eitaa logo
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
236 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
15 فایل
بسم رب حریم حرم]•🕊🥀 شھادت🕊 آغاز خوشبختے است خوشبختے‌اۍ‌ڪہ‌پایانے ندارد شہید ڪہ بشوے! خوشبختِ ابدے میشوے🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندڪۍزما♥↶ @Companiono ⊰نا‌شنآسمـوטּ https://harfeto.timefriend.net/16468027837062 کپی حلال💫
مشاهده در ایتا
دانلود
! به‌قول‌حاج‌آقاعاملۍ هنراین‌نیست‌ڪه‌بری‌یه‌گوشه‌ودر و روخودت‌ببندی‌که‌خلوت‌ڪنی...!! هنࢪاینه‌که‌بین‌جمع‌مراقبه‌داشته‌باشی‌🖐🏾 @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
تفاوت پلیس در ایران وکوشرهای غربی کشورهای غربی وبی احترامی به بانوان😑 VS جمهوری اسلامی وحفظ حرمت واحترام به بانوان🇮🇷✌ ‌‌‎‎‎‌ ‌‌‎‎‎‌‌‎ ‌‌‎‎‎‌ ‌‌‎‎‎‌‌‎ʝơıŋ➘ |🌷@testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| #سلام‌_بر_ابراهیم صفحھ ۱۰۶ با تاريك شدن هوا و پس از خواندن نماز حركت ك
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| صفحھ ۱۰۷ آمد. آنقدر نزديك بود كه فرصتی برای تصميم گيری باقی نگذاشت! بچه ها سريع سنگر گرفتند و به سمت جيپ شليك كردند. بعد از لحظاتی به سمت خودرو عراقی حركت كرديم. يك افسر عالی رتبه عراقی و راننده او كشته شده بودند. فقط بيسيمچی آنها مجروح روی زمين افتاده بود. گلوله به پای بيسيمچی عراقی خورده بود و مرتب آه و ناله می كرد. يكی از بچه ها اسلحهاش را مسلح كرد و به سمت بيسيمچی رفت. جوان عراقی مرتب می گفت: االمان االمان. ابراهيم ناخودآگاه داد زد: می خوای چيكار كنی؟! گفت: هيچی، می خوام راحتش كنم. ابراهيم جواب داد: رفيق، تا وقتی تيراندازی میكرديم او دشمن ما بود، اما حالا كه اومديم بالا سرش، اون اسير ماست! بعد هم به سمت بيسيمچی عراقی آمد و او را از روی زمين برداشت. روی كولش گذاشت و حركت كرد. همه با تعجب به رفتار ابراهيم نگاه می كرديم. يكی گفت: آقا ابرام، معلومه چی كار ميكنی!؟ از اينجا تا مواضع خودی سيزده كيلومتر بايد توی كوه راه بريم. ابراهيم هم برگشت و گفت: اين بدن قوی رو خدا برای همين روزها گذاشته! بعد به سمت كوه راه افتاد. ما هم سريع وسايل داخل جيپ و دستگاه بيسيم عراقی ها را برداشتيم و حركت كرديم. در پايين كوه كمی استراحت كرديم و زخم پای مجروح عراقی را بستيم بعد دوباره به راهمان ادامه داديم. پس از هفت ساعت كوهپيمايی به خط مقدم نبرد رسيديم. در راه ابراهيم با اسير عراقی حرف می زد. او هم مرتب از ابراهيم تشكر ميكرد. موقع اذان صبح در يك محل امن نماز جماعت صبح را خوانديم. اسير عراقی هم با ما نمازش را به جماعت خواند! آن جا بود كه فهميدم او هم شيعه است. بعد از نماز،كمی غذا خورديم. هر . . . زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| #سلام‌_بر_ابراهیم صفحھ ۱۰۷ آمد. آنقدر نزديك بود كه فرصتی برای تصميم گي
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| صفحھ ۱۰۸ چه كه داشتيم بين همه حتی اسير عراقی به طور مساوی تقسيم كرديم. اسير عراقی كه توقع اين برخورد خوب را نداشت. خودش را معرفی كرد وگفت: من ابوجعفر، شيعه و ساكن كربلا هستم. اصلا فكر نمی کردم كه شما اين گونه باشيد و...خلاصه كلی حرف زد كه ما فقط بعضی از كلماتش را می فهميديم. هنوز هوا روشن نشده بود که به غار«بانسيران» در همان نزديكی رفتيم و استراحت كرديم. رضا گودينی برای آوردن کمک به سمت نيروها رفت. ساعتی بعد رضا با وسيله و نيروی كمكی برگشت و بچه ها را صدا كرد. پرسيدم: رضا چه خبر!؟ گفت: وقتی به سمت غار برمی گشتم يكدفعه جا خوردم! جلوی غار يك نفر مسلح نشسته بود. اول فكر كردم يكی از شماست. ولی وقتی جلو آمدم باتعجب ديدم ابوجعفر، همان اسير عراقی در حالی كه اسلحه در دست دارد مشغول نگهبانی است! به محض اينكه او را ديدم رنگم پريد. اما ابوجعفر سلام كرد و اسلحه را به من داد. بعد به عربی گفت: رفقای شما خواب بودند. من متوجه يك گشتی عراقی شدم كه از اين جا رد می شد. برای همين آمدم مواظب باشم كه اگر نزديك شدند آنها را بزنم! با بچه ها به مقر رفتيم. ابوجعفر را چند روزی پيش خودمان نگه داشتيم. ابراهيم به خاطر فشاری كه در مسير به او وارد شده بود راهی بيمارستان شد. چند روز بعد ابراهيم برگشت. همه بچه ها از ديدنش خوشحال شدند. ابراهيم را صدا زدم و گفتم: بچه های سپاه غرب آمده اند از شما تشكر كنند! باتعجب گفت: چطور مگه، چی شده؟! گفتم: تو بيا متوجه ميشی! با ابراهيم رفتيم مقر سپاه، مسئول مربوطه شروع به صحبت كرد: ابوجعفر، اسير عراقی كه شما با خودتان آورديد، بيسيمچی قرارگاه لشکر چهارم عراق بوده. اطلاعاتی كه او به ما از آرايش نيروها، مقر تيپ ها، فرماندهان، راه های نفوذ و... داده بسيار بسيار ارزشمند است. . . .‌ زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دوپارت ازکتاب،تقدیم نگاه پرمهرتون🤗
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
میگفت: خدا از اداے میخاد نہ نوع ڪار و و ڪار رو. فقط وبا دید بہ وظیفہ توجه ڪردن... 𝐉𝐨𝐢𝐧...➘ ✨⃟🦋 @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
#شهیدباڪرے‌ میگفت: خدا از #مؤمن اداے #تڪلیف میخاد نہ نوع ڪار و #بزرگے و #کوچکے ڪار رو. فقط #اخلاص
جاےدیگہ‌میگفت: اخلاص‌یعنےبه‌جاےاینڪه‌سریع‌نمازبخونے، دوساعت‌قبل‌ازاذان‌وضومیگیرےومنتظرهستے ... اخلاص‌یعنے‌اگہ‌یڪ‌لحظہ‌نفْس‌ازخدادورت‌ڪرد، مےمیرے ... آیامااینطورےهستیم؟!!! حالا‌دوساعت‌پیش‌ڪش،حداقل‌ده‌دقیقه‌زودتر... پاشین‌برا‌ےنماز‌اول‌وقت‌آماده‌بشین... التماس‌دعا...🤲 𝐉𝐨𝐢𝐧...➘ ✨⃟🦋 @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دعای افطار بِسْمِ اللَّهِ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْنَا وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْنَا فَتَقَبَّلْ [فَتَقَبَّلْهُ‏] مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ 🤲 خداےمن در این ساعات نزدیڪ افطار ﺑﺮﺍی ﺩﻟﻢ "ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ" ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﻣﻀﻄﺮ تا آرام گیرد این قلب نا آرام خدایا بہ حضورت بہ نگــاهت بہ یاریت نیازمندیم... التماس دعـــا 𝐉𝐨𝐢𝐧...➘ ✨⃟🦋@testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دم افطار به امام زمانت بگو آقاجآن قبول بآشہ دمِ افطآرے منو یآڈٹون نرھ مطمئن باش اقا صداتو‌میشنوه و حتما برات دعا میکنه🙂💚📿:( @testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
AUD-20210906-WA0044.mp3
6.74M
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ❣❣ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 ʝơıŋ➘ |🌷@testimonial
۷ اردیبهشت ۱۴۰۱