🕊
#گزیده_نڪات_تفسیرے مربوط بہ #صفحہ_254🔻
༻🍃🌸🍃༺
چون کسی خواهد در روز امورات بر وفق مراد او باشد و گره ها و گرفتاری ها از او رفع گردد
در هرروز تعویذ آنروز را بخواند ان شالله امور بر او آسان و گشایش در کار او پدید آید:
*🌹 اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ اسْتَوَی الرَّبُّ عَلَی الْعَرْشِ وَ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ بِحِکْمَتِهِ وَ مُدَّتِ الْبُحُورُ وَ ظَهَرَتِ النُّجُومُ بِأَمْرِهِ وَ رَسَتِ الْجِبَالُ بِإِذْنِهِ لَا یُجَاوِزُ اسْمَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الَّذِی دَانَتْ لَهُ الْجِبَالُ وَ هِیَ طَائِعَةٌ وَ انْبَعَثَتْ لَهُ الْأَجْسَادُ وَ هِیَ بَالِیَةٌ وَ بِهِ أَحْتَجِبُ عَنْ ظُلْمِ کُلِّ بَاغٍ وَ طَاغٍ وَ عَادٍ وَ جَبَّارٍ وَ حَاسِدٍ وَ بِسْمِ اللَّهِ الَّذِی جَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حاجِزاً وَ أَحْتَجِبُ بِاللَّهِ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِیها سِراجاً وَ قَمَراً مُنِیراً وَ زَیَّنَهَا لِلنَّاظِرِینَ وَ حِفْظاً مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ وَ جَعَلَ فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ جِبِالًا أَوْتَاداً أَنْ یُوصَلَ إِلَیَّ سُوءٌ أَوْ فَاحِشَةٌ أَوْ بَلِیَّةٌ حم حم حم تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ حم حم حم عسق کَذ لِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَ إِلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِه 🌹*
⭕️✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦⭕️
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_254
❇️انسانها و جامعهها از ميان میروند و #خدا میماند.
💠أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسابِ
🌱آیا توجه نمیکنند که ما (پیوسته) سراغ (اهل) زمین میآییم و (با گرفتن جانشان،) از گوشه و کنار(جامعهی بشریِ روی) زمین میکاهیم؟ (آری،) خداوند حکم میراند و هیچکس نمیتواند حکمش را رد کند، و او زود بهحساب (بندگانش) میرسد.
رعد - ۴۱
🔷✨از آنجا كه در آيات گذشته روی سخن با منكران رسالت پيامبر ص بود در اين آيات نيز همان بحث تعقيب شده است: و هدف اين است كه با هشدار و استدلال و خلاصه از طرق مختلف آنها را بر سر عقل آورده و به تفكر و سپس اصلاح وضع خويش وا دارد.
نخست میگويد:" اين مغروران لجوج آيا نديدند كه ما پيوسته از اطراف و جوانب زمين كم میكنيم"؟ (أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها).
روشن است كه منظور از زمين در اينجا" اهل زمين" است، يعنی آيا آنها به اين واقعيت نمینگرند كه پيوسته اقوام و تمدنها و حكومتها در حال زوال و نابودی هستند؟ اقوامی كه از آنها قويتر و نيرومندتر و سركشتر بودند، همگی چهره به زير خاك كشيدند، و حتی دانشمندان و بزرگان و علمايی كه قوام زمين به آنها بود آنها نيز چشم از جهان فرو بستند و به ابديت پيوستند.
🔷✨آيا اين قانون عمومی حيات كه درباره افراد، و كل جامعههای بشری و كوچك و بزرگ جاری و ساری است، برای بيدار شدن آنها كافی نيست، كه اين چند روز زندگی را ابدی نشمرند و به غفلت برگزار نكنند؟! سپس اضافه میكند:" حكومت و فرمان از آن خداست و هيچكس را يارای رد احكام او يا جلوگيری از فرمان او نيست" (وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ).
" و او سريع الحساب است" (وَ هُوَ سَرِيعُ الْحِسابِ).
👈بنا بر اين از يك طرف قانون" فنا" را در پيشانی همه افراد و ملتها نوشته و از سوی ديگر كسی را توانايی اين نيست كه اين فرمان يا ساير فرمانهای او را تغييری دهد، و از سوی سوم با سرعت به حساب بندگان رسيدگی میكند و به اين ترتيب پاداش كيفر او قطعی است.
📚تفسیر نمونه
༻🍃🌸🍃༺
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#گزیده_نڪات_تفسیرے
#صفحه_254
❇️#آیه42رعد
💠وَ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ وَ سَيَعْلَمُ الْكُفَّارُ لِمَنْ عُقْبَی الدَّارِ (۴۲/رعد)
🌱و البتّه كسانیكه پيش از آنان بودند مكرها كردند، ولی (سودی نكرد زيرا) همه تدبيرها و مكرها برای خداست، او میداند كه هر كس چه كسب میكند و كفّار بزودی خواهند دانست كه سرای آخرت از آن كيست.
🔹رهبران دينی نگرانِ مكر مخالفان نباشند، زيرا در طول تاريخ اين حيلهها برای انبيا نيز بوده است. «قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ»
🔹از تاريخ درس عبرت بگيريم كه عاقبت از آنِ كيست. «لِمَنْ عُقْبَی الدَّارِ»
🔹تمام تدبيرها و اثرات آن به دست خداوند متعال است، به سراغ ديگران نرويم.
«فَلِلَّهِ الْمَكْرُ جَمِيعاً»
🔹مكر انسان نسبت به خدا معنا ندارد، چون مكر و حيله در جايی أثر میكند كه طرفِ مورد مكر غافل باشد. «يَعْلَمُ ما تَكْسِبُ»
📚تفسیر نور
༻🍃🌸🍃༺
*🎀دعای روز یک شنبه🎀*
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
*بِسْمِ اللَّهِ الَّذِي لا أَرْجُو إِلا فَضْلَهُ وَ لا أَخْشَى إِلّا عَدْلَهُ وَ لا أَعْتَمِدُ إِلّا قَوْلَهُ وَ لا أُمْسِكُ إِلّا بِحَبْلِهِ بِكَ أَسْتَجِيرُ يَا ذَا الْعَفْوِ وَ الرِّضْوَانِ مِنَ الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مِنْ غِيَرِ الزَّمَانِ وَ تَوَاتُرِ الْأَحْزَانِ وَ طَوَارِقِ الْحَدَثَانِ وَ مِنِ انْقِضَاءِ الْمُدَّةِ قَبْلَ التَّأَهُّبِ وَ الْعُدَّةِ وَ إِيَّاكَ أَسْتَرْشِدُ لِمَا فِيهِ الصَّلاحُ وَ الْإِصْلاحُ وَ بِكَ أَسْتَعِينُ فِيمَا يَقْتَرِنُ بِهِ النَّجَاحُ وَ الْإِنْجَاحُ وَ إِيَّاكَ أَرْغَبُ فِي لِبَاسِ الْعَافِيَةِ وَ تَمَامِهَا وَ شُمُولِ السَّلامَةِ وَ دَوَامِهَا وَ أَعُوذُ بِكَ يَا رَبِّ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَ أَحْتَرِزُ بِسُلْطَانِكَ مِنْ جَوْرِ السَّلاطِينِ،*
*فَتَقَبَّلْ مَا كَانَ مِنْ صَلاتِي وَ صَوْمِي وَ اجْعَلْ غَدِي وَ مَا بَعْدَهُ أَفْضَلَ مِنْ سَاعَتِي وَ يَوْمِي وَ أَعِزَّنِي فِي عَشِيرَتِي وَ قَوْمِي وَ احْفَظْنِي فِي يَقَظَتِي وَ نَوْمِي فَأَنْتَ اللَّهُ خَيْرٌ حَافِظا وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ فِي يَوْمِي هَذَا وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الْآحَادِ مِنَ الشِّرْكِ وَ الْإِلْحَادِ وَ أُخْلِصُ لَكَ دُعَائِي تَعَرُّضاً لِلْإِجَابَةِ وَ أُقِيمُ عَلَى طَاعَتِكَ رَجَاءً لِلْإِثَابَةِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَيْرِ خَلْقِكَ الدَّاعِي إِلَى حَقِّكَ وَ أَعِزَّنِي بِعِزِّكَ الَّذِي لا يُضَامُ وَ احْفَظْنِي بِعَيْنِكَ الَّتِي لا تَنَامُ وَ اخْتِمْ بِالانْقِطَاعِ إِلَيْكَ أَمْرِي وَ بِالْمَغْفِرَةِ عُمْرِي إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ.*
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
⭕️✦✧✾═✾🌹✾═✾✧✦⭕️
♨️تو برای #خدا باش، خدا و همه ملائکهاش برای تو خواهند بود...
✍️آیتالله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:
ما با کاروان و کجاوه به گناباد میرفتیم. وقت نماز شد. مادرم کارواندار را صدا کرد و گفت: کاروان را نگهدار، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: بیبی! دو ساعت دیگر به فلان روستا میرسیم. آنجا نگه میدارم تا نماز بخوانیم. مادرم گفت: نه، میخواهم اول وقت نماز بخوانم. کارواندار گفت: نه مادر، الان نگه نمیدارم. مادرم گفت: نگهدار. کارواندار گفت: اگر پیاده شوید، شما را میگذارم و میروم. مادرم گفت: بگذار و برو.
من و مادرم پیاده شدیم. کاروان حرکت کرد. وقتی دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم و مادرم، دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا میرسد و ممکن است حیوانات حمله کنند. ولی مادرم با خیال راحت با کوزه آبی که داشت، وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد، رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.
لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر میشد. در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم. دیدم یک درشکه خیلی مجلل پشت سرمان میآید. کنار جاده ایستاد و گفت: بیبی کجا میروی؟ مادرم گفت: گناباد. او گفت: ما هم به گناباد میرویم. بیا سوار شو.
یک نفس راحتی کشیدم و گفتم خدایا شکر. مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده. به سورچی گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم. سورچی گفت: خانم، فرماندار گناباد است. بیا بالا، ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمینشینم! در دلم میگفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است. ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح میگفت.
آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست و گفت: مادر بیا بالا، اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم و رفتیم. در بین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. اگر انسان بندهٔ خدا شد و در همه حال خشنودی خدا را در نظر گرفت، بيمه مىشود و خداوند تمام امور او را كفايت و كفالت مىكند.
«أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ؛ آیا خداوند برای بندهاش کافی نیست؟» (سورۀ زمر: آیۀ 36)
اگه به چیز کمی که خدا بهت میده راضی باشی...
خدا هم به اعمال کمت راضی میشه.
یعنی همون نماز بدون توجه و بدون حضور قلبت قبول میشه.
یعنی تاثیری که تو از نمازت میبری.... اونی که همیشه تو مسجد نماز میخونه و همیشه هم با حضور قلب میخونه...نمیبره...