5.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به زندگی تو این کشور و ایرانی بودنم افتخار میکنم😊
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین مصباح الهدی...
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)♥️
#امام_حسین
#حضرت_آقا #اربعین
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❣💐 مدتی گذشت ومهمونی ها و پاگشاها تموم شد و پریسا هم به عنوان خواهر بزرگ مارا پاگشا نکرد و من گرچه
❣💐
از اینکه پریسا الان شمال بود به شانس بدم لعنت می فرستادم...!😮💨
از اینکه پریسا شمال بود به شانس بدم لعنت می فرستادم دوست نداشتم جای برم که اون باشه یا جای که اون هست من برم،...
از مامان خداحافظی کردم و گوشی رو گذاشتم و یه لحظه حس بدی مثل خوره تو وجودم پیچید چرا آریا یه دفعه گفت ؛بریم شمال ما سفر تو برنامه مون نبود🙁🤔
اصلا آریا می دونست پریسا شماله
از کجا باید می دونست این غیر ممکن بود که آریا و پریسا درارتباط باشن ،!
سوال های جورواجور توی سرم بود و به ذهنم خطور می کردو شک ،تردید و گمان های بد توی دلم بود،
ندای توی وجودم می پیچید که حالم رو دگرگون می کرد همزمان میون عقل و منطق میون احساس و عشق درگیر بودم ،..🤦🏻♀
آریا که اومد سرصحبت رو باز کردم وگفتم پریسا هم شماله!
آریا با تعجب نگام کرد و گفت ؛جدی کجای شمال !؟
لب هام رو جمع کردم و گفتم بندرانزلی آخه پریسا عاشق بندر انزلی
_عه بخشکی شانس ویلای که می خوام جا بگیرم همون جاست
لحظاتی مکث کرد و گفت کنسل
می کنم نمی ریم !
-مگه پول نریختی رزرو کردی؟🤔
نه عزیزم باید حضوری بریم چه خوب هم شد رزرو نکردم
-حالا جا گیر میاد ؟
آریا گفت همیشه که می یومد چرا میپرسی ما که دیگه نمی ریم باشه برای بعد که پریسا هم از شمال برگشته باشه !
من که تا اون لحظه شک کرده بودم وقتی رفتار آریا رو دیدم گفتم ؛نه چرا کنسل ما کاری به اونا نداریم،..
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
✍امام حسین عليهالسلام:
فرزندم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه غير از خدا ياورى در مقابل تو ندارد.
📚اعيان الشيعة: ج۱، ص۶۲۰
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
9.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 روایت شنیدنی امیرالمؤمنین(علیه السلام) از اشتیاق مومنان واقعی به قیامت
◽معرفت و عرفان به پروردگار، خود، دنیایی که در آن زندگی میکنم، آیندهام و قیامت، مایۀ حرکت برای بهدستآوردن عبودیت است. در روشنایی آن معرفت، وجود مقدس حضرت حق را بینهایت در زیبابودن و حُسنداشتن با چشم دلم میبینم. قیامت را چنان زیبا میبینم که امیرالمؤمنین(علیه السلام) میگوید: اشتیاق به آن زیبایی در وجود اهل معرفت به حدی است که اگر خدا جلوی جانشان را نگیرد، از زیباییای که از قیامت میبینند، یک چشمبههمزدن جانشان در قفس بدنشان نمیماند، قفس را میشکنند و میپرند. این زمینه میشود که من وجود مقدس او، انبیا و قرآن او را شایستۀ پیروی بدانم؛ همین درک عبودیت میشود.
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ دقیقه نود ظهوره
سخنران استاد شجاعی
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
💚هرچه بیشتر زندگی می کنم بیشتر به این نتیجه می رسم که هیچ چیزی اتفاقی رخ نمی دهد، حتی وجود این دشمن ها و موانع در زندگی شما اتفاقی نیست.
💌اگر شما همواره نگرش درستی داشته باشید، خدا از آن ها به نفع شما استفاده می کند.
بیشتر چیزهایی که ما خوشمان نمی آید و از خدا می خواهیم که ما را از شر آنها خلاص کند اگر خداوند همین الان آنها را از بین ببرد، آنگاه ما به بالاترین پتانسیل هایمان نمی رسیم.
شما باید تمام دشمنان و همینطور تمام ناامیدی ها و خیانت ها را با این نگرش جدید ببینید:
آنها فرستاده نشده اند تا شما را شکست دهند، بلکه آنها فرستاده شده اند تا باعث رشد و پیشرفت شما شوند
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
20.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ فضائل حضرت علی علیه السلام ✨
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحنههای عجیبی که در قیامت با آن مواجه میشویم!
🎙 #استاد_پناهیان
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°
۞ تلنگری برای زندگی ۞
❣💐 از اینکه پریسا الان شمال بود به شانس بدم لعنت می فرستادم...!😮💨 از اینکه پریسا شمال بود به شانس
❣💐
آریا ادامه داد : ببین از الان دارم بهت میگم اجازه نداری با پریسا قرار بذاری حق نداری بری دیدنش،..🤨
رفتیم اونجا دلم تنگ شده یه ساعت برم یا اون بیاد همو ببینیم نداریم ها ،
فهمیدی ازالان گفته باشم تا بعد مشکلی پیش نیاد سفر رو به دهن من زهر نکن خودت می دونی برای یه سفر چقدر باید هزینه کرد من نمی خوام پول بدم اعصابمم خورد بشه😒
من که دیگه مطمئن شده بودم اشتباه کردم شرمنده رو به آریا گفتم باشه عزیزم قول می دم هرچی شوهرم بگه من حرفی روحرفش نمی زنم اصلا کاری با اون ندارم!
شب زودتر خوابیدیم و صبح زود از خواب بیدار شدیم ،..😊😍
🌤سپیده دم بود وهوا هنوز تاریک بود
من وسایل رو دم در می چیدم و آریا میبرد تا توی ماشین بچینه،
سبد رو از چای ونسکافه و خوراکی و چند مدل کتلت برای توراهی پر کردم و درها رو بستیم وراهی سفر شدیم!
چند ساعتی گذشت ..
مشغول حرف زدن بودیم که مامان زنگ زد و گفت پریا کجایید رسیدید
_نه هنوز نزدیکیم!
-نمی ری پیش پریسا !؟
-نه بابا دیگه چی
_پریسا شنید داری میای خوشحال شد گفت بیان این جا ما جا زیاد داریم☺️😊
مکثی کردم و گفتم نه مامان جان ممنون
-اصلا نمی ری ببینیش
من که از سوال های مامان کلافه شده بودم گفتم نه گمون نمی کنم
-هرجور راغبی عزیزم
وقتی رسیدیم ویلا پر بود و جا نداشت آریا با مسئولش بحث می کرد و گفت ؛من تماس گرفتم و اسم نوشتم 📝
مدیر ویلا هم گفت من هم خدمتتون عرض کردم اتاق ها پر تشریف بیارید خالی شد درخدمتم مدیر ویلا مکثی کرد و گفت این ماه خیلی شلوغ بود شکر خدا مسافر زیاد بود!
╔═•══❖•ೋ°
@Talangoory
╚═•═◇💐⃟َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°