احوالات حضرت زهرا س
باغبانین قاباغیندا گلی سیندیرمازلار
بونی کافرده بولور حامله نی ورمازلار
😭😭😭😭😭😭😭😭
کیم بولور قاپوم یاناندا چکمیشم نلر عم اوغلی
قویمادیم آچیلسون ایتدیم سینمی سپر عم اوغلون
حامله بیر عورت اولسا کیم اونی دوییر
عم اوغلی
غفلتا گر ضربه دگسه حامله بیر عورته
شرحه یوخدی حاجتدی فکر ایت دوشر نه حالته
سسلدی گویا خدیجه عالم معناده جان
فاطمه ای عمری آز درد و بلاسی بی کران
یوخ علینون بیر کسی دربه قیزیم محکم دایان
😭😭😭😭😭
✨ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
حضرت_ام_البنین سلام الله علیها
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
🔸برتو ای ام البنین مادر روضه صلوات
🔸بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
🔸رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
🔸آن چهار شهید و مادر پاک سرشت
🔸بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🍀لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه🍀
اجرومزده شما عزیزان با فاطمه زهر(س) انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین
آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا..
تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب
دامن مادر ابالفضل رو بگیر..
دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه..
درسته کربلا دستاشو ازبدن جدا کردن
اما دست عالمی رو گرفته..
آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خونش رد نمی کنه
مادرش ام البنین هم همینطوره..
اینا از خانواده کرمند..
از خانواده لطف و احسانند..
هر کی بیاد در خونشون دست خالی برش نمیگردونند..
⬅️فقیری هرسال یه شب می اومد مدینه..در خانه ابالفضل..خرجی یک سالش رو از دست ابالفضل میگرفت و میرفت..
یه سال اومد مدینه درِ خانهٔ ام البنینو زد..
کنیز درو بازکرد..پرسید با کی کار داری..فقیر گفت برو به مولا و آقات بگو بیاد..
من با یه آقایی کار دارم اسمش رو نمیدونم..
ولی هرسال میام خرجی یکسالمو میگیرم و میرَم..
(گفت نشونی بده ببینم آقات کیه؟)
مرد فقیر گفت:اسمشو نمیدونم ولی آقای رشیدی بود..بلند بالا.. خیلی زیبا..خیلی مهربان..
⏪کنیز برگشت منزل
مادر ابالفضل بیبی پرسید کی بود پشت در؟
صدا زد خانم جان فقیری بود که هر سال می اومد خرجی یک سالشو از آقام عباس میگرفت..
خانم جان حالا که آقام نیست..شروع کرد گریه کردن..
یه وقت ام البنین صدا زد حالا که عباسم نیست.. منه مادرش هستم..
نمیزارم کسی از در خونه ابالفضلم نا امید برگرده..عباسم ناراحت میشه
بی بی فرمودند هر چی زیورالات تو خونه است بیارین بدین دست فقیر..
یه وقت دیدن ناراحت سرشو به دیوار گذاشت.😭
(چرا ناراحتی بگیرو برو)
صدا زد من به بهانه دیدن آقام می اومدم
من عاشق عباسم.(من برای پول نیامدم
اومدم دست و بازوی آقام ابالفضل رو ببوسم..
یه لحظه بگین آقام. خودش بیاد.
یه وقت نگاه کرد دید صدای شیون زنها بلند شد..چی شده
(چرا گریه میکنید؟(امان امان)
خانم صدا زد آی مرد دیر اومدی..
کربلا دستای ابالفضلمو از بدن جدا کردند..😭
آخ عمود آهن به فرقش زدند..
تیر به چشم نازنین پسرم زدند..
آخ تو کربلا شهیدش کردند.
داغشو به دل حسین گذاشتند..
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
هدایت شده از هیئت حضرت ابوالفضل (ع)
🌹(السلام علیک یا اباالفضل العباس)
⬛️ هیئت حضرت ابوالفضل
علیهالسلام
(آذربایجانی های مقیم قم)
🟦 توسل : حضرت ام البنین (علیها السلام) و ودر اخر توسل به حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
🟩مکان : قم ، نیروگاه ، شیخ آباد ، خیابان حکمت جنوبی ، کوچه ۱۶ ، حسینیه حضرت ابوالفضل علیهالسلام (حاجی کندی ها)
🟫زمان : جمعه۱۴۰۳/۹/۲۳ از ساعت ۸:۳۰ الی۱۰:۳۰ شب .
قوشولون بیزه ، حسینچیلر.👇🏻
https://eitaa.com/ThedelegationofHazratAbulfazl
زبانحال حضرت ام البنین(س)
سبک نوحه :الهی یانمیوم نجه
گلوب فغانه آغلارام
گزوب بهانه آغلارام
الهی دورت بالام منیم
باتوبدی قانه آغلارام
ئورگیم یانور اسور اللریم
منی گوزدن آتدی گوزللریم
بهارغمده سولموشام
بولوط مثالی دولموشام
اوغوللارین آناسیام
ولی اوغولسوز اولموشام
وطنیمده کیم یتیشور منه
دئیور آغلاما قره گون ننه
ائدر منه اثر گجه
اولار چتین سحر گجه
دولاننام ائوده صبحه جک
عصا الیمده هرگجه
بالا فکرینی آتا بیلمرم
نچه آیدی کی یاتا بیلمرم
گلوم سارالدی بیتمه دی
غمیم اورکده ایتمه دی
سفردن ای خدا منیم
گئدنلریم قییتمه دی
ئورک اوتلانار اولا گر سینیق
بلیمی بوکوب منیم آیریلیق
همیشه سینه داغلارام
باشیما قاره باغلارام
سوسوز ئولوبدی دورت بالام
سَرین سو گورسَم آغلارام
سسیمی سکوت عزا کسر
سو آدین دئینده دیلیم اسر
گرک که شال غم سالام
ئولونجه خونجگر قالام
یاتوبدی خیردا قبریده
دیولّه قهرمان بالام
علمین ئوپوب سینه داغلارام
باخارام سو مشکینه آغلارام
✍شعری از بهزاد قاسمی
مذاکره کننده تراز جمهوری اسلامی یعنی ایشان
براى امير المومنين حضرت علی عليه السلام نامهاى از معاويه ملعون رسيد.
حضرت علی علیه السلام مهر نامه را شكست و آن را قرائت كرد:
از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين، معاويه بن ابى سفيان براى على!
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
حضرت علی علیه السلام جواب نامه را اينگونه نوشتند:
از طرف عبدالله
تو به رياست مىنازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم.
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند، پرسيد: كيست كه اين نامه را به شام ببرد؟
كسى جواب نداد.
دوباره حضرت سؤالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد: على جان! من حاضرم.
حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد، فرمود : طرماح!
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بوسید و بسوى شام حركت كرد.
معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد.
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد، بىاعتناء با همان كفشهاى خاك آلودهاش قدمها را بر فرشها گذاشت.
سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت: تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت: اين مردى بيابانیست و كافيست كه تو سر كيسهات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند، از او پرسيد: از نزد چه کسی به خدمت چه کسی آمدهاى؟
طرماح گفت: از طرف خليفه برحق ، اسدالله، عين الله، اُذن الله، وجه الله، امير المؤمنين على بن ابيطالب نامهاى دارم براى امير زنازاده، فاسق، فاجر، ظالم، و خائن، معاوية بن ابى سفيان!
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند، گفت: نامه را بده ببينم!
طرماح گفت: روى پاهايت مىايستى، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
معاويه گفت: نامه را به عمرو عاص بده.
طرماح گفت: اميرى كه ظالم است، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نمیدهم.
معاويه گفت: نامه را به يزيد بده
طرماح گفت: ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچهاش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
بعد هم با ناراحتى كاتبش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد:
على! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش!
طرماح برخاست و گفت: من خودم جواب نامهات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيدیست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
سپس خواست برود كه
معاويه گفت: طرماح! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو.
اما طرماح بىاعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى، راه كوفه را در پيش گرفت.
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد، از من طرفدارى كند!
عمرو عاص گفت: بخدا اگر على به شام بيايد، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او میخوانم اما غذايم را سر سفره تو میخورم!!
مذاکره کننده یعنی جناب طرماح...
سلام و درود خدا بر طرماح.
هدیه به روح بهترین مذاکره کننده تاريخ، فاتحهای با صلوات بفرستید...
نفرین اولین و آخرین بر مذاکره کننده بد؛ و بدترین مذاکره کنندگان تاریخ از جمله ابوموسی اشعری.
هدایت شده از هیئت حضرت ابوالفضل (ع)
🌹(السلام علیک یا اباالفضل العباس)
⬛️ هیئت حضرت ابوالفضل
علیهالسلام
(آذربایجانی های مقیم قم)
🟦 توسل : حضرت ام البنین (علیها السلام) و ودر اخر توسل به حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
🟩مکان : قم ، نیروگاه ، شیخ آباد ، خیابان حکمت جنوبی ، کوچه ۱۶ ، حسینیه حضرت ابوالفضل علیهالسلام (حاجی کندی ها)
🟫زمان : جمعه۱۴۰۳/۹/۲۳ از ساعت ۸:۳۰ الی۱۰:۳۰ شب .
قوشولون بیزه ، حسینچیلر.👇🏻
https://eitaa.com/ThedelegationofHazratAbulfazl
🌹(السلام علیک یا اباالفضل العباس)
⬛️ هیئت حضرت ابوالفضل
علیهالسلام
(آذربایجانی های مقیم قم)
🟦 توسل : میلاد حضرت زهرا (علیها السلام) و ودر اخر توسل به حضرت ابوالفضل (علیه السلام)
🟩مکان : قم ، نیروگاه ، شیخ آباد ، خیابان حکمت جنوبی ، کوچه ۱۶ ، حسینیه حضرت ابوالفضل علیهالسلام (حاجی کندی ها)
🟫زمان : جمعه۱۴۰۳/۹/۳۰ از ساعت ۸:۳۰ الی۱۰:۳۰ شب .
قوشولون بیزه ، حسینچیلر.👇🏻
https://eitaa.com/ThedelegationofHazratAbulfazl
زبانحال حضرت علی (ع) در بالین حضرت زهرا (س)
.
.
مرحوم #سعدی_زمان
.
آچ گوزون ای اون بیر اولدوز آسمانی فاطمه
گون باشون اوستونده دور عصرین زمانی فاطمه
.
.
ای کلام الله مُنزَلده آدی طور سینین
طور تک سنده هویدا طلعت جان آفرین
گور باشون اوسته کلیمون دلده اَرنی دلغمین
ویر جواب اَُنظُری یا لَنْ تَرانی فاطمه
.
.
ای رسالت چرخینه بیر نیّر اعظم اویان
یادگار حضرت پیغمبر خاتم اویان
یاتما ای تاویل کَرَّمنا بنی آدم اویان
نوری ای دل شاد ایدن افلاکیانی فاطمه
.
.
ای خواتین بهشته خدمتی فرض و ضرور
ای طفیلی خلق اولان اولادینه حور و قصور
نوری نور ذات باری معنی الله دور
احمد ثانی و توحیدین بیانی فاطمه
.
.
سَن گونون بو وقتی یاتمازدون نه راحت یاتموسان
موقع راز و نیازی خواب نازه ساتموسان
گوزلرون قربانی گوزدن ماسوانی آتموسان
آلموسان قلبیمده کی تاب و توانی فاطمه
.
.
سندن اوزگه یوخ انیس درد دل بیر کس منه
سنسیز عالمده اولار کیم مونس غم بس منه
ویرموسن علّت ندور آرام جانیم سَس منه
آشنا سالماز گوزیندن آشنانی فاطمه
.
.
موسم راز و نیازوندور نَدور بو خواب ناز
گونده کی فکریله زینب فرش ایدوبدور جانماز
آیریلیق هنگامیدور، دور ایلیاخ راز و نیاز
بَسدور آغلاتما منِ بی خانمانی فاطمه
.
.
آز قالور ترک ایتماقا بو بی وفا دنیانی سَن
اولماقا خُلد برینده مصطفی مهمانی سَن
ایمدی که ترک ایلوسن بو خانه سی ویرانی سَن
ایلین ساعت مکان باغ جِنانی فاطمه
.
.
محضر پیغمبره عرض ایت عم اوغلوندان سلام
جور و ظلم امّت بی شرمی کشف ایله تمام
دی عم اوغلون قولّاری باغلاندی ای فَخرُ الْاَنام
مسجده چکدی یوزی اوستونده ثانی، فاطمه
.
.
وار ولی بیر خواهشیم سندن ایا بنت رسول
حقّیمه ویرّم قسم بو خواهشی ایله قبول
تازیانه سُویلمه ووردی منه خصم جهول
ایتمه ظاهر، ایله بیر سرّ نهانی فاطمه
.
.
گر دیسَن مسجدده دی زلفون اَلیوه آلماقون
بیر اوزون مدّت باشا بیر کهنه معجر سالماقون
سویلمه واضح آتان پیغمبره آج قالماقون
ایتمه شرمنده علیَّ الْمرتضانی فاطمه
.
.
اختیارون وار نقدری ظلم اولوب ایتسَن عیان
ایلمه امّا فدک اوضاعینی اصلا بیان
صورَتونده جدّوه سیلی یرین ویرمه نشان
تاب ایدَنمز گورسه بو نیلی نشانی فاطمه
.
.
گوزلرین آچدی بو سوزده باغ پیغمبر گُلی
باشی اوسته گوردی گوز یاشلی دوروبدور بلبلی
سویلدی واردور عم اوغلی قلبیمون بیر مشکلی
اذن ویر عرض ایلسون رحلت زمانی فاطمه
.
.
کسدی مقراض اجل دلدن تمام آمالیمی
کیم اوزوم تک نازیله ساخلار منیم اطفالیمی
آغلاسا کلثومیله زینب پوزار احوالیمی
دیده سی گریان گورَنمز مجتبانی فاطمه
.
.
لطفون اولسون کربلا مظلومینه هر آن سنون
هم منیم روحیمدور او، هم ای شه دوران سنون
بیر دقیقه گوز گوتورمه، جان حسینون جان سنون
ایمدیدن ایلوب مجسّم کربلانی فاطمه
.
.
دوزمرم گر بیر دقیقه بو حسین غمگین اولا
آغلیا شهلا گوزی، گل صورتی گل تک سولا
وای او گوندن وای او ساعتدن گوزینه قان دولا
گورسه قان آغلار ایله بیر ماجرانی فاطمه
.
.
بیله عرض ایلور «حسینی» ای گل باغ هدی
کاش یازهرا گورِیدون کربلاده اشقیا
بو حسینه ووردولار نه نوعیله دورت مین یارا
چشمَه چشمَه پیکریندن آخدی قانی فاطمه
.
.
اوندا که اوغلون حسین دوشموشدی قانلی مقتله
قتلینه اولموشدی حاضر شمر و خولی حرمله
سنده زینب تک آلِیدون جدّه جان زلفون اَله
ایلیِیدون سر به سر ویران جهانی فاطمه
.
.
ای اولان محبوبۀحق، دختر خَیرُ الْاَنام
وی ایکی عیسایه مریم، وی ایکی یحیایه مام
آند ویرّم اوغلووا ایسته خدای لایَنام
ایتمَسون بیمار «سعدیِّ زمانی» فاطمه
.
.
.
#فاطمیه_شهادت
#آچ_گوزون_ای_اون_بیر_اولدوز_آسمانی_فاطمه
#کنزالحسینی1 ص 138
#ترکی
.