eitaa logo
کانال رسمی فضیلت ادبیات،دورهمی،اشعار شُعَرا🇮🇷
111 دنبال‌کننده
200 عکس
37 ویدیو
6 فایل
|﷽| ‌کانال رسمی شعر و نثر ادبیات پارسی استادفاضل ادبیات🇮🇷🇮🇷🇮🇷 دو بیتی و..‌. های قشنگ و دلنشین❤️🌱 شعرهایی که حداقل یک بار باید بخونیم :)))) ‌ ‌‌مدیر دارالقرآن¦⇆عابس عبدالهی ⩥زنجان - کانال دارالقرآن فاطمیه(س) آموزش و پرورش
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال رسمی فضیلت ادبیات،دورهمی،اشعار شُعَرا🇮🇷
@THESHER سر ارادت ما و آستان حضرت دوست که هرچه بر سر ما می‌رود ارادت اوست #حافظ لینک عمومی کانال:
@THESHER إن أردت أن تستيقظ سعيداً في الصباح فاعرف مع من تتحدث ليلاً اگر خواستی صبح خوشحال از خواب بیدار شوی، پس بدان که شب با چه کسی صبحت کنی... لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb دوش دور از رویت ای جان، جانم از غم تاب داشت ابر چشمم بر رخ از سودای دل سیلآب داشت در تفکر عقل مسکین پایمال عشق شد با پریشانی دل شوریده چشم خواب داشت کوس غارت زد فراقت گِرد شهرستان دل شحنهٔ عشقت سرای عقل در طبطاب داشت نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود تا سحر تسبیح‌گویان، روی در محراب داشت دیده‌ام می‌جست و گفتندم نبینی روی دوست خود درفشان بود چشمم کاندر او سیماب داشت ز آسمان آغاز کارم سخت شیرین می‌نمود کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت؟ سعدی این ره مشکل افتادست در دریای عشق اول آخر در صبوری اندکی پایاب داشت لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb توان گفتن آن راز جاودانی نیست! تصوری هم از آن باغ ارغوانی نیست! پُر از هراس و امیدم، که هیچ حادثه‌ای شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست زِ دست عشق به جز خیر برنمی‌آید وگرنه پاسخ دشنام، مهربانی نیست! درخت ها به من آموختند: فاصله‌ای میان عشق زمینی و آسمانی نیست به روی آینه ی پُر غبار من بنویس: بدون عشق جهان جای زندگانی نیست لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb
اگرچه در نظرت چون غبار ناچیزم به احترام تو باید ز جای برخیزم چو آفتاب به چشم کرَم نگاهم کن که پیشِ پایِ تو چون کوه یخ فروریزم چقدر خرد کنم زیرِ پا غرورم را به این امید که رحمِ تو را برانگیزم؟ هزار شکر که استاد عشق یادم داد که از مباحثه با عاقلان بپرهیزم مگیر خرده به من! راه عقل و عشق جداست مخواه شک و یقین را به هم بیامیزم چو رود هرچه بکوشم اسیر خویشتنم چگونه می‌شود از چنگِ «خویش» بگریزم؟ @THESHER لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb اگه به یک آدم بگی: فوق العاده ای؛ فوق العاده تر از قبل می‌شه. اگه یه آدم رو برای تلاشش تحسین کنی: بیشتر تلاش میکنه. اگه به یکی بگی که چقدر قشنگ می‌خندی: قشنگ تر میخنده... مهربون بمون، اگه تو مهربون بمونی، مهربونیِ این دنیا ته نمی‌کشه... https://eitaa.com/Thesher می‌نشستم صبح تا شب روبروی چشم‌هاش می‌شنیدم عشق را از گفت و گوی چشم‌هاش پیش سختی‌های دنیا کارمان لبخند بود سخت عادت داشتم با خلق و خوی چشم‌هاش کاسبی می‌کرد با جان خودش روی موتور جمله‌ی قابل ندارد بود توی چشم‌هاش دست‌هایش سال‌های سال از دود و غبار آب را بر آب زد با شست و شوی چشم‌هاش خانه‌ای ساده، دوتا فرزند، شغلی بی‌خطر جمع می‌شد در همین‌ها آرزوی چشم‌هاش آرزویش با تصادف در خیابان پهن شد کم شد از تابیدن خورشید سوی چشم‌هاش کاشکی با خود مرا زیر تریلی برده بود عینکی بودم که دیگر نیست روی چشم‌هاش ༻↹ @TheSher . https://eitaa.com/Thesher
کانال رسمی فضیلت ادبیات،دورهمی،اشعار شُعَرا🇮🇷
✨یک جرعه ز جام تو تمام‌ست تمام جز عشق تو در دلم کدام‌ست کدام در عشق تو خون دل حلال‌ست حلال آسودگی و عشق حرام‌ست حرام @THESHER لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb فكر كن صبح شود نم نم باران بزند يارت از كوچه سرى تا ته ايوان بزند دم كنى چاى و سماور تب تندى بكند او بيايد كه لبش بوسه به فنجان بزند بهترين سفره براى تو مهيّا بشود نانوايى برسد، بهر شما نان بزند عسلى از لب كندو بچكد تا لب دوست بلكه يكهو بسرش فكر گلستان بزند استكانى بزنى، چاى كند مست تو را سر صبحى نفس ات طعنه به مستان بزند روى تختى بنشينى غزلى چاق كنى غزلت دود شود پنجه به قليان بزند قطره قطره بچكد صحبت باران بزمين بسرت باز هواى نم گيلان بزند لب پاشورهٌ حوضى بزنى دست به آب عشق فواره شود حرف فراوان بزند باغ همسايه پر از همهمهٌ گيلاس است نگذارى كه كسى دست به آنان بزند شرط بستى بروى تا ته پيمانه چاى بنشينى نكند پاى به پيمان بزند فكر كن يك نفر از دور تو را مى پاييد عشق از راه بيايد به سرِ آن بزند بنشينى لب ايوان و بگويى با خود نكند دست به آن خاطره هامان بزند تن تو سخت بلرزد، كه اگر دل بكَنَد؟ لرزه هايى به تنت چون بم كرمان بزند دلهره خواب تو از سر بپراند همه شب فكر كن صبح شود يك نم باران بزند.. ༻↹ @TheSher . لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb
کانال رسمی فضیلت ادبیات،دورهمی،اشعار شُعَرا🇮🇷
تا آمدم یک خط بخوانم درس را هربار یاد تو افتادم من و شاعر شد این خودکار ؛ گویا جهان مصرع به مصرع شعر بارید و یک بیت من می‌خواندم و یک بیت هم دیوار ؛ گاهی شدم غرق خیالت ؛ گاه آشفتم : من امتحان دارم ؛ برو ! دست از سرم بردار ! هی لابه لای جزوه هایم نقش می بندد غیر ارادی اسم تو ؛ عاشق شدم انگار ! مشروط خواهم شد ، ندارم چاره ای‌ ؛ اما منصور حلاجم ؛ ندارم باکی از این دار ! گفتند آب و نان نخواهد شد برایت عشق ؛ گفتم نخواهد شد برایم درستان هم کار ! یادت همیشه با من و بی من کجایی تو ؟! ای بی وفای بی مروت ! با توام ای یار ! پایان شعرم بود و روی جزوه خوابم برد میخواستم یک خط بخوانم درس را این بار ! -طاهره‌ اباذری هریس @TheSher لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را باری به چشم احسان در حال ما نظر کن کز خوان پادشاهان راحت بود گدا را سلطان که خشم گیرد بر بندگان حضرت حکمش رسد ولیکن حدی بود جفا را من بی تو زندگانی خود را نمی‌پسندم کاسایشی نباشد بی دوستان بقا را چون تشنه جان سپردم آن گه چه سود دارد آب از دو چشم دادن بر خاک من گیا را حال نیازمندی در وصف می‌نیاید آن گه که بازگردی گوییم ماجرا را بازآ و جان شیرین از من ستان به خدمت دیگر چه برگ باشد درویش بی‌نوا را یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت چندان که بازبیند دیدار آشنا را نه ملک پادشا را در چشم خوبرویان وقعی‌ست ای برادر نه زهد پارسا را ای کاش برفتادی برقع ز روی لیلی تا مدعی نماندی مجنون مبتلا را قلم به سختی رفتست و نیکبختی پس هرچه پیشت آید گردن بنه قضا را لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb مرا به مِی نفروشید، حواس میخواهم مرا به عیش نفروشید، اُخری میخواهم به دیده ی نظر آن یار فدا بشوم که از تمام نظر، به دیده ی نظرش اینگونه فدا بشوم: مرا به غم ندهید قلم میخواهم آری نوشتن شعرم، قلم میخواهد با قلم نویسم من شعری غَزَلواری حالِ خراب اینبار جام نمی‌خواهد یارا قبول کن کز دفعه ی مراعاتی که تا سحر خوانم نغمه ی ازل بارَت (استادفاضل رضائی) @TheSher لینک عمومی کانال: https://eitaa.com/Thesher لینک خصوصی کانال: https://eitaa.com/joinchat/772735692C4e06e9a9fb