رهبر انقلاب:
جوان ها اگر همانقدر که به تیم قرمز و آبی تعصب دارند
نسبت به تولید داخلی تعصب داشته باشند مشکلات حل میشود 🍃
تصویر باز شود👌
╭┅────────┅╮
▶️ @TarighAhmad ◀️
╰┅────────
@TarighAhmad.attheme
29.2K
• #شـهـیـد_احـمـد_مـشـلـب
• #تـم_رفـیـق_شـهـیـد 📲
• #تـم #تم_شهید_احمد_مشلب
~┄┅┅✿❀❤️❀✿┅┅┄~
@TrighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🌹هوالمحبـــــــوب 🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران 🌹قسمت #سیزده هفته ي اول عید به همه گفتم قرار
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #چهارده
واقعا نمیتونستم کسی رو بین خودمون ببینم.
هنوز هم احساسم فرقی نکرده!
اگه کسی بگه من بیشتر منوچهر رو دوست دارم پکر میشم! بچه هامیدونن...!!
علی میگه:
_"ما باید خیلی بدوییم تا مثل بابا توي دل مامان جا بشیم ".☺️
علی روز تولد حضرت رسول(صلوات الله علیه) به دنیا اومد
دعا کردم انقدر استخونی باشه که استخوناشو زیر دستم احساس کنم...
همینطور هم بود وقتی بغلش کردم احساس خاصی نداشتم با انگشتاش بازي میکردم....
انگشت گذاشتم روي پوستش، روي چشمش، باور نمی کردم بچه منه...
دستم رو گذاشتم جلوي دهنش می خواست بخوردش!
اون لحظه تازه فهمیدم عشق به بچه یعنی چی!
گوشه ي دستش رو بوسیدم...😍
منوچهر آمد،با یک سبد گل کوکب لیمویی از بس گریه کرده بود چشمهام خون افتاده بود.
تا منو دید دوباره اشکهاش ریخت.
گفت:
_"فکر نمی کردم زنده ببینمت، از خودم متنفر شده بودم".
علی را بغل گرفت و چشمهاش را بوسید...
همان شکلی بود که توي خواب دیده بودش.
پسر ي با چشم هاي مشکی درشت و مژه هاي بلند...
علی را داد دستم روزنامه را انداخت کف اتاق و دوکعت نماز خواند...
نشست، علی را بغل گرفت و توي گوشش
اذان و اقامه گفت....
بعد بین دستهاش گرفت و خوب نگاهش کرد.
گفت:
_"چشمهاش مثل تو هست ! توی چشم آدم خیره میشه و آدم رو تسلیم می کنه".
تا صبح پاي تختم بیدار ماند.
از چند روز پیش هم که از پشت در اتاق بیمارستان تکان نخورده بود. چشمهاش باز نمیشد.
ادامه دارد..
دسترسی به پارت اول🦋✨
👇
https://eitaa.com/Tarighahmad/8431
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
✍نویسنده؛ مریم برادران
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
🌹هوالمحبـــــــوب
🌹رمان زیبا و واقعے #اینڪ_شوڪران
🌹قسمت #پانزده
از دو هفته بعد زمزمه هاش شروع شد....
به روي خودم نمی آوردم.
هیچ وقت به منوچهر نگفتم برو، هیچ وقت هم نگفتم نرو...😢
علی چهارده روزه بود خواب و بیدار بودم منوچهر سر جانماز سرش به مهر بود و زارزار گریه می کرد.
میگفت:
_"خدایا من چیکار کنم؟ خیلی بی غیرتیه که بچه ها اونجا برن روی مین و من اینجا پیش زن و بچم کیف کنم. چرا توفیق جبهه رفتن رو ازم گرفتي؟
عملیات نزدیک بود امام گفته بودن خرمشهر باید آزاد شه....
منوچهر آروم شده بود که بلند شدم.
پرسیدم:
_"تا حالا من مانعت بودم؟"😒
گفت:
_"نه"
گفتم:
_"میخوای بري برو مگه ما قرار نذاشته بودیم جلوي هم رو نگیریم؟"
گفت:
_"آخه تو هنوز کامل خوب نشدي."
گفتم:
_"نگران من نباش".😔
فردا صبح رفت تیپ حضرت رسول تشکیل شده بود.
به عنوان آر پی جی زن و مسئول تدارکات گردان حبیب رفت...
دلواپس بودم.
چه قدر شهید می آوردند پشت سر هم عملیات می زدند.
به عکس قاب شده اش روي طاقچه دست کشیدم.
این عکس را خیلی دوست داشتم.
ریشهاي منوچهر را خودم آنکارد می کردم.
آن روز از روي شیطنت، یک طرف ریشش را با تیغ برده بودم تا چانه، و بعد چون چاره اي نبود همه را از ته زده بودم. این عکس را با همه ي اوقات تلخی منوچهر ازش انداخته بودم.
منوچهر مجبور شد یک ماه مرخص بگیرد و بماند پیشم.
روش نمی شد با آن سر و وضع برود سپاه بین بچه ها.😅
اما دیگر نمی شد از این کلک ها سوار کرد.😞
نمیتوانستم هیچ جوره او را نگه دارم پیش خودم.
یک باره دلم کنده شد.
دعا کردم براي منوچهر اتفاقی نیوفتد.
می خواستم با او زندگی کنم براي همیشه.
دعا کردم منوچهر بماند.
هر چه میخواست بشود، فقط او بماند.. 😭
ادامه دارد..
دسترسی به پارت اول🦋✨
👇
https://eitaa.com/Tarighahmad/8431
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
✍نویسنده؛ مریم برادران
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
عشــــــــ🌸ــــــق لبخنــــــد نجیبــی ست ڪہ روے لب تـوست خنــــــــده ات علت آغـاز غـــــ🌸ــــــ
مدٺے هسٺ کہ درگیر سوالے شده ام
تو چہ دارے کہ من اینگونہ هوایے شده ام؟
#داداش_احمد
╔═...💕💕...══════╗
@TarighAhmad
╚══════...💕💕...═╝
یعنے مےشود آن روز ،
سرازیریِ قبر
بیایے شانھ هایم را بگیری
تڪانم بدهے
آرام در گوشم زمزمھ ڪنے:
اِسمَع و اِفهَم أنا حسین بن عَلے ع ...😔
@Tarighahmad
اسکار وحشتناک ترین عذاب وجدان هم میرسه به این فکر که:
" یعنی چه کار بدی کردم که این همه از حرم دور شدم"😔
/ʝסíꪀ➘
|❥ @TarighAhmad❥|
هرکجا مینگرم میشنوم این کلمات
به علی موسی الرضا ع شاه خراسان صلوات
اللهم صل علی محمّد وال محمّد و عجل فرجهم 🍃🌺
👇👇👇🍃🌺
@Tarighahmad
▫️ای یار سفر کرده گرچه ز تو دوریم
▫️حس میکنم انگار که نزدیک ظهوریم
🍃🌸|@Tarighahmad
15.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و اینک کلیپ 💫
ارسالی از طرف اعضا
#کلیپ_شهید_مشلب
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
@TarighAhmad
•┈┈••✾•🍃🕊🍃•✾••┈┈•
🕊🌸🕊🌸🕊🌸🕊🌸
🌸🕊🌸🕊🌸🕊
طبیب دلت که شهدا باشند ✨
هوای دلت هم آسمانی میشود ...
🍃🇱🇧@Tarighahmad 🍃🇮🇷