💜🌱
[وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ]
_ مگه جز تلاش خودت نتیجه میگیری؟
#مبٺݪآ
#خداۍخوبمن🌱
💜✨
[وَمٰآ اَصٰابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِمٰا كَسَبَت اَيديكُمْ وَيَعْفوا عَنْ كَثير]
_ بندهیمن! هر مصیبتی که بهت میرسه حاصل کارای خودته. تازه من خیلیهاشو بخشیدم!
سوره شوری|آیه٣٠
#خداۍخوبمن
#مبٺݪآ
تࢪاۅُش🫀✍🏻
عشق در شوق سلامیست سر ساعت هشت💜🌿 سلام آقای مهربونم...
خوشا به سعادتت !
التماس دعا ❤️🌱
هدایت شده از لَیْلِ قصهها | لیلی سلطانی
از شگفتیهای تو شب نوشتن اینهکه انگار شخصیتهات وسط اتاق ایستادن و اتفاقات رو رقم میزنن، و تو نگرانی صداشون بقیه رو بیدار کنه!
دیروز توی حرم امام رضا، تو صف ضریح بودم.
یه خانوم خیلیخیلی خوشگل عراقی، با دختر کوچیکش پشت سرم وایساده بود.
بعد از یهربع که نزدیکای ضریح رسیده بودیم، دختر کوچولوی خوشگل پرسید: ماما! لَعَد اِشوَکِت نوصَل؟
«مامان! پس کیمیرسیم؟»
_ دِ نوصَل ماما. دِ نوصَل
دِ نوصَل لِلشِّفاء
« داریم میرسیم مامان. داریم میرسیم.
داریم میرسیم به شفا»
#مبٺݪآ
من هربار اینجا گفتم برام دعا کنید که یقین دارم به خیر بودن دعاهاتون، بعد از چندساعت یا دو سه روز کاری که غیرممکن بود از نظرم برام جور میشد...
پس اینبار هم قلبم رو روشن کنید و دعا کنید سهتا چیز برام جور بشه..
اینبار شدیداً یقین دارم به خیر بودن دعاهاتون. که دعاهای شما به واقع سبز و روشنی بخشه💚🌿
اون که میگفت اعتقادی به گذر زمان نداره!
ولی امروز زدم رو شونهاش و گفتم: ببین مومن! کو پس گفتی چندماه مونده به آخر سال؟ بیا ماه آخر رسید.
یهسال پیرتر شدی. بشین به حالت زار بزن.
یه آهی کشید و خیره به آسمون گفت: آره! گذشت و یهسال بیشتر ندیدمش.
نمیدونم به گذر زمان اعتقاد پیدا کرد یا نه!
ولی من فهمیدم این همه سال اعتقادم اشتباه بود...
اگه گذر زمان وجود داره پس چرا چندساله که همونجور نشسته و به آسمون خیره شده و منتظره؟
گمونم گذر زمان واسه چشمانتظارا معنی نداره...
وقتی چشم انتظارن، میمونن تو همون لحظه و هی رفتنشو توی مغزشون پلی میکنن...
#مبٺݪآ