💠 اهمیت روضهخوانی
❖ آیت الله شبیری زنجانی:
● مرحوم حاج آقا رضا زنجانی میگفت: اخیراً من دارم با روضه خوانها آشتی میکنم. روضه خوانها به همه خانهها رفتهاند و سبب شدهاند که دین در همه جای کشور منتشر شود و اگر آنها نباشند، در خیلی از جاها از دین خبری نخواهد بود.
● روضه خوانها چه قصد قربت داشته باشند، چه نداشته باشند، این اثر خارجی را دارد و باید از این جهت تأیید شوند.
● مرحوم حاج آقا رضا میگفت: بارها وقتی من به بالای شهر تهران میرفتم، بچه هایی که در حال بازی بودند، میگفتند: آقا روضه خوان آمد! آقا روضه خوان آمد! با این که حاج آقا رضا روضه خوان نبود، ولی مردم، معمّم را به عنوان روضه خوان میشناسند.
● در اهمیت روضه خوانی همین بس که رضاخان وقتی میخواست جلو دین را بگیرد و ایران را به سمت غرب سوق دهد، اوّل روضه خوانی را غدغن کرد و جلو مجالس روضه را گرفت.
📚جرعهای از دریا؛ ج۳؛ ص۶۱۷
✍ پ.نوشت: در حفظ حرمت و نگهداری این میراث گرانقدر مسئولیم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📲 ثواب انتشار این پیام با شما📿
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina
💠 استغفار ملّی
بیانات امام خامنه ای دامت برکاته:
تأثیر استغفار در یکی از سختترین میدانهای زندگی یعنی میدان مبارزهی آشکار با دشمن است که در این آیهی شریفه، در سورهی مبارکهی آلعمران میفرماید:
وَ کَأَیِّن مِن نَبیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما اَصابَهُم فی سَبیلِ اللهِ وَ ما ضَعُفوا وَ مَا استَکانوا وَ اللهُ یُحِبُّ الصّابِرین، (آل عمران/۱۴۶) وَ ما کانَ قَولَهُم اِلّا اَن قالوا رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا؛
یعنی این کسانی که در میدان جنگ [همراه] با پیغمبران مجاهدت میکردند ــ که اینجا ضمناً جهت حرکت پیغمبران هم معلوم میشود؛ تصوّر نشود که پیغمبران در خانهها نشسته بودند، یا مثلاً همیشه در مساجد و معابد و مانند اینها [بودند]؛ نخیر ــ در میدانهای جنگی که پیغمبران میرفتند و با دشمنان مبارزه میکردند، این ربّیّون یا ربّانیّون و خداپرستان و محورهای خداپرستی دعایشان این بود:
رَبَّنَا اغفِر لَنا ذُنوبَنا وَ اِسرافَنا فی اَمرِنا وَ ثَبِّت اَقدامَنا وَ انصُرنا عَلَى القَومِ الکافِرین؛(آل عمران/۱۴۷)
یعنی رابطهی استغفار با جنگ، با ثبات قدم، با نصرت؛ این است دیگر؛ استغفار این جور است.
اگر انسان به معنای واقعی کلمه از خدای متعال به خاطر خطاها و کوتاهیها و مانند اینها طلب مغفرت کند و معذرتخواهی کند، خدای متعال جواب میدهد دیگر؛ این، صریح آیهی قرآن است. آن وقت پاسخ خدای متعال به اینهایی که استغفار کردند و به خدای متعال گفتند که ما را نصرت بده.
این بود: فَآتَاهُمُ اللهُ ثَوابَ الدُّنیا وَحُسنَ ثَوابِ الآخِرَة؛(آل عمران/۱۴۸) قبل از آخرت، در دنیا پاسخ اینها را داد، به خاطر استغفاری که کرده بودند.
پس درس قرآن شد مدد گرفتن از استغفار برای پیروزی در میدانهای گوناگون؛ یعنی نگاهمان به استغفار این نباشد که مثلاً فقط برای گناهان شخصی و برای شستشوی دل خودمان استغفار کافی است؛ نه، استغفار در میدانهای ملّی، در میدانهای بزرگ اجتماعی کارکرد دارد، تأثیر دارد و ما را به توفیقات بزرگ می رساند.
در دیدار با مسئولین نظام
۱۴۰۱/۰۱/۲۳
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina
📸 #اختصاصی/ تصاویر کمتر دیده شده از شهر کربلا در سال 1287 شمسی
◼️ تصاویر از بالای منارههای حرم حضرت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) گرفته شده است.
◼️ در این تصاویر بینالحرمین کاملا متفاوت با فضای امروزی میباشد.
◻️عکاس: رضا عکاسباشی
🔻از خبرگزاری حوزه
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #شبهات_کربلا | بهتر نیست هزینه مراسمات مذهبی برای ازدواج و فقرا مصرف شود؟
🔹ایجاد دوقطبی یعنی نشناختن مصلحت های مختلف، همه امور معرفتی و معارف دینی باید در جای خود به نحو احسن اجرا شود؛ ما در جامعه میبینیم که کسانی بیشتر به فقرا رسیدگی میکنند که به معارف و شعائر دینی بیشتر اهمیت میدهند.
◻️دراین شبهه یک انحصار کاذب درست میشود، آیا امکان ندارد که به هر دو رسیدگی شود؟
◻️کسانی بیشتر به فقرا رسیدگی میکنند که به معارف و شعائر دینی بیشتر اهمیت میدهند.
◻️این مناسک دینی که جزء شعائر دینی است، باید تقویت شود.
◻️همه امور معرفتی و معارف دینی باید در جای خود به نحو احسن اجرا شود.
◻️بسیاری از معارف دینی، مسائل اجتماعی و حرکات آزادیبخش و کمک به فقرا در همین مناسک دینی ترویج میشود.
◻️مروّجان این شبهه گاهی اوقات در موارد غیرضروری و حتی مضر، هزینههای سرسامآوری انجام میدهند و اصلا به یاد فقرا نمیافتند.
🔻از خبرگزاریحوزه
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina
امام حسین (ع) پیشوای روشنایی ها.pdf
2.7M
فایل کتاب
«امام حسین (علیه السلام) پیشوای روشنایی ها»
که در سال 1389 انتشار یافت، جهت استفاده عموم علاقه مندان ِبه سالار شهیدان (ع) به ویژه مبلغان معزز تقدیم می گردد.
امید است که خدمتی اندک در ساحت سرور شهیدان و یاران باوفای ایشان (ع) تلقی گردد!
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina
✳️ روایت شگفت آوری از امام سجاد (ع) در مقایسه میان شهادت یحیی بن زکریا و سالار شهیدان (علیهما السلام)
🔻خرجنا مع الحسين فما نزل منزلاً و لا ارتحل عنه إلا وذكر يحيى بن زكريا ، و قال يوما :
مِن هَوان الدّنيا على الله أنَّ رأس يحيى أهدي إلى بغي ما بغايا بني إسرائيل .
🔻 و في حديث مقاتل عن زين العابدين ( ع ) : إنَّ امرأة ملك بني إسرائيل كبرت و أرادت أن تزوج بنتها منه للملك فاستشار الملك يحيى بن زكريّا فنهاه عن ذلك ، فعرفت المرأة ذلك و زيّنت بنتها و بعثتها إلى الملك فذهبت و لعبت بين يديه ، فقال لها الملك : ما حاجتك ؟ قالت : رأس يحيى بن زكريا ، فقال الملك : يا بنية حاجة غير هذه ، قالت : ما أريد غيره ، وكان الملك إذا كذب فيهم عزل عن ملكه فخير بين ملكه و بين قتل يحيى فقتله، ثم بعث برأسه إليها في طشت من ذهب فأمرت الأرض فأخذتها ، و سلّط الله عليهم بُخت نصر فجعل يرمي عليهم بالمجانيق و لا تعمل شيئا، فخرجت عليه عجوز من المدينة فقالت : أيها الملك ان هذه مدينة الأنبياء لا ننفتح إلا بما أدلّك عليه ، قال : لك ما سألت ، قالت : إرمِها بالخبث و العذرة ، ففعل فتقطعت فدخلها فقال : علي بالعجوز ، فقال لها : ما حاجتك ؟ قالت : في المدينة دم يغلي فاقتل عليه حتى يسكن ، فقتل عليه سبعين ألفا حتى سكن ، يا ولدي يا علي و الله لا يسكن دمي حتى يبعث المهدي الله فيقتل على دمي من المنافقين الكفرة الفسقة سبعين ألفا .
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSinawww.maref.ir
شکر نعمت، نعمتت افزون کند!
...عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِکِ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَیْنَ أَیْدِینَا عِنَبٌ نَأْکُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِی فِی هَذَا إِنْ کَانَ دِرْهَمٌ قَالَ یَسَعُ اللَّهُ عَلَیْکَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ یَسَعُ اللَّهُ لَکَ وَ لَمْ یُعْطِهِ شَیْئاً ثُمَ جَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ الَّذِی رَزَقَنِی فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَحَشَا مِلْءَ کَفَّیْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ یَدِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ یَا غُلَامُ أَیُّ شَیْءٍ مَعَکَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِینَ دِرْهَماً فِیمَا حَزَرْنَاهُ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِیَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْکَ وَحْدَکَ لَا شَرِیکَ لَکَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَکَانَکَ فَخَلَعَ قَمِیصاً کَانَ عَلَیْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی کَسَانِی وَ سَتَرَنِی یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ خَیْراً لَمْ یَدْعُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ یَدْعُ لَهُ لَمْ یَزَلْ یُعْطِیهِ لِأَنَّهُ کُلَّمَا کَانَ یُعْطِیهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ. ( الکافی، ج۴، ص۴۹)
مِسمَع بن عبدالملک گوید:
در سرزمین مِنا نزد امام صادق (علیهالسلام) بودیم و جلویمان مقداری انگور بود که آن را میخوردیم.
سائلی آمد و از حضرت درخواستِ (کمک) کرد.
حضرت دستور دادند خوشهای انگور به ایشان بدهند. خوشه انگور را به او دادند.
سائل گفت: من نیازی به این ندارم. اگر درهم (سکه نقره) بود (آن را بدهید.)
حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.»
پس سائل رفت. بعد، برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید.
حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» و چیزی به او ندادند.»
مِسمَع گوید:
سپس سائل دیگری آمد.
حضرت سه حبه انگور برداشتند و به سمت او گرفتند.
سائل آن را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهانهاست؛ کسی که به من روزی داده است.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «بایست!» آنگاه دو دستشان را پر از انگور کردند و به سمت او گرفتند.
سائل انگورها را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهانهاست.
حضرت فرمودند: «بایست!» (آنگاه) به غلامشان خطاب کردند: «چقدر درهم همراهت داری؟»
مِسمَع گوید:
حدس میزنم نزد او حدود بیست درهم بود.
حضرت سکهها را به سوی او گرفتند.
سائل سکهها را گرفت و گفت: حمد مخصوص خداست. (ای خدا!) این از آنِ توست، هیچ شریکی برای تو نیست.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «بایست!» آنگاه پیراهنی را که بر تن داشتند، در آوردند و فرمودند: «این را بپوش!»
سائل پیراهن را پوشید و گفت: حمد مخصوص خدایی است که مرا لباس داد و پوشانید. خداوند به شما جزای خیر دهد، ای ابوعبدالله!
سائل فقط همین دعا را برای حضرت کرد. سپس برگشت و رفت. (و امام کمک دیگری به او نکردند.)
مِسمَع گوید:
گمان ما این بود که اگر سائل برای حضرت دعا نمیکردند، ایشان همچنان به او میبخشیدند؛
زیرا ایشان هروقت به او چیزی میدادند و او خدا را حمد میکرد، باز به او میبخشیدند.
🤲 اللّهم عجّل لوليّک الفرج
#صادق_انواری
🇮🇷@ToroSina