🎆✨🌙--------------------🌟
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد
دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
اللهم عجل لولیک الفرج
@Tanhamasir_Sb
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#فرازهایی_از_دعای_ابوحمزهثمالی
🌱 ای که اسیر را آزاد میکنی و از گناه فراوان میگذری
🌾 از من عمل اندک را بپذیر و از گـــ🔥ـــناه بسیارم درگذر...
🌷 همانا تو مهربان و آمرزندهای...
🌙 @Tanhamasir_Sb
✍توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان
🔸 استاد فاطمي نيا :
🔰از اولياء الهي ، سينه به سينه ، يك يادگاري دارم كه عمل به آن بركات فراواني دارد👌
#ماه_مبارك_رمضان ، اين ضيافت الهي را با يك "زيارت جامعه ي كبيره" به اخر برسانيد .✔️
✅در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه اثارش از عقول ما خارج است و روزي به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.💯👌
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Tanhamasir_Sb
🗓 در روز پایانی #ماه_مبارک_رمضان اعمالمان را به ولیمان هدیه کنیم.
✍ استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری:
⬅️«در روز پایانی ماه رمضان همه اعمالمان را به دست ولیمان بسپاریم. بهتر است که این اعمال را به ایشان هدیه کنیم.📩
❎او که محتاج نیست و این هدیه معنایش این است که شما برای ما نگهداری کنید.👌
✍سیدبنطاوس در اعمال شب نیمهشعبان میگوید که آخر شب به اعمال خود معجب نشوید! هیچ چیز از خودتان ندارید و خود را دست خالی ببینید!
❌مبادا ما روز آخر ماه رمضان مُعجب شویم که ما روزه گرفتیم! اگر مُعجب شوید هیچ چیز از این ماه بیرون نمیبرید! بلکه بگویید که این اعمال از توفیقات خداوند است و آن را به دست امام زمان(ع) بسپارید تا آنرا حفظ کنند و به امام زمان(عج) بگویید شما این ناقابل را از طرف ما به خدا عرضه بدار...».✅💯
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Tanhamasir_Sb
✔️رهبر ما یک ربع خطبه عربی خواند.
از آسمان اورشلیم گدازه و از زمینش مجاهد جوشید!
تخصص علی،خیبر شکنی است
لبیک یا خامنه ای✌️🏻
💐@Tanhamasir_Sb
#افطارانه
یکـمـ🌙ـاه
مـن نفس کشیدم
و تـو عبادت نوشته ای!
و این، یعنی؛ وقتی میهمان منی،
تمام نفسهایت را خودم،خریدارم!
شاید خواسته ای یادم باشد،
به یادت که باشم، در آغوش تـ💖ـوأم.
✍فقیـــرم...
ساعات آخر است ، به هر چه که در بساطِ احسانَت داری!
صاحب خانه ی بی همتایِ من...
به هر چه "خیر" میخواهی برایم؛ فقیرم !
✨ "اللهم اغنِ کلَ فقیر"
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Tanhamasir_Sb
✨﷽✨
🌼ارزش خدمت به مادر
✍دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.
چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم!
همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی. عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت: یا رب العالمین، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟َ!
💥ندا رسید: آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لکن مادرت از آنچه او می کند، بی نیاز نیست، تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم.
❤️قدر پدرها ومادرهارو بدونید عزیزان❤️
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
@Tanhamasir_Sb