🔸گفت: روش فکر میکنم، بذار برم از آقام بپرسم.🤔
باز باریکلا رفت از آقاش بپرسه!
اومد گفت: آقا من چیزی از دنیا ندارم؛ میگم شما لطف داری ولی یه آقایی اومده اینو میگه، من میتونم برم ایشون بیاد جای من؟
🔹 آقا فرمود: بله چه اشکالی داره؟
یه کمی سکوت کردآقا، اونم سکوت کرد،
بعد فرمود: اون چرا داره این کار رو میکنه؟
بهم ریخت اون خادم... راستی اون چرا می خواد این کار رو بکنه؟🤔😥
تو دلش گفت: خُب خدمت به شما ارزشش بیشتره...
خُب هستی دیگه، میخوای عوض کنی چرا...
🌹ببخشید امشب یه مقدار دلتون رو تکون میدم ولی بذار یه دعا بکنم اشکای قشنگت نم نم روی گونه هات سر بخوره...
🌷الهی هیچ وقت حسین رو ازت نگیرن....
🍃🌷 الهی هیچ وقت خدمت به آقا ازت گرفته نشه..
الهی هر سال کربلایی بشی...
شما که توی مجلس روضه حسین ع میری اگه روضه ارباب رو ازت بگیرن هلاک میشی...
اگه یه روز کار واجب تر پیش بیاد و نتونی بری جلسه روضه هلاک میشی.. هی میگی حسین... خوشت نیومد از گریه هام؟ منو فرستادی برم...؟😭
اینایی که میرن تو روضه ها همیشه چایی میریزن یا مثلا یکی کفش جفت میکنه و... یه تعصبی دارن.
🌷یه روز بیاد ببینه که یکی دیگه توی آشپزخونه ایستاده و داره بجاش چایی درست میکنه هلاک میشه.... یه بغضی توی گلوش میمونه..
💕🌹 خوبه که با اشک بر حسین علیه السلام خودمون رو یه مقدار پاک کنیم
ببخشید این قسمت رو میگم...
امان از دل رباب...
🌷غروب روز عاشورا توی یه روز یه دفعه ای رباب بیکار شد... نه علی اصغرش رو داره که بزرگ کنه... نه حسینش رو داره که دورش بگرده...
همه هستیشو ازش گرفتن...😭😭😭
میدونید دیگه
🌷 اولین کسی که بعد از کربلا دق کرد و از دنیا رفت رباب بود...
نتونست داغ حسینش رو تحمل کنه...
🌹 رباب یه زن عارفه بوده... یکی از زنان بزرگ صدر اسلام...
امام حسین علیه السلام میفرمود: خانه ای که درش رباب هست رو من دوست دارم...
🌺 شما فکر کردید خیلی ساده هر مادری به اینجا میرسه که یه قربانی شش ماهه در راه حسین بده...؟
الا لعنت الله علی القوم الظالمین...
🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸
🔹دوستان #خدا آنانند که هنگامی که مشاهده کنند، مردم #حرامهای خدا را #حلال میشمارند، مانند پلنگ زخم خورده غضبناک شوند.
🏴🏳شهادت مظلومانه قرآن ناطق، امام صادق علیهالسلام تسلیت باد
🏴 @TanhaMasirIlam
تنها مسیری های ایلام
#کنترل_ذهن برای تقرب 72 گفتیم که آدم باید سعی کنه که چشمش به مال و اموال دیگران نباشه. ✅ خودت کار
#کنترل_ذهن برای تقرب 73
✅ این یه واقعیت هست که خداوند متعال بعضی از وقتا نعمت های مادی و معنوی به بنده های خودش نمیده فقط به این دلیل که اونا ظرفیت ندارن!
توی زبان فارسی مثلا میگیم فلانی ظرفیت فلان منصب رو نداره و...
⭕️ دیدید بعضیا خودشون رو گم میکنن! خیلی ها به جای اینکه از نعمت ها برای ارتقاء روحی و مادی خودشون استفاده کنن اتفاقا اون نعمت باعث نابودی و بدبختیشون میشه!
خب حالا ظرفیت داشتن یعنی چی؟
✅ اصل ظرفیت داشتن یعنی ظرفیت داشتن #ذهنی. اینکه آدم توی #ذهنش به خطا نره. وقتی خدا بهش یه نعمتی داد فکرش به مسیر غلط نره.
در سوره مبارکه فجر یه نکته خیلی ریز رو خداوند متعال اشاره میفرماید:
🔴 بعضی از آدما وقتی که خدا یه نعمتی بهشون میده جوگیر میشن و به خودشون مغرور میشن. میگه: ببین خدا منو چجوری تحویل گرفته؟ من شایسته تحویل گرفته شدنم!
یا اگه به یه نفرسختی رسید ممکنه بگه خدا منو بدبخت کرد!
💢 این حرفا و بچه بازیا معلومه که طرف ظرفیت نداره
در هر صورت آدم باید بگه: هذا من فضل ربی
این از فضل و رحمت خداست...
⭕️🔴 خلاصه نتیجه بی ظرفیتی خیلی تلخه: محرومیت...
⭕️ گاهی وقتا آدما زمینه بهره مندی از برخی نعمت های مادی و معنوی رو دارن و در شب قدر هم براشون مقدر شده اما به دلیل بی ظرفیتی به اونا داده نمیشه...
یه داستان خیلی قابل تاملی هست که خوبه براتون بگم
🔹 یکی از یاران امام رضا علیه السلام که از راویان مشهور هست شخصی هست به نام احمد بزنطی
🌹 ایشون نقل میکنه که با یه جمعی خدمت آقا امام رضا علیه السلام رفتیم و جلسه ای داشتیم. در پایان جلسه میخواستیم بریم که حضرت فرمودن:
«امّا أَنتَ یا اَحمَد فَاجلِس... شما بنشین».
نشستم و صحبت رو با من شروع کردن و سوالاتی داشتم که آقا جواب دادن و...
🔵 یه مقدار از شب گذشت. گفتم آقا اگه اجازه بفرمایید من برم؟
حضرت فرمود: میخوای بری یا بمونی؟
گفتم آقا خب شبه اما هر چی شما امر کنید.
🌺 حضرت فرمود بمون.
من خیییلی خوشحال شدم. اول اینکه حضرت از بین اصحاب منو جدا کرد و با همدیگه کلی صحبت کردیم. دوم اینکه از من خواست که شب رو بمونم.
🌸 در روایت هست که امام رضا فداش بشم حتی رخت خواب بزنطی رو هم پهن کردند...
🔹 در ادامه بزنطی میگه: حضرت اتاق رو در اختیار من گذاشتند و بیرون رفتند. من با خودم فکر کردم حضرت دیگه رفته. سر به سجده گذاشتم و گفتم: خدایا ممنونم... حجت خدا و وارث علم پیامبران از بین برادران دینی، منو برای صحبت انتخاب کرد..😍
🔸 هنوز توی سجده بودم که حضرت اومدن داخل اتاق و با اشاره فرمودن که بلتد بشم. بعد دستم رو گرفتن و فرمودن: احمد آقا، اون شبی که صعصه بن صوهان به زیارت امیرالمومنین رفته بودن، حضرت همه رو رد کرد بود.
🔹 صعصعه به امام حسین علیه السلام اصرار کرد و به دیدار امام رفت. وقتی میخواست بره حضرت فرمود: نکنه به دوستانت فخر بفروشی و بگی آقا منو راه داد! تقوا داشته باش....
💢 دقت کردید؟ بزنطی کار بدی نکرده بود و حتی شکر خدا رو هم بجا آورد اما اشکال کار بزنطی این بود که گفت: از بین برادرای دینی ام..
گاهی خدا به بنده ش نعمت نمیده مبادا دچار عجب بشه...
عجب یعنی چه؟ این که بگیم: الحمدلله توفیق داریم که....
همین که یه دونه "من" توی کلام ما باشه...
یکی از راه های کنترل ذهن نماز بود. راه دیگه ای که امشب تقدیم میکنیم
غفلت هست.!
- عهههه! حاج آقا غفلت که چیز بدیه!😳
- نه عزیزم صبر کن. همونطور که میدونید ما آدما زیاد از خدا غافل میشیم. پس بیاییم و از غفلت انتقام بگیریم. بگیم: ای ذهن فلان فلان شده! چرا از خدا غافل میشی؟ حالا منم مجازاتت میکنم از دنیا غافلت میکنم!😊👌
🔵 همونطور که میدونید غفلت هم میتونه ارادی باشه و هم غیر ارادی
✅ انسان های پاک معمولا غیر ارادی از یاد خدا غافل میشن اما میتونن ارادی از دنیا و هوای نفس غافل بشن.
🌺 آیت الله بهجت راهکار خوبی ارائه کردن: میفرمودن چاره ی ریا، ریا هست!
یعنی به جای ریاکاری و نشون دادن خودمون به دیگران، خودمون رو به خدا نشون بدیم و برای خدا ریا کنیم. هوای نفس دوس داره پیش بقیه خودش رو عزیز کنه و برای همین ریا میکنه.
👌 خب چه بهتر که خودت رو پیش خدا عزیز کنی و کارای خوبت رو به خدا نشون بدی.
چاره غفلت چیه؟ غفلت!
✔️ هر موقع هوای نفس و افکار بی فایده دنیایی سراغت اومد بهش بی توجهی کن عمدا. دوباره اومد تو هم دوباره بی توجهی کن.
این یکی از بهترین راه های کنترل ذهن هست.
✅ در همین زمینه در جلسه بعد ان شالله یه آزمایش روانشناسی جالب هم تقدیمتون میکنیم!
🌸🍃🌸🍃🌸🍃