eitaa logo
هر روز با یکی از شهدا 💔
204 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
41 فایل
اللهم عجل لولیک فرج 💓 هر ماه یک چله برای یکی از شهدا 👇🌺 چله شهدایی اعمال هر روز تبادل رمان خاطرات تصویر زمینه خنده تأسیس کانال:۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ارتباط با مدیر : @AiAiZ113 کپی؟ حلالت رفیق با ذکر صلوات برای ظهور آقا امام زمان( عجل الله )
مشاهده در ایتا
دانلود
💠آیت الله پهلوانی(ره): وقتی انسان، سحر خوب، داشته باشد به لطف نوری که شب اکتساب کرده، روز نیز از معرکه ها و عرصه های آلوده گذر می کند.
🌼امام محمد تقی(علیه السلام): «ثَلَاثٌ‏ یَبْلُغْنَ‏ بِالْعَبْدِ رِضْوَانَ اللَّهِ کَثْرَةُ الِاسْتِغْفَارِ وَ خَفْضُ الْجَانِبِ وَ کَثْرَةُ الصَّدَقَة.» سه چیز است که رضوان خداوند را به بنده می‌رساند: زیاد استغفار کردن، فروتنی و زیاد صدقه دادن». 📘مسند الامام الجواد، ص۲۴۷
『🐻🤎』 ° ° شماره اخر تلفنت چنده؟ برای آن شهید 5صلوات بفرست💝 1-شهید مهدی باکری 2-شهید محسن حججی 3-شهید احمدی روشن  4-شهید حاج قاسم سلیمانی 5-شهید آرمان علی وردی 6-شهید ابو مهدی المهندس 7-شهید حمید رضا الداغی 8-شهید ابراهیم هادی 9-شهید ابراهیم همت رفیق جانمونی
سوره یس بخوانید و ثوابش را به امام جواد علیه السلام هدیه کنید، حاجات شما را خواهد داد.📿 +حاج آقا کشمیری
واقعا مشکل خیلی از ما انسانها این است که: همانقدر که مسخره می کنیم؛ احترام نمیگذاریم همانقدر که اشتباه میکنیم تفکر نمی کنیم ! همانقدر که عیب می بینیم برطرف نمیکنیم، همانقدر که از رونق می اندازیم، رونق نمی‌بخشیم ! همانقدر که کینه به دل می گیریم محبت نمیکنیم .. همانقدر که حرف میزنیم، عمل نمیکنیم همانقدر که می گریانیم شاد نمیکنیم ! همانقدر که ویران میکنیم، آباد نمیکنیم همانقدر که کهنه می کنیم تازگی نمی‌بخشیم ! همانقدر که دور میشویم نزدیک نمیکنیم همانقدر که آلوده میکنیم پاک نمیکنیم ! از نظر ما همیشه دیگران مقصرند
🔥 ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻣﯽ ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﯼ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﯿﻨﻢ ﺑﺸﮑﻨﺪ ﻗﻠﺐ ﮐﺴﯽ ﺩﻟﺸﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﻃﻨﺶ ﺍﺯ ﺭﯾﺸﻪ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﺸﻮﺩ
میــزی برای کـار؛ کــاری برای تخـــت؛ تختی برای خـــواب؛ خوابی برای جـــــان؛ جانی برای مـــــــرگ؛ مرگی برای یــاد؛ یادی برای سنـــــگ؛ ایــن بــود زندگـــی؟
خودمانیم آدم‌شدن‌راوعده‌داده‌ایم؛ ازرجب‌به‌شعبان،ازشعبان‌به‌رمضان ازرمضان‌به‌محرم،ازمحرم‌به‌صفر ازصفربه‌فاطمیه..🚶🏿‍♂💔!' ولی‌آخرش‌همون‌آدمی‌هستیم‌که‌وعده داده‌بودیم‌شایدهم‌بدتر..! بعدانتظارداریم‌تاظهورباشیم...!'
🌺 | • جشن میلاد مولود کعبه ◽سخنران : حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا فیاضی 📆 زمان : چهارشنبه - چهارم بهمن ماه ۱۴۰۲ بعد از نماز مغرب و عشاء 🕌 مکان: مصلی وحدت هادیشهر 💠 میهمان سفره اطعام دریای کرم حضرت امیرالمومنین علی (علیه السلام)
هدایت شده از کانال حسین دارابی
بعد از ١٠_١٢ روز حضور در کرمان به تهران برگشتم که هم کمی درکنار خانواده باشم، هم به کارهای عقب‌مانده برسم و هم تجدید قوایی بکنم. به دوستان کرمانی گفتم که حتما برمی‌گردم. کارم تمام نشده. این‌بار برای خودم برمی‌گردم نه صرفا برای کار مجازی. کما اینکه تا به الان هم شاید ١۰ درصد از آنچه در کرمان دیدم و شنیدم را در فضای مجازی‌ام روایت کرده باشم، بسیاری از مطالب قابل روایت نبود، برخی از آنها برای خود آدم است که ببیند و بشنود و به آن فکر کند. من که گاهی از کوچیکترین سوژه‌ها مطلب مینوشتم در کرمان قلمم از نوشتن بزرگترین سوژه‌ها عاجز مانده بود. بعد از انفجار با خودم می‌گفتم چرا لیاقت شهادت نداشتم و البته خیلی هم حسرت نمیخوردم و حتی خوشحال بودم که جان سالم به‌در بردم. دیگران هندوانه زیربغلم میگذاشتند که نه به لیاقت ربط ندارد، شاید تو رسالتی داشتی که باید می‌ماندی، باید میماندی و روایت می‌کردی و از این قبیل تعارف‌ها. آن روزهای اول این حرف‌هارا کمی باور کردم و گفتم ان‌شاءالله همین است. بعد از اینکه درمنزل بیش از ۳۰ شهید حضور پیدا کردم و خصوصیات شهدا را یک به یک شنیدم، مطمئن شدم قطعا لیاقتش را نداشتم. من خیلی با خصوصیات این افراد فاصله داشتم. فهمیدم شهادت اتفاقی نیست. آنها عاشق شهادت بودند و دعای همیشگی‌‌شان بود. اصلا در افق‌های دیگری سیر می‌کردند. آری گاهی دست نیرویی ندارد که قلم را بچرخاند... روزحادثه وقتی بالای سر پیکرهای بی‌جان و غرق در خون رسیدم، با خود گفتم الان وظیفه‌ام چیست؟ من فعال مجازی‌ام و استاد تولید محتوا، ولی مگر می‌شود با این صحنه‌ها تولید محتوا کرد و به اصطلاح خبر اول داد، فیلم‌های دست‌اول را در مجازی پخش کرد، و پرچمدار روایت کرمان شد. مگر می‌شود در آن فضا و در آن غم در آن مصیبت فکر فضای مجازی و محتوا و جذب ممبر و کوفت و زهرمار بود؟ ساعت‌ها مطلب نگذاشتم و نگذاشتم و آنچه دیدم برای خودم نگه‌داشتم.... در آن لحظات غمبار چندچیز دلم را خیلی به‌درد آورد _ اول خود حادثه انفجار و پیکرهای غرق خون... _ دوم تمسخر و چرندیات ضدانقلاب _ و سوم کانالهای بی‌غیرتی که این حادثه را موضوع خوبی برای تبلیغ و جذب ممبر دیدند و درست همان‌ لحظاتی که شهدا در خونشان می‌غلتیدند و خانواده‌هایشان کوه غم روی سرشان خراب شده بود، عده‌ای دستپاچه شده بودند که نفر اولی باشند که تبلیغشان برای مردم نمایش داده شود و احتمالا وقتی هزارهزار ممبر جذب می‌کردند خوشحال بودند که چه بموقع تبلیغ دادند. بلی، حادثه کرمان برای برخی نون و آب داشت... چگونه می‌شود در آن لحظات از این ماجرا کاسبی ممبر کرد؟ و دردناکتر اینکه برای کرمان فقط همان زمان که برایشان نون و آب داشت تولید محتوا می‌کردند، بعد از یکی دوروز انگار نه کرمانی بود و نه شهیدی نه هیچی. همه به باد فراموشی سپرده شدند. وقتی در صحنه جنایت حاضر باشی و مظلومیت مردم، مظلومیت شهدا و خانواده‌هایشان را ببینی نمیتوانی سکوت خبری حادثه کرمان در رسانه‌ها را تحمل کنی. دیدم حالا که روز حادثه نتوانستم روایت کنم، در این بیخیالی رسانه‌ها درباره کرمان باید کاری بکنم. باید یاد حادثه و شهدایش را زنده نگه‌دارم و تصمیم گرفتم به منازل شهدا برم، اینجا دیگر باید خوب تولید محتوا می‌کردم که هم یادشان زنده بماند، هم وظیفه‌ام را انجام داده باشم اما آنجا هم همان‌طور شد که روز حادثه شد. به زحمت چند کلیپ چنددقیقه‌ای از چندده ساعت مصاحبه با خانواده‌ها درآوردم... برای همه پیش آمده که حرف زیاد در دل دارند ولی دهانشان قفل می‌شود، اینجاهم همان شد... کرمان و شهداش اقیانوسی هستند از معرفت و حکمت که جرعه‌ای از این اقیانوس به کسانی رسید که رفتند در محضر خانواده‌هایشان و از آنها شنیدند. نم و قطره‌ای از این جرعه هم در فضای مجازی منتشر شد این روزها خانواده‌های شهدا را باهم مقایسه می‌کنم که کدامیک داغ سنگین‌تری دارند _ آن خانواده‌ای که تنها پسر نوجوانش شهید شده برایش سخت‌تر است یا آن که تک دختر شیرین‌زبانش را دیگر نمی‌بیند؟ _ یا آن خانواده‌ای که یتیم شده‌اند و دیگر پدرومادری ندارند _ یا آن خواهری که قبلا پدرو مادرش را ازدست داده بود و با برادرش دوتایی زندگی می‌کردند و حالا دیگر تنها شده _ یا آن یکی که ۸ نفر از اعضای خاندانش را صبح روز حادثه دید و عصرش دیگر ندید _ یا آن یکی که دو دخترش را از دست داد _ یا آن مردی که هم دو فرزندش را از دست دادو هم همسرش را و خانواده‌ی چهارنفره‌اش تک نفره شد؟ _ و چه کسی می‌تواند داغ خانواده‌ای را بفهمد که پدر خانواده را ازدست داده و پسر خانواده‌اش که مرد خانواده باید می‌شد حالا قطع نخاع شده... آه کرمان..... چگونه می‌توان تورا فراموش کرد؟ روایت حادثه کرمان از خانواده‌های شهدا | عضوشوید 👇 @hosein_darabi