این سرودهی دلنشین آقا جانمون روزمو ساخت !
زیبا ! پر از امید ! و دوست داشتنی !
مثل خودشون❤️
لذت ببرید :
دلا ز معرکهی محنت و بلا مگریز
چو گردباد به هم پیچ و چون صبا مگریز
توراست معجزه در کف! ز ساحران مهراس!
عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
تو موج غیرت و عزمی! ز بحر بیم مدار
حذر ز غرش طوفان مکن ! ز جا مگریز
ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو
نشانه باش چو پرچم ز بادها مگریز
چو صخره باش و مکن تکیه جز به دامن کوه
به حق سپار دل خویش و از دعا مگریز
تو از تبار دلیران خیبر و بدری!
چو ذوالفقار و چو حیدر بزن صلا مگریز
به نوشخند منافق ز ره کناره مگیر
به زهرخند معاند به انزوا مگریز
چو ره به قبلهی امن است ، پایمردی کن
خطا مکن ! ز توهم به ناکجا مگریز
چو تیر راه هدف گیر و بر هدف بنشین
ز کجروی به حذر باش و از خدا مگریز
"امین" خلق و امانتگذار یزدان باش
به صدق کوش و خطر کن ، ز مدعا مگریز
پ.ن : "امین" تخلص آقاست🌷
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
چهارصد و دوی پر نی نی !🥲
لیست قدم های نورسیده ای که باید بریم دیدنشون !
تازه امسالم ۵،۶ تا قراره بهشون اضافه بشه ان شاءالله🌸
امیدوارم خدا از اول لیست منو موفق کنه خدمتشون برم ، و از آخر لیست هی بهش اضافه کنه!😎
والا !😌
کاش صدای نی نی تو همهی خونه ها بپیچه❤️
#نی_نی
#فرزندآوری
#دوستانِ_حرف_رهبر_گوش_کن 😁
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
قربون مهربونی که آغوشش همیشه بازه❤️
(آیه ۵۴ سوره مبارکه انعام)
#قرآن_جان
#جرعهی_نور
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸 مأمور
آن روزها مثل الان نبود که هم خودش جرئت نکند ، هم قلادهی سگ نگهبانش را بکشد که طرفشان نرو !
آمده بود که همان اولِ کار ، ترکهی نازکمان را از خاک بیرون بکشد ...
تو ولی به احترام شبنم اشک سحر آن مرد ، به حرمت قطرههای سرخی که این نهال را جان بخشیدند ،
نخواستی !
تو که نخواهی ، سربازهایت به صف میشوند و به دشمنت نشان میدهند دست کی بالاست!⚠️
یک روز لشکر ابابیل ، یک روز سپاه شن ، روزی هم کاروان موشک !
ای که هر وقت دلمان را به نصرتت قرص کردیم نشانمان دادی عالم مأمور توست !
دلِ لرزان امثال من را نبین ، به قلب نورانی و مطمئن آقایی نگاه کن که وسط همهی قیل و قال ها ، غزل غزل شجاعت و امید میسراید برایمان !
همان که چشمش را به قله دوخته و زمزمه میکند : ان معی ربی❤️
پ.ن : به بهانهی سالروز شکست حمله آمریکا در طبس (۵ اردیبهشت ۱۳۵۹)
#خدا_با_ماست
#طبس
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸 خوف و رجا !👀
شاید مثل وقتی که بچتو گم میکنی و بعد کلی دویدن و نفس نفس زدن ، دوباره برمیگرده بغلت 🥲
یا مثل وقتی که یه چیز خیلی عزیز و باارزشت گم شده بود و حالا پیداش کردی 😍
همونقدر شیرین 🌷
همونقدر آرامش بخش 🌱
همونقد تسکین دهنده 💓
بازیابی محفوظات فراموش شده رو میگم !💡
دوستی که شاید مثل من خیلی وقته بعضی آیه ها آخرای مغزت دارن خاک میخورن ! کلی هم میترسی که واااای وقتی نگاش میکنم هیععچی یادم نمیاد باید دوباره از اول بشینم حفظ کنم !
بخدا اون صفحات منتظرن دوباره بیان اون بالا بالاهای مغز مبارکت بشینن ! خودت نمیری سمتشون🥺💔
از طرفی هم درسته خدا کمک میکنه تا کلامش دوباره به حافظه مون برگرده ، ولی بی اعتنایی به نوری که تو قلبت نشسته ناشکریه !
سر نزدن به آیه های شیرینی که حفظ کردی ، شاید فردا بشه یه حسرت بزرگ !
نکنه دیگه بهش برنگردی و خدای نکرده خودت توفیق رو از خودت سلب کنی ⚠️
پاشو یا علی !🌻
پ.ن : خدا بیامرزه پدر کسی که این مسابقات رو برگزار میکنه تا ما بعد کلی وقت همت کنیم بریم سر اجزاء مظلوم قبلی🤕
خدایا ما رو هدایت کن انقد ول نکنیم قرآنت رو😰
#حفظ_قرآن
#قرآن_جان
#برخیز_حافظ !
#پاشو_برو_سراغ_قرآنت
#مسابقات_قرآن
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸 صدای زندگی
عجیبه !
یادم نمیاد آخرین باری که صدای بازی کردن بچه ها تو کوچه پیچید کی بوده !☹️
فک کنم قشنگ چند سال میشه !
نمیدونم کسی بچه نداره ؟!🧐 یا بیرون نمیان ؟!
بچه که بودم محله مون آروم بود !
همسایه هامون واقعا عالی بودن🌷
همیییشه هم عصرا صدای بازی پسرا از کوچه میومد . خودمم بعد از ظهرام کلا تو حیاطمون میگذشت (البته عرض کردم ، تا قبل غروب و عمو پورنگ!😶😂)
الان ولی ...
چند ماهه همش صدای ساخت و ساز آپارتمانِ سر خیابون میاد!😵💫
یه همسایه هم داریم که هیچ هفته ای دعواشون قضا نمیشه 🤐
یکیشونم سگ آورده و غروبا صدای واق واقش بلند میشه ! 🐶
(البته روستا هم که میریم کل شب صدای شغال و گرگ و سگ میاد ولی اونا تو بیابونن نه تو خونه!😖)
اما امروز صبح ،
داشتم به دخترم صبحونه میدادم که صدای توپشون اومد !⚽️
تا ظهر یه کم بازی کردن و رفتن ، الان دوباره برگشتن ... چقدرم بامزه دعواشون میشه😂
یهو یه فکری به سرم زد!
از جعبه شیرینی که دیروز برامون آورده بودن ،
چندتایی تو بشقاب گذاشتم و رفتم دم در،
۳ تا داداش بودن!
تعارف کردم ... یکیشون گفت واسه آبجیامم میدی😂
بازم بشقابو پر کردم و دادم دستش
خیلی باحال بودن☺️
انگار کوچه مون دوباره زنده شده !
من امروز
واقعا خوشحالم!❤️
#بازی
#حس_خوب
🖋 طیبه
@Tayyebeh_79
🔸 #آشتی🍃
(بخش چهارم)
همه ی گِله های قسمت قبل سر جاش !
ولی ،
مامان گل 🌸
خودمونیم !
میدونم سخته و کلی کار دیگه هم داری ،
میدونم یه وقتایی واقعا باتری آدم تموم
میشه ،
اما دقیق تر نگاه کن...
شاید نظرت دربارهی خیلی کارهایی که انگیزه ش رو نداشتی تغییر کرد!
بچه های امروز چقدر از بدیهی ترین تفریحات سالم نسل قبل رو ندارن!
چقدر از دیدن برخی فرایندهای عادی محرومن !
و چقدر ارتباطشون با طبیعت کمتر شده !
و از اونطرف چقدر سرگرمی های ناسالم اطرافشون ریخته و در دسترسه!
از زیاد تلوزیون دیدن بچمون نگرانیم ، ولی در روز وقتی برای بازی باهاش نمیذاریم!☹️
بهش غر میزنیم که نیم وجبی چرا سرش تو گوشیه ، ولی همه تفریحات جذاب دیگه رو براش قفل کردیم !⛔️
(بماند که یه وقتایی حوصله نداریم و خودمون داوطلبانه همون اول میریم سراغ همینا !)
از بس گفته مامان بیا بازی کنیم کچل شدیم ، ولی براش یه همبازی نمیاریم!🥺
وقتی بعد کلی تنهایی بازی کردن ، تو مهمونی همبازی پیدا میکنه ، وسط بازی کلی محدودشون میکنیم !⚠️
خیلی وقته بیرون نرفتیم ، ولی همون آخر هفته ای هم که میریم پارک ، کارایی میکنیم که با نرفتن فرق نکنه❗️
چجوری ؟!
- رو زمین نشستی؟! پاشو ببینم سر تا پات خاکی شد ! زیر اندازو آوردیم برا چی پس؟!
- ایییی چرا رفتین تو حوض ! اه این آبا کثیفه میپاشین به هم مریض میشین !
- وای وای گربه! بیا اینطرف ! گفتم بيا!!
- دسسسست نزن به اون چمنا میکروب داره !!!
نرو ! پاشو ! نکن ! بیا عقب ! دست نزن ! بدو دستتو بشور ! هووووفففف!
دیگه چرا آوردیش بیرون ! تو خونه راحت تره والا ! مثل اینکه یه پرنده رو از قفس در بیاری ولی پاهاشو ببندی ! 😢
قبول دارم بعضی وقتا بچه های طبیعت ندیدهی ما (🤣) زیاده روی میکنن😱 ، ولی واقعا هر دفعه که وسط لذت بردنشون از فضای آزاد میپریم و تو ذوقشون میزنیم ضروریه ؟!🤨
(اینم بماند که بعضیا تو خونه هم اندازه یه پادگان مقررات دارن 😩)
یا مثلا گاهی بعد اینهمه زندگی تو شهر و امکانات امروزی ، میخوایم یه وقتی رو تو طبیعتی بگذرونیم که محدودیت هایی داره ...
بجای اینکه از این فرصت واسه رشد خلاقیت و ابتکارمون استفاده کنیم ، چیکار میکنیم ؟! کل امکاناتی که نیاز داریم (یا نداریم!) رو با خودمون کول میکنیم میاریم اونجا که مبادا لحظه ای اذیت بشیم و اونجا با خونه فرقی داشته باشه ! 😶🌫
ادامه دارد ...
#طبیعت
#آشتی_با_طبیعت
#مادرانه #آزادی
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸خشت کج !
آجر رو کج و کوله گذاشته بود و مححکم فشار میداد !
انقدر زور زد و نشد که حرصش در اومد ! پرتش کرد یه طرف و زد زیر گریه !😩
یه وقتایی بیخیالش میشی و میگی کار من نیست ! غافل از اینکه فقط یه جای کار درست جا نرفته بود!😉
#مادرانه
#پیام_اخلاقی😂
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🌸 طیبه 🌸
🔸 #آشتی🍃 (بخش چهارم) همه ی گِله های قسمت قبل سر جاش ! ولی ، مامان گل 🌸 خودمونیم ! میدونم سخته و کل
چند شب پیش یه رفیق نازنین خونمون بود ،
میگفت تو یه مهمونی بودم ، خانومه نمیذاشت بچش بره اسباب بازیا رو بیاره...
میگفته : میریزه به هم ! خرابشون میکنه !😳
من هنوز دارم بهش میخندم 🤣🤣🤣
فک کنم تصورش اینه که بچهش مثل کارمند موزه بیاد کمد اسباب بازیهاش رو دستمال بکشه ، بوس کنه و بچینه سر جاش!🚶🏻♀
جدیدا کنار بچه ها لازمه دفترچه راهنما هم بدن ! انگار همه یادشون رفته بچه چجوریه😂
یه روز وقت کنم درباره این قضیه بنویسم که حرف زیاده...
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸به بهانه امروز...
معلم ها همیشه پای تخته نیستن!
بعضیا شاید خیلی مستقیم حرفی نزنن ،
هیچوقت نگن چادر بپوش! درستو بخون ! صدقه بده !
اونا درسهاشون رو تو متن زندگی یادت میدن 🌱
با صدای آروم دعا تو سکوت سحر
با ورزش صبح ها وسط خونه
با پشتکار و صبوری ها
با دستای خسته از نوشتن
با هق هق موقع پخش روضه از تلوزیون
با نمازای اول وقت
با بخشندگی و دست و دلبازی
.
.
.
بابای مهربونم!
معلم کم حرف و پرکار من !🥲
یه دنیا دوستت دارم❤️
روزت مبارک🌸
#پدرانه
#روز_معلم
#درس_زندگی
🖋طیبه
@Tayyebeh_79
🔸 رزق 🌻
به همون ستون همیشگی تکیه کرده بودم و ضریح رو نگاه میکردم...
بعد ۶،۷ سال میخواستم دوباره برگردم !
سالهایی که دلم تو اون راه بود ، ولی حافظهم بعضی اتفاقای تلخ رو فراموش نمیکرد !
تو سرم پر از فکر و نگرانی و سوال بود !
نکنه بازم اونطوری شه؟!
دوباره دلسرد نشم؟
اگه نشد چی؟...
میدونستم رزق فقط پول و مادیات نیست !
اومده بودم که از تنها پناهم ، واسه بزرگترین هدف زندگیم ، یه راهنما بخوام!
کسی که بهتر از همه بتونه کمکم کنه ...
و مثل هر وقت دیگه که از ته دل صداش زدم ، قشنگترین جواب رو بهم داد ✨
منم مثل بقیه ،کلی معلم و استاد تو زندگیم داشتم ...
بعضی هاشون خیلی کمکم کردن
بعضی ها دلم رو شکستن
بعضی ها راه های جدید به روم باز کردن
اسم بعضی ها رو فراموش کردم
بعضی هاشون تا آخر عمر از یادم نمیرن
ولی بهترین اونها ،
با اختلاف
استاد نازنینی هستن که خدا تو مسیر حفظ سر راهم گذاشت !🌱
کسی که تو کارش بینظیره ،
و فراتر از فضای تدریس ،
برای من شد یه رفیق با محبت!
یه مشاور دلسوز و همدل
یه هم صحبت مهربون
یه سنگ صبور برای روزهای سخت
یه انگیزه واسه هر وقت کم میارم
یه الگوی دوست داشتنی 💓
من ،
شاید هیچوقت نتونم بنویسم و بگم که شما کجای اینهمه عشق و انگیزهی من تو این راه بودی ،
چقدر دستمو گرفتی !
چقدر ازت انرژی گرفتم !
ولی آرزومه یه روز با رسیدن به مقصد و موندن تو این مسیر ، بیشتر از همیشه خوشحالت کنم !
از خدا میخوام که در دو دنیا ، قرآن پناه و یاورتون باشه🌷
💕 دوستت دارم بهترین معلمِ بهترین کتاب !💕
روزت مبارک 💐
#روز_معلم
#معلم_قرآن
#قرآن_جان
#حفظ_قرآن
🖋طیبه
@Tayyebeh_79