#تولد_در_لسآنجلس
#قسمت_شصت_دوم
آن آقای روحانی همان مرد را نشانم داد و گفت آن دختری که میگوید، دختر این آقاست؛ اما، حسی انگار من را نگران کرد.
شاید حجب و حیا یا هرچه بود، من برای لحظهای خودم را عقب کشیدم و گفتم:" الان نه."
چند وقت بعد فهمیدم فریبا و شوهرش محمود درگیر ظاهر کردن روح و این مسائل شدهاند. او که علاقه من به مسائل معنوی را مسخره میکرد که اینها خرافات است، حالا خودش به دنبال این کارها رفته بود.
شب که از سر کار آمدم دیدم توی لابی ساختمان مشغول ظاهر کردن روحند. من مسخرهاشان کردم و آنها میگفتند:" روح مادربزرگ اینجاست."
من دوباره دستشان انداختم و گفتم:" دیگر دست از سر مادربزرگ بردارید، بگذارید بنده خدا راحت باشد." آنها از طرف روح مادربزرگ برایم پیام دادند که هفته دیگر معجزه میشود و محمد، " فاطمه" را میبیند.
خانه فاطمه هم پای کوه است. من گفتم:" بیخیال، بلند شوید و دنبال یک کار حسابی بروید."
هفته بعد به جلسهای رفتیم که فردی به نام " علی آرین" آنجا روضه برگزار میکرد. علی آقا در
" وستوود" دو سه سالی بود که عاشورا روضه میگرفت.
وستوود شهری است که بیشتر ایرانیها آنجا حضور دارند و قسمتی از لسآنجلس است.
روضه توی سالنی مثل کلیسا بود که اجاره میکردند و فضای بزرگی داشت.
روضه بزرگی بود و به گوش همه ایرانی ها میرسید. حتی یهودیها هم میآمدند؛ چون مراسم کاملا ایرانی بود و به سبک ایران برگزار میشد.
شاید هم همین برایشان جالب بود و یک یادآوری فرهنگی از ایران بود.نزدیک به هزار نفر شرکت میکردند و حتی آدمهایی میآمدند که چندان هم مذهبی نبودند.
همان ایرانیهای مقیم آمریکا که در شرایط دیگر بیحجاب بودند در این مراسم با حجاب شرکت میکردند.
افراد کاملا مذهبی و دانشجویان پیرو خط امام هم بودند. خود خانواده علی آقا هم آن روزها چندان مذهبی نبودند؛ ولی عشق خاصی به امام حسین(ع) داشتند.
بعدها هم متحول شدند و شکل زندگیشان تغییر کرد.
آن برنامه اولین روضهای بود که من شرکت میکردم. حسوحال خیلی خوبی داشتم. همین که دیوارها را سیاه زده بودند، چون هیچ جای دیگری در آمریکا انگار چنین حالوهوایی نداشت. خیلی با ظاهر پُرزَرق و بَرق آمریکا تضاد داشت. آنجا فضای ماتم بود با پرچمهای سیاه و پرچمهایی به رنگ خون.
خانمها و آقایان از هم جدا بودند. در گذشته هرجا که به روضه میرفتیم ، مختلط بود؛ اما، اینجا از هم جدا بودند و بین آنها یک پرده قرار داشت.
بعد از سخنرانی ، نوحه بود و در آخر هم شام میدادند. خواهرم در قسمت زنانه نشسته بود. کمی بعد من را از جلسه بیرون کشید و گفت:" من فاطمه را دیدم، پیدایش کردم."
گفتم :" فریبا من داشتم سخنرانی گوش میدادم."
آن شب که به خانه آمدیم تا یک دو ساعت موضوع را رها نکرد. میگفت:" دیدی مامان بزرگ راست میگفت؟"
آن شب کمی شوخی و جدی باهم صحبت کردیم، گفتیم و خندیدیم و در نهایت گفت که برای چهلم مادربزرگ دعوتشان کرده است.
بالاخره شب چهلم مادربزرگ رسید و دختری که من شنیده بودم اسمش فاطمه است با خانوادهاش به مراسم آمدند.
خواهرم او را به من نشان داد. من رفتم که چایی تعارف کنم تا آن دخترخانم آمد چایی بردارد، سینی را برای نفر بعد بردم.
بعد دوباره برگشتم و گفتم :" بفرمائید،ببخشید، شوخی کردم." بالاخره اگر با من نبودش هیچ میلی/ چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟
من همیشه جاهایی که باید مودب باشم، جدی نیستم.
نوشتار: زهرا باقری ☺️
ممنون که با ما همراه بودید 💚
#رمان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99
سلام مــاه دخــتر😘
حالٺ چــطور⁉️
ما هم خوبیــم،،قطعا با وجـود شما بهتر هم میشیم☺️
💌شما رو به یه دورهمـی و جشن مجــازی، ساعت ۱۷:۱۰ دعوت میکنیم.
و البته در انتها به یه شگفتانهٔ جذاب که مخصوص دخترای زرنگ ،زبل و فِـــرز🏃🏻♀ هست😉
📣از دست ندید،،بخصــوی دختران پای ثابت برنامههای ترنج😁😃
#جشن_مجازی
#میلاد_امام_علی
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99
💫بســم الله نــور💫
🎼صـــدای ما رو از شاهین شهرِ اصفـهـان میشنوید🎤:
ســـــلام و صــد ســلام به دختــران سرزمینم ایران🇮🇷
و
یه ســـلام ویژه به دختــران ترنجی شاهین شهــر❤️
به نوبه خودمون میــلاد با سعــادت مهــربانترین پدر عالم، مولی الموحدین، امیرالمومنین، کوکب رخشان هدایت و روز پـــدر 🧔🏻رو به همهٔ پدران شفیق، رفیق، مهربان، دلسوز و زحمتکش شادباش میگیم.
به افتخــار همه پدران عزیز و حتی پدرانی که آسمانی شدن ولی یادشون زندهست،،،بزن دست قشنگهههههه رو👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻👏🏻
علے یعنی تـــعالے در تــعالے
علے ذکر جلے در این حوالے💜
رجب ، نهرےست جارے از نگاهش
جـــهان بی او ، دچار خشکســـالے💜
#میلاد_امام_علی
#ماه_رجب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99
11.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 با احترام بابا سلام
شما رو به شنــیدن یه مــداحی زیبا دعوت میکنیم🎊🎉
🎙محمدحسینپویانفر
🖌 شاعر سیدجواد پرئی
🌼🌸عیدتون مبارک🌸🌼
#میلاد_امام_علی
#ماه_رجب
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99
تو فکــر #مسابقه اید⁉️😁اونم به وقتش فعلا از جــشن لذت ببرید💞
حواست رو بده به من...دقت کردید یه ویژگـــی فراگیر در همهههههههٔ پدرها وجود داره اونم😁😉
نصیحتهاشون هست
پست پایین 👇🏽که طنــزه،،امــا جنـس نصیحت پدر از عشقه،،مطمئن باش دخــترم تو همهههههٔ داراییش هستی💝
بابام نصیحتم میکنه میگه ادیسون هم از اولش که دانشمند به دنیا نیومده بوده.اول برقکشی ساختمان انجام میداد بعد برقکاری اتومبیل بعد برقُ کشف کرد😳😐
میدونم تاریخ رو عوض کرد
ولی نصیحتاشو دوس داشتم 😐😕😂
#با_هم_بخندیم
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
@toranjnameh99