eitaa logo
مسابقه بزرگ کتابخوانی "طلیعه فجر"
244 دنبال‌کننده
77 عکس
26 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جلوی در می‌نشست. به احترام هرکس که وارد مجلس روضه می‌شد، می‌ایستاد. جوانی که معلول ذهنی حرکتی بود، با کفش پاره و لباس کهنه وارد مجلس شد. جلوی پای او هم مثل دیگران بلند شد. سلام کرد و خوش‌آمد گفت. بعد هم با احترام او را بغل کرد، بوسید و یک گوشه نشاند.
همه منتظر مداح بودند. یک نفر، جوان هفده هجده ساله‌ای را نشان داد و گفت: مداح آمد... بلند شد و رفت به استقبالش. بعد از مراسم هم خودش بدرقه‌اش کرد؛ مثل یک مداح پرآوازه؛ مثل یک مهمان ویژه.
از شهر دیگری آمده بودند به روستای قنات ملک،تادر مراسم روضه مشکل شان را با خودش در میان بگذارند،نشست پای صحبت هایشان و قول رسیدگی داد. بعد هم سفارش کرد ازشان به خوبی پذیرایی شود. می گفت : گره گشایی از مشکلات مردم،برکت این روضه هاست.
نتوانسته بود خودش را برساند به روضه خوانی روستا توی ماشین با مداح تماس گرفت و گفت : اگر وقت داری ، روضه ای که دیروز خواندی،برایم بخوان. پای روضه تلفنی،آرام آرام اشک می ریخت.
🔰بخشی از نامه شهید حاج‌قاسم‌سلیمانی به بسیجیان برادران و عزیزان بسیجیم سلام علیکم دوستی و رفاقت ارزش بزرگی است اما مهم این است که با چه کسی رفاقت و برای چه راهی می کنید.
از اینکه مردم می گفتند (روضه خانه حاج قاسم ) ناراحت بود . گفت بهتر است اسمی روی این مکان بگذاریم که به آن اسم شناخته شود. خانه اش را وقف کرد و نامش را گذاشت بیت الزهرا (س) تا دیگر اسمی از خودش نباشد.
در اوج درگیری های سوریه با داعش،خودش را به مراسم تاسوعا و عاشورای روستا رساند . گفتم: ماز که اینجا بودیم و انجام وظیفه می کردیم ؛شما چرا در این شرایط آمدید ؟ گفت: این روضه ها،بخش از جنگ با دشمن است.