🎬 #کلیپ | زمان و مکان مانع علم معصوم نیست. #دکتر_رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🎬 #کلیپ | یکی از شاهدان روز قیامت زمان است پس هر شب خودتان را محاسبه کنید. #دکتر_رفیعی ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💙❣ بیوک که تا این لحظه ساکت نگاهم میکرد متوجه‌ی خجالتم شد و خنده‌ی ریزی کردو اومد سمتم… 🌤دم دمای صبح بود و من از درد خوابم نبرده بود، آروم توی جام غلطی زدمو بیوکو نگاه کردم!! از وقتی که خوابیده بود اصلا تکون هم نخورده بود، فک میکردم سخت ترین شب زندگیم رو گذروندم اما نمیدونستم قراره هر وقت با همسرم همبستر بشم این حجم از درد رو باید تحمل کنم…!!😣🤦🏻‍♀ آروم بلند شدمو یک دست لباس تمیز برداشتم و رفتم توی دستشویی و قبل از اینکه اهالی خونه بیدار بشن، آبی به تنم زدم و خیلی سریع به اتاق خودمون برگشتم! توی جام دراز کشیدم و تونستم کمی بخوابم نمیدونم چقدر گذشته بود که با صدای در از خواب بیدار شدم یکم چشمامو مالیدم و دیدم بیوک همونطور خوابیده! درو باز کردم فاطمه بود، خواهر کوچیکتر و ناتنی بیوک و ملکه بود یه دختر سبزه‌ی تپل که گردی صورتش قیافه‌ی بامزه‌ای بهش داده بود!☺️ حدودا چهارده ساله بود و چهار سالی ازمن کوچیکتر بود، سلام کردو سینی صبحانه رو گرفت سمتم با خوشرویی سلامشو جواب دادمو سینیو گرفتم و تشکر کردم!! نگاهی به داخل اتاق انداخت و با خنده گفت داداش بیوک هنوز خوابه؟!😅 گفتم آره فک کنم این چند روز خیلی خسته بوده واسه همین، هنوز حرفم تموم نشده بود که فاطمه قاه قاه خندید و گفت نه بابا زنداداش ، داداشم همیشه اینطوریه بخاطر خستگیش نیست که دوس داره همش بخوابه،! برای منیکه کل شب و روز رو کلا شش هفت ساعت میخوابیدم خیلی عجیب بود که بیوک میتونه این همه بخوابه🙁😳 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🌸لیاقت چیزی نیست که 🍃شما از توی شناسنامه 🌸یا چهره افراد بفهمید! 🍃لیاقت چیزی نیست که 🌸انتهای یک راه 🍃طولانی مشخص شود ! 🌸بلکه لیاقت حاصل یک لحظه 🍃ندیده گرفتن، 🌸بی احترامی، 🍃بی توجهی، 🌸فرد مقابل به شما ، 🍃به خاطر دیگران است ، 🌸در جواب تمام خوبی ها! 🍃خودتان را هدر آدم 🌸بی لیاقت های زندگی نکنید ... ! ‌‌‍‌‌‌‍‌•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• #عکس_نوشته و #آهنگ های زیبا 🆔️ @aske_ziba

اولش حس میکنی یه مداحی سادس ولی این ویدیو نشون میده که امام حسن چقدر غریبه🥺💔 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

دل گرمم به بودنِ خدا؛🌱 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

💙❣ شانه‌ای بالا انداختم و از فاطمه تشکر کردم و رفتم بیوکو بیدار کردم تا صبحانه بخوریم صورتش ازبس که خوابیده بود کاملا پف کرده بود! با اخم نشست روبرومو صبحانه‌ی مفصلی خوردو رفت بیرون🙁 رخت خواب هارو جمع کردمو نشستم یه گوشه، هیچ کاری نبود که انجام بدم بیرون هم خجالت میکشیدم که برم!😓😮‍💨 عادت نداشتم در طول روز بیکار باشم یکم توی اتاق قدم زدم، درد هم داشتم درست نمیتونستم راه برم ترجیح دادم یکم دراز بکشم بلکه بهتر بشم…!! نزدیکای ظهر سروکله‌ی بیوک پیدا شد سینی غذا هم دستش بود و گفت عذرا خانوم(نامادری بیوک) داده، آبگوشت دیشب بود همراه سبزی خوردن و دوغ، بیوک حین غذا خوردن یکم سربه‌سرم گذاشتو نهارمون رو خوردیم 🥰😅 دیگه بعد نهار نتونستم دوباره منتظر بمونم تا فاطمه بیادو سینی رو ببره خودم رفتم بیرون و لب حوض کاسه هارو شستم!! پشتم به در ورودی ساختمان پدرشوهرم اینا بود متوجه نشدم عذرا خانوم کی اومد تا سایشو بالای سرم حس کردم، سربلند کردمو بلافاصله بعد از دیدنش از جام بلند شدمو با لبخند سلام کردم😊 سلامم رو با خوشرویی جواب دادو به ظرفها اشاره کرد و گفت میدادی دست فاطمه سینی رو میشستیم ظرف هارو همونطور که دست هامو با دامن لباسم خشک میکردم گفتم نه بابا این چه حرفیه شما چرا زحمت بکشید! سینی حاوی ظرف های خودشون رو گذاشت کنار حوض کوچیکو گفت چه زحمتی عروس، روز اول ازدواجته نوعروسی هنوز بذار یکم بگذره کمکمون هم میکنی! نشستم و کمک عذرا خانوم کردم و ظرف های اونا رو هم شستیمو رفتیم مطبخو نشونم داد☺️ ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔸راه وصال پیرامون اهمیت توسل به امامزادگان عظیم‌الشأن در مسیر وصال به امام عصر علیه السلام ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

🔹️إِلىٰ مَتَىٰ أَحارُ فِيكَ يَا مَوْلايَ وَ إِلَىٰ مَتَىٰ؟ 🔸️تا چه زمانی نسبت به تو سرگردان باشم، ای مولایم و تا چه زمان و با کدام بیان ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

انگار همین الان این آیات نازل شده📖 ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°

#سوره_بقره آیه 18 🔹 صمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ 🔸آنان کر، و لال، و کورند؛ به این سبب [از گمراهى خود] باز نمی‌گردند‌! ╔═•══❖•ೋ° @Talangoory ╚═•═◇💐⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ♥️•ೋ•ೋ°