eitaa logo
تنبیه الأمة
2.4هزار دنبال‌کننده
170 عکس
72 ویدیو
19 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقد سروش محلاتی- محمد جعفری.pdf
1.03M
❇️ پاسخ به ادعاهای استاد سروش محلاتی نسبت به سیدالشهداء علیه‌السلام 🖋 محمد جعفری ⁉️ آیا امام حسین علیه السلام به دنبال توافق و مذاکره بود؟!! ⚠️ آیا تمسک به شایعات، نقليات ضعیف، اکاذیب دشمن فاسق، مطالب سست و متشابهات، در مسئله‌ای که از مهمترین اعتقادات مردم بوده و هست، صحیح است؟! 📌 پاسخ‌های مستند و دقیق به این ادعا را در فایل پیوست مطالعه بفرمایید. https://eitaa.com/Tanbiholomah/88 @Tanbiholomah
❇️ امر به معروف، وظیفه همه سطوح جامعه 📝 ترکیب مزجی از آیات و روایات 🖋 امیرحسین علی‌اکبر ⬅️ امر به معروف و نهی از منکر دو خلق الهی 🔸 پیامبر (ص) فرمودند: من برانگیخته شدم تا مکارم اخلاق را به اتمام برسانم (۱) [ و ] قطعا امر به معروف و نهی از منکر، دو خُلق از اخلاق الهی هستند (۲) [بلکه] امر به معروف با فضیلت‌ترین اعمال خلق می‌باشد (۳) 🔹 وظیفه حاکمان [برای همین این دو فریضه] راه پیامبران و روش صلحا (۵) [و وظیفه حاکم اسلامی است چون] هر کس امر به معروف و نهی از منکر کند "او" خلیفه خداوند در زمین و جانشین پیامبر اوست.(۶) [و این، رسالت حکومت، نسبت به عموم مردم است برای اینکه] خداوند امر به معروف را برای مصلحت عوام واجب کرد.(۷) 🔹 وظیفه آحاد مردم [ و وظیفه مردم، نسبت به حکومت زیرا ] هرگاه مردم [ این دو فریضه را انجام ندهند ] برکات از آنها برداشته خواهد شد (۸) خداوند اشرارشان را بر آنها مسلط خواهد کرد. (۹) [یعنی حکومت عدل، دچار فروپاشی می‌شود] ♨️ امر به معروف و تکلیف علما [و همچنین وظیفه علماست زیرا] خداوند از علما پیمان گرفته تا بر شکمبارگی ظالم و گرسنگی مظلوم [یعنی بر فاصله طبقاتی] آرام و قرار نداشته باشند. (۱۰) [و البته این، وظیفه علمای همه ادیان و مذاهب است] لولا ینهاهم الربانیون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السحت لبئس ما کانوا یصنعون (۱۱) 🔺 تأثیر امر به معروف [چنانکه رسالت مومنین است نسبت به یکدیگر] پس هر کس امر به معروف کند پشت مومنان را محکم کرده است. (۱۲) 🔺 نهاد امر به معروف و نهی ازمنکر [ بنابراین، این دو فریضه، وظیفه همه اقشار جامعه است. هر چند باید نهادهای قدرتمندی باشند که افرادی را برای اجرای این دو واجب، تربیت کند زیرا ] از امام صادق (ع) پرسیده شد آیا امر به معروف و نهی از منکر بر همه امت واجب است؟ فرمودند: خیر پرسیدند چرا؟ فرمودند: این کار بر عهده کسی است که قدرت داشته باشد، اطاعت بشود، معروف را از منکر بشناسد. نه بر افراد ضعیفی که راه را از چاه تشخیص نمی‌دهند و نمی‌دانند از چه به چه دعوت کنند؛ به حق یا باطل؛ دلیل این مطلب از کتاب خدا، فرموده خداوند عزّ و جلّ است:《 و لتکن منکم امّه یدعون الی الخیر یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر ...》 (۱۳) (۱۴) [ هر چند برای اجرای این دو فریضه، لازم نیست که حکومت و جامعه در حالت ایده آل باشند زیرا] هرگاه [این دو واجب] ادا و اقامه شوند همه فرایض چه آسان و چه سخت [به دنبال آن] اقامه خواهند شد. (۱۵) ______ متن فوق، به غیر از عبارات داخل کروشه، ترکیب مزجی از آیات و روایات است. (۱) بحار الانوار ج ۶۸ ص ۳۸۲ (۲) میزان الحکمه ج ۶ (۳) غرر الحکم (۴) غرر الحکم (۵) الکافی ج ۵ ص ۵۶ (۶) مستدرک الوسائل ج ۱۲ ص ۱۷۹ (۷) نهج البلاغه (۸) میزان الحکمه ج ۶ (۹) میزان الحکمه ج ۶ (۱۰) نهج البلاغه، خطبه شقشقیه (۱۱) سوره مائده آیه ۶۳ (۱۲) نهج البلاغه حکمت ۳۱ (۱۳) سوره آل عمران آیه ۱۰۴ (۱۴) بحار النوار ج ۱۰۰ ص ۹۲ (۱۵) میزان الحکمه ج ۶ https://eitaa.com/Tanbiholomah/89 @Tanbiholomah
❇️دیدگاه متمایز آیت الله‌سیستانی درباره «امربه معروف و نهی از منکر» 🖊 محمد متقیان تبریزی 🔹درباره کیفیت تشریع دو فریضه امربه معروف و نهی از منکر، نظر مشهور بر این است که، وجوب این دو فریضه کفایی است نه عینی. با وجود چنین شهرتی، اختلاف فتوایی هم در میان فقها وجود دارد که مثال بارز آن، اختلاف سیدمرتضی و شیخ طوسی است؛ بنابه گزارش ابن ادریس حلی، نظر سیدمرتضی به کفائیت بود (۱) و بنابر متون فقهی شیخ طوسی، نظر او به عینیت.(۲) 🔹فقهای معاصر نیز رأی به کفائیت وجوب امربه معروف و نهی از منکر دارند، لیکن آیت الله سیستانی، در این مبحث، فتوای خاصی دارد که دیدگاه ایشان را متمایز از سایر آراء می نماید. ایشان، دو تکلیف را متوجه به مکلف می داند؛ امر و نهی، اظهار کراهت. امر و نهی، واجب است به وجوب کفائی، اما اظهار کراهت وجوب عینی دارد؛ یعنی اظهار کراهت به صورت قولی یا فعلی، از هیچ کسی برداشته نمی شود و همه باید اظهار نمایند: «وجوبه عندئذ كفائي يسقط بقيام البعض به، نعم وجوب إظهار الكراهة قولًا أو فعلًا من ترك الواجب أو فعل الحرام عيني لا يسقط بفعل البعض، قال أمير المؤمنين (ع) (أمرنا رسول اللّٰه (ص) ان نلقي أهل المعاصي بوجوه مكفهرة)» 📚المسائل المنتخبة (للسيستاني)، ص: ۲۸۷ در بیان دیگری نیز اینگونه میفرمایند: «و في كون وجوبه عينياً أو كفائياً وجهان، و لا يبعد الأول في إظهار الكراهة قولًا أو فعلًا و الثاني فيما يتوقف على إعمال القدرة كالضرب و الحبس مما كان من وظائف المحتسب في بعض الأزمنة السالفة» 📚منهاج الصالحين (للسيستاني)، ج‌۱ ص: ۴۱۷ 🔹ایشان، بنابرهمین مبنا در ضمن بیان شرایط وجوب امربه معروف و نهی از منکر، در بیان شرط تأثیرگذاری چنین می گوید: «احتمال ائتمار المأمور بالمعروف بالأمر، و انتهاء المنهي عن المنكر بالنهي، فلو علم انه لا يبالي و لا يكترث بهما فالمشهور بين الفقهاء (رض) انه لا يجب شي‌ء تجاهه و لكن لا يترك الاحتياط بإبداء الانزعاج و الكراهة لتركه المعروف أو ارتكابه المنكر و إن علم عدم تأثيره فيه.» 📚المسائل المنتخبة (للسيستاني)، ص: ۲۸۷ 🔹به نظر آقای سیستانی، اگر احتمال تأثیر در فرد مورد امر و نهی هم نبود، احتیاط واجب است که نسبت به ترک معروف و ارتکاب منکر، اظهار کراهت نماید. بنابراین فتوا، همه باید در برابر ترک واجب و ارتکاب حرام، واکنش داشته و نسبت به آن بی تفاوتی نداشته باشند. هرچند هرکدام از مکلفین در مقام امر و نهی برنیایند، اما اینگونه نیست که تکلیف دیگری نداشته باشند، بلکه باید احساس مسئولیت کرده و کراهت خود را نسبت به منکر، آشکار سازند. و به عبارت دیگر، دو موضوع است و دو حکم، و اتیان به هرکدام تداخلی با اتیان دیگری ندارد. پس، کسی که امر یا نهی میکند، باید اظهار کراهت را هم مراعات نماید. ---------------------- ۱- السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى؛ ج‌۲ص: ۲۲ ۲-النهاية في مجرد الفقه و الفتاوى، ص: ۲۹۹ https://eitaa.com/Tanbiholomah/90 @Tanbiholomah
❇️ زشت و زیبای «فساد فولاد مبارکه» ✍ صالح رحمتی 🔹روشن است که یک فساد اقتصادی سنگین و گسترده، نمی‌تواند زیبایی خاصی داشته باشد، اما آنچه که در اطراف ماجرای کشف فساد می‌تواند جهت حسن و زیبایی یا جهت قبح و زشتی ببخشد، افعال و رفتارهایی است که از انسانها سر میزند. در این ماجرا چگونه رفتار شد؟ ۱. آن نهادی که کاشف این تخلفات مالی گسترده بود و ابایی از طرح و بیان آن نداشت، مجلس شورای اسلامی با استفاده از حق تحقیق و تفحص در امور کشوری است. حقی که ریشه در متن قانون اساسی دارد و در اصل ۷۶ گنجانده شده است: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» مجلس شورای اسلامی می‌توانست از این حق خود صرف نظر نموده و آن را استیفاء نکند، لیکن این حق را تکلیف خود دانسته، در موضوعی بسیار مهم و در مصداقی کاملاً دردسرساز (شرکت فولاد مبارکه) وارد میدان شده و تحقیق و تفحص خود را انجام داده و گزارش تفصیلی آن را نیز در اختیار عموم می گذارد. و این اقدام، جهت محسنه و زیبایی چنین واقعه‌ای است، ‌و همین واقعیت است که نافی فساد سیستماتیک می‌باشد. ۲. کشف این فساد سنگین، متکی بر استفاده از ظرفیتی بود که در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی قرار داشت. این سخن، به این معناست که جمهوری اسلامی، در متن قانون اساسی به دنبال بستن راه‌های فساد و انحراف بوده و یکی از ابزارها را تحقیق و تفحص مجلس و نمایندگان مردم قرار داده، تا علاوه بر نهادهای نظارتی و امنیتی، مردم نیز بتوانند با استفاده از ظرفیت نمایندگان خویش و از طریق قانون، در پستوی شرکتها و اموال انباشته دولتی سرک کشیده و از خفایا و زوایای امور آگاه گردند. و این چنین ظرفیتی در متن قانون اساسی، دلها را امیدوار به آینده پیش‌روی می‌نماید. ۳. و اما وقوع چنین فساد گسترده ای، فارغ از اینکه چه کسانی و با چه عملکردی درگیر ماجرای فساد بوده اند، عاملی مهم و اساسی دارد که در غوغای این ایام باید بدان توجه نمود. و ای بسا با توجه به این عامل است که برخی از کسانی که صدایشان بلند شده و در موضع طلبکاری نشسته اند، باید آرام گرفته و پاسخگو باشند. به نظر می‌رسد، جهت قبیحه و زشتی در این ماجرا - علاوه بر آلودگی شرکت به فساد گسترده- تحقق همان چیزی است که قرآن کریم از آن نهی کرده و سیره علوی از آن بری بود. خداوند متعال می‌فرماید: «ما أَفاءَ اللَّهُ عَلى‏ رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرى‏ فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيلِ كَيْ لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُمْ‏»۱ «ثروتی را که خداوند به رسولش بازگردانید، برای خدا و رسول و ذی القربی و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان است تا آن ثروت، در میان اغنیاء نچرخد.» براساس آیه شریفه، قرار بر این بود که هر آنچه فیء است به فقرا و مساکین برسد، اما شرکت فولاد مبارکه، با چنبره زدن بر ثروت ملی و دستیابی به زنجیره مالکیت کامل بر تولید فولاد از معدن تا نورد، این ثروت را در میان اغنیاء دست به دست می‌گرداند، و برای حفظ این ثروت نیز، مبتلا به چه تخلفات مالی گسترده‌ای می‌شود. در حديثى از پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) آمده است: «هفت گروه را من و همه پيامبران كه دعاى آنها در پيشگاه خدا مقبول است، لعن و نفرين كرده‌ايم يك گروه از آنها كسانى هستند كه بيت المال را اختصاص به خود مى‌دهند: «المستأثر بالفى‌ء».۲ 🔹سخن این است که: تا زمانی که در ساختارسازیهای اقتصادی از اصول قرآنی و طریقت علوی اجتناب ورزیده و نگاهمان به علم اقتصاد ورشکسته لیبرال باشد، امیدی به رهایی از دام چنین فسادهایی نیست. باید از سرچشمه آغاز نمود و تقنین نظام اقتصادی را مبتنی بر اندیشه اسلامی، بازتعریف کرده و ساختارهای اقتصادی را براساس قانون اقتصادی اسلامی از نو نوشت. در عین امیدواری به ظرفیت غنی قانون اساسی، باید به بازسازی اساسی در ساختارهای اقتصادی روی آورد و در غوغای کشف فساد، نباید راه گم نموده و درگیر حواشی شد. همین ایام، مجلس محترم شورای اسلامی درگیر اصلاح قانون بانکی است. میدانیم که نظام بانکی نیز یکی از مناشی جریان فساد در کشور است. اگر در این فرآیند اصلاح نیز به اصول قرآنی توجه نگردد و به رفع دو معضل اساسی معاملات صوری و انباشت سرمایه، فکری نشود باز هم باید شاهد تولید فساد بانکی بود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ۱. حشر، آیه ۷ ۲. كنز العمال، ج۱۶، ص۹۰ @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ فساد در نظام و نحوه مواجهه با آن 🎥 تبیین آقای رحیم پور ازغدی از تفاوت میان فساد سیستمی با فساد در سیستم @Tanbiholomah
❇️ منشور حکومت اسلامی 🗂 پرونده جدید تنبیه الأمة 📝 اشاره 🔸 نهج البلاغه، در همه اعصار، نه تنها برای شیعیان بلکه برای عموم مسلمانان، منبعی غنی در هدایت فکری و جهت دهی به عقاید و اندیشه‌ها بوده است. به عنوان مثال، در برخی از ادوار، خطب توحیدی این کتاب شریف مورد توجه و اقبال بسیار قرار گرفته و در ادواری دیگر که مسلمانان به تأملات اجتماعی و حکومتی پرداخته اند، بخش های حاکمیتی آن هدایتگر افکار بوده است. 🔹در عصر کنونی که دوران شکل‌گیری نظام اسلامی است، نامه امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) به مالک اشتر(رضوان الله علیه)، می‌تواند سامان بخش گفتمانی باشد که تأثیر آن در چگونگی اداره اسلامی حکومت، تجلی یابد. 🔹کانال تنبیه الأمة در نظر دارد به مناسبت «هفته دولت»، برخی از فرازهای این نامه را که در حقیقت «منشور حکومت اسلامی» است، مورد مطالعه و تبیین قرار دهد. به امید اینکه به سبب تمرکز - هرچند کوتاه مدت- بر این نامه و موشکافی در برخی از کلمات حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)، زمینه ای برای شکل‌گیری گفتمان «منشور حکومت اسلامی» فراهم آید. همچنین، از دوستانی که مکتوبات و نوشته‌هائی در این زمینه دارند، برای انتشار آثار ایشان در کانال استقبال می گردد. @Tanbiholomah
🏴 انا لله و انا الیه راجعون 🏴 آیت‌الله ناصری به ملکوت اعلی پیوست ▪️ آیت الله ناصری از علمای برجسته اخلاق و اساتید حوزه علمیه اصفهان دقایقی پیش دارفانی را وداع گفت. متن اطلاعیه دفتر آیت الله ناصری به شرح ذیل است: بسمه تعالی انا لله و انا الیه راجعون بدینوسیله ارتحال عالم ربانی حضرت آیت الله ناصری قدس سره را به اطلاع عموم مومنین و علاقمندان می رسانیم و از خداوند متعال علو درجات ایشان را خواستاریم. ▪️ برنامه تشییع و مراسمات متعاقبا اعلام خواهد شد. ▪️ این ضایعه را خدمت حضرت حجة بن الحسن علیه السلام و مراجع معظم خصوصا رهبر عزیز انقلاب و همه طلاب بزرگوار و مردم ولایتمدار و انقلابی تسلیت عرض می کنیم. @Tanbiholomah
♻️ اشاره‌ای به منابع و اسناد عهد مالک اشتر ✍ علی شریف 🔹با وجود ارسالی که در کتاب شریف نهج البلاغه وجود دارد، برخی از موارد موجود در کتاب از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار، به صورت منفرد، از اسناد صحیح برخوردار هستند. یکی از آن موارد، همین رساله‌ای است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) خطاب به جناب مالک اشتر (رضوان الله علیه) به عنوان «عهد» نگاشته‌اند. 🔹منابعی که این رساله را با اختلاف در الفاظ نقل کرده‌اند، به ترتیب تاریخی اینگونه است: ۱. حسن بن علی ابن شعبه حرانی (قرن چهارم) در کتاب «تحف العقول» ص ۱۲۶. (از منابع امامیه) ۲. ابن حيون، نعمان بن محمد مغربى‏ (۳۶۳ ق‏) در کتاب «دعائم الإسلام» جلد۱ ص۳۵۰(از منابع امامیه) ۳. شريف الرضي، محمد بن حسين‏(۴۰۶ ق) در نهج البلاغه. ۴.محمد بن الحسن بن محمد بن علي بن حمدون، أبو المعالي، بهاء الدين البغدادي (المتوفى: ۵۶۲هـ) در «التذكرة الحمدونية» جلد۱ص ۳۱۶. (از منابع عامه که ظاهراً تمایل شیعی دارد.) ۵. أحمد بن عبد الوهاب بن محمد بن عبد الدائم القرشي التيمي البكري، شهاب الدين النويري (المتوفى: ۷۳۳هـ) در کتاب «نهاية الأرب في فنون الأدب»جلد ۶ ص ۱۹(از منابع عامه) 🔹اما درباره اسنادی که به عهد مالک اشتر وجود دارد، به دو طریق نجاشی و شیخ طوسی باید اشاره کرد: ۱. نجاشی در رجالش، ذیل عنوان «الأصبغ بن نباتة المجاشعي‏» چنین می‌گوید: «كان من خاصة أمير المؤمنين عليه السلام، و عمر بعده. روى عنه عهد الأشتر و وصيته إلى محمد ابنه. أخبرنا ابن الجندي عن أبي علي بن همام، عن الحميري، عن هارون بن مسلم، عن الحسين بن علوان، عن سعد بن طريف، عن الأصبغ بالعهد» ۲. طوسی، در فهرست خود طریق به عهد را چنین توصیف می‌کند: «أخبرنا بالعهد، ابن أبي جيد، عن محمّد بن الحسن، عن الحميري، عن هارون بن مسلم و الحسن بن ظريف جميعا، عن الحسين بن علوان الكلبي، عن سعد بن طريف، عن الأصبغ بن نباته، عن أمير المؤمنين عليه السّلام» 🔹بخش عمده‌ای از سند نجاشی و طوسی با هم اشتراک دارد و اختلاف دو سند در ابتدای آن است: ابن الجندی عن ابی علی بن همام عن الحمیری در طریق نجاشی، و ابن ابی جید عن محمد بن الحسن عن الحمیری در طریق طوسی. به بیان استاد شهیدی(دام عزه)، این دو طریق به عهد، صحیحه است، و حتی براساس متن موجود از عهد مالک اشتر می‌شود فتوای فقهی داد. https://eitaa.com/Tanbiholomah/97 @Tanbiholomah
❇️اخلاق حکمرانی در نهج البلاغه-۱ ♻️حکمرانی رحیمانه و حکمرانی سَبُعانه ✍محمد متقیان تبریزی 🔸بخشی از فرازهای عهد مالک اشتر، توصیه‌هایی اخلاقی است از حضرت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) خطاب به مالک اشتر به عنوان والی و حاکم. این توصیه‌ها، نه تنها در آن دوران که حکمرانی‌ها دارای ساختاری ساده تر بودند راهگشاست، بلکه در این دوران که حکمرانی‌ها پیچیده‌تر و سایبری‌تر شده‌اند نیز، ضرورت دارد. مباحثی را که حضرت امیر(سلام الله علیه) فرموده‌اند، ذیل عنوان «اخلاق حکمرانی» در چند شماره پی خواهیم گرفت. 🔹در ابتدا به دو نوع اخلاق حکمرانی که اساس و بنیان رفتارهای اخلاقی است، اشاره می‌شود: «اخلاق رحیمانه» و «اخلاق سبعانه»: «و أشعر قلبك الرّحمة للرّعيّة، و المحبّة لهم، و اللطف بهم، و لا تكوننّ عليهم سبعا ضاريا تغتنم أكلهم‏» 🔹آنچه که در مقام نیاز به تذکر دارد این نکته است که: آنگاه که سخن از دو نوع اخلاق رحیمانه و سبعانه می‌رود، نباید آن را به فرد حاکم و «اخلاق فردی» حاکم تنزل داد، بلکه سخن از دو نوع «حکمرانی» است. یعنی مراد حضرت این نیست که، شخص حاکم اخلاق رحیمانه‌ای با رعیت داشته باشد، اما وزرا و امرای او هرگونه که خواستند برخورد کنند، یا اینکه، او در رفتار فردی خود با مردم، با لطف و محبت برخورد کند اما در فرامین و دستورات حکومتی، در مالیاتها و امور اقتصادی کشور، در امور نظامی و سربازگیری و ...، با خشونت برخورد کند. بلکه مقصود از مواجهه رحیمانه، لطیف و محبت‌آمیز با رعیت، این است که باید تمام ساحات حکمرانی، از بالاترین فرد حکومت تا پایین ترین آن، و همچنین تمام لایه‌های حکومتداری، همراه با رحمت، لطف و محبت به رعیت باشد. پس، صحیح آن است که بگوییم: سخن از اخلاق حکمرانی است، نه اخلاق حاکم. و اگر مخاطب این خطاب، مالک اشتر است، شخص او مخاطب نیست بلکه حکمرانی او مورد خطاب حضرت قرار گرفته که در آن حکمرانی، همه ابعاد و لایه‌های حکومت از مناصب، افراد و قوانین مدنظر می‌باشد. با این وصف، اخلاق حکمرانی به دوگونه رحیمانه و سبعانه تقسیم می‌شود، نه فقط اخلاق حاکم. پس همانطور که در اخلاق رحیمانه، تمام ساختار حکومت متخلق به رحمت و محبت و لطف نسبت به رعیت است، در اخلاق سبعانه نیز همه ساختار حکومت نسبت به رعیت، درنده خو است که حریصانه در پی دریدن آنها فرصتها را غنیمت می‌شمارد. 🔹و در دوران کنونی که حکومت‌ها با سیاست‌گذاری، راهبردنگاری، تقنین و آیین‌نامه‌ها اداره می‌شوند، چنانچه «اخلاق حکمرانی اسلامی» که اخلاق رحیمانه است حاکم باشد، سایه آن بر تمام مراتب سیاست‌گذاری، راهبردنگاری، تقنین و آیین‌نامه‌های اجرایی افتاده و همه مواد، مقید به اخلاق رحیمانه می‌گردد. به عنوان مثال، مجلس شورای اسلامی باید سیاست «تقنین رحیمانه» را نصب‌العین خود قرار دهد. تقنین رحیمانه، تقنینی است که در آن قانونگذار سعی بر آن دارد که قانون، ابزار جریان رحمت و لطف و محبت نسبت به رعیت باشد. 🔹در مقابل، در حکمرانی مادی که «اخلاق سبعانه» حاکم است، تقنین، ابزار دریدن و پاره کردن مردم به صورت حریصانه و در هر فرصتی است. قوانین، به گونه‌ای تنظیم می‌گردند که، سرمایه‌های مالی، جانی، آبروییِ رعیت، مصروف اربابان قدرت گردد. و در جریان گردش سرمایه، به گونه‌ای قانون‌نگاری شود که تمام سرمایه‌ها در دامن طبقه قدرتمند جامعه سرازیر گردد. و از این روست که در دولتهای غربی، هرچقدر که رو به پیش می‌روند، شکاف فقیر و غنی افزایش می‌یابد. چرا که ریل سیاست‌گذاری و تقنین نظامات غربی براین اساس بنیان گذاشته می‌شود که محصول و دسترنج تمام طبقات در اختیار صاحبان قدرت و ثروت قرار بگیرد. و اگر، بخواهیم نظام مقدس اسلامی مبتلا به آفات نظام سرمایه‌داری خشن و سبع نگردد، باید سیاست‌گذاری اقتصادی و اجتماعی، با رویکرد رحمت و لطف و محبت به مردم، پایه‌ریزی گردد. هر تصمیم و برنامه‌ای که، سبب شود تا مردم زیر چرخ دنده آن خرد گردند و به وسیله سرمایه‌داران دریده گردند، قطعا اسلامی نیست. https://eitaa.com/Tanbiholomah/98 @Tanbiholomah
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم 📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر 🎙 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله العالی) ♨️ «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها» ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل می‌شود؛ یعنی وقتی مردم تنگدست بودند، زمین ویران می‌شود... 📌 دانلود صوت در کانال تنبیه الأمة: https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
13830820_1862_24k (Trimmed).mp3
5.79M
❇️ توصیه به حکمرانان درباره رعایت وضع اقتصادی مردم 📝 شرح نامه امیرالمؤمنین به مالک اشتر 🎙حضرت آیت الله خامنه‌ای(مدظله العالی) 🔸 «و انّما یؤتی خراب الأرض من اعواز اهلها» ویرانی زمین از تنگدستی مردم زمین حاصل می‌شود. 🔹 می‌گویند سرزمینی که تو داری به آن‌جا می‌روی، اگر توانستی مردمش را ثروتمند کنی، آباد خواهد شد؛ اما اگر مردم را فقیر نگه داشتی یا فقیر کردی و نتوانستی، این سرزمین هم آباد نخواهد شد؛ ویرانه خواهد ماند. 🔹 «و انّما یعوز اهلها». اعواز، باب افعال است؛ اما لازم است: مردم تنگدست می‌شوند. حضرت با لامِ تعلیل می‌فرمایند: «لإشراف انفس الوُلاة علی الجمع»؛ فقر مردم، تقصیر فرمانروایان است؛ آنها هستند که موجب فقر مردم می‌شوند؛ چون آنچه را که از ثروت و منافع به‌دست می‌آید، برای خودشان می‌خواهند؛ این موجب فقر مردم می‌شود. 🔢 فرمانروایان مستبد: 1⃣ یک وقت فرمانروایان مثل مستبدهای قدیم هستند؛ مانند رضاخان که همه چیز را می‌خواست و به حدی قانع نبود... استبدادهای قدیم این‌طور بود. البته شکل مدرن‌ترش در حکومت پهلوی بود؛ شکل قدیمی‌ترش را هم در کتابها، از قاجاریه و دوره‌ی ناصرالدین شاه و بقیه خوانده‌ایم. 2⃣ یک شکل هم روش مدرن است؛ یعنی روش حکومتهای بظاهر دمکرات که باطن استبدادی دارند؛ امروز زمام این حکومتها به دست کمپانی‌های اقتصادی است. 📌 تنبیه الأمة: رهبر معظم انقلاب نیز به پیروی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام همیشه به دولتهای مختلف که در واقع حکمرانان امروز هستند درباره مردم و پرهیز از ایجاد شکاف طبقاتی توصیه کرده‌اند. @Tanbiholomah
❇️چرا باید حاکم در دسترس باشد؟ 🖋 آموزه‌ای از نامه ۵۳ نهج البلاغه ۱) در دسترس نبودن حاکمان نشانه‌ای از تنگ‌نظری و بدخلقی آنها است. (احْتِجَابَ الْوُلَاةِ عَنِ الرَّعِيَّةِ شُعْبَةٌ مِنَ الضِّيق) ۲) در دسترس بودن حاکم، فرصتی است برای انجام امور بزگوارانه (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ ... أَوْ فِعْلٍ كَرِيمٍ تُسْدِيه) ۳) در دسترس نبودن حاکمان موجب ناآگاهی آنان از امور حکمرانی (و تعیین اولویتها و ...) میشود. (قِلَّةُ عِلْمٍ بِالْأُمُور) ۴) در دسترس نبودن حاکمان موجب می‌شود اخبار و اطلاعات جامعه به صورت گزینشی به اطلاعشان برسد. (يَقْطَعُ عَنْهُمْ عِلْمَ مَا احْتَجَبُوا دُونَه: روند آگاهی حاکمان از امور پنهانی جامعه را قطع می‌کند) ۵) اولویتهای ذهنی آنان با اولویتهای عینی و واقعی مردم نامطابق می‌شود. (فَيَصْغُرُ عِنْدَهُمُ الْكَبِيرُ وَ يَعْظُمُ الصَّغِيرُ وَ يَقْبُحُ الْحَسَنُ وَ يَحْسُنُ الْقَبِيحُ) ۶) در محاسبات ذهنی و اقدامات عملی‌شان، حق با باطل آمیخته می‌شود. (وَ يُشَابُ الْحَقُّ بِالْبَاطِل) ۷) حقوق مردم بر گردن حاکم است حاکم چرا باید با نهان کردن خود، از انجام وظیفه در برابر حقوق رعیت استنکاف کند؟ (فَفِيمَ اِحْتِجَابُكَ مِنْ وَاجِبِ حَقٍّ تُعْطِيه) ۸) اگر حاکمان در دسترس باشند اکثر مشکلات مرم با کمترین زحمت و هزینه به دست آنان قابل حل است. (أَكْثَرَ حَاجَاتِ النَّاسِ إِلَيْكَ مِمَّا لَا مَئُونَةَ فِيهِ عَلَيْك) 🌐 به نقل از کانال «با نهج البلاغه» @Tanbiholomah
🔹نام کتاب: منشور مدیران در نظام اسلامی_ پیرامون عهدنامه مالک اشتر 🔹نویسنده: آیت‌الله رضا استادی @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙آیت الله مرتضی تهرانی: باید گشت، خوبی را پیدا کرد که ریشه‌اش خوب باشد.... @Tanbiholomah
❇️ محدوده مسئولیت‌های دولت ✍ آیت‌الله سیدمحمدتقی مدرسی 🔹يحدد الإمام (عليه السلام) في إفتتاحية العهد مسؤوليات الدولة في كلمات اربع: ۱- جباية الخراج (أي: تحصيل الضرائب وهو مسؤولية وزارة المالية). ۲- وجهاد العدو (وهو مسؤولية وزارة الدفاع). ۳- واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية). ۴- و أخيراً عمارة البلاد (وهي مسؤولية وزارات الدولة التي تسمى بالوزارات الخدمية) قال الامام علي (عليه السلام): هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، مَالِكَ بْنَ الْحَارِثِ الأشْتَرَفِي عَهْدِهِ إِلَيْهِ، حِينَ وَلّاهُ مِصْرَ: جِبَايَةَ خَرَاجِهَا، وَ جِهَادَ عَدُوِّهَا، وَ اسْتِصْلاحَ أَهْلِهَا، وَ عِمَارَةَ بِلادِهَا. @Tanbiholomah
🔹کتاب «اصول کشورداری از نگاه امام علی(ع)» نوشته توفیق الفکیکی و ترجمه و تحقیق سید محمد ثقفی به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۶۰ صفحه به چاپ رسید. 🔹 در این اثر ۱۸ اصل اساسی در کشورداری، درباره مباحث همیشگی سیاست همچون عدالت اجتماعی، روش انتخاب کارمندان، ارتش و امنیت و تجارت و صنعت به صورت عینی و مشخص به بحث گذاشته شده است و این منظر محدود به زمان و مکان خاصی نیست. ▫️معرفی تفصیلی در سایت اجتهاد: https://b2n.ir/p72641 @Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومت‌داری 🔢 بخش نخست 🔸 عبدالعلی بازرگان در درس_گفتگویی که داشته، با استناد به عهد مالک اشتر، اینگونه مدعی شده که: حضرت اشاره‌ای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند. 🔹 تفصیل کلام وی چنین است: «ما میتوانیم در تاریخ حکومت امام علی، اصول حکومتداری و وظایف یک ارگان اجتماعی اداری مردم را بیابیم. عهدنامه مالک اشتر خود گویا و مشتمل این اصول است که شایسته است آن را به مطالعه دقیق و فکورانه بگیریم تا در این باب به حقیقت امر آگاهی بیابیم. در این عهدنامه حضرت اشاره‌ای به وظیفه تبلیغ اسلام از سوی زمامداران و متولیان امر ندارند و وظیفه حکومت اسلامی را چهار امر میدانند؛ یک حکومت باید به اخذ مالیات (که تداوم حکومت به آن است)، تجهیز ارتش و پاسبانی از مردم، شهرسازی و عمران و آبادی بلاد، و همچنین قضاوت میان مردم بپردازد و وظیفه دیگری ندارد.» ✅ پاسخ این ادعا چنین است: 1⃣ نقد روش شناختی روش ایشان در نظریه منتسب به دین، روشی ناقص و غلط است. ناقص است، چراکه سایر نصوص قرآنی و روایی را ندیده، و غلط است که با چنین اعراضی از نصوص قرآنی، به نتیجه‌ای رسیده و آن را به دین اسلام نسبت می‌دهد. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/106 @Tanbiholomah
❇️ نقدی بر دیدگاه عبدالعلی بازرگان، پیرامون اصول حکومتداری 🔢 بخش دوم: نقد محتوایی 🔸 این نقد با نظر به کبریاتی که از مسلمات شرع انور و فقه امامیه است، بیان شده و سپس با تمرکز بر عبارت نهج البلاغه، واضح می‌گردد که استفاده وی از آن عبارت نیز نادرست بود: ➖ اول: آنچه عبدالعلی بازرگان انکار می‌کند، یکی از مسلمات واضح شریعت است. خداوند متعال، در قرآن کریم درباره اوصاف مؤمنین چنین می‌فرماید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ» (همانان که اگر آنان را در زمین قدرت و تمکّن دهیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌پردازند، و مردم را به کارهای پسندیده وا می‌دارند و از کارهای زشت باز می‌دارند؛ و عاقبت همه کارها فقط در اختیار خداست.) در این آیه شریفه، با لحاظ اینکه، اگر مؤمنین در زمین تمکّن و بسط پیدا کنند و بتوانند در مکانی حاکم گردند، افعال ایشان در حال تمکن را در چهار عنوان بیان می‌کند: اقامه نماز، ایتاء زکات، امر به معروف، نهی از منکر. ➖ دوم: یکی از مسلمات فقه، موضوع اقامه «حدود» و اجرای «تعزیر» است که برای جرائم غیرحدی اعمال می‌شود. حضرت امام(ره) در تحریرالوسیله می‌فرماید: «كلّ من ترك واجباً أو ارتكب حراماً فللإمام عليه السلام ونائبه تعزيره؛ بشرط أن يكون من الكبائر، والتعزير دون الحدّ، وحدّه بنظر الحاكم»(۱) ترک واجب و ارتکاب به حرام، موضوع تعزیرات است و این امر، مرتبه‌ای بالاتر از تبلیغ دین است. یعنی نه تنها شریعت، به تبلیغ اسلام بلکه به تحقّق اسلام در مناسک رفتاری مسلمانان نیز توجه دارد و برای آن ضوابط و قوانینی قرار داده است. ➖ سوم: وی، با نظر به متن نهج البلاغه که حضرت امور چهارگانه‌ای را به عنوان افعال حکومتی برشمرده‌اند، عبارت «استصلاح اهلها» را به «قضاوت» معنا می‌کند، اما به نظر می‌رسد، چنین ترجمه‌ای با آن عبارت، بیگانه باشد. استصلاح، از ماده «صلح» است که در برخی منابع لغت، آن را «نقیض طلاح» (۲) و در برخی دیگر آن را «ضد فساد» معنا کرده‌اند (۳) و وقتی این ماده در باب استفعال قرار می‌گیرد، معنای طلبی پیدا می‌کند: «و اسْتَصْلَحَهُ: طلب صَلاحَهُ، و عدَّهُ صَالِحاً و مَصْلَحَةً.»(۴) استصلاح، به معنای طلب صلاح است، پس استصلاح اهلها نیز می‌تواند به این معنا باشد که: وظیفه حاکم این است که خواهانِ صلاح اهل مصر باشد. ➖ چهارم: استعمالات متعددی از این کلمه، در کلمات ائمه هدی(سلام الله علیهم) وارد شده است که سازگار با معنای قضاوت و مصالحه نیست: الف) در برخی عبارات صحیفه سجادیه چنین آمده است: «وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَة» ای کسی که خواهان و طالبِ صلاح افراد فاسد به سبب توبه است. و همچنین «وَ اسْتَصْلِحْ بِقُدْرَتِكَ مَا فَسَدَ مِنِّي‏» آنچه را که از من فاسد شده است، به واسطه قدرت خودت، صالح بگردان. ب) و در نهج البلاغه، در نامه حضرت امیر(سلام الله علیه) به حارث همدانی چنین آمده است: «وَ اسْتَصْلِحْ كُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَيْك‏» طالب و جویای صلاح، در هر نعمتی باش که خداوند به تو انعام کرده است. با نظر به این نمونه‌ها، این نکته به دست می‌آید که: کلمه استصلاح، در برابر استفساد قرار دارد و حکایت از «صلاح کار جُستن» است. که به معنای فرآیند دستیابی به صلاح کار، است. بنابر همین معناست که در برخی از کلمات، استصلاح با «باء سببیت» و با ذکر سبب آمده است؛ زیرا، استصلاح فرآیند دستیابی به حالت صلاح است. بنابراین، معنای «استصلاح اهلها» نیز واضح می گردد. مقصود حضرت از این تعبیر آن است که: وظیفه مالک به عنوان حاکم مصر، پیگیری فرآیندی است که صلاح اهل مصر در آن تأمین شود، یا پیگیری دستیابی و وصول به حالت صلاح برای اهل مصر است. ➖ پنجم: برخی از محققین معاصر نیز در تفسیر این عبارت، نه تنها دریافت قضاوت نداشته، بلکه آن را به امور فرهنگی، تبلیغی و تربیتی معنا کرده اند: «واستصلاح الناس (بالتثقيف والتربية والتعليم وهو من مسؤوليات وزارة الثقافة والإعلام، ووزارة التربية والتعليم، ووزارة التعليم العالي، وكذلك ببسط الأمن بوضع قوانين رادعة عن الجريمة، وهو مسؤولية وزارة الداخلية)»(۵) با این وصف، یکی از مصادیق بارز استصلاح، توجه دادن افراد به امور معنوی و احیاء ذکر آخرت در قلوب مردم است. ------------------------------------- ۱. تحریرالوسیلة، ج2 ص 453 ۲. العین، ج3 ص117 ۳. المفردات للراغب، ص489 ۴. الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول، ج‏4، ص: 408 ۵.الوجیز في الفقه الإسلامی، للسیدمحمد تقی المدرسی، ج1 ص 7 @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه های علمیه 🔹 اخیراً و در پی ارائه‌ی برنامه جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزه‌‌های علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسل‌های آینده، انتقاداتی را بیان فرموده‌اند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است. 🔹 از آنجا که امضاکنندگان متن حاضر توفیق خدمتگزاری در عرصه تدریس در حوزه مبارکه قم را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سالهای تحصیل و تدریس، جمع‌بندی دیدگاه خود در خصوص اصل طرح تحول را به اختصار در قالب نکات ذیل بیان می‌کنیم. 📌 متن کامل در کانال تنبیه الأمة:👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/3310420148Ca673c3add8
اظهارنظر جمعی از اساتید درباره تحول.pdf
464.5K
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 📌 به انضمام اسامی امضاکنندگان 📝 نسخه Pdf @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 🔢 بخش ۱ بسم الله الرحمن الرحيم و الحمد لله رب العالمين و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین 🔸 حوزه‌های علمیه از آغاز تا کنون مهد تربیت دینی و آموزش معارف دین بوده‌اند و به همین جهت دو عنصر معنویت و علم به عنوان دو رکن اساسی حوزه‌های علمیه مورد توجه بزرگان حوزه بوده است. علما و فقهای بزرگ اسلام در طول این قرون متمادی سعی نموده‌اند تا با حساسیت و دقت، حوزه‌های علمیه را از ضعف‌ها و انحراف‌ها پیراسته نگه دارند و مراقبت کنند تا این دو رکن خصوصاً جهات علمی در حوزه‌ها کم رنگ نشوند. این تلاش مقدس همواره با کوشش در جهت نوآوری‌های علمی و بیان نظریات بدیع و به صحنه آوردن قالب‌های نوین در کیفیت ارائه‌ی مطالب همراه بوده است. این خط مبارک در حوزه‌های علمیه توانسته است بیش از هزار سال اصول اساسی حوزه را حفظ کند و در عین حال تحولات بزرگ علمی را رقم بزند. در واقع جمع بین «حفظ سنت‌‌های حسنه حوزه» و «تحول‌آفرینی و نوآوری» میراث بسیار ارزشمند حوزه است که باید بماند و حفظ شود و لازم است که برای ارتقاء آن تلاش نمود. ♨️ اخیراً و در پی ارائه‌ی برنامه‌ی جدید آموزشی و تحول در برخی متون درسی از سوی مدیریت محترم حوزه‌‌های علمیه، برخی از اساتید معظم و افاضل محترم حوزه با دغدغه بسیار ارزشمند حفظ سطح علمی حوزه و مراقبت از عمق دانش حوزوی در نسل‌های آینده، انتقاداتی را بیان فرموده‌اند که مورد توجه مجامع حوزوی قرار گرفته است. 🔹 از آنجا که امضا کنندگان متن حاضر توفیق خدمتگذاری در عرصه تدریس در حوزه علمیه را دارند و به همین جهت محل رجوع و پرسش برخی از طلاب و فضلای حوزه هستند، پس از گفتگو با برخی از اساتید معظمِ منتقد طرح و نیز برخی از موافقین و تأمل در اطراف قضیه و مرور تجارب و مشاهدات عینی در طول سال‌های تحصیل و تدریس، جمع‌بندی دیدگاه خود را در ادامه به اختصار بیان می‌کنند. تأکید می‌کنیم که جمع حاضر در صدد تأیید جزئیات طرح ارائه شده نیستند و بلکه نسبت به برخی موارد انتقادهایی دارند ولکن از آنجا که مطالب مطرح شده در رد این طرح متضمن مباحث کلی و کبروی بوده است، برآن شدیم دیدگاه خود در خصوص مباحث کلی و کبروی و یا برخی متون خاصی که به عنوان برنامه تخییری در طرح تحول ارائه شده است را بیان کنیم. 1⃣ مطلوبیت تحول صحیح در متون درسی حوزه، امری است که به نظر می‌رسد بر اهل علم پوشیده نیست و نیازمند استدلال نمی‌باشد. ایستایی و جمود بر متون گذشته نه تنها به تعمیق مباحث علمی کمک نمی‌کند بلکه از ارتقاء سطح علمی طلاب می‌کاهد و به مرور به نشاط علمی حوزه‌های علمیه ضربه می‌زند؛ پس اصل تحول امری شایسته و بایسته است. اما باید توجه داشت که تحول نیازمند مدیریت، نظارت و کمک‌رسانی است. جلوگیری از هر حرکت اصلاحی، مانع از تحقق تحول صحیح است و از سوی دیگر نیز نمی‌توان هر تغییری را تحول صحیح نامید و نسبت به تحول‌خواهی‌های ناشی از عدم اطلاع نسبت به سطح علمی کتب علمای سابق که بعضاً با عدم رعایت شأن علما در نقد، بیان می‌شود (چنانکه در بعضی موارد، پیش از این اتفاق افتاد) باید حساس بود و از این روش‌ها جلوگیری کرد. به نظر می‌رسد باید به جمعی از اساتید مجرب و شناخته‌شده اعتماد کرد و از برنامه‌های ارائه‌شده بازخورد گرفت و کاستی‌ها را تکمیل کرد تا در یک فرآیند به تحول مطلوب دست پیدا کنیم. 2⃣ همانگونه که عظمت بزرگانی مانند شیخ اعظم انصاری و محقق خراسانی «قدس‌سرهما» سبب نشده است که نظریات علمی ایشان - که حاصل سال‌ها تدقیق و تفکر بوده است- مورد نقد و بررسی توسط علمای بعد از ایشان قرار نگیرد، نمی‌توان انتظار داشت که نحوه نگارش و کیفیت بیان مطالب این بزرگان- که یقیناً نسبت به محتوای مطالب برای ایشان امری فرعی بوده است و در نتیجه غایت تلاش و دقت خود را در این جهت مصروف نکرده‌اند- مورد نقد قرار نگیرد و اجازه ندهیم که علمای بعد از ایشان برای طلاب سطح، کتابی تدوین کنند و آن را پیشنهاد دهند و اگر عده‌ای از اساتید حوزه این پیشنهاد را مثبت تلقی کردند حق پیگیری آن را نداشته باشند. 3⃣ تحول در متن آموزشی و ارائه پیشنهاد جدید در این زمینه، درسی است که بزرگانی همچون محقق خراسانی با نوشتن کتاب گرانسنگ کفایة الاصول به حوزه‌های بعد از خود داده‌اند. آیا می‌توان گفت که این تغییر، غلط بوده است و ما باید به جای رسائل، کفایه و مکاسب همچنان به تدریس و تدرس کتبی همچون معالم و قوانین و ریاض و ... اشتغال داشته باشیم؟ 📌 ادامه دارد... ⬇️ @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 🔢 بخش ۲ 4⃣ فراگیری روش اجتهاد و ملکه‌‌شدن آن امری است تشکیکی که در طول سال‌های متمادی و در پی تلاش مستمر به دست می‌آید. نمی‌توان انتظار داشت که طلاب عزیز ما همه مراتب این ملکه شریفه را صرفاً با خواندن سه کتاب، آن هم در دوره سطح به دست آورند. از سوی دیگر نیز نمی‌توان ادعا کرد که فقط با خواندن کل این سه کتاب آن سطحِ متوقع از روش اجتهاد برای طلاب قبل از درس خارج، حاصل می‌شود و اگر مثلاً بخش‌های قابل توجهی از آن‌ها خوانده شود و بخش‌هایی هم با کتب دیگر جبران گردد روش اجتهاد به دست نمی‌آید. 5⃣ در میان کتب معرفی‌شده در برنامه تحولی حوزه، کتاب شریف «دروسٌ فی علم الاصول» تألیف شهید بزرگوار حضرت آیت الله سید محمدباقر صدر وجود دارد. برخی از عزیزان حتی با اینکه این کتاب به عنوان عدل تخییری کتاب گرانسنگ کفایة الاصول قرار بگیرد نیز مخالف‌اند!! به نظر می‌رسد این مخالفت وجه روشنی ندارد. شهید صدر از علمای تراز اولی است که به اذعان بزرگان حوزه اولاً تسلط و تضلع بسیار بالایی بر مباحث علم اصول دارد و ثانیاً بر همان مبنای صحیح علمی قدم برداشته است و دچار اعوجاج در فکر و روش نیست. اینکه گفته شود طلاب با خواندن کتاب حلقات فقط با دیدگاه خاصی در علم اصول آشنا شده و لذا در دروس خارج دچار مشکل می‌شوند سخن درستی نیست. زیرا این اشکال بیشتر بر کفایه وارد است و اتفاقاً طلاب با خواندن کتاب کفایه عمدتاً با نظرات محقق خراسانی آشنا می‌شوند و حال آنکه به جهت نقل نظریات زنده از بزرگان علم اصول در کتاب حلقات، طلاب با دیدگاه‌های بیشتری از اعاظم آشنا می‌شوند و فاصله دوره سطح و دوره خارج نزدیکتر می‌شود و به مراتب آمادگی بسیار بهتری برای حضور در دروس خارج پیدا می‌کنند. تجربه، بهترین مؤید این مطلب است که طلابی که حلقات خوانده‌اند از طلابی که فقط کفایه خوانده‌اند آمادگی بیشتری در دروس خارج دارند. 6⃣ محدود شدن امتحانات حوزوی به بخش‌هایی از کتاب‌های سه‌گانه لزوماً به معنای از هم پاشیدن نظام بحثیِ این کتب و یا حذف آن بخش‌ها از ساحت علم نیست. آیا فقط رسائل و کفایه مطالب دقیقه دارند؟ اجود التقریرات و نهایة الافکار و مانند آنها مشتمل بر مطالب دقیقه نیستند؟ مگر قرار است هر متنی که مشتمل بر مطالب دقیقی است در دوره سطح برای طلاب موشکافی شود و آن متن به عنوان متن درسی قرار داده شود؟ طلاب راهی طولانی در پیش دارند و به هیچ وجه مستغنی از رسائل و کفایه و کتب بعد از آنها نیستند و لکن نمی‌شود همه این بار علمی را بر عهده‌ی دوره‌ی سطح گذاشت. 7⃣ اینکه گفته شود فهم کلمات علمای بعد از محقق خراسانی متوقف بر خواندن رسائل و کفایه است نیز قابل خدشه است. مگر در این سال‌های متمادی که رسائل و کفایه خوانده شد و فهمیده شد، متن الفصول الغرویة و هدایة المسترشدین و کتبی مانند آنها متن درسی بود؟ همانگونه که رسائل و کفایه به نقل و یا نقد کلمات گذشتگان خود پرداختند و حوزه‌های علمیه از این خرمن توشه گرفتند امروز نیز چنین خواهد بود. 8⃣ اینکه گفته می‌شود کرّ و فرّهای رسائل و کفایه ملاپرور است و ذهن طلبه را باز می‌کند فی الجمله مطلب صحیحی است ولی باید توجه داشت که کتبی مانند حلقات نیز به درستی و به اندازه‌ی لازم در دوره‌ی سطح به همین رفت و برگشت‌ها و تذکر نسبت به استنتاج از مبانی و دقت در اخذ به لوازم اقوال و مانند آن متعرض شده‌اند و تربیت ذهنی منظم و دقیقی را برای طلبه به دنبال دارند. باید توجه داشت که ایجاد قوت ذهنی برای طلبه لزوماً از طریق متون مغلق حاصل نمی شود. 9⃣ مهارت‌افزایی طلاب عزیز در عرصه فهم متون گذشتگان، هدف مهم و صحیحی است؛ لکن به نظر می‌رسد برای این هدف، اینکه از سویی فقط مکاسب، رسائل و کفایه متن درسی باشد و از سوی دیگر الزام به خواندن همه حجم این کتب شود چندان منطقی نیست. این هدفِ مهم برنامه‌ی‌ خودش را می‌طلبد که در جای خود پیشنهادمان را در این جهت مدون و بلکه به صورت نمونه اجرا کرده‌ایم. 📌 ادامه دارد... ⬇️ @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 🔢 بخش ۳ 0⃣1⃣ اگرچه کتب درسی فعلی امتحان خود را پس داده‌اند و نقاط ضعف و قوتشان مشخص شده است ولی این نباید مانع جایگزینی کتاب‌های دارای نصاب علمی لازم گردد. کتابی مانند حلقات به شهادت بزرگانی از اساتید خارج حوزه علمیه و وجدان فضلایی که با آن مأنوس بوده‌اند و آن را تدریس کرده‌اند، هم از نصاب علمی لازم برخوردار است (اگر نگوییم از کتب فعلی قوی‌تر است) و هم دارای شاخصه‌های لازم یک کتاب آموزشی است. به نظر باید اجازه داد تا این کتب جدید که از شاخص‌های علمی خوبی برخوردارند نیز میدان پیدا کنند تا به صورت طبیعی در جایگاه خود قرار گیرند. جالب است که تثبیت و فراگیر شدن خود کتاب کفایه به جهت اینکه محقق خراسانی تطویلاتی که در کتبی همچون فصول و هدایة المسترشدین و رسائل بود را حذف فرموده بودند کفایه را متهم می‌کردند که موجب ضعف و بی‌سوادی طلاب می‌شود، ولی کفایه آمد و به مرور خودش را ثابت کرد. 1⃣1⃣ وارد کردن متونی که به مباحثی می‌پردازد که به نوعی موجب جبران کمبودهای کتب گذشته می‌شود و یا طلاب را با مباحث فقهی جدید و کیفیت استنباط در مسائل نوپیدا آشنا می‌سازد اتفاق مبارکی است که هم نشاط علمی را زیاد می‌کند و هم افق‌های تازه را در برابر دانش‌پژوه حوزوی قرار می‌دهد. به همین جهت باید از آموزشی شدن متونی مانند «الفائق» و «الشخص الإعتباری» استقبال کرد و باید اساتید معظم در ضمن تدریس این متون خلاءها و نقاط ضعف را گوشزد کنند تا این متون هرچه غنی‌تر و قوی‌تر شود. 2⃣1⃣ نباید تصور شود که ارائه پیشنهادات اصلاحی و تکمیلی در متون آموزشی حوزه فکر عده معدودی در حوزه است و مثلاً پیشنهاد الزامی نبودن بخش‌هایی از رسائل یا مکاسب و یا درسی‌شدن متن حلقات به صورت تخییری حامی حوزوی محکمی ندارد. به نظر می‌رسد بی‌اعتنایی به نظرات اصلاحی بزرگانی همچون مرحوم آیت‌الله بهجت، مرحوم آیت‌الله میرزا کاظم تبریزی، مرحوم آیت‌الله سید سعید حکیم، مرحوم شهید آیت الله سید محمد باقر صدر و اعاظم از شاگردان ایشان مانند مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی و حضرت آیت‌الله سید کاظم حائری و اساتید بزرگواری همچون آیت‌الله شب‌زنده‌دار، آیت‌الله شهیدی‌پور و ... و همچنین پرهیزدادن نسل جوان حوزه از این دیدگاه‌ها، در نهایت به نفع حوزه‌های علمیه نیست. 3⃣1⃣ در پایان از همه اساتید معظم و فضلاء محترمی که برنامه تحولی حوزه را نقد فرمودند تشکر می‌کنیم و استدعا داریم همانگونه که تا کنون بوده است مشفقانه و خیرخواهانه به کمک طرح تحول بیایند و ارشادات خود را جهت تکمیل و برطرف شدن ضعف‌ها به متولیان امر گوشزد بفرمایند و در نظر شریف داشته باشند که افاضات دغدغه‌مندانه ایشان مانع از اصل تحول مطلوب و حرکت صحیح حوزه نشود. 4⃣1⃣ آحاد حوزویان، خصوصاً طلاب عزیزِ موافق یا مخالف طرح تحول را دعوت می‌کنیم که در ابراز مطالب بگونه‌ای عمل کنند که خدای ناکرده عده‌ای بی‌اطلاع از مناسبات حوزه تصور نکنند که در حوزه‌های علمیه شقاق و دودستگی وجود دارد. نقد محترمانه و شکیبایی در شنیدن سخنان مخالف به شرط آنکه حدود، رعایت گردد میراث هزار ساله حوزه‌های علمیه و برگرفته از تعالیم دینی ماست. به امید آنکه حوزه‌های علمیه بتوانند تحت عنایات خاصه‌ی حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف به وظائف سنگین خود در این روزگار عمل کنند. از خداوند متعال عاجزانه تعجیل در ظهور حضرت صاحب الامر ارواحنا فداه را طلب می‌کنیم و از او می‌خواهیم که طلاب، فضلا، اساتید معظم حوزه‌های علمیه و خاصةً مراجع معظم تقلید خصوصاً رهبر معظم انقلاب را تحت ظل عنایات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بیش از پیش تأیید و تسدید بفرماید. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته جمعی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه ۱۰ صفر الخیر ۱۴۴۴ مطابق با ۱۶ شهریور ۱۴۰۱ 📌 ادامه دارد... ⬇️ @Tanbiholomah
❇️ اظهار نظر جمعی از اساتید سطوح عالی در خصوص پیشنهادات اصلاحی نظام آموزشی حوزه‌های علمیه 🔢 بخش ۴ 🖋 اسامی امضاکنندگان 1. مهدی معتمدی 2. علیرضا محمدی 3. احمد رضا امینی 4. محمد حسین رضازاده 5. محمد مهدی عظیما 6. علیرضا زندی 7. مهدی لولاکی 8. سید علیرضا نقیب پور 9. جلال‌الدین احمدی 10. داود شمس 11. محمد صادق احمدی 12. مهدی قنبریان 13. امین ابوالحسنی 14. ابراهیم توکلی مقدم 15. محمد مشک‌فروش 16. حامد دارابی نیا 17. مجید دانش فر 18. سید محمد علی حسینی 19. محمد متقیان تبریزی 20. سید حسن روح بخش 21. سید محمد روح بخش 22. ابراهیم لطیفی 23. منصور شریفی 24. سید محمود فریمانه 25. حمزه‌علی شیخ تبار 26. محمد عندلیب 27. روح الله شیرمهد 28. حمید رضا وکیلی 29. محمد جواد فیضی 30. محمد باقر خدادادی 31. مهدی اسلامیان 32. محمد طائبی 33. مجتبی خرقانی 34. سید هادی میراحمدی 35. حنیف نصر اللهی 36. جواد رجبی 37. احمد فرهودی 38. سید سجاد موسوی 39. حامد وحیدی 40. حمید رضا وحیدی 41. سید محمد مهدی حسینی 42. یاسر امینیان 43. محمد استوار میمندی 44. محمد طاهرزاده 45. حسن مرادی 46. علی اصغر حبیبیان 47. سید اکبر برزگری 48. سعید صلح میرزایی 49. علی اصغر نجابت 50. سید محسن حائری 51. رسول فدایی 52. سید علی امام 53. حمید خواجه‌ارزانی @Tanbiholomah