آره حتما سبزی و گرفتیم و برگشتیم خونه تو حیاط بودیم که صدای زنگ تلفن از تو خونه بلند شد.📞 مادرم بارهایی که دستش بود و زمین گذاشت و با عجله رفت تا تلفن و جواب بده منم که به نفس نفس افتاده بودم لبه حوض نشستم😮‍💨 تازه نفسم جا اومده بود که خانوم جون اومد و گفت : خواستگارت بود دوباره میخواست وقت بگیرن واسه جلسه دوم که بیان، گفتم جوابمون منفیه! شوکه زده گفتم : کدوم خواستگار؟؟ همون که اون روز اومده بودن دیگه مادر و پسره ، نتونستم جلوی دهنم و بگیرم و گفتم بهشون گفتید نه چرااا آخه؟؟؟😳🤯 مادرم با چشمهای گشاد شده نگاهم کرد و گفت خب مگه جوابت بله بود بهشون؟ _خانوم جون کاش از خودمم میپرسیدی _اواااااا تو دختر یه چیزیت میشه هاااااا مگه تو ازین پسره خوشت اومده!؟؟ سرم و پایین انداختم و چیزی نگفتم مادرم با خوشحالی گفت : خوشت اومده؟؟ با صدایی که به زور شنیده میشد گفتم به نظرم پسر بدی نیست.😓 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🍃 علیه السلام: 🌸گشاده دست باش ولی زیاده روی نکن، و (در زندگی) حسابگر باش اما سخت‌گیر نباش... 🔻كُنْ سَمْحاً وَ لَا تَكُنْ مُبَذِّراً وَ كُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَكُنْ مُقَتِّراً. 📚 حکمت32 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه چیز را سعی کن از دست ندی🌺 1 .برادری 2 .رفیق 3 .امید سه چیز در دنیا لذت بخشند 1 .آب زلال و شیرین 2 .درخشندگی خورشید 3. آرامش درون ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔴 تربیت توحیدی فرزند 💠 آیت الله شاه آبادی (ره) استاد عرفان حضرت امام خمینی (ره) توصیه می‌کرد که اگر به عنوان مثال، فرزند شما نیاز به کفش دارد، گرچه شما دیر یا زود آن را تهیه خواهید کرد، به فرزند خود بگویید: عزیزم، بابا باید پول داشته باشد. مگر نمی‌دانی خدا روزی رسان است؟ پس از خدا بخواه زودتر به پدر پول بدهد تا برایت کفش بخرد. این کودک قطعاً دعا خواهد کرد و پدر نیز قطعاً پولی به دست خواهد آورد. پس کفش را از خدا می‌داند و عاشق خدا می‌شود؛ یعنی از همان کوچکی می‌آموزد که پدر فقط واسطه رزق و روزی است. در این صورت، پدر دست فرزندش را در دست خدا گذاشته است. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍ امام صادق (علیه السلام) : 👌 هر کسی که در یک روز صد مرتبه این صلوات را بفرستد خداوند صد حاجت او را بر می آورد که سی تای آن مربوط به دنیا و هفتاد تای آن مربوط به آخرت است ✨ رَبِ‏ صَلِ‏ عَلَى‏ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ‏ بَيْتِهِ‏ 📚 ثواب الاعمال ص ۳۴۱ 🔰 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ در جستجوی لذت بی‌نهایت باید باشیم؛ اما حالیمان نیست که چه گوهری در خود داریم و خبر نداریم... بیدلی در همه احوال خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور خدایا می‌کرد 💠 حضرت استاد مؤیدی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقصیر دلم نیست تماشای تو زیباست الله ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🔴بردبار باشیم... 🔸بى جهت نيست كه غضب را به «شعله سركش» و «آتش گدازان» تشبيه كرده اند. سوزندگى خشم، هم نسبت به خود فرد غضبناك است، هم نسبت به ديگرانى كه مورد خشم قرار مى گيرند. 🔹چه بسيار تصميم ها و قضاوتها و برخوردهايى كه از سر عصبانيت و غضب انجام مى گيرد و پيامدهاى تلخ و زيانهاى جبران ناپذير درپى مى آورد. حلم ورزيدن و بردبارى نشان دادن، مثل آبى است كه آتش را خاموش مى سازد. برعكس، تندى و پرخاش و اعمال خشم آن شعله را مشتعلتر مى كند. 🔸گرچه «فرو خوردن خشم» و «كظم غيظ» كه اصطلاح قرآنى آن است تلخ است، ولى ميوه اش شيرين و نتيجه اش آرام بخش است. و... گرچه را اعمال كردن، لذت موقت مى دهد و دل انسان خنك مى شود، اما پس از آن و بعدى جبران ناپذير است. خوشا آنان كه با «آب حلم»، آتش غضب را فرو مى نشانند. ‌‌‌‌ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
🌷 امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمودند : ✍ مَن سَرَّهُ اَن یَمُدَّاللهُ فی عُمرِهِ وَ اَن یَبسُطَ لَهُ فی رِزقِهِ فَلیَصِل رَحِمَهُ 🖋 هر کس خوش دارد که خداوند ، عمرش را طولانی و روزی‌اش را فراوان کند ، صله‌ی رحم کند. ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
#پروانه 🌺🌿 دلیل خاصی ندارم ولی سهراب کسی نیست که من بخوام باهاش ازدواج کنم! مادرم نگاهی بهم انداخ
🌺🌿 خانم جون با خوشحالی گفت : پس خوشت اومده خب چرا به من چیزی نمیگی؟؟! در حالیکه داشتم از خجالت آب میشدم گفتم چی بگم آخه😓 _خب حالا من بهشون گفتم نه حالا چی؟؟ -اگه دوباره زنگ زدن اون وقت بگید برای جلسه بعد هم تشریف بیارید.! مادرم چشماشو ریز کرد و گفت و اگه نزدن؟؟ خودمو مشغول پاک کردن سبزی کردم مادرم خیلی خوشحال شده بود از اینکه فهمید من از خواستگارم خوشم اومده ولى من خیلی استرس داشتم و دلیل استرسم هم فقط سهراب بود.😤☹️ باید به خانوم جون میگفتم هیچ حرفی راجع به خواستگارم و اینکه من جوابم مثبته به خاله نگه تا به گوش سهراب نرسه!! باید خیلی سریع همه چیو پیش میبردم چراغ خاموش تا هر چی زودتر عقد کنیم و دیگه همه چی تموم شه.💍 مشغول سبزی پاک کردن بودیم که مادرم گفت : حالا خالتو چیکار کنیم؟؟ امروز که زنگ زده بود میگفت پروانه باید بشه عروس ما.! بدون اینکه سرم و بالا بگیرم گفتم سهراب ایده آل من نیست واقعا، مادرم با خنده گفت : این پسره چی ایده آلت هست؟؟ قبل اینکه بخوام جوابی بدم زنگ خونه رو زدن ،، پاشدم و رفتم در و باز کنم که در کمال تعجب مادر رحمتو دیدم، زل زده بودم بهش و تو دلم گفتم این مگه الان با مادرم حرف نزد چطوری انقد سریع خودشو رسونده!؟ 🙁 _سلام دخترم حاج خانوم هست!؟ با تته پته گفتم: بله هستن صبر کنید یک لحظه..! در و نیمه باز گذاشتم و رفتم پیش مادرم _کی بود پروانه؟؟ -مامان همون خانمه ست. _کدوم؟؟ -همون خواستگاره،! _واااا همین که الان تلفن زد خونمون که،، ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
از گامهای شیطان پیروی نکنید... ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°