روزهایم عجیب دلگیرند
مثلِ آن جمعه ای که تب دارد(:
با دلِ من کمی مدارا کن؛
به خدا قلب هم عصب دارد!
فالِ حافظ زدنت از پی دلتنگیِ کیست؟
من که هر لحظه به یادِ تو و دلتنگِ تو ام
هر ستاره یه نشان از غم و دلتنگیِ من
آسمان را بفرستم که بدانی همه جا یادِ تو ام؟
من نمیفهمم
اون گریه میکنه؛
من سرم درد میگیره
من عصبی میشم
داره چه بلایی سرم میاد ؟
ز دستم بر نمیخیزد،که یک دم بی تو بنشینم
به جز رویت نمیخواهم،که روی هیچ کس بینم
نه چندان دلخوری از من نه آنقدر دوستم داری
مرا تا چند می خواهی بلا تکلیف بگذاری؟
به هر دل بستنم عمری پشیمانی بدهکارم؛
نباید دل به هر کس بست اما،دوستت دارم (: