🔴نامه هدیه زینب سلیمانی برای ازدواج لبنانیها جعلی است
🔹بنیاد مکتب حاج قاسم در نامهای به رئیس صداوسیما نامه اعطای هدیه زینب سلیمانی برای ازدواج لبنانیها را جعلی و ناشیانه خواند.
🔹این بنیاد در واکنش به انتشار پست موهن به سردار سلیمانی توسط یکی از کارمندان صداوسیما هم از رئیس این سازمان خواست درباره او با رافت اسلامی تصمیمگیری شود.
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
🔴 مسیر رشد ما اینجاست!
✍ #تشکیلاتی مثل « #بسیج » یا ادارهکنندگان یک هیئت و اساساً هر نوع تشکّل مؤمنین در کنار همدیگر، همگی بنا بوده ما را در جهت «اجتماع من القلوب» رشد بدهد.
📎 گیر کار ما اینجاست! اینرا باید درست کنیم.
❌گیر ما دشمنان نیستند،
💢گیر ما در ضعف بسیجی بودن ماست.
✔️ما در خانه و مدرسه باید طوری تربیت شویم که بتوانیم در کار گروهی و تشکیلاتی موفق باشیم.
❎اما «کار تشکیلاتی» تقریباً از رویۀ عموم بچهمذهبیها بهدور است.
#مسیر_رشد ما اینجاست.👌💯
#استاد_پناهیان
#هفته_بسیج
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
#مکتب_سردار_کریمان
📜 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی:
بسیج، کانونی است که همة صنوف، سنین، مشاغل و طوایف را در خود جای داده است.
@Tanhamasirkerman
اولین سوالی که بعد از بیمارشدن باید به ذهنمان بیاید چیست؟!
@Tanhamasirkerman
⚠️چرا وقتی مبتلا به بیماری می شویم به فکر فرو نمی رویم که چرا بیمار شده ایم؟!🤒🤔
بیماری فرصتی استثنائی برای تقرب الی الله است! 🤲
فرصتی برای اندیشیدن...🧐
فرصتی برای کسب معرفت...
🔸امام صادق عليه السلام : هيچ رگى (بر اثر تب و بيمارى) نزند و هيچ پايى به سنگ نخورد و هيچ سر درد يا مرضى رخ ندهد ، مگر در اثر گناه.
خداوند عزّ و جلّ در كتاب خود فرمودند : «و هر مصيبتى كه به شما رسد، به خاطر كارهايى است كه مى كنيد و خدا از بسيارى در مى گذرد» و گناهانى كه خداوند مى بخشد، بيشتر از گناهانى است كه از آنها باز خواست مى كند.
@Tanhamasirkerman
✅رعایت انصاف در زندگی
🌺 #رهبر_انقلاب ؛ مرد نباید خیال کند چون میرود توی کوچه و بازار و با این و آن سر و کله میزند و یک شاهی – صنار پور میآورد خانه، همه چیز دیگر مال اوست، نه! آنچه او میآورد نصف موجودی همه این خانواده است. نصف دیگر این خانم است. اختیارات خانم کدبانویی خانم، رأی و نظر و نیازهای روحی خانم، اینها را باید رعایت کند.
#خانواده
#زندگی
➡️۱۳۷۳/۰۹/۰۲
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
💥#تلنگر
⛏گاهی برای انداختن یه درخت باید صد ضربه تبر بزنید.
💯از این صد ضربه، نود و نه ضربه اول کارش اینه که شرایط رو برای ضربه صدم آماده کنه.
🎋اینکه درخت در طول نود و نه ضربه سر جاشه، دلیل بیهودگی اون ضربات نیست، دلیل دلسردی نیست، دلیل ناامیدی نیست.
حالا هر مبارزه ای به همین شکله...
✔️اگه اقداماتی که میکنیم به سرعت جواب نمیده نباید در عزم و اراده ما خللی ایجاد کنه.
👌 باید هر کاری میکنیم بذاریم به حساب یکی از همون نود و نه ضربه اول.
💯ضربه صدم بالاخره از راه می رسه و کار خودشو می کنه ...
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
تنها مسیری های استان کرمان
⤴️⤴️⤴️ #سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_ششم ✅ نیّت 📓 «و کتاب اعمال آنان در آنجا گذارده میشود. پس گناهک
⤴️⤴️⤴️
#سه_دقیقه_در_قیامت
#قسمت_هفتم
💠 نجات یک انسان
🗒 همینطور که با ناراحتی کتاب اعمالم را ورق میزدم و با اعمال نابود شده مواجه میشدم، یکباره دیدم بالای صفحه با خط درشت نوشته شده: نجات یک انسان...
😍 خوب بیاد داشتم که ماجرا چیست. این کار خالصانه برای خدا بود. بخودم افتخار میکردم و گفتم: خدارا شکر این کار را واقعاً خالصانه برای خدا انجام دادم. ماجرا از این قرار بود که یک روز در دوران جوانی با دوستانم برای تفریح و شنا کردن به اطراف سد زاینده رود رفتیم. رودخانه در آن دوران پر از آب بود و ماهم مشغول تفریح. یکباره صدای جیغ زدن یک زن و فریادهای یک مرد همه را میخکوب کرد!
🌊 یک پسر بچه داخل آب افتاده بود و دست و پا میزد، هیچکس هم جرأت نمیکرد داخل آب بپرد و بچه را نجات دهد.
من شنا و غریق نجات بلد بودم آماده شدم که به داخل آب بروم اما رفقایم مانع شدند! آنها میگفتند: اینجا نزدیک سد است و ممکن آب ترا به زیر بکشد و با خودش ببرد، خطرناک است و...
👌 اما یک لحظه با خودم گفتم: فقط برای خدا و پریدم توب آب . خدا رو شکر که توانستم این بچه را نجات بدهم. هر طور بود او را به ساحل آوردم و با کمک رفقا بیرون آمدیم. پدر و مادرش حسابی از من تشکر کردند. خودم را خشک کردم و لباسم را عوض کردم. آماده رفتن شدیم. خانواده این بچه شماره تماس و آدرس من را گرفتند.
☺️ این عمل خالصانه خیلی خوب در پیشگاه خدا ثبت شده بود. من هم خوشحال بودم. لااقل یک کار خوب با نیت الهی پیدا کردم. می دانستم که گاهی وقتها یک عمل خوب با نیت خالص یک انسان را در آن اوضاع نجات می دهد. از اینکه این عمل خیلی بزرگ در نامه عملم نوشته شده بود فهمیدم کار مهمی کرده ام. اما یکباره مشاهده کردم که این عمل خالصانه هم در حال پاک شدن است!
😢 با ناراحتی گفتم: مگه نگفتید فقط کارهایی که خالصانه برای خدا باشه حفظ میشه، خب من این کار رو فقط برای خدا انجام دادم. پس چرا داره پاک میشه ؟! جوان پشت میز لبخندی زد و گفت: درست میگی اما شما در مسیر برگشت به سمت خانه با خودت چه گفتی؟
🤭 یکباره فیلم آن لحظات را دیدم. انگار نیت درونی من مشغول صحبت بود. من با خودم گفتم: خیلی کار مهمی کردم اگه جای پدر و مادر این بچه بودم به همه خبر میدادم که یک جوان بخاطر فرزند ما خودش رو به خطر انداخت. اگه من جای مسئولین استان بودم یک هدیه حسابی تهیه میکردم و مراسم ویژه میگرفتم. اصلا باید روزنامه ها و خبرگزاریها با من مصاحبه کنند. من خیلی کار مهمی کردم.
🗞 فردای آن روز تمام این اتفاقات افتاد.
خبرگزاریها و روزنامه ها با من مصاحبه کردند. استاندار همراه با خانواده آن بچه به دیدنم آمد و یک هدیه حسابی برای من آوردند و...
جوان پشت میز گفت: تو ابتدا برای رضا خدا این کار را کردی اما بعد خرابش کردی...
❓آرزوی اجر دنیایی کردی و مزدت را هم گرفتی . درسته؟
گفتم راست میگی. همه اینها درسته. بعد با حسرت گفتم: چیکار کنم؟! دستم خالیه. جوان پشت میز گفت: خیلی ها کارشان را برای خدا انجام میدهند، اما باید تلاش کنند تا آخر این اخلاص را حفظ کنند. بعضیها کارهای خالصانه رو در همان دنیا نابود میکنند!
💠 سفر کــــــــــر بلا
🔄 حسابی به مشکل خورده بودم اعمال خوبم بخاطر شوخی های بیش از حد و صحبتهای پشت سر مردم و غیبت ها و ... نابود میشد و اعمال زشت من باقی می ماند. البته وقتی یک کار خالصانه انجام داده بودم همان عمل باعث پاک شدن کارهای زشت میشد.
چرا که در قرآن آمده بود: « اِنَ الحَسنات یُذهِبنَ السَیئات»
کارهای خوب گناهان را پاک میکند (هودآیه ۱۴)
🌅 اما خیلی سخت بود. اینکه هر روز ما دقیق بررسی و حسابرسی می شد. اینکه کوچکترین اعمال ما مورد بررسی قرار میگرفت خیلی مشکل بود. همینطور که اعمال روزانه بررسی میشد به یکی از روزهای دوران جوانی رسیدیم. اواسط دهه هشتاد.
😊 یکباره جوان پشت میز گفت: بدستور آقا ابا عبدالله علیه السلام پنج سال از اعمال شما را بخشیدیم. این پنج سال بدون حساب طی میشود.
😳 با تعجب گفتم: یعنی چی؟
گفت: یعنی پنج سال گناهان شما بخشیده شده و اعمال خوبتان باقی میماند. نمیدانید چقدر خوشحال شدم.
اگر در آن شرایط بودید لذتی که من از شنیدن این خبر پیدا کردم را حس میکردید.
پنج سال بدون حساب و کتاب؟!
گفتم: علت این دستور آقا برای چه بود؟
📚 ادامه دارد...
#کتاب_خوانی
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
📝 #یادمون_باشه ؛
ـ یعنی دامادشون چکاره است؟
ـ وضع مالی پدر عروس، چطوره؟
ـ حالا بچهشون دختره یا پسر؟
ـ در گوشِ فلانی، چی گفتی؟
ـ صبر کنید، من نشنیدم ؛ درمورد کی حرف میزدید؟ ...
و 💥...
میلِ به دانستنِ اسرار دیگران، و یا هرآنچه دانستنش به ما مربوط نمیشود؛ لحظه به لحظه از ما انسان متجاوزتر و خطرناکتری میسازد!
تا دیر نشــده، برای درمان فکری کنیم ✔️.
🌛 #شب_بخیر
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman
•┄❁بِـسْـمِاللّٰهِالࢪَّحمنِالࢪَّحیمْ❁┄•
عرض سلام و ادب بر رفیقان زیباترین جاده ی دنیا...☺️🌈
☕️صبح قشنگتون متصل به عشق و نگاه گرم الهی
✔️چه نعمتی بالاتر از آرامش امروز و هر روز شمــا
که در سفره ی روزی ما قرار میگیره 😊.
✨💫✨💫✨💫✨
زندگی فقط رسیدن به اهداف نیست،
زندگی مسیرِ آرامش است...
تلاش کن ؛
اما برای رسیدن های بیجا نجنگ
گاه کوتاه بیا و آرام بگیر...
و در خلوتِ خویش،
آرامشت را در آغوش خدا جستجو کن !
🌿⃟
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
#تنهامسیراستانکرمان 👇
@Tanhamasirkerman