سلام حضرت زندگی ، مهدی جان!💚
دوباره روز از نو و سلامی دوباره و عرض ارادتی دو چندان به ساحت مهربانت ...😇
انگار مهر تو چون خون در وجودم جربان دارد و با هر طپش قلبم در جانم جاری می شود و زنده ام می دارد ...
انگار تمامی بودنم با یادت عجین شده است ...
انگار هستی ام وامدار محبت توست ...
[ تعجیل در #ظهور ۳ صلوات ]
#مهدویت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَالْفَـــرَج
💚🌱||@TarighAhmad
شهــ🕊ـدا ، سنگ نشانند
که ره گم نشود ...
🌺ارسالی اعضا
#برادر_شهیدم
#احمد_مشلب
#عکس_نوشته✒️
•┄═•◈🌺◈•═┄•
@TarighAhmad
•┄═•◈🌺◈•═┄•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋کمی متفاوت 🦋
عشق یعنی تپش این دل بارانی من
لطف پیدای تو و گریه ی پنهانی من
و خدا خواست که از دست تو درمان برسد
خواست تا عطر علی، به خراسان برسد
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گره ها
چه خبر ها که رسید از دل این پنجره ها
یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی
یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی
عشق یعنی که به شوق تو به صحرا بزنم
به هوای دل پاک تو به دریا بزنم
عشق یعنی بشوم آهوی آوارهی تو
بدهم دل به صدای خوش نقارهی تو
عشق یعنی به هوایت گذر از دامن و دشت
عشق در شوق سلامی است سر ساعت هشت!
عشق در قلب قطاری است که از قم برسد
در نمازی است که تا رکعت هشتم برسد
الحب يعني نبض قلبي الماطر هذا..
هو لطفك الظاهر و بكائي الخفي
والله شاء ان يصلنا الشفاء على يديك
أراد أن يصل عطر علي الى خراسان
قلت يا رضا وفكّت العٌقد بنظرة منك
يا للاخبار التي وصلت من قلب هذه النوافذ
نادى يا رضا فأصبح بصره ثاقب..
ناد الأسير يا رضا لتُجيره
الحب يعنى أن أطأ الصحراء شوقا اليك
أمضي قدمًا متوكّل على حب قلبك النقي
الحب يعني أن أصبح غزالك النازح
أسلّم القلب لصوت أبواق حرمك الشادية
العشق يعنى أن أتخلّى عن كل شيء في سبيل حبك
العشق يتجلّى في شوق السلام عليك في تمام الثامنة
الحب يتجلّى داخل القطار الواصل من قم
في الصلاة التي تتكوّن من ثماني ركعات..
Love is the beat of this heart full of sorrow
Your kindness and my secret tears in deep night’s hollow
It was God’s Will that the healing would arrive through you
For the aroma of Ali in Khorasan to arrive through you
I called out y
@TarighAhmad
#چهارشنبههاےامامرضایے
✔#فقط_با_دلت_بخون! 👌
✍ بارها شنیدیم که میگن، دختر خانمها عکس خودشون رو نذارن رو پروفایلشون ❌
دخترها موقع چت با نامحرم ایموجی و شکلک نفرستن ❌
دخترا برای پسرا تو چت ؛ صدا نفرستن ❌
استیکر نفرستن و .... ❌
📌درکل بارها شنیدیم که میگن دختر باید #سنگین باشه👌
مغرور باشه💪
یا بقول معروف زود پا نده ... (این معنیش این نیست که دیر پا بده خوبه هااا !!!!)
📌خب ! حالا نظرتون چیه درباره سنگینیه اقا پسرا هم کمی صحبت کنیم؟!!!😊
شما آقا پسرا هم استوری ازخودتون با تیپ های خفن و جذاب نزارید ....👨💼
با شمام اونایی که پروفایلتون با مدل موهای مختلف و ...🧓
بعضی مذهبی ها که مدل محاسن و ته ریش و تسبیحشون و عوض میکنن📿
بنظرتون خنده داره اگه بخواییم بگیم اقا #پسرا لطفا یکم سنگین باشین؟!!
تازه این که چیزی نیست!
اصل مطلب یه چیزه دیگس که اونو بشنوین بیشتر تعجب میکنین!!!😕
📌 امروز حرف حسابمون و لپ کلامون اینه👇
اقا #پسر گل ❗️❕❗️
عکس خودتو نزار رو پروفایلت !!!
بعله نذار .... 😊
نمیخوام بگم گناه داره؛ که میدونم و میدونی که نداره ! 👌👌👌
ولی بیا یه بار هم که شده از یه زاویه دیگه بهش نگاه کنیم!!! 😕
[ چیزی که میخوام بگم ابدا در مورد همه دخترها مصداق نداره❌ ولی ما امروز میخواییم از زبون همون تعداد #اندک و #قلیل دخترها باشما حرف بزنیم!! ]
میخوایم از زبون اونا بگیم که👇
#برادر_من !
من یه #دخترم ...
وقتی عکس تورو توی پروفایلت میبینم ...
با ته ریش ... 🧓
با یه شلوار جین .... 👖
پشت فرمون ... 🚙
با یه تیشرت خوشرنگ ... 👕
تو جمع رفیقات ... 👨👦👦
با یه تسبیح تو دست ...📿
با یه کت و شلوار ...🤵
نیم رخ با یه نگاه شیطنت امیز به دوربین و ...🤳
اینها برام جذابه😔
دست خودم نیست ....
دلم میلرزه گاهی اوقات ....
📌 وقتی وسط یه مکالمه معمولی؛ یهو بجای تایپ کلمات #صداتو میفرستی (رو همون حسابی که پیش خودت میگی گناهی نداره و درست هم میگی؛نداره) صدای جذاب مردونت دل من رو میلرزونه ...😔
عکس چهرت تو ذهنم؛ لحن صدات تو گوشم و ... تمام 🌷
هان و هایی که بی دلیل و از روی #عادت میفرستی ...
همه و همه باعث میشه هربار که چشمم به اسم و عکس پروفایلت میفته ، هربار میخوام پیامی بفرستم حتی در یک مکالمه رسمی و عادی ضربان قلبم بیشتر بشه ... 😔
#برادر_من !
میدونم که بی قصد و دلیلِه تمام این کارهات ...
ولی #دل من رو نلرزون! 😔
📌 اگر برای منِ #دختر #شرع می گوید نکنم بهتر است !
برای شمای #پسر هم کاش #دلت بگوید نکنی بهتر است ... ! 👌
با #عکست #صدات #کلماتت (ناخواسته) #دلبری نکن برادرم ❗️❕❗️
📌 #برادر_من
یه دقیقه وایستا 🤚
لطفا #موضع نگیر که این چرندیات چیه و سندش کجاست و کی گفته و ... ؟!!!
اولش هم گفتیم هیچ کجای شرع لااقل برای پسرها همینچین مواردی رو اساسا نهی نکرده!
اما قبول کن تمام این لرزش دلها بارها و بارها اتفاق افتاده ... 😔
و تماما این کارها مقدمه ایی برای گناه هست ، چه برای توی پسر ...
یا منِ دختر ...
📌 وقتی برعکس این موارد☝️ فراوونه و زیاده ، چرا از این ور مصداق نداشته باشه ؟!!!
قطعااااا داره.... 👌
#خواهر گلم😊
اگر شما دختری هستی که با یه شاخه گل تو فضای مجازی که هییییچ؛ با یه کامیون درخت تو دنیای واقعی هم دلت نمیلرزه!!!
بهت تبریک میگم👏
ولی بدون همه ی هم جنسات مثل تو نیستن😊
تعداد اندکی هم هستن که دل هاشون میلرزه و ... بخاطر همون تعداد اندک درمقابل #موعظه ما به آقا پسرها #موضع نگیر ! ❌
نهی #دلبری از زبان #شرع برای #دخترها🔞
نهی #دلبری از زبان #دل برای #پسرها
#ریحانہ 🍃❤️}••
#حجاب ❤️🍃}••
╭━═━⊰❀❁❀⊱━═━╮
@TarighAhmad
╰━═━⊰❀❁❀⊱━═━╯
سربازي مشغول خدمت بود . . .
هر کاغذي را که ميديد برميداشت و ميخواند و ميگفت: اين نيست!
سرانجام مسؤلان نظامي او را به تيمارستان بردند و يک تيم پزشکي تشخيص داد بايد معاف شود.
سرباز وقتي کاغذ معافيت را ديد، خنديد و گفت:
همين بود!!? 😂
#بخند_مومن
┄┅─✵🤣✵─┅┄
@TarighAhmad
┄┅─✵🤣✵─┅┄
⚠️غفلت از جواهرهای قیمتی
رهبر انقلاب اسلامی:
خاطرات والدین و همسران شهدای دفاع مقدّس، مثل جواهر قیمتی در دسترس ما است که [اگر] غفلت کنیم، از دست ما خواهد رفت کما اینکه بسیاری از والدین #شهدا از دنیا رفتهاند؛ بسیاری از آنها دچار فراموشی شدهاند.
۱۳۹۸/۰۷/۰۸
#نائب_برحق_مولا
@TarighAhmad
نـــذر سلامتے مولامون به بانڪ خون
ڪشورمون ڪمڪ ڪنیـــم:)
شهــداخوندادنــدتامباداخونے
ازماریختہبشہ
حَیِعَلےخَیـرالعَمَل❣
هموطناموننیـــازبهخوندارنــد
توباخوندادنٺمیتونےجونِ۳نفـــر
دیگہهمنجاٺبدے
میتونےزندگےببخشے....🙂
بانکخونِڪشورفقــــطبهاندازه
۵روزدیگہخونداره
بچهانقلابےوظیفهخودٺبدوننجاٺ
هموطناٺرو
شهـــداوظیفهخودشونروتمــــاموڪمال
انجاممےدادنوقتےڪهمردمشون
توموقعیٺسخٺقرارگرفتن
مثل؛سیل،زلزلهو....
مردایخدایےهمهجاڪهحرفجانفشانےوڪمڪ بودپایہڪاربودن
مگهنمیگےمنمیخواممثــلشهدآ
باشم؟!
حالاوقتشه....
یهیاعلےبگوزمزمهڪنیاصاحبالزمان
نذرسلامتےشمامیرمڪهجونسهتاآدم
دیگہرونجاٺبدم
درسٺمثل #شهــــدا 💔
#بهنیابٺازرفیقشهیدمخونمیدهم
#نشراینپیامصدقهجاریهاسٺ
#بهعشقشهدانشربده
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
|مــــراڪزاهداےخـــون💉|
بجنـــبرفــیق😊
#بهنیابٺازرفیقشهیدمخونمیدهم
┈┈••✾••✾••┈┈
@TarighAhmad
┈┈••✾••✾••┈┈
تلنگر ⚠️
در روزگاری که
زن ها در خیابان ساپورت میپوشند ❌
لاک های شبرنگ میزنند 🚫
و در روز و شب 🌙
مثل چراغ ها برق میزنند 🎭
از دامن زن
مَردها
به معراج نمیروند که هیچ 📛
به تاراج می روند🔜
برای تعجیل در فرج امام زمان عج گناه نکنیم 🔆
🍃🌱↷
『@TarighAhmad』
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قول خودش،شهادت بال نمیخواهد ،حال میخواهد...❤️
انگار شهادت با رفاقت عاشقان آغاز میشود..
وقتی دل میسپارد به رسول دلها...
او هم همه جوره رفاقت را در حقش تمام میکند..
رفاقت شهدا از جنس آسمان است...
آن ها رفیق رساندن هم به شاهراه عاشقی هستند..
و امروز سالروز شهادت رسول دلهاست...😍❣
{ شهید محمدرضا دهقان بر سر مزار شهید رسول خلیلی }
#روزشهادت
#شهیدرسولخلیلے
#بشیم_مثل_شهدا
〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰
@TarighAhmad
#لحظہاےباشهدا🕊✨
بہفڪرمثلشهدامردننباش🖐🏻
بہفڪر
مثلشهدازندگےڪردنباش...♥️🌱
•شهیدابراهیمهادۍ
✨الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج✨
#رفیقشهیدم
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@TARIGHAHMAD |√←
namaaz-32.mp3
4.4M
#نماز_سکوی_پرواز 32
🎧آنچه خواهید شنید؛
❣نماز ؛ یه وسیله است یا یه مرکب تیز پا..
که میشه باهاش تا خود خدا اوج گرفت!
👈اماچرا
ما نمیتونیم سوار این مرکب بشیم و پرواز کنیم؟؟
#استادشجاعی
#سکوی_پرواز 🕊🍁
╔═🍃🕊🍃═════╗
@TarighAhmad
╚═════🍃🕊🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با شیشه های دورریز جامدادی رو میزی درست کنید😍🐹
#خلاقیت 🎨
➯ @TarighAhmad
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🌸🍃رمـــان #من_با_تو... 🍃🌸 قسمت #چهل_و_دوم در باز شد! وارد اتاق شدم، نگاهم رو دور اتاق چرخوندم زیر
🌸🍃رمـــان #من_با_تو... 🌸🍃
قسمت #چهل_و_سوم
بہ درخت هاے بے برگ رو بہ روم نگاہ ڪردم، روے بعضے هاشون ڪمے جوونہ زدہ بود،بهار تو راہ بود!
ڪش چادرم رو محڪم ڪردم و قدم برداشتم.
پارڪ خلوت بود،صداے جز قار قار ڪلاغ ها بہ گوش نمے رسید.
ڪمے جلو رفتم امین رو دیدم ڪہ روے نیمڪت نشستہ و بہ رو بہ روش زل زدہ بود.
بعداز ڪلے صحبت تونستم
پدر و مادرم رو راضے ڪنم،اصرار داشتن تو خونہ صحبت ڪنیم اما قبول نڪردم! میخواستم دور از بقیہ و هیاهو باشیم!
رسیدم بہ چند قدمیش،
متوجہ حضورم شد بدون اینڪہ نگاهم ڪنہ بلند شد و سلام ڪرد.
جوابش رو دادم و نشستم،با فاصلہ نشست ڪنارم.
ساڪت بود،سڪوت رو شڪستم،جدے گفتم:
_براے شنیدن حرفاتون اینجام!
بہ موهاش دستے ڪشید و گفت:
_یڪم برام سختہ!
لبم رو بہ دندون گرفتم،
از انتظار خستہ بودم! پاهام رو تڪون مے دادم،گرمایے تو بدنم احساس نمے ڪردم، فقط سرما و سِر بودن دست هام و یڪ دنیا اضطراب!
ڪمے جا بہ جا شد و گفت:
_باشہ میگم از اولش!
جدے زل زدہ بود بہ رو بہ روش!
_اولین بارے ڪہ احساس ڪردم دوستت دارم هفت سالت بود!
ضربان قلبم بالا رفت،چقدر ڪر بود ڪہ ادامہ داد:
_وقتے پسراے ڪوچہ اذیتت ڪردن و گریہ ڪردے! حس عجیبے بهت داشتم، حسے ڪہ تو شونزدہ سالگے برام واقعا عجیب بود! با خودم میگفتم برام مثل عاطفہ اے و برادرانہ دوستت دارم توام یہ دختر بچہ بیشتر نبودے! این احساس قوے تر مے شد و با برچسب مثل عاطفہ س خودمو قانع مے ڪردم!
پیشونیش عرق ڪردہ بود،ادامہ داد:
_تا اینڪہ چهاردہ پونزدہ سالت شد دیگہ نمے تونست حس برادرانہ باشہ! توام دوسم داشتے رفتارت اینو میگفت! دختر تو دارے نبودے راحت مے شد فهمید! رفتارام دست خودم نبود، بہ خدا نبود چقدر خودمو سر زنش ڪردم سر نماز گریہ مے ڪردم!
اما دست و پا چلفتے بودم و نتونستم خودمو ڪنترل ڪنم میخواستم پا پیش بذارم خودت نذاشتے!
دست هاش رو بہ هم گرہ زد و هشون خیر شد.
_دوستت داشتم اما ازت بدم مے اومد، این بدترین دوست داشتن
دنیاست!
با تعجب نگاهش ڪردم و خواستم بپرسم چرا ڪہ خودش ادامہ داد:
_خیلے ضعیف بودے،از طرز رفتار و دست پاچگیت متنفر بودم! مخصوصا بعد از ماجراے اون پسر همسایہ! گفتم امین وسوسہ شدے،نامحرمہ چون بهت نزدیڪہ فڪر میڪنے دوسش دارے!
اصلا این دختر بہ تو نمیخورہ نمیخواے بچہ بزرگ ڪنے ڪہ!
ساڪت شد خواست عذرخواهے ڪنہ ڪہ بدون ناراحتے گفتم:
_مهم نیست!
سرش رو تڪون داد:
_براے خودم راہ حل ریختم ڪہ ازدواج ڪنم توام هردفعہ با ڪارات مسمم میڪردے!
صورتش رو برگردوند سمتم نگاهش بہ زمین بود آروم گفت:
_شب خواستگارے یادتہ؟
سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون دادم.
_پشیمون شدہ بودم!
با تعجب گفتم:
_فڪر مے ڪردم جواب رد دادن!
لبخند غمگینے زد:
_نہ از ڪارم پشیمون شدم دلم پشت پنجرہ بود!
نفسے ڪشیدم و چیزے نگفتم،
زن و مردے از ڪنارمون رد شد بعداز رفتنشون گفت:
_چقدر نذر ڪردم جواب رد بدن!
پوزخند زدم، پس یڪ نقطہ ے اشتراڪ داشتیم! نفسش رو با شدت داد بیرون:
_بعداز ازدواج بہ مریم علاقہ پیدا ڪردم!
با گفتن اسم مریم صورتش درهم شد.
_همون زنے بود ڪہ میخواستم بعداز ازدواجم بہ خدا سعے ڪردم بهت فڪر نڪنم و موفق شدم اما عذاب وجدان داشتم. بعد از مریم اگہ هستے نبود نمیدونم چہ بلایے سرم مے اومد،جاے یڪے تو قلبم خالیہ.
خیلے آروم گفت:
_جاے اون دختربچہ!
سریع اضافہ ڪرد:
_دیگہ حرمت نمے شڪنم تو....
مڪث ڪرد و ادامہ داد:
_شما لیاقت بیشترے دارے بے انصافیہ بخوام درگیر من و دخترم بشے!
بلند شدم،
خبرے از اون اضطراب اولے و ضربان بالاے قلبم نبود! آروم گرفتم! دلایلش برام منطقے نبود غیرمنطقے هم نبود!
_ڪاش اینا رو همون پنج سال پیش مے گفتید حتما اوضاعم بهتر میشد!
بہ فعل جمع تاڪید ڪردم. لبخندے از سر آرامش زدم:
_ممنون ڪہ بزرگترین لطف رو در حقم ڪردید!
متعجب شد!
_اگہ ازدواج مے ڪردیم اگہ این اتفاق ها نمے افتاد شاید الان با تنفر داشتیم از هم جدا مے شدیم! من همون هانیہ دست و پا چلفتے مے موندم هیچوقت بہ خدا نمے رسیدم،چقدر میتونستم تو اون قالب بمونم؟! ممنون ڪہ خودم رو بهم هدیہ دادید!
چیزے نگفت،خواستم برم ڪہ گفت:
_یڪم امید داشتم.
صداے بم مردونہ ش غم داشت!
زمزمہ ڪردم:
_ما ز یاران چشم یارے داشتیم!
دوبارہ قصد ڪردم برم ڪہ گفت:
_حلال میڪنے؟
همونطور ڪہ پشتم بهش بود از صمیم قلب گفتم:
_حلالہ حلال!
با قدم هاے آروم اما محڪم ازش دور شدم. داشتم بہ اگہ ها فڪر مے ڪردم اگہ با امین ازدواج مے ڪردم...
سرم رو بلند ڪردم و خیرہ شدم بہ آسمون و لبخند زدم:
بے حڪمت نیست ڪارات،شڪرت!
ادامه دارد...
دسترسی به پارت اول🦋✨
https://eitaa.com/Tarighahmad/12052
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
به قلم ✍؛لیلاسلطانی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
🌸🍃رمـــان #من_با_تو... 🌸🍃
قسمت #چهل_و_چهارم
در رو بستم،چند قدم برداشتم ڪہ در خونہ ے عاطفہ اینا باز شد،
امین خواب آلود اومد بیرون. متوجہ من شد سر بہ زیر سلام ڪرد. آروم جوابش رو دادم.
انگار خواست چیزے بگہ اما ساڪت از ڪنارم رد شد،خمیازہ اے ڪشیدم و با دست هاے مشت شدہ چشم هام رو مالیدم،
قحطے روز بود ڪہ عاطفہ و شهریار عروسے شون رو انداختن دوشنبہ؟!
تاڪسے رسید سر ڪوچہ و بوق زد،با قدم هاے بلند رفتم بہ سمت تاڪسے، دلم میخواست میتونستم برگردم خونہ بپرم تو رختخوابم و بخوابم!
بے میل سوار ماشین شدم،
رانندہ حرڪت ڪرد،سرم رو چسبوندم بہ شیشہ،امین رو دیدم ڪہ ڪنار ماشینش ایستادہ بود!
*
چادرم رو با دست گرفتم و وارد ڪلاس شدم،
تو ڪلاس همهمہ بود، بهار خندون گوشہ ے ڪلاس نشستہ بود، همونطور ڪہ مقنعہ م رو مرتب مے ڪردم رفتم بہ سمتش.
خواستم سلام بدم ڪہ جاش خمیازہ ڪشیدم،نگاهم ڪرد و گفت:
_واقعا احسنت بہ داداشت چہ روزے عروسے گرفت!
نشستم ڪنارش،دستم رو زدم زیر چونہ م و چشم هام رو بستم:
_بهار ساڪت باش ڪہ میخوام بخوابم بهترہ درمورد شهریار و عاطفہ ام حرف نزنے ڪہ دهنم بہ نفرین باز میشہ!
_بلے بلے حواسم هست نفریناے شما گیراست!
خندہ م گرفت، چشم هام رو باز ڪردم،خواستم دوبارہ چشم هام رو ببندم ڪہ گفت:
_پا نمیشے بریم؟
چشم هام رو بستم و گفتم:
_ڪجا؟ الان استاد میاد!
نوچے ڪرد و گفت:
_نہ خیر نیومدہ ڪلاس این ساعت
پر!
سریع چشم هام رو باز ڪردم،نگاهے بہ ڪلاس ڪہ تقریبا خلوت شدہ بود انداختم.
با شڪ بہ بهار زل زدم:
_شوخے ڪہ نمیڪنے؟
بلند شد،
ڪیفش رو انداخت روے دوشش. جدے رفت بہ سمت در، با خوشحالے بلند شدم و دنبالش رفتم هم زمان هم استاد و هفت نسل قبل و بعدش رو دعا مے ڪردم!از ڪلاس خارج شدیم همونطور ڪہ راہ مے رفتیم بهار گفت:
_عروسے خوش گذشت؟
بہ صورتم اشارہ ڪردم و گفتم:
_معلوم نیست؟
با خندہ نگاهم ڪرد و سرش رو تڪون داد.
چشم هام رو چندبار روے هم فشار دادم،با جدیت گفتم:
_آخ من یہ حالے از این عروس و دوماد بگیرم با اون مسخرہ بازیاشون ما رو تا چهار صبح بیدار نگہ داشتن!بهار با ڪنجڪاوے گفت:
_وا چرا؟
+حالا مجلس عروسے بماند، ساعت دوازدہ رفتیم خونہ عاطفہ اینا تا ساعت دو اونجا بودیم!
بهار با تعجب گفت:
_دو ساعت؟!
ادامه دارد...
دسترسی به پارت اول🦋✨
https://eitaa.com/Tarighahmad/12052
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
به قلم ✍؛لیلاسلطانی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
🌸🍃رمـــان #من_با_تو... 🌸🍃
قسمت #چهل_و_پنجم
سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون
دادم:
_آرہ عاطفہ عین بچہ ها چسبیدہ بود بہ خالہ فاطمہ میگفت من از اینجا نمیرم! شهریارم ڪہ هے میگفت عاطفہ قوربونت برم عاطفہ برات بمیرم عاطفہ فدات شم،عاطفہ ام خودشو لوس مے ڪرد! عین سوسمار هوایے گریہ مے ڪرد!
بهار دستش رو گذاشت جلوے دهنش و شروع ڪرد بہ خندیدن:
_واے هانے،خواهرشوهریا باید خودتو میدیدے چطور تعریف میڪنے!
با حرص گفتم:
_والا چے ڪار ڪنم؟ مامان و باباے منم ڪہ از شهریار بدتر!عاطفہ اینطور لوس نبود آخہ!
همونطور ڪہ از پلہ ها پایین میرفتیم گفت:
_تو چے ڪار ڪردے؟
+هیچے گفتم من میرم بخوابم خواستید برید خبرم ڪنید!
با خندہ نگاهم ڪرد:
_شوخے میڪنے دیگہ؟
شونہ هام رو انداختم بالا و گفتم:
_نہ،مگہ شوخے دارم؟!
خواست چیزے بگہ ڪہ صداے مردونہ اے اجازہ ندید:
_خانم هدایتے!
ادامه دارد...
دسترسی به پارت اول🦋✨
https://eitaa.com/Tarighahmad/12052
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
به قلم ✍؛لیلاسلطانی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
🌸یا طبیب من لا طبیب له🌸
ستایش برای خداست که خود را به ما شناسانید😍
و شیوه ی سپاسگزاری از خود را به ما آموخت 🦋
و ما را به اخلاص ورزیدن در توحید خود رهنمون ساخت 🌷
ذکر روز: لا اله الّا الله المَلِکُ الحقُ المُبین
۲۹ آبان ماه ⛅️
پنج شنبه🍇
━━𖡛⪻𖣔🌺𖣔⪼𖡛━━
@TarighAhmad
━━𖡛⪻𖣔🌺𖣔⪼𖡛━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچکترین
حرکت و کلمهٔ شما که در تأخیر و تعجیل ظهور نقش دارد ، ثبت خواهد شد ...💔
#مهدویت 🌤
#استادپناهیان
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
@TarighAhmad
•┈••✾◆✦✧✦◆✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادمان باشد
گناه ❌
که کردیم
آن را به حساب #جوانی نگذاریم
میشود جوانی کرد
به عشق مهدی (عج)💚
و
به شهادت رسید
فدای #مهدی (عج)🥀
صوت شهید احمد 👌
#برادر_شهیدم
#کلیپ_شهید_مشلب 📽
•┈┈••✾•♥️•✾••┈┈•
@TARIGHAHMAD |√←
28.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|•منو ببخش ارباب دلم🙏🏻😔•|
|•من ببخش بیتابه دلم✋🏻🥀•|
|•بتو گفتم دوست دارم🌺❤️•|
|•یکی نبود حرف و عملم💔😞•|
#شبجمعه
┄┅─✵💝✵─┅┄
@TarighAhmad
┄┅─✵💝✵─┅┄
2هزارتایـےشدنمونمبــارڪا😍🎈~•
بهمناسبٺ2kشـــدنموندوتا
سوپرایزواســـتونداریم☺️
اولاینڪهماتونســـتیمعلاوهبراینڪه
بامادرشهیـــدارتباطداشتیم
باپدرشهیـــدهمارتباطبگیـــریم😍
دوماینڪهیهعڪسدیـــدهنشـــده
ازشهیـــدواستونپیـــداڪردیم😉
وچنـدتاڪلیپدوزبانہهمآمادهڪردیم😊🌸
پسماروهمراهےڪنیـــد❤️
اعضاےقدیمےوجــدیدڪانال
خییییلیارادٺداریم😌🌱
#خادم_نوشت
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
2هزارتایـےشدنمونمبــارڪا😍🎈~• بهمناسبٺ2kشـــدنموندوتا سوپرایزواســـتونداریم☺️ اولاینڪهماتو
عڪسدیـــدهنشده →
ازشهیـــد #احمدمشلب ✨🕊
[عکس از شهید احمد مشلب و شهید قاسم سلیمان]
#رفیقشهیدم
✾✾✾══♥️══✾✾✾
@TarighAhmad
✾✾✾══♥️══✾✾✾
🔴 نابغه محجبه و بایکوت رسانه ای ❗️
🔹 #حنانه خلفی دختر محجبه و #نابغه ایرانی ، حافظ کل #قرآن کریم در هفت سالگی بوده و در سن ۱۳ سالگی مدرک کارشناسی گرفته و در کارشناسی ارشد هم قبول شده ، اما چرا مورد توجه رسانه ها قرار نگرفته؟!!!!
❌ دلیلش مشخص است :
رسانه های #مذهبی و انقلابی که دچار #اختلال فرماندهی بوده و هر کدام بسمتی بی هدف حرکت می کنند و حواسشان به حاشیه ها و پوست موزهایی است که زیر پایشان گذاشته شده!!!
رسانه های #غربگرا و اصلاح طلب هم نمیخواهند چهره یک دختر محجبه نابغه را بزرگ کنند. چون در فرهنگ #غرب ، #زن نابغه باید #برهنه و لارج باشد ، زن #نابغه باید آستین کوتاه پوشیده و با #آرایش غلیظ نماد یک زن غربی را بنمایش بگذارد!!!!
❌ دختران محجبه در جمهوری اسلامی هم مظلومند.
#دختر_محجبه
#حجاب
#نابغه
#ریحانہ
┌───✾❤✾───┐
@TarighAhmad
└───✾❤✾───┘
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
سلاموعرضادبــــ خدمٺاعضاےگرامےڪانال🌸🍃 عـــزیزانمابراےاینڪهفعالیٺڪانال موردپسندشماباشہ
دوستان تونظر سنجی که داشتیم خیلی هاگفتن فاصله بین پارتا زیاده
ماهم تصمیم گرفتیم یه پارت صبح و دوپارت شب قراربدیم☺️❤️
•| طَریقْ أَحْمَدْ |•
🌸🍃رمـــان #من_با_تو... 🌸🍃 قسمت #چهل_و_پنجم سرم رو بہ نشونہ مثبت تڪون دادم: _آرہ عاطفہ عین بچہ ها
🍃🌸رمـــان #من_با_تو... 🍃🌸
قسمت #چهل_و_ششم
برگشتم بہ سمت صدا،حمیدے بود از دوست هاے سهیلے!
سرش پایین بود و دونہ هاے تسبیح رو مے چرخوند،با قدم هاے ڪوتاہ اومد بہ سمتم. تسبیح فیروزہ اے رنگش رو دور مچش پیچید.
آروم و خجول گفت:
_میتونم چند لحظہ وقتتون رو بگیرم؟
متعجب نگاهے بہ بهار انداختم و رو بہ حمیدے گفتم:
_بفرمایید.
پیشونیش عرق ڪردہ بود،نگاهے بہ دور و برش انداخت.
سریع گفتم:
_بریم حیاط!
سرش رو تڪون داد،با فاصلہ ڪنار من و بهار راہ مے اومد وارد حیاط شدیم،با خجالت گفت:
_میشہ تنها باشیم؟
نگاهے بہ بهار انداختم،با اخم و نارضایتے ازمون دور شد.
رو بہ حمیدے گفتم:
_حالا بفرمایید.
دست هاش رو طرفینش انداختہ بود، دست راستش رو مشت ڪردہ بود و فشار مے داد.مِن مِن ڪنان گفت:
_خب...
نفسے ڪشید و بے مقدمہ گفت:
_اجازہ هست مادرم بیان باهاتون صحبت ڪنن؟
جا خوردم، توقع نداشتم، چیزے از جانب حمیدے احساس نڪردہ بودم!حالا بے مقدمہ مے گفت میخواد بیاد خواستگارے!
با دستش عرق پیشونیش رو پاڪ ڪرد،
انگار ڪوہ ڪندہ بود.آروم زل زدہ بود بہ ڪفش هاش،سرفہ اے ڪردم تا بتونم راحت صحبت ڪنم:
_جا خوردم توقعش رو نداشتم.
چیزے نگفت و دوبارہ پیشونیش رو پاڪ ڪرد،ادامہ دادم:
_منتظر مادر هستم.
با بینیش نفس ڪشید!
چند قدم ازم فاصلہ گرفت و گفت:
_حتما مزاحم میشیم!
همونطور ڪہ عقب مے رفت خورد بہ درخت ڪوچیڪ ڪنار دیوار!
خندہ م گرفت، سریع وارد ساختمون دانشگاہ شد!
بهار اومد بہ سمتم و دستش رو گذاشت روے شونہ م:
_مبارڪہ عروس خانم!
نگاهش ڪردم و گفتم:
_مسخرہ! بیچارہ انقد هول شد یادش رفت شمارہ تلفنے چیزے بگیرہ!
بهار با شیطنت گفت:
_عزیزم الان شمارہ شناسنامہ تم حفظہ نگران نباش یار خودش میاد!
پشت چشمے براش نازڪ ڪردم و گفتم:
_من ڪہ قصد ازدواج ندارم.
بازوم رو گرفت و گفت:
_ولے من دارم لطفا بفرستش خونہ ے ما!
با خندہ گفتم:
_خلے دیگہ.
+هانی سهیلے رو ندیدے؟
با تعجب گفتم:
_سهیلے!
ادامه دارد...
دسترسی به پارت اول🦋✨
https://eitaa.com/Tarighahmad/12052
🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ
به قلم ✍؛لیلاسلطانی
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴ •| طَریقْ أَحْمَدْ |•
➣ @TarighAhmad
خسیسه به رفيقش ميگه:
زن من خيلی ولخرجه
هر روز كلی پول ازم ميخواد 😣
رفيقش ميپرسه:
بااين همه پول چكار ميكنه؟
ميگه:
نميدونم تا حالا بهش ندادم!!😐😁😂
#بخند_مومن
┄┅─✵😂✵─┅┄
@TarighAhmad
┄┅─✵😂✵─┅┄
🌹رهبرانقلاب:
برادران! شماها چرا قرآن را حفظ نمیکنید؟
شماهاجوانید.
💎واللَّه مکرر اتفاق افتاده که با خودم فکر کردهام و گفتهام که اگر ممکن باشد،هرچه دارم،بدهم و #حفظ_قرآن را بگیرم.
٧٠/١/٢٢
#نائب_برحق_مولا
❣🍃//@TarighAhmad //
تلنگر⚠️
روی تابلوی زندگی نوشته :
جاده لغزنده است!❄️
دشمنان مشغول کارند!😈
🚦با احتیاط برانید!
⛔️ سبقت ممنوع...!
📛 دیر رسیدن به پست و مقام،
بهتر از هرگز نرسیدن به "امام زمان" است..!✅
سرعت شما ،
بیشتر از سرعت "ولی فقیه" نباشد.
🆘 اگر پشتیبان "ولایت فقیه" نیستید،
لااقل کمربند "دشمن" را نبندید!
⛔️ دور زدن اسلام و اعتقادات ممنوع!❌
🛑 با دنده لج حرکت نکنید
و با وضو وارد شوید..
این جاده،
آغشته به خون مطهر *شهداست🌹🌹
قدردان خون شان باشیم🦋
برای تعجیل در فرج امام زمان عج گناه نکنیم
╭─┅═ঊঈ🇮🇷ঊঈ═┅─╮
🆔 @TarighAhmad
╰─┅═ঊঈ🇱🇧ঊঈ═┅─╯
علیمی اگه باشی دیگه.mp3
6.27M
مداحی 👇
بزار سایه ات همیشه رو سرم باشه
قرار ما شب جمعه حرم باشه
شب جمعه و یاد ارباب 🌺
حمید علیمی
••●❥❤️❥●••
@TarighAhmad