eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
23هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
5هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مردي از پيروان پيامبر اسلام(ص) به نام سعد، بسيار مستمند بود و از اصحاب صفّه محسوب مي‌شد. و تمام نمازهايش را پشت سر پيامبر مي‌خواند. 👌 پيامبر از فقر سعد ناراحت بود، روزي به او وعده داد اگر مالي به دستم بيايد، تو را بي‌نياز مي‌كنم. مدّتي گذشت و بر حسب اتفاق، چيزي به دست نيامد و افسردگي پيامبر بر وضع مادي سعد، بيشتر شد. در اين هنگام جبرييل نازل شد و دو درهم با خود آورد و عرض كرد: خداوند مي‌فرمايد: ما از اندوه تو، به واسطه فقر سعد ‌آگاهيم، اگر مي‌خواهي از اين حال خارج شود، اين دو درهم را به او بده و بگو خريد و فروش كند. پيامبر دو درهم را گرفت. وقتي براي نماز ظهر از منزل خارج شد، سعد را مشاهده كرد كه به انتظار ايشان بر در يكي از حجره‌هاي مسجد ايستاده است. فرمود: مي‌تواني تجارت كني؟ عرض كرد: سوگند به خدا كه سرمايه ندارم! پيامبر آن دو درهم را به او داد و فرمود: سرمايه خود كن و به خريد و فروش مشغول شو. سعد پول را گرفت و براي انجام نماز به مسجد رفت و بعد از نماز ظهر و عصر، به طلب روزي مشغول شد. خداوند بركتي به او داد كه هر چه را به يك درهم مي‌خريد دو درهم مي‌فروخت. كم‌كم وضع مالي او خوب شد؛ به طوري كه بر در مسجد، دكاني گرفت و كالاي خود را آنجا مي‌فروخت. وقتي تجارتش بالا گرفت، كارش از نظر عبادي به جايي رسيد كه حتي وقتي بلال اذان مي‌گفت، او خود را براي نماز آماده نمي‌كرد. پيامبر به وي فرمود: سعد! دنيا تو را مشغول كرده و از نماز باز داشته است. او مي‌گفت: اگر اموال خود را بگذارم ضايع مي‌شود، مي‌خواهم پول جنسي را كه فروخته‌ام دريافت كنم و پول كالايي را كه پيش از اين خريده‌ام بپردازم. پيامبر(ص) از مشاهده اشتغال سعد به ثروت و باز ماندنش از بندگي، افسرده شد. جبرييل نازل شد و عرض كرد: 💥خداوند مي‌فرمايد: از افسردگي تو اطلاع يافتيم، كدام حال را براي سعد مي‌پسندي؟ پيامبر(ص) گفت: حال قبلي برايش بهتر است. جبرييل گفت: آري! علاقه به دنيا انسان را از ياد آخرت غافل مي‌كند، حال دو درهمي را كه به او دادي از او پس بگير. پيامبر به سعد فرمود: دو درهمي كه به تو داده‌ام برنمي‌گرداني؟ عرض كرد: اگر به جاي آن، دويست درهم، بخواهيد مي‌دهم. فرمود: نه، همان دو درهم را بده. سعد پول را تقديم كرد و چيزي نگذشت كه وضع مالي او به حال اول برگشت.(۱۸) 👈لغت اَصْحاب صُفّه گروهی از یاران پیامبر اسلام(ص) که پس از هجرت به مدینه در قسمت شمالی مسجد النبی سکنی گزیدند و به سبب از دست‌دادن و یا رهاکردن خانه، دارایی و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستی، به عبادت و تعلیم و تعلم و شرکت در جهاد روی آوردند. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🌱✨🌸💞🌿 ✅ امام صادق علیه السلام: بهشتیها چند نشانه دارند: ۱- روی گشاده ۲- زبان نرم ۳- دل مهربان ۴- دست دهنده 🌿 🌸 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
💌 🌱ابراهیم‌به‌تنهاچیزی‌که‌فڪر‌نمیڪرد مادیات‌بود‌وهمیشه‌میگفت: روزۍ‌راخدا‌می‌رساند‌برڪت‌پول‌مهم‌است ڪاری‌هم‌که‌براۍخداباشد برڪت‌دارد.. 🌷🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
خیلی قشنگه حتما بخون👌 💘مادری که دنیا هیچوقت اورا فراموش نمیکند : وقتي گروه نجات زن جوان را زير اوار پيدا کرد , او مرده بود اما کمک رسانان زير نور چراغ قوه چيز عجيبي ديدند.زن با حالتي عجيب به زمين افتاده , زانو زده و حالت بدنش زير فشار اوار کاملا تغیير يافته بود . ناجيان تلاش مي کردند جنازه را بيرون بياورند که گرماي موجودي ظريف را احساس کردند . چند ثانيه بعد سرپرست گروه ديوانه وار فرياد زد :بياييد , زود بياييد ! يک بچه اينجاست . بچه زنده است . وقتي اوار از روي جنازه مادر کنار رفت دختر سه_چهار ماهه اي از زير ان بيرون کشيده شد . نوزاد کاملا سالم و در خواب عميق بود . مردم وقتي بچه را بغل کردند , يک تلفن همراه از لباسش به زمين افتاد که روي صفحه شکسته ان اين پيام ديده ميشد : عزيزم: اگر زنده ماندي هيچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامي وجودش دوستت داشت...❤️ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
💠هر روز با یک آیه از قرآن کریم 🌱🌱 💢۞ إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَالنَّوَىٰ ۖ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَمُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ 🔹خداست که (در جوف زمین) دانه و هسته را می‌شکافد، زنده را از مرده و مرده را از زنده پدید می‌آرد، آن (که چنین تواند کرد) خداست، پس به کجا گردانیده می‌شوید (و نسبت خدایی را به آنان که نتوانند می‌دهید). 📚سوره مبارکه انعام آیه ۹۵ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️از حکیمی پیر پرسیدند : ازعمری که سپری نمودی،چه‌چیز یاد گرفتی؟ 👌پاسخ داد : 🔹یاد گرفتم؛ که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم. 🔹یاد گرفتم؛ که مظلوم دیر یا زود حقش را خواهد گرفت. 🔹یاد گرفتم؛ که ثروتمندترین مردم در دنیا کسی‌ است‌که ازسلامتی، امنیت و آرامش بهره‌مند باشد 🔹یاد گرفتم؛ که مسافرت‌کردن و هم سفره‌شدن. با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک‌زدن شخصیت و درون آنان است. 🔹یاد گرفتم؛ کسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمی‌تواند کاری انجام دهد ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
ممنونیم از همگی🌹🌹 امشب دو تا داستان جدید شروع میکنیم.😉 لطفا با ما بمانید💐 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🔺نکته ای قابل تامل🤔 🔸كارت بانكی ام را به فروشنده دادم و باخيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد: "موجودى كافى نمي باشد!" 🔸امكان نداشت، خودم مي دونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم در كارتم پول دارم، با بيحوصلگى از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام آمد: "رمز نا معتبر است" 🔸اين بار فروشنده با بيحوصلگى گفت: لطفاً نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته، 🔸در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله ى فروشنده در سرم صدا مي كرد "پول نقد همراهتون هست؟" 🔺خدايا ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلا عبادت هايى كه كرديم، دستگيرى ها و انفاق هايى كه انجام داديم و ... 🔺نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست، ما متعجبانه بگوييم: مگر مي شود؟ اين همه اعمالى كه فكر مي كرديم نيك هستند و انجام داديم چى شد؟ 🔺و بگويند اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخته و از بين رفته است ...، كنار بخل، كنار حسد، كنار ريا، كنار بى اعتمادى به خدا، كنار دنيا پرستی و ... 🔺نكند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى؟ و كيسه مان تهى باشد و دستمان خالى ... 🔺خدايا از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيك مان مي شود به تو پناه مي بريم. ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🌱🕊 ⭕️👈تلنگر 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂 مارها قورباغه‌ها را می‌خوردند و قورباغه‌ها از این نا به‌ سامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغه‌ها علیه مارها به لک‌لک‌ها شکایت کردند. لک‌لک‌ها تعدادی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه‌ها از این حمایت شادمان شدند! طولی نکشید که لک‌لک‌ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه‌ها. قورباغه‌ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند! عده‌ای از آنها با لک‌لک‌ها کنار آمدند و عده‌ای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند. مارها بازگشتند ولی این بار، همپایِ لک لک‌ها شروع به خوردن قورباغه‌ها کردند! حالا دیگر قورباغه‌ها متقاعد شده‌اند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده‌اند! ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است، اینکه نمی‌دانند توسط دوستانشان خورده می‌شوند یا دشمنانشان؟! 📚مارها و قورباغه ها ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
💠 امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام: 🕸 💢امکان گناه نیــافـتن ،یکی از نعمت هاست! 📚میزان الحکمه ❣ 💔 ❣ ♡═❈═❅👩‍🍳❅═❈═♡ 🎂@ghanad_sho🎂 ♡═❈═❅👩‍🍳❅═❈═♡