حس میکنم ادم خسته‌کننده‌ایی هستم.

از اون شبایی که غم از گلوت میگیرتت ولت هم نمیکنه.

*

بعضی از حرفایی که میشنوی به قدری شوکه‌ کننده‌ست ک نه میتونی جوابش رو بدی و نه میتونیی گریه کنی فقط هر چند دقیقه یه بار به یه نقطه خیره میشی و با خودت میگی : واقعا این حرفو بهم زد ؟

سرکلاس فیزیک همه گوشی به دست داریم فوتبال نگاه میکنیم 😂 .

کیوت.

از اینکه یه مدت زیادی ارتباطم با آدمای واقعی بیشتر از مجازی شده خوشحالم.

هردو خسته‌کننده‌ست ولی بازم تنوع تا حدودی خوبه :|

یهو با دیدن پیام زهرا تو چنلش دلم خواست برم تهران

میگذره.

نیاز دارم مثل آخر کتاب داستانا ، شرایط جوری بشه که آخرِ کتاب زندگیم بنویسم: او بعد از این ماجرا تا آخر عمر به خوبی و خوشی زندگی کرد.