eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
162 ویدیو
276 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜حفظ و صیانت از اصل حکومت اسلامی؛ سیره ائمه(ع) پس از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) در بیان :👇 @TarikhEslam
✅از زمان رحلت حضرت رسول اکرم(ص) همواره سیره ائمه اطهار(علیهم السلام) بر این بوده است که «خان‌ سالاری» به وجود نیاید. حضرت امیرالمومنین(ع) در جریان جنگ‌های ردّه، هیچ دخالتی نکرد؛ جنگ‌هایی که به دلیل امتناع برخی از شهرها از دادن زکات به غاصبان خلافت، به وجود آمده بود. در جریان جنگ با ایران نیز حضرت(ع) در مقام مشورت، خلیفه دوم را از خارج ‌شدن از شهر نهی کرد؛ زیرا باعث تضعیف حکومت مرکزی می‌شد. در زمان امام حسن مجتبی(ع) نیز حضرت(ع) اگر چه با معاویه در جنگ بود، اما هرگز خوارجِ مخالف با معاویه را تأیید و تقویت نکرد. در جریان حرکت‌ها و قیام‌های پس از کربلا نیز حضرت سجاد(ع) همین موضع‌گیری را داشت. ایده حضرات معصومین(علیهم السلام) در این درگیری‌ها، دفع افسد به فاسد بود. آن‌ها با حفظ اتحاد، دو مقصود را پیگیری می‌کردند : ۱)اولا؛ صیانت از اصل حکومت اسلامی و جلوگیری از تقویت دشمنان اسلام. ۲)ثانیا؛ هنگامی که فرصت حکومت برای اهل‌بیت(علیهم السلام) پیش بیاید، ایشان با در دست ‌گرفتن زمام حکومت مرکزی، برای ادامه کار مشکلی نخواهند داشت. اما درصورتی‌که هرج‌ و مرج در جامعه به وجود بیاید، کار بسیار دشوار خواهد بود. 📚منبع : تبار انحراف طائب(پژوهشی در جریان‌شناسی انحرافات تاریخی)، ص۱۸۱ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆پنجم ربیع الاول سال ۱۱۷ هجری قمری، درگذشت در مدینه :👇 @TarikhEslam
✅«امرؤالقیس بن عَدی» مردی نصرانی بود که در زمان خلیفه دوم مسلمان شد. او سه دختر به نامهای «مُحَیَّاة» و «سَلمی» و «رباب» داشت که از فرط علاقه و ارادت به امیرالمومنین(علیه السلام) به ترتیب به ازدواج امام علی(ع) و امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع) درآورد. ابن عساکر می نویسد : امروء القیس گفت : 📋《قَدْ أَنكَحتُكَ يَا أَبَاالْحَسَنِ(ع) الْمُحَيَّاةَ، وَ أَنكَحتُ حَسَنَاً سَلمَی وَ أَنكَحتُ حُسَيْناً الرُّبَابَ》 ♦️ای علی(ع)! من مُحیّاه را به تزویج تو و سلمی را به تزویج حسن(ع) و رباب را به تزویج حسین(ع) در می آورم.(۱) امام حسین(ع) بعد از ازدواج با رباب(س)، صاحب دختری به نام سکینه(س) و پسری به نام علی(ع) شد.(۲) امام حسین(ع) نسبت به رباب(س) و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت. حتی درباب آنان شعر سروده است : 📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً تَکُونُ بِهَا السَّكِينَةُ وَ الرُّبَابُ أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》 ♦️من آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم. آن دو را دوست می دارم و مالم را بذل می كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۳) سکینه(س) را زنی باوقار، عالمه و با اخلاق‌، عابده و باتقوا و با سخاوت و بلیغ و اهل فصاحت در سخن معرفی کرده اند. امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست. هنگامی که حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع)، سکینه(س) را از امام حسین(ع) خواستگاری كرد، حضرت(ع) فرمود : سكينه براي زندگی تو مناسب نيست، 📋《کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاِستِغرِاقَ فِي اللهِ》 ♦️او غالباً غرق جلال و جمال خداست. اما خواهر سكينه(س) آن دختر ديگرم برای ازدواج با تو آماده است و فاطمه(س) دختر دیگر امام(ع) به ازدواج حسن مثنی در آمد.(۴) حضرت سکینه(س) در کربلا به همراه مادرش رباب(س) حضور داشت. در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد : 📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ! فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》 ♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ! در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد : ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟ امام حسین(ع) در جواب به او فرمود : چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟ حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد : 📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》 ♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان! حضرت(ع) فرمود : 📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》 ♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى‏ گذاردند، آرام می گرفت. در این هنگام؛ زنان حرم شيون كردند و امام حسين(ع) آنها را آرام كرد.(۵) اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت. 📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》 ♦️سكينه(س) همچنان شيون ‏می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى ‏داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۶) امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به پدر عرض کرد : 📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ، فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》 ♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست. 📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》 ♦️سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۷) در این هنگام که امام(ع) کاملا از این صحنه پریشان شده بود، خطاب به دخترش فرمود : 📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》 ♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. @TarikhEslam ادامه مطالب :👇
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.‌ ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸) امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب ایشان به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد‌. خوارزمی می نویسد : 📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحُسَینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحُسَینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》 ♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود. پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمه ی زنان تاخت و نزد خیمه شیهه می‌کشید و سر خود را به زمین مى‏ کوبید.(۹) امام زمان(عج) اینگونه وصف می کند : 📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيَّاً وَ نَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ناشِراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَ بِالْعَويلِ دَاعِيَاتٍ》 ♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالی که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلی بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه می کردند و ناله و فريادکنان تو را می خواندند.(۱۰) گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد. در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند. «ابراهیم بن علی کفعمى» از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود : 📋《شِیْعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَأَذکُرُونِی، اَوْ سَمِعْتُم بِغَرِیبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونِی》 ♦️ای شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید. و یا هنگامی که از غریبی یا شهیدی خبری شنیدید، بر من ندبه کنید. 📋《فَأَنَا السِّبْطُ الَّذِی مِنْ غَیْرِ جُرْمٍ قَتِلُونِی، وَ بِجَردِ الخَیْلِ بَعْد القَتْلِ عَمْدَاً سَحِقُوُنِی》 ♦️من، نوه ی رسول اکرم(ص) هستم که مرا بی گناه کشتند و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سمّ اسبان کردند.(۱۱) 📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》 ♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲) حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست. هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود : 📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》 ♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳) ولی امام محمد باقر(ع) در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسیده است.(۱۴) و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵) و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود. 📚منابع : ۱)تاريخ مدينه دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹ ۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۷)المجالس الفاخرة، شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵ ۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹ ۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰ ۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱ ۱۲)اللهوف سید بن طاووس، ص۱۸۰ ۱۳)تاریخ یعقوبى، ج‏۲، ص۳۲۰ ۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱ ۱۵)تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال8️⃣ : آیا حضرت سکینه(سلام الله علیها) در مدینه «مجالس غنا» برگزار می کردند؟ و آیا حضرت سکینه(سلام الله علیها) با «مصعب بن زبیر» ازدواج کرده اند؟👇 @TarikhEslam
4_5911443925079426933.mp3
9.98M
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 6️⃣ :📚 کتاب «حضرت سکینه(س) اسطوره ادب و عرفان» بیان بخشی از تاریخ زندگانی و فضائل ؛ اثر سید مجتبی حسینی✍📚👇 @TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 🌐برای خرید یا مطالعه این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇 🆔 https://www.adinehbook.com/gp/product/9643375041 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2⃣4⃣1⃣ششم ربیع الاول سال ۶۱ هجری قمری، کاروان به شهر مدینه رسیدند!👇 @TarikhEslam
✅کاروان اهل بیت(ع) در روز ششم ربیع الاول وارد مدینه شدند که ابن نما حلی در این باره نقل می کند : 📋《لَمَّا وَصَلَ زَيْنُ اَلْعَابِدِينَ(ع) إِلَى اَلْمَدِينَةِ نَزَلَ وَ ضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَ أَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَ أَرْسَلَ بَشِيرَ بْنَ حَذْلَمٍ لِإِشْعَارِ أَهْلِ اَلْمَدِينَةِ بِإِيَابِهِ مَعَ أَهْلِهِ وَ أَصْحَابِهِ》 ♦️هنگامى که کاروان اهل بیت(ع) به [نزدیکی] مدینه رسید، امام سجاد(ع) دستور داد که کاروانیان از شترها فرود بیایند و خیمه ها را برپا کنند و در آن جاى بگیرند و حضرت(ع) بشیر بن جذلم را به مدینه فرستاد تا به آنان اطلاع دهد و آنان را به بیرون مدینه فرا خوانَد.(۱) حضرت(ع) به بشیر بن حذلم فرمود : 📋《يَا بَشِيرُ! رَحِمَ اَللَّهُ أَبَاكَ! لَقَدْ كَانَ شَاعِراً! فَهَلْ تَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ مِنْهُ؟》 ♦️اى بشیر! خدا پدرت شاعرت را رحمت کند، آیا تو نیز مى توانى شعر بگویى؟ بشیر گفت : 📋《بَلَى يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص)! إِنِّي لَشَاعِرٌ!》 ♦️آرى، اى پسر رسول خدا(ص)، من نیز شاعرم! امام(ع) فرمود : 📋《اُدْخُلِ اَلْمَدِينَةَ وَ اِنْعَ أَبَا عَبْدِاَللَّهِ(ع)!》 ♦️پس وارد مدینه شو و خبر شهادت حضرت ابى عبدالله(ع) و ورود ما را به مردم ابلاغ کن! بشیر مى گوید : 📋《فَرَكِبْتُ فَرَسِي وَ رَكَضْتُ حَتَّى دَخَلْتُ اَلْمَدِينَةَ فَلَمَّا بَلَغْتُ مَسْجِدَ اَلنَّبِيِّ(ص) وَ رَفَعْتُ صَوْتِي بِالْبُكَاءِ وَ أَنْشَأْتُ》 ♦️بر اسبم سوار شدم و با شتاب وارد مدینه شدم و هنگامى که به مسجد النبى(ص) رسیدم صدایم را به گریه بلند کردم و آنگاه چنین سرودم : 📋《يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لاَ مُقَامَ لَكُمْ بِهَا، قُتِلَ اَلْحُسَيْنُ فَأَدْمُعِي مِدْرَارٌ، اَلْجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاَءَ مُضَرَّجٌ، وَ اَلرَّأْسُ مِنْهُ عَلَى اَلْقَنَاةِ يُدَارُ》 ♦️اى مردم مدینه، دیگر مدینه جاى ماندن شما نیست، زیرا حسین(ع) کشته شد که اشک من این گونه سرازیر است. پیکر او در کربلا به خاک و خون غلطیده و سر مقدسش بالاى نیزه، شهر به شهر گردانده شد. سپس گفت : 📋《هَذَا عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ(ع) مَعَ عَمَّاتِهِ وَ أَخَوَاتِهِ قَدْ حَلُّوا بِسَاحَتِكُمْ وَ نَزَلُوا بِفِنَائِكُمْ وَ أَنَا رَسُولُهُ إِلَيْكُمْ أُعَرِّفُكُمْ مَكَانَهُ》 ♦️این على بن الحسین(ع) است که با عمه ها و خواهرانش در آستانه شهر فرود آمده اند و من فرستاده او هستم تا ماجرا را به اطلاع شما برسانم. سپس نقل می کند : با این سخن، 📋《فَمَا بَقِيَتْ فِي اَلْمَدِينَةِ مُخَدَّرَةٌ وَ لاَ مُحَجَّبَةٌ إِلاَّ بَرَزْنَ مِنْ خُدُورِهِنَّ مَكْشُوفَةً شُعُورُهُنَّ مُخَمَّشَةً وُجُوهُهُنَّ ضَارِبَاتٍ خُدُودُهُنَّ يَدْعُونَ بِالْوَيْلِ وَ اَلثُّبُورِ فَلَمْ أَرَ بَاكِياً أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ وَ لاَ يَوْماً أَمَرَّ عَلَى اَلْمُسْلِمِينَ مِنْهُ》 ♦️حتّى زنان مدینه از خانه هایشان با موهاى پریشان بیرون ریختند و درحالى که از شدّت مصیبت صورت هاى خود را مى خراشیدند و بر چهره هاى خود لطمه مى زدند، صدا به گریه و زارى بلند کردند و هیچ مرد و زنى را گریان تر از آن روز ندیدم و روزى تلخ تر از آن روز بر مسلمانان نگذشت! بدین ترتیب، مردم مدینه یک پارچه گریان به استقبال کاروان شتافتند.(۲) 📚منابع : ۱)مثیرالاحزان ابن نمای حلی، ج۲، ص۱۱۲ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام سجاد(ع) با دست مبارک خود آنهایی را که برای استقبال از کاروان کربلا آمده بودند، ساکت کرد و آن‌گاه چنین خطبه خواندند :  📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ مالِكِ‏ يَوْمِ الدِّينِ‏ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِينَ الَّذِي بَعُدَ فَارْتَفَعَ فِي السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ قَرُبَ‏ فَشَهِدَ النَّجْوَى نَحْمَدُهُ عَلَى عَظَائِمِ الْأُمُورِ وَ فَجَائِعِ الدُّهُورِ وَ أَلَمِ الْفَجَائِعِ وَ مَضَاضَةِ اللَّوَاذِعِ وَ جَلِيلِ الرُّزْءِ وَ عَظِيمِ الْمَصَائِبِ الْفَاظِعَةِ الْكَاظَّةِ الْفَادِحَةِ الْجَائِحَةِ. أَيُّهَا الْقَوْمُ! إِنَّ اللَّهَ وَ لَهُ الْحَمْدُ ابْتَلَانَا بِمَصَائِبَ جَلِيلَةٍ وَ ثُلْمَةٍ فِي الْإِسْلَامِ عَظِيمَةٍ قُتِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ(ع) وَ عِتْرَتُهُ وَ سُبِيَ نِسَاؤُهُ وَ صِبْيَتُهُ وَ دَارُوا بِرَأْسِهِ فِي الْبُلْدَانِ مِنْ فَوْقِ عَامِلِ السِّنَانِ وَ هَذِهِ الرَّزِيَّةُ الَّتِي لَيْسَ مِثْلُهَا رَزِيَّةً!》 ♦️سپاس خداوندی راست که پرودگار دو جهان است و فرمانروای روز جزا و آفریننده همه مخلوقات. خداوندی که عقل‌ها قدرت درکش را ندارند، و رازهای پنهان، نزد او آشکار است. خداوند را به خاطر سختی‌های روزگار و داغ‌های دردناک و مصیبتهای بزرگ و سخت و اندوه آوری که به ما رسید، سپاس می‌گزارم.  حمد خدای را که ما را با مصیبت‌های بزرگ و حادثه بزرگی که در اسلام واقع شد، آزمود. ای مردم، اباعبدالله(ع) و عترت او کشته شدند و زنانش اسیر، و سر مقدس او را بالای نیزه در شهرها گرداندند، و این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد. 📋《أَيُّهَا النَّاسُ! فَأَيُّ رِجَالاتٍ مِنْكُمْ يُسَرُّونَ بَعْدَ قَتْلِهِ؟ أَمْ أَيُّ فُؤَادٍ لَا يَحْزُنُ مِنْ أَجْلِهِ؟ أَمْ أَيَّةُ عَيْنٍ مِنْكُمْ تَحْبِسُ دَمْعَهَا؟ وَ تَضَنُّ عَنِ انْهِمَالِهَا؟ فَلَقَدْ بَكَتِ السَّبْعُ الشِّدَادُ لِقَتْلِهِ وَ بَكَتِ الْبِحَارُ بِأَمْوَاجِهَا وَ السَّمَاوَاتُ بِأَرْكَانِهَا وَ الْأَرْضُ بِأَرْجَائِهَا وَ الْأَشْجَارُ بِأَغْصَانِهَا وَ الْحِيتَانُ وَ لُجَجُ الْبِحَارِ وَ الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَ أَهْلُ السَّمَاوَاتِ أَجْمَعُونَ. يَا أَيُّهَا النَّاسُ! أَيُّ قَلْبٍ لَا يَنْصَدِعُ لِقَتْلِهِ؟ أَمْ أَيُّ فُؤَادٍ لَا يَحِنُّ إِلَيْهِ؟ أَمْ أَيُّ سَمْعٍ يَسْمَعُ هَذِهِ الثُّلْمَةَ الَّتِي ثُلِمَتْ فِي الْإِسْلَامِ وَ لَا يَصُمُّ؟ أَيُّهَا النَّاسُ! أَصْبَحْنَا مَطْرُودِينَ مُشَرَّدِينَ مَذُودِينَ‏ وَ شَاسِعِينَ عَنِ الْأَمْصَارِ كَأَنَّا أَوْلَادُ تُرْكٍ وَ كَابُلَ مِنْ غَيْرِ جُرْمٍ اجْتَرَمْنَاهُ وَ لَا مَكْرُوهٍ ارْتَكَبْنَاهُ وَ لَا ثُلْمَةٍ فِي الْإِسْلَامِ ثَلَمْنَاهَا ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ‏ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ‏ وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا فَإِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ مِنْ مُصِيبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَوْجَعَهَا وَ أَفْجَعَهَا وَ أَكَظَّهَا وَ أَفْظَعَهَا وَ أَمَرَّهَا وَ أَفْدَحَهَا فَعِنْدَ اللَّهِ نَحْتَسِبُ فِيمَا أَصَابَنَا وَ مَا بَلَغَ بِنَا فَإِنَّهُ‏ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ‏》 ♦️ای مردم! پس از این مصیبت، کدام یک از مردان شما دلشاد خواهد بود؟ کدام دلی است که از غم و اندوه خالی بماند و کدام چشمی که از ریختن اشک خودداری کند؟ در صورتی که هفت آسمان بر او گریستند و ارکان آسمان‌ها به خروش آمد، زمین نالید و درختان و ماهیان و امواج دریاها و فرشتگان مقرب و همه اهل آسمان‌ها در این مصیبت عزادار شدند.  ای مردم! کدام دلی است که از کشته شدن حسین(ع) نشکند؟ کدام چشمی که بر او نگرید و کدام گوشی که بتواند این مصیبت بزرگ را که بر اسلام وارد شده است، بشنود و کر نشود؟  ای مردم! ما را پراکنده ساختند و از شهرهای خود دور کردند، گویا اهل ترکستان یا کابل باشیم! بی آنکه مرتکب جرم و گناهی شده یا تغییری در دین اسلام داده باشیم. چنین برخوردی را از گذشتگان به یاد نداریم و این جز بدعت چیز دیگری نیست.  به خدا قسم اگر پیغمبر اکر به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند کاری بکنند. انالله و اناالیه راجعون. مصیبت ما چه بزرگ و دردناک و سوزاننده و سخت و تلخ و دشوار بود. از خدای متعال خواهانیم که در برابر این مصائب به ما اجر و رحمت عطا فرماید؛ زیرا او قادر و انتقام‌ گیرنده است.(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅هنگامی که آیه مودت یعنی «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» نازل شد، خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص) امر فرمود که به آنان بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم[اهل بیتم‌]! (شوری۲۳) ✍طبق منابع هنگام بازگشت از شام، برای مردم مدینه خطبه ای خواندند که در فرازی از آن آمده است که حضرت(ع) فرمود :  📋«وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا» ♦️به خدا قسم! اگر حضرت رسول اکرم(ص) به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند با ما چنین کاری بکنند!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۰۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاملی در تاریخ اسلام
3⃣4⃣1⃣ #امام_سجاد_علیه_السلام برای مردم مدینه خطبه می خواند!👇 #وقایع_ماه_ربیع_الاول #روز_شمار_عاشورا
4⃣4⃣1⃣ و شکایت نزد جدّ گرامی خود می برند!👇 ✅راوی می گوید : بعد از حضور و استقبال مردم مدینه از کاروان اهل بیت(ع) و ایراد خطبه توسط امام سجاد(ع)، حضرت زینب کبرى(س) خود را به مسجد حضرت رسول اکرم(ص) رساند. در حالی که؛ 📋《فَأَخَذَتْ بِعِضَادَتَيْ بَابِ اَلْمَسْجِدِ وَ نَادَتْ》 ♦️دو طرفِ درِب مسجد را گرفته بود، ناله زنان خطاب به حضرت رسول خدا(ص) عرضه داشت : 📋《یَا جَدَّاهْ! إِنِّی‏ نَاعِیَةٌ إِلَیْکَ أَخِیَ الْحُسَیْنَ(ع) وَ هِیَ مَعَ ذَلِکَ لَا تَجِفُّ لَهَا عَبْرَةٌ وَ لَا تَفْتُرُ مِنَ الْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ کُلَّمَا نَظَرَتْ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ(ع) تَجَدَّدَ حُزْنُهَا وَ زَادَ وَجْدُهَا》 ♦️یا جدّاه! من خبر مرگ برادرم حسین(ع) را براى تو آورده‏ ام. زینب(س) پیوسته گریه مى‏ کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادر زاده‏ اش على بن الحسین(ع) مى‏ نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى‏ شد.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۹۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا