eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
24.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبور بودن یه آداب و تعریفی داره ! صبور بودن به معنای یکجا نشستن و انتظار کشیدن نیست ... صبوری حین تلاش معنی میده تو تلاشتو می‌کنی اما بابت نتیجه خودتو نمی‌بازی ... پاش می‌ایستی هرجور که بود گاهی حتی بیشتر می‌جنگی اینه آداب صبوری ... صبوری با سکون با شکست خوردگی فرق داره صبور خودشو نمی‌بازه بلکه قوی تر میشه چون بلده خودشو سرپا نگه داره ...👌 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
ازینکه انقد زشت بودم غصم گرفت، دیگه ساکت شدمو از پنجره بیرونو نگا کردم دماغم هنوز درد میکرد با دست
با لبخند شیرینی گفت : اسم من آراس البته فقط تو میتونی بدون هیچ پیشوند و پسوندی صدام کنی☺️ ابروهامو بردم بالا و سرمو تکون دادم!! 😒 مثله خانومای با شخصیت آروم قدم برمیداشتم و لبخند میزدم یه خدمتکار خانوم پیشواز اومدو سلام کرد بنده خدا با دیدن من دهنش باز موند، آراس گفت آقا و خانوم کجان؟؟ گفت خانوم تو اتاق شون مشغول استراحتن! آقا هم تو باغ دارن باغچه رو هرس میکنن، _برو صداشون کن بگو عروس آیندشون آوردم بعدم با لبخند چرخید و نگام کرد که سرمو انداختم پایین با دست بهم اشاره کردو گفت نگین جون بیا عزیزم تعارف نکن!! اینجا خونه خودتونه... چی نگین جون😳😳 از سرم دود بلند شد، گفت بیا دیگه عشقم بعدشم چشمک ریزی زد، میدونستم از خجالت قرمز شدم، سرمو انداختم پایین و با دقت از پله ها رفتم بالا که دوباره با مخ نخورم زمین وارد یه خونه ی شیک شدیم یا بهتره بگم یه قصر😅 دیوارا ستون ها مجسمه ها، دهنم وامونده بود، آراس بامزه نگام میکرد خودمو جمع جور کردمو رفتیم نشستیم رو مبل های سفید با طرح های طلایی... ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﮔﻔﺖ: ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧَﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒﺮ ﮐﺮﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪی ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍی!! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ می دﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨﺪ!! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ!! ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ! ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ می کنند ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ...... ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
1_416647774.mp3
8.54M
°•🖤! ✨ 🔳 (ع) غروب و دلتنگی ...🌘💔 چشم به خورشید میدوزه 🎤 التماس دعا 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
امام محمد باقر(ع): به فراگیری دانش بپردازید؛ زیرا تحصیل دانش حسنه و طلب علم عبادت است.... 🌸 ☘ 🌸 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
💠امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: 💢العَملُ كُلُّهُ هَباءٌ إلاّ ما اُخْلِصَ فيهِ 🔷اعمال، همه بر باد است، مگر آنچه از روى اخلاص باشد غررالحكم حدیث1400 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
امام باقر علیه السلام: نیکی کردن به پدر و مادر و صله رحم، عمر را طولانی می کند... شهادت امام محمد باقر (ع) تسلیت باد ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
تنها ✨ آب های آرام هستند که چهره ها رو بدون انحراف و درست نشان می دهند.. بنابراین تنها ذهن های آرام می توانند درک شایسته و درستی از زندگی داشته باشند. زندگی را رنگ بزن " رنگ شادی " نگذار او رنگت کند به " رنگ غم "... آب و هوای دلتون آروم روزتان شاد🌻 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویدئویی جالب از حج تمتع امسال مقام مادر🕋♥️ •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈• ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
عارفی را پرسیدم روی نگین انگشترم چه حک کنم که وقتی شادم به آن بنگرم و هر وقت که غمگین هستم به آن نظر کنم؟! گفت:حک کن "میگذرد" ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
با لبخند شیرینی گفت : اسم من آراس البته فقط تو میتونی بدون هیچ پیشوند و پسوندی صدام کنی☺️ ابروهامو
آراس بلند شدو کت شو درآورد، معلوم بود استرس داره، من ازون بیشتر😮‍💨 آروم صداش کردمو گفتم : جناب رییس آروم باشین، اتفاقی نمیفته همینکه منو ببینن خوششون نیاد من پا میشم میرم و تمام خلاص میشین، نگران نباشین درست میشه همه چی😇 با چشمای سبزش زل زده بود تو چشام بعد چند لحظه گفت : دختر داری منو آروم میکنی با اینکه دستای خودت داره میلرزه😬 دستامو به هم گره زده بودم که دیده نشن، از خجالت لبمو گاز گرفتم که نتونس جلو خندشو بگیره🤣🤣 همون لحظه یه آقای مسن خیلی خوشتیپ و مهربون وارد شد، بیشتر موهاش سفید بود و جا افتاده نسخه پیر آراس بود، خیلی خیلی شبیه هم بودن آراس زیر لب گفت : هواست باشه بگو آراس جون بعدشم رفت جلو و سلام کرد، بنده خدا وقتی چشمش بمن افتاد تو جاش میخکوب شد یه لحظه کپ کرد ولی زود خودشو جمع کرد :سلام دخترم خیلی خوش اومدین بلند شدمو سلام کردم با دست تعارف کرد که بشینم، سکوت پر شد خدمتکار اومدو شربت تگری گذاشت🍸 جلومون، موقع رفتن چرخید و با تعجب نگام کرد زیر لب گفت وای خدا بلا به دور پدر آراس با اخم گفت : خانمو بگین بیان مهمون داریم. آراس شربت تو دستاشو قلپ قلپ میخورد، پدرش گفت : خوب آراس جان مهمونتون معرفی نمیکنین؟؟ آراس با لبخند گفت : نگین جان 21 سالشه تو شرکت کار میکنه، نمیدونین چه دختر خوب و نجیبیه ، واقعا کسی پیدا نمیشه که دوسش نداشته باشه! بعدشم با مهربونی نگام کرد بازم گر گرفتم از خجالت سرمو انداختم پایین گفتم _اقای رییس لطف دارن خوبی از خودشونه☺️ پدرش با تعجب گفت شما همیشه اراسو رییس صدا میکنین،🤔 با اولین جمله سوتی داده بودم🤦‍♀ ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
❤️ ماییم و هوایِ بغض آلود فقط دلواپسی و غصّۂ مشهود فقط والله که آسان شود این سختی ها با آمدنِ حضرتِ موعود (عج) فقط! عصرت بخیر تپش قلبــ❤️ـم✨ •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•