این سه ویژگی، رئوس ویژگی های مربی است. البته موارد دیگری نیز می توان برشمرد که یا از نظر اهمیت، در درجه دوم قرار دارند یا به رشته و موضوع خاص اختصاص داشته، عمومی نیستند. اکنون به تفصیل، این ویژگی ها را بررسی می کنیم.
الف. شایستگی علمی
سخن در استاد و مربی اخلاق اسلامی است. چنین کسی قبل از هر چیز، باید در سه موضوع «تربیت، اخلاق و اسلام» آشنایی تخصصی و آگاهی کافی داشته باشد، تا بتواند مسؤولیت تربیت دیگران را بر دوش گیرد. البته برای تعیین گستره مورد قبول از آگاهی های مربی، باید به مقطع و سطحی که متربی در آن قرار دارد و انتظاری که از این تربیت وجود دارد، توجه داشت.
همان گونه که در فقه جوارحی، تواناترین و داناترین دانشوران این فن، عهده دار رسالت فتوا می شوند، در احکام نفسی و اخلاقی نیز که بسا دشوارتر از فقه جوارحی است، باید استادی زبردست و دانای به هر آنچه در تربیت انسان ضروری می نماید، این رسالت را بر دوش کشد.
همان گونه که در فقه جوارحی، تواناترین و داناترین دانشوران این فن، عهده دار رسالت فتوا می شوند، در احکام نفسی و اخلاقی نیز که بسا دشوارتر از فقه جوارحی است، باید استادی زبردست و دانای به هر آنچه در تربیت انسان ضروری می نماید، این رسالت را بر دوش کشد.
علومی را که یک مربی شایسته باید از آن ها آگاهی داشته باشد، در پنج گروه دسته بندی می کنیم:
1. آشنایی تخصصی با علم اخلاق
آگاهی استاد و مربی از حوزه اخلاقیات باید فراتر از تجارب شخصی و ارتکازات ذهنی باشد. مربی، لازم است با ظرایف فضایل و رذایل اخلاقی، انواع و حالات مختلف آن ها، علل و عوامل پیدایش آن ها و نیز آثار و نتایجشان به درستی آشنا باشد، تا بتواند متربی را در آشنایی با صفات خوب و بد یاری رساند. همچنین لازم است با سنجه های اخلاقی بودن اعمال از دیدگاه اسلام آشنا باشد تا متربی را در تشخیص مصادیق یاری کند.
2. شناخت روحیه ها
دومین موضوعی که استاد لازم است از آن آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند در صحنه تربیت، قوی و مسلط ظاهر شود، شناخت روحیه ها و خلق و خوی انسان هاست.
کسانی می توانند مربی انسان ها باشند که به دردها و درمان ها و به وضع روحیه ها آگاهی داشته باشند
#سلام_امام_زمانم
مثل خورشیدکه ازروی تورخصت گیرد
با سلامی به شما روز خود آغاز کنم
السلام ای پسر فاطمه عادت کردم
صبحها چشم دلم رو به شما باز کنم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#داخل_پرانتز
#مرسی
واکنش حاج احمد متوسلیان به کلمه مرسی :«پاوه که بودیم، حاج احمد صبحها بعد از نماز ما را به ارتفاعات شهر میبرد و توی آن برف و یخبندان باید از کوه بالا میرفتیم. بالا رفتن از کوه خیلی سخت بود، آن هم صبح زود. اما پایین آمدن راحت بود؛ روی برفها سُر میخوردیم و ده دقیقهای برمیگشتیم. حاج احمد همیشه روی پلی که کنار کوه بود با یک جعبه خرما میایستاد و به بچهها خسته نباشید میگفت و از آنها پذیرایی میکرد.
یکبار که در حال برداشتن خرما بودم، گفتم «مرسی برادر» گفت: «چی گفتی؟»، فهمیدم چه اشتباهی کردم، گفتم: «هیچی گفتم دست شما درد نکنه.» گفت: «گفتم چی گفتی؟» گفتم: «برادر گفتم خیلی ممنون» دوباره گفت: «نه اون اول چی گفتی؟» من که دیگر راه برگشتی نمیدیدم، گفتم: «خرما را که تعارف کردین گفتم مرسی» گفت: «بخیز».
سینه خیز رفتن در آن شرایط با آن سرما و گل و برف ساعت 8 صبح، واقعاً کار دشواری بود. اما چارهای نبود باید اطاعت امر میکردم. بیست متری که رفتم، دیگر نتوانستم ادامه بدهم. انرژیام تحلیل رفته بود. روی زمین ولو شدم و گفتم: «دیگه نمیتونم»؛ حاج احمد گفت: «باید بری»، گفتم: «نمیتونم»، والله نمیتونم»، بعد با ضربهای به پشتم زد که نفهمیدم از کجا خوردم!
ظهر که همدیگر را دوباره دیدیم، گفتم: «حاج احمد اون چه کاری بود که شما با من کردی؟ مگه من چی گفتم؟ به خاطر یک کلمه برای چی منو زدین؟»، گفت: «ما یک رژیم طاغوتی را با فرهنگش بیرون کردیم. ما خودمون فرهنگ داریم. زبان داریم. شما نباید نشخوار کننده کلمات فرانسوی و اجانب باشید. به جای این حرفها بگو خدا پدرت رو بیامرزه!»
2. شناخت روحیه ها
دومین موضوعی که استاد لازم است از آن آگاهی کافی داشته باشد تا بتواند در صحنه تربیت، قوی و مسلط ظاهر شود، شناخت روحیه ها و خلق و خوی انسان هاست.
کسانی می توانند مربی انسان ها باشند که به دردها و درمان ها و به وضع روحیه ها آگاهی داشته باشند.
باید پذیرفت که انسان ها از روحیات بسیار متنوعی برخوردارند. این تفاوت ها عوامل متعددی دارد؛ از جمله برخی حاصل صفات ارثی و برخی حاصل محیط زندگی و تعامل با اطرافیان است. البته نباید از نقش اراده خود شخص و عملکردهای قبلی او نیز غافل بود. در روان شناسی، از این مقوله تحت عنوان «تفاوت های میان فردی» بحث می شود.
نتیجه تفاوت خُلق ها و روحیه ها در تربیت اخلاقی بسیار چشم گیر است؛ از جمله:
• این تفاوت ها باعث می شوند هر کس به موضوعات خاصی تمایل بیشتری نشان دهد. مربی می تواند با شناسایی خصال ویژه هر فرد، کانون حساسیت و به اصطلاح، رگ خواب او را در دست گرفته، از آن در تحول اخلاقی او بهره برد.
• معمولاً افرادی که روحیات مشابه دارند، دچار مشکلاتی شبیه به هم هستند. این مشکلات، ممکن است دستور درمان مشترکی داشته باشند. اگر مربی با انواع روحیه های اخلاقی آشنا باشد، در درمان این آسیب های مشابه، موفق تر است
این تفاوت ها باعث می شوند هر کس به موضوعات خاصی تمایل بیشتری نشان دهد. مربی می تواند با شناسایی خصال ویژه هر فرد، کانون حساسیت و به اصطلاح، رگ خواب او را در دست گرفته، از آن در تحول اخلاقی او بهره برد.
• معمولاً افرادی که روحیات مشابه دارند، دچار مشکلاتی شبیه به هم هستند. این مشکلات، ممکن است دستور درمان مشترکی داشته باشند. اگر مربی با انواع روحیه های اخلاقی آشنا باشد، در درمان این آسیب های مشابه، موفق تر است.
• ممکن است رذایل اخلاقی از علل مختلف و گاه متضادی ناشی شده باشند؛ درنتیجه همیشه نسخه درمانی افراد مشابه، یکسان نخواهد بود. همچنین راه های ایجاد فضایل یا اسباب ناکامی افراد در دست یابی به فضایل، مختلف و متنوع است. از مهم ترین علل این تفاوت، تنوع خلق و خوها است. مربی اخلاق با شناخت روحیات افراد، می تواند دستورالعمل های مختلف و متناسب با شرایط هر فرد را صادر کند.
🍀 تعامل #آموزش_و_پرورش
✅ «آموزش»و«پرورش »باهم #تعامل دارند وجداشدنی نیستند.
📌 کسی نمی تواند بگوید کارمن تربیت است و#تعلیم درآن نیست .
✅ تربیت ناخواسته وخواهی نخواهی دردرون تعلیم ،صورت می گیرد .
#نکات_تربیتی_بزرگان
3. شناخت راه های درمان، اصلاح و رشددهی
مربی و استاد اخلاق باید اصول و روش های تربیتی را متناسب با موضوع کار خود به درستی بداند، تا بتواند متربی را متحول کند. بدون این شناخت ها کار تربیت، بی قاعده خواهد ماند. بهره گیری از دانش تعلیم و تربیت و دستاورد تلاش تجربی اندیشوران این عرصه و نیز بهره گیری از تجارب مربیان بزرگ و مطالعه گزارش فعالیت آنان در این مسیر، ضروری است
📚 #سیر_مطالعاتی آثار استاد علی صفایی حائری 📚
يكي از سؤالاتي كه علاقمندان به انديشه استاد علي صفايي بسيار ميپرسند، اين است كه براي مطالعه آثار استاد آيا بايد بر اساس برنامه و ترتيب خاصي پيش رفت يا خير؟ در صورتي كه پاسخ مثبت است اين سير را بايد از كجا و چگونه شروع نمود. در پاسخ به اين سؤال مهم، گفتگوهايي را با چند تن از شاگردان استاد انجام داديم. نوشته حاضر، حاصل اين گفتگوها در پاسخ به اين سؤال است. البته نكتهاي كه تمام اساتيد روي آن تأكيد داشتند و خود مرحوم استاد نيز در نوشتههاي خود به آن اشاره كردهاند، اين بود كه مطلوب آن است كه ابتدا با گفتگو، نيازهاي فرد، شناسايي و سؤالات او تنظيم و هدايت شوند؛ آنگاه در صورت لزوم كتابهايي را برای تقویت بنیان های فکری اش به او معرفي نمود. اما در صورتي كه امكان ارتباط و زمينهسازي به هر دليلي فراهم نيست، ميتوان از نقطه مطلوب صرف نظر كرد و به معرفي كتاب اكتفا نمود.
در زمينه سير مطالعاتي، افراد را با توجه به هدفي كه از مطالعه دارند، ميتوان به سه دسته تقسيم نمود:
1⃣دسته اول: افرادي كه ميخواهند به جريان فكري دست پيدا كنند و اين مسير را به تدريج طي كنند.
2⃣دسته دوم: كساني كه قصد آشنايي با ساختار انديشه استاد را دارند.
3⃣دسته سوم: افرادي كه قصد مطالعات موضوعی دارند.
کتاب های پیشنهادی برای این سه دسته در این فایل ضمیمه آمده است.
تذكر:
استاد در نوشتههاي خود بناي بر گزيدهگويي داشتهاند و مطالب بسياري را در قالب عبارات مختصر بيان كردهاند. از سويي ديگر، تأليفات ايشان از قوت ادبي و جذابيت بسيار بالايي برخوردارند؛ آنچنان كه گاه خواننده تحت تأثير قرار گرفته، تصور ميكند كه مطلب را به خوبي متوجه شده است؛ در حالي كه آن را به طور كامل نفهميده است. از اين رو اساتيد تأكيد ميكنند كه در كنار مطالعه هر كتاب، از جلسات تدريس آن نيز كه معمولا ضبط شده و لوح فشرده آن موجود است، استفاده شود. اين كار باعث ميشود استدلالهاي كتاب به صورت واضح بيان شوند، مطالب، دقيقتر و عميقتر فهميده شوند و در صورتي كه تصور اشتباهي از مطلبي در ذهن شكل گرفته است، اصلاح شود.
4. آشنایی با معارف اسلامی
معارف اسلامی در یک برش کلی به «عقاید، اخلاق و احکام» تقسیم می شود. این سه شاخه علمی، به ظاهر متمایز و مستقل از یک دیگرند؛ اما ارتباط تنگاتنگی میان آن ها وجود دارد. یک متربی برای متخلق شدن به اخلاق اسلامی و رشد همه جانبه، باید از هر سه ساحت بهره داشته باشد؛ یعنی از اعتقادات و اخلاق صحیحی برخوردار بوده، پایبندی عملی کامل به دستورات فقهی داشته باشد؛ از این رو لازم است مربی اخلاق، با معارف اسلام به صورت عالمانه -نه به اجمال و در حد عوام- آشنا باشد، تا بتواند از اعتقادات درست متربی و عملکرد او برابر دستورات فقهی، اطمینان یابد و در صورت نیاز، او را راهنمایی کند یا به افراد متخصصی ارجاع دهد
چنانچه در شماره قبل بیان شد:
برای استفاده بهینه از سرگروه ها و مربیان و ...، باید با یک طرح هرمی پیش رفت. در رأس این هرم، استاد درجه یک قرار می گیرد که شخصیت های درجه دو را تحت پوشش قرار می دهد و آن شخصیت ها، رده سوم را بهره تربیتی می دهند و همینطور هر دسته، گروه پس از خود را سرپرستی تربیتی می کند. با این روش، وظیفه تربیتی انسان درباره انسان دیگر پس از طی مراحل و مقامات عالی آغاز نمی شود و نباید پنداشت که چون خودسازی بر تربیت دیگران مقدم است، قبل از رسیدن به مقامات عالی نسبت به دیگران وظیفه ای نداریم؛ زیرا با توجه به آنچه گفته شد، هر کس به اندازه ای که رشد یافته، قابلیت بهره دهی پیدا می کند و در عین حال برای رشد خود و تربیت رده پایین تر از خود نیاز به علم معارف اسلامی دارد
5. زمان شناسی
یکی از ویژگی های سرگروه و مربی ، آگاهی به زمان و شرایط اجتماعی و محیطی متربیان است؛
چرا که بسیاری از مفاسد اخلاقی، ریشه اجتماعی داشته، تابع شرایط فرهنگی و ویژگی های محیطی است.
از طرف دیگر، برخی گزاره های اخلاقی باید با توجه به شرایط ویژه اجتماعی – فرهنگی موجود، تفسیر و تبیین و مصداق یابی شوند؛ از آن جمله است: زهد و ساده زیستی، عفت و روابط اجتماعی با جنس مخالف.
بدون آشنایی با روابط بسیار پیچیده اجتماعی و مقتضیات آن، مربی نمی تواند متربی درگیر را راهنمایی کند.
#شایستگی_اخلاقی
یکی از مهم ترین و مؤثرترین ویژگی های مربی اخلاق، آراستگی او به اخلاق نیکو، به ویژه در قلمرو مورد آموزش است. همان گونه که اشاره شد، دومین صفت اصلی برای مربی، مهارت عملی در رشته خود است و مهارت عملی در اخلاق، همان متخلق بودن به اخلاق کریمانه است. مربی اخلاق باید عامل به علم خود باشد. این مسأله، به قدری در اخلاق اهمیت دارد که بزرگان، شرط تأثیرگذاری سخنان مربی را در عامل بودن او می دانند.
در آموزه های اسلامی، بر این امر، بسیار تأکید شده است.
🍀 حقیقت تربیت
✅ حقیقت تربیت ،شکوفا شدن انسانیت ومرتبط شدن انسان به حقیقت خودش است .
📌 در#تربیت ،آزادسازی انرژی متراکم مطرح است با این آزادسازی ،قدرت به جریان می افتد ونیروی بالقوه به فعلیت می رسد؛مثلاً می گویند انسان ،خوش نویس بالقوه است .
✅ آزاد شدن انرژی متراکم این است که اورا خطاط بالفعل کنند .کسی که نشانه هایی از استعداد ریاضی دارد ،برای اینکه بتواند نوآوری کند وانرژی متراکم اوآزاد شود باید اورا مخترع یا مکتشف کنند .
@Tarbiatm
بر اساس آیات قرآن کریم، کسی که به علم خود عمل نکند، اهل تعقل نیست و مورد خشم و نفرت خدا است. چنین کسی بی شک صلاحیت تربیت ایمانی و اخلاقی دیگران را نخواهد داشت.
در حدیث قدسی خطاب به یکی از پیامبران، چنین آمده است:
عِظْ نَفْسَک اَوَّلاً فَإن اتَّعَظْتَ فَعِظِ النّاسَ وَ اِلّا فَاسْتَحِی مِنّی
نخست، خودت را پند بده؛ اگر پند پذیر شدی، دیگران را پند بده و گرنه از من شرم کن.
🍀 #خانه_و_خانواده مان راآباد کنیم !
امام رضا(ع)می فرمایند :
✅ برای #خانه هایتان بهره ای از قرآن قرار دهید ؛چرا که اگر درخانه ،قرآن خوانده شود ،کار ها براهالی آن خانه آسان می شود ،خیرِ آن خانه زیاد می شود وساکنانش در فزونی برکت خواهند بود .
✅ اما اگر درخانه اصلاً قرآن خوانده نشود ،کارها براهل خانه سخت می شود ،خیر آن خانه کم می شود وساکنانش درکمبودِ برکت خواهند بود .
عدۀ الداعی ،ص 287
✅ #مربی ،بايد ابتدا هدفش را بشناسد
🔶استاد علی صفایی حائری:
مربی،بايد ابتدا هدفش را بشناسد بداند كه شاگردانش را تا كجا مىخواهد برساند؟ راه رسيدن به اين هدف كدام است؟ ابزار و لوازم عبور چيست و موانع حركت چه مىباشد؟ و از همه مهمتر، متعلم بايد ضرورت حركت را حس كند،بايد عشق به حركت را در او آفريد.
ساخت ما ساختى است براى رفتن ، اين است كه ماندن مشكل است، نه رفتن. وقتى شاگرد ضرورت حركت را حس كرد، مىتوان برايش مشخص كرد كه:به سمت چى مىخواهى بروى، قلههايت كجاست و سپس موانع حركت (بيرونى - درونى) را بررسى كرد. البته، فقط توجه به قلّه مىتواند موانع را بردارد،بايد از درگيرىها به قدرت رسيد. و مذهب هم جهت حركت را نشان مىدهد و هم آداب حركت را نشان مىدهد و هم عشق به حركت را ايجاد مىكند و هم پاى دويدن را عطا مىكند.
📚 #تربیت_کودک ص۱۷
🌿
کسی که عمل نمی کند، بهره ویژه ای از علم خود نمی برد و دانش او تنها در سطح فهم حصولی و یافته طوطی وار ذهنی باقی می ماند؛ لذا نمی تواند در انتقال مؤثر آن، موفق باشد؛ به تعبیر دیگر، حس و حرارت متناسب با اهمیت آن را نمی تواند به مخاطب عطا کند و در تبیین جزئیات و ظرافت های آن نیز ناکام است.
از طرفی اگر وضعیت او در معرض دید متربی باشد، یعنی شنونده ببیند که او به گفته خود عمل نمی کند، دیگر انگیزه ای برای به کار بستن توصیه های او ندارد و گویی این توصیه ها را قابل تخلف و مستحق سرکشی می بیند
✅لزوم طرح و نقشه برای کارها
🔶استاد علی صفایی حائری:
كسى كه از ريشههاى عمل و از انگيزهها و هدفها اطلاع دارد، نمىتواند از شرايط بىخبر باشد. عمل ، در طرح معنا مىدهد.بدون طرح، عمل خوب تو، سلام نخواهد بود، كه خرابكارى و دوبارهكارى گريبانگير تو خواهد شد.بدون نقشه، هر كارى در جاى خود نمىنشيند و ناچار طعمهى نقشهدارها مىشوى. آنها كه تو را و سرزمين تو و نيروهاى تو را جزء منافع خود مىشمارند و براى دستيابى به منافع خود، از هيچ كارى دريغ نمىكنند؛ از جنگ و از ترور و از خريد و فروش آدمها و فتنهگرىها و آتشافروزىها.
📚 #نامه_های_بلوغ ص۱۶۶
🌿
به طور قطع به ثبوت رسیده و تجربه قطعی نیز تأیید کرده که علوم عملی -یعنی علومی که به منظور عمل کردن و به کار بستن فرا گرفته می شود- وقتی می تواند در مرحله عمل به طور کامل نتیجه دهد که فراگرفتنش ضمن تمرین و آزمایش باشد؛ زیرا کلیات علمی اگر بر جزئیات و مصادیقش تطبیق نشود، تصدیق آن و ایمان به صحتش برای نفس، سنگین و دشوار خواهد بود؛ چون اصولاً انسان در همه عمر، سر و کارش با جزئیات محسوس است...؛ مثلاً کسی که درباره خوبی شجاعت چیزهایی آموخته و آن را تصدیق کرده؛ ولی هیچ گاه به آن عمل نکرده است، وقتی به یکی از مواقف خطرناک برخورد کند که دل انسان را پر از وحشت و ترس می نماید، نمی تواند از معلوماتی که درباره خوبی شجاعت آموخته، استفاده کند؛ زیرا قوه واهمه اش در این موقع او را به احتراز از مقاومت وامی دارد و هشدارش می دهد که مبادا متعرض هلاکت جسمانی و از دست دادن حیات شیرین مادی شود. این کشمکش میان واهمه و عقل برای ترجیح یکی از دو طرف، دچار حیرت و سرگردانی اش می سازد. سرانجام در این نبرد، غلبه با قوه واهمه اش خواهد بود؛ چون حس او مؤید و کمک کار واهمه است.
🍀 تربیت اقتصادی کودک
از امام صادق(ع) نقل شده است:
📌 «جایز نیست پسربچه به خرید و فروش گماشته شود. او تا وقتی که به سن پانزدهسالگی نرسیده یا محتلم نشده یا موهایش نروییده، (منظور بالغ نشده )از آب وگل در نمیآید.»
✅ «تربیت اقتصادی» یکی از عرصههای #تربیت کودک است. اما در این راستا، باید به تواناییهای #کودک در سنین مختلف نیز توجه داشت.
الكافي، ج۷، ص۱۹۸
پس بر هر متعلمی که می خواهد علوم عملی را فرا گیرد، لازم است فراگرفته های خود را به کار بسته و تمرین کند، تا آن که به عمل عادت کند و به این وسیله، اعتقاداتِ مخالفی که در زوایای دلش هست، به کلی از بین برود و تصدیق به آنچه که آموخته است، در دلش رسوخ کند؛ زیرا مادام که عمل نکرده است، احتمال می دهد که شاید این عمل ممکن نباشد؛ ولی وقتی مکرر عمل کرد، رفته رفته این احتمالات از بین می رود؛ چرا که بهترین دلیل بر امکان هر چیز، وقوع آن است؛ لذا می بینیم انجام عملی که انسان، سابقه انجام آن را ندارد، به نظر دشوار، بلکه محال است؛ ولی وقتی برای بار اول آن را انجام داد، امتناعی که قبلاً در نظرش بود، به امکان مبدل می شود...؛ لذا گفته اند: همان طور که شر، عادت می شود، خیر هم عادت می گردد.