eitaa logo
۞ تلنگری برای زندگی ۞
24.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
5.2هزار ویدیو
4 فایل
﷽ اینجا داستان زندگی شما گذاشته میشه تا تلنگری بشه به زندگیمون🥰❤️ @kosar_98_z👌ادمین محترم اگه ازین تلنگرا براتون پیش اومده برامون بفرستید! کانال تبلیغاتی ما 👇 https://eitaa.com/tablighatkosar 🌹تمامی داستانا براساس واقعیت می‌باشد🪴
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه.. عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند. هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسای شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده . زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند . ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش. بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن. روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد . پس این نصیب توست ...😇 💥صدقه را بنگر که چه چیزیست! !! صدقه دهید چونکه کفن بدون جیب است ‼️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پنجشنبه است 🕯برای شادی روح درگذشتگان 🌸وهمه عزیزانمان که 🕯دستشون از دنیاکوتاست 🌸بخوانیم 🕯فاتحه و صلوات 🌸خدایا 🕯همه ی اسیران خاک را  🌸ببخش وبیامرز 🖤روحشان شاد و یادشان گرامی🌸 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
با حرص گفتم خیل خوب، امری ندارین🤨 گفت نه فقط فردا زودتر بیاین لباس هاتون میدم منشی براتون بیاره، گ
اونروز باهم رفتیم و دکتر دو ساعت بهم توضیح داد که عمل چطوری و چند تا آزمایش و عکس ازم گرفت، بینی مو بهش نشون دادم که کبود شده بود و درد داشت، گفت نگران نباش، ضرب دیده و خوب میشه😇 یه هفته بعد وقت عمل داشتم، آراس طبق نظر دکتر دو هفته بهم مرخصی داد، خیلی استرس داشتم،😬 موقع برگشت گفتم خودم میرم و دیگه نمیخوام مزاحم شما بشم، اولش قبول نکرد ولی گفتم بی زحمت دیگه بمن پیام ندین و نبینیم همو چون دیگه کاری باهم نداریم!! سرشو تکون دادو گفت بله درسته، یه سواری گرفتم و برگشتم خونه اونشب به خانوادم گفتم، مادرم راضی نمیشد میگفت عمل خطرناک ممکنه بلایی سرت بیاد ولی راضیش کردمو گفتم دکتر خوبیه، و من خسته شدم ازین وضع، بابام پرسید پول عملو از کجا آوردم گ که گفتم از شرکت وام گرفتم قراره هر ماه نصف حقوقمو کم کنن، اولش چیزی نگفت، یکم بعد گفت خودت میدونی...! اون یه هفته خیلی کند گذشت، خیلی شور و شوق داشتم از طرفی هم میترسیدم نکنه نشه 🥺 دیگه آراس رو هم ندیدم، روز عمل کلی قرآن خوندمو و دعا با مامانم رفتیم بیمارستان آماده شدمو رفتم تو اتاق عمل، دکتر اومد و بعد سلام و علیک گفت اصلا نترس و استرس نداشته باش فقط چشماتو ببند و به خدا توکل کن 🌱 دلمو با خوندن آیةالکرسی آروم کردمو با داروی دکتر بیهوش شدم، عمل نمیدونم چند ساعت طول کشید وقتی بیدار شدم انگار نصفه شب بود، مامانم بالاسرم نشسته بود و صلوات میفرستاد، نمیتونستم چشمامو باز کنم چون تمام صورتم باند پیچی بود، تو صورتم هیچ حسی نداشتم، انگار که صورتم فلج شده باشه.. سرم درد میکرد🤕 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
😉 مردی که قصد ازدواج داشت بـه یـک بـنـگـاه ازدواج مـراجـعـه کــرد کـه روی آن نـوشـتـه شـده بـود: "بـنـگـاه هـمـسـریـابـی" مـرد در را بـاز کـرد و وارد اتـاقـی شـد کـه دو در داشـت.... روی یـکـی از آنـهـا نـوشـتـه شـده بـود "زشـت" و روی دیـگـری "زیـبــا" در زیـبــا را فـشـار داد و وارد اتـاق شـد.... دو در دیـگــر دیـد,روی یـکـی نـوشـتـه شـده بـود "کـدبـانـو" و روی دیـگـری "شـلـخـتـه" او از در کـدبـانـوی خـوب وارد شـد.... در آنـجـا دو در دیـگــر بـود کـه روی یـکـی "جـوان" و روی دیـگـری "پـا بـه سـن گـذشـتـه" نـوشـتـه شـده بـود.... از در جـوان وارد شـد... تـه اتـاق آیـنـه ی دیـواری بـزرگـی دیـده مـی شـد کـه روی آن نـوشـتـه شـده بـود: ""بـا چـنـیـن ادعــا و تـوقـعـاتـی بـهــتــر اسـت اول خـودتـان را در آیـنـه نـگــاه کـنـیـد.😎 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 ، عید شرافت بنى آدم است و کرامت انسانى ‏اش؛ 🌼عید قربان جشن رها شدن از قید پدرانى است که جان فرزند خویش را نذر قربان‏گاه‏ها می ‏کردند. 🌼عید قربان ، عید سربلند بیرون آمدن از امتحان عبودیت است. 🌼عید قربان، سرآغاز حکومت توحید است و تولد ایمان و مرگ تردید. 🌼عید قربان ، عید تسلیم است و تعظیم شعائر الهى. 🌼عید سعید قربان عید عبودیت و بندگی بر عاشقان مبارک💐 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این عصر زیبا🌸🍃 دلت شاد 💖 🌸🍃و لبت از خنـ.ــده لبریز 🌸🍃چــ.ـراغِ خانه ات همواره 🌸🍃روشن و لحظه هایت خاطره انگیـ.ـز 🌸🍃 شیرینی بندگی 🍰 و مناجات با خداوند متعال💕 گوارای وجود پاکتـون 🌸🍃 عصر زیبای آخرهفته تون🌸🍃 عید سعید قربان مبارک 🌸🎊🌸
💌وقتی که از همه بریده بودم؛ فقط«او»بود که بی هیچ چشم‌داشتی هوایم را داشت، «خدا»را میگویم؛ در سکوت و آرامش، کار خودش را می‌کرد و نتیجه را نشانم می‌داد که یعنی ببین! تو تنها نیستی... وقتی همه سعی بر زمین زدنم داشتند، دستان مرا محکم می‌گرفت و مرا بالاتر می‌کشید تا از گزندشان در امان باشم، هرکجا کسی دوستم نداشت، او دوستم داشت!!! او بزرگتر از هرچیزی است که در ذهن میگنجد یادت باشد! اگر چه گاهی تکه ابری جلویِ تابش خورشید را می‌گیرد ولی خورشید پابرجاست نگذارید لکه‌هایِ اَبرِ غم و مشکلات مانعِ تابشِ خورشید به زندگیتان شود. 💚وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلَا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ 💌ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﮔﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺎﻧﺪ ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﻭ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻮ ﺧﻴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺍﺣﺴﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﻓﻊ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺧﻴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(١٠٧) سوره یونس ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
۞ تلنگری برای زندگی ۞
گفتم :بله عمه منم، درو باز کرد داخل رفتیم. 🍸شربت خنکی برایمان آورد و با مهربونی گفت: از این طرفا
شوهر عمه مارو برد یه رستوران شیک و سنتی با غذاهای خوشمزه، انصافا من خیلی خوش شانس بودم که آدم های خوبی دورو برم بودن،😍🥰 عمه ام خیلی راحت میتونس عذر منو بخواد ولی با مهربونی ازم پذیرایی کردن، اون شب به بچه هامم خیلی خوش گذشت، میخواستیم پاشیم برگردیم خونه که تلفنم زنگ خورد شماره ناشناس بود، 🤔 خواستم جواب ندم اما گفتم شاید کسی کار واجبی داشته باشد مردد جواب دادم.. علو رو که گفت دیدم یه مرد!! سلام کردو حالمو پرسید،شناختمش وقتی از پشت تلفن صدای همسر سابقم رو شنیدم در عین شوکه شدن گفتم سلام، دوباره سلام کردو بعد احوال پرسی گفت کجایی!؟؟ _ شیراز _ چرا !؟ نمیخواستم بفهمه بابام منو از خونه بیرون کرده گفتم : بدلایلی فعلا به خونه عمه جانم اومدم، تا چند روز اینجا هستم!! کمی سکوت کرد و ادامه داد : فردا میام شیراز، میخوام ببینمت.. مردی که همیشه باهام سرد برخورد میکرد این حرفاش برام شوک آور بود، با حالت تعجب گفتم باشه _ فردا ساعت ۴، بوستان حافظ می‌بینمت. خدا حافظی کردمو قطع کردم. اون شب استرس داشتم نمیدونستم چخبر شده، ده دلم میترسیدم نکنه میخواد بچه هامو ازم بگیره یا دعوام کنه.. 😓 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
❄️🌨🌻🍃 💠امیرالمؤمنین امام علی عليه السلام: 💢خودتان را بر خوش اخلاقى تمرين و رياضت دهيد. زيرا كه بنده مسلمان با خوش اخلاقى خود به درجه روزه گيرِ شب زنده دار مى رسد. 📚تحف العقول 🌾 ❄️ 🌨 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
🌷🌷🌷 گل فروش سر کوچه می گفت: ما بچه بودیم . بابام یخ فروش بود گاهی درآمد داشت گاهی هم نداشت . گاهی نونمون خشک بود گاهی چرب شاید ماهی یکبار هم غذای آنچنانی نمیخوردیم. نون و پنیر و سبزی گاهی نون خالی... اما چشممون گشنه نبود. یه دایی داشتم اون زمان کارمند دولت بود . ملک و املاک داشت و وضعش خوب بود. مادرمون ماهی یک بار میبردمون منزل دایی . زنش، زن خوبی بود . آبگوشت مشتی بار میذاشت و همه سیر میخوردیم ... سه تا بچه هم سن و سال من داشت. به خدا ما یک بار فکر نکردیم باباشون وضعش توپه و بابای ما یخ فروش. از بس مردم دار بودن، انسان بودن، خودنمایی و پز دادن تو کارشون نبود . اونا هم میامدن خونه ما... داییم دو سه کیلو گوشت و برنج میآورد یواش میداد دست مادرم و سرشو میآورد دم گوش مادرم و آهسته میگفت آبجی ناقابله . تا مادرم میخواست تشکر کنه با چشماش اشاره میکرد که چیزی نگه . مادرم هم ساکت میشد. الان دیگه اینطوری نیست . مردم دنبال لذت بردن از زندگی نیستن. دنبال این هستن که مدام داشته هاشون رو به رخ دیگران بکشن. دلیلشم اینه که تازه به دوران رسیده ها، زیاد شدن. تقی به توقی خورده، یه پول وپله ای افتاده دستشون، دیگه نمیدونن اصالت رو نمیشه با پول سیاه خرید،،، حتی بچه ها هم، اهل دک و پز شدن. بچه یه وجبی، به خاطر کیف و کفش قر و فریش، همچین پزی میده به دوستاش که بیا و ببین. اینا بچه ان ، تربیت نشدن، ننه و باباش، ملتفتش نکردن که این کار بده . اگه همکلاسیش نداشته باشه، باید چکار کنه ؟ لابد میدونن که میره خونه، بهانه میگیره، و باباش شرمنده میشه تو روش. قدیم اگه کسی ناهار اشکنه میپخت ، تلیت میکرد و یه کاسه هم واسه همسایه اش می فرستاد و میگفت شاید بوی غذام همسایه ام رو به هوس بندازه و اونم غذا نداشته باشه. اگه یه خانواده توی محل تلویزیون 14 اينج می خرید همه جمع می شدن توی خونه اش واسه تماشا ... دک و پز نبود . نهایت صفا و صداقت بود. الان طرف پسته میخوره پوستشو قاب میگیره! میخواد بگه آهای مردم من وضعم خوبه ، دیگه نمیگه شاید همسایه اش نداشته باشه و حسرت بخوره. قدیم مردم صفا داشتن، الان بی وفا شدن. ربطی هم به پیشرفت علم و اینجور چیزا نداره. این رفتارا که پیشرفت نیست اینا افت اخلاقه... 💥كاش دنيا مثل قديما بود... ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
☀️ ☀️ 💎امام رضا (ع) می‌فرماید: رَحِمَ اللّه ُ عَبْدا اَحیا اَمْرَنا … یَتَعَلَّمُ عُلومَنا وَ یُعَلِّمُهَا النّاسَ، فَاِنَّ النّاسَلَوْ عَلِموا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعونا 🌿رحمت خدا بر بنده اى که امر ما را زنده کند، دانش هاى ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد. اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را مى دانستند از ما پیروى مى کردند. 📚معانى الأخبار، 🌻 🌿 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) در وصیت به فرزندشان فرمودند : اگر کسی در حال بی نیازی ات از تو قرض خواست، آن را غنیمت بشمار.. تا اینکه در روز تنگدستی او نیز قرض تو را جبران کند. 📚نهج‌البلاغه 💥 🌿 💥 ══❈═₪❅❅₪═❈══ 🌹@Talangoory🕊 ══❈═₪❅❅₪═❈══