قسمت ششم؛ اولین قله خود باوری.mp3
40.09M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت ششم: اولین قلۀ خودباوری
📍روایت زیارتگاه فتحالمبین
📻 در منطقهی فتحالمبین، یعنی در ادامه لایه سوم جنگ، مثل همیشه سوال اول اینه که جای فتحالمبین در جنگ ما کجاست؟ برای پاسخ به این سوال باید برگردیم به ماجرای آن جوانهای مومن انقلابی که بعد شهادت سید حسین علمالهدی، شانههای خودشون رو به زیر بار مسئولیت جنگ دادن، دوکوهه رو برای تربیت آدمها و فتحالفتوحهای انقلاب اسلامی تاسیس کردن و حالا نوبت این بود تا...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa
قسمت هفتم؛ بهشتی جنگ.mp3
51.83M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت هفتم: بهشتی جنگ
📍روایت زیارتگاه شهید حسن باقری
📻 قلمش را برداشت و شروع کرد به نوشتن: نیروهامون توجیه نبودن، در همهی محورهای عملیاتی یکسان عمل نکردیم، شتابزده کار کردیم، مهمات دیر رسید، یگان مهندسی درست عمل نکرد، خون سیدحسین علمالهدی و یارانش روی خاک ریخت؛
اینا دردهای ...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa
سفر ما رو به اتمامه از تمام افرادی که بابت گزارشات تصویری و پخش زنده ما از راهیان نور اذیت شدند معذرت میخوام
افرادی هم که استفاده بردند لطفا براما دعا کنند
#ادمین
#راهیان_نور۱۴۰۳
@Twiitaa
قسمت هشتم؛ غرور طلیعه شکست(1).mp3
43.74M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت هشتم: غرور طلیعه شکست
📍روایت زیارتگاه کانال کمیل و پاسگاه زید
📻 خوب که به سرنوشت جنگ نگاه میکنیم، با نقشآفرینی جریان جوان مومن انقلابی، در انتهای قسمت سوم جنگ، خرمشهر آزاد شده و امام با طرح یک جمله که خرمشهر را خدا آزاد کرد، یه بار دیگه افق حرکت رزمندگان رو بازتنظیم میکنه که حواستون باشه اگه خدا نباشه هیچ اتفاقی نمیفته. حالا بعد آزادسازی خرمشهر سوال اصلی اینه: ادامه جنگ چطوری میشه؟...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa
قسمت پنجم سفرنامه:
رسیدیم به هور
جایی که وقتی درِ جنگیدن تو خشکی به روی ما بسته شده بود
یه مرد محلی
به اسم علی هاشمی
اومد و پیشنهاد داد که از طریق هور
به خاک عراق دسترسی پیدا کنن
فرمانده گفت نمیشه
ما تجهیزات نداریم، این تالاب رو نمیشناسیم و از این حرفا
آقای هاشمی بر و بچه های محلی(عرب خوزستان که بقیه ی مردم بهشون اعتماد نداشتن چون میگفتن همزبان عراقی ها هستن و مورد اطمینان نیستن) رو جمع میکنه
و به مدت ۱ سال این تالاب رو شناسایی میکنن
با چه سختی طاقت فرسایی روز ها روی آب می مونن
تا این تالاب به طول ۹۰ کیلومتر و عرض ۱۲۰ کیلومتر(دقیق یادم نیست)
رو شناسایی کنن
نقشه ازش تهیه میکنن
با توجه به اینکه نی های توی این تالاب
چون توی آب هستن
همش درحال حرکت و تغییر هستن
وقتی شناسایی تموم میشه
همه ی فرمانده ها رو جمع میکنن و نقشه رو بهشون میگن
تا قبل از این
این نقشه فقط بین علی هاشمی و یکی از فرمانده ها بوده
وقتی نقشه رو میگن
فرمانده های مختلف اعم از شهید زین الدین،شهید خرازی و.... مخالفت میکنن
آقای هاشمی هم تن این فرمانده ها لباس عربی میپوشونه تا همرنگ مردم محلی بشن
و اونا رو سوار قایق میکنه
میبره تو خاک عراق
اینجوری اونا با این نقشه تا حدودی موافقت میکنن
اما باز هم مخالفت هایی هست
چرا که میگفتن بر فرض که نیرو فرستادیم
اون نیرو آب میخواد
غذا میخواد
مهمات میخواد
پشتیبانی لازم داره
آقای هاشمی با یه چالش جدید مواجه شد
اینجا بچه های مهندسی وارد عمل شدن و پل هایی ساختن که توی فیلم مشخصه
دوباره فرمانده ها قبول نکردن و گفتن ما فقط چند تا قایق صیادی داریم
با اینا نمیشه رفت جنگ
اینجا یه ابتکار ایجاد شد
دوشکا رو روی قایق ماهیگیری نصب کردن
و این شد زمینه ای برای آینده ی نیروی دریایی که ما الان ناو های عظیم و مجهزی داریم
فرمانده ها قبول کردن
بچه ها از طریق هور وارد عراق شدن
اما در نهایت
بعد از مدت ها
عراقی ها آقا علی هاشمی و پایگاهش رو شناسایی میکنن
بهش میگن باید از هور خارج بشین
آقای هاشمی میگه اول نیرو ها بعد من
این حرفش توسط عراقی ها شنود میشه
آخر سر وقتی میخواد از هور خارج بشه عراقی ها جلوش رو میگیرن
و اون به همراه ۳,۴ نفر دیگه به سمت نیزار ها میرن تا اسیر نشن
چراکه آقای هاشمی فرمانده مهم و بزرگی بودن
میرن و دیگه پیداشون نمیشه
اما چرا تا الان اسم این شهید بزرگوار به گوشمون نخورده؟
چون میگن اطلاعات هاشمی رو عمومی نکنیم
شاید اسیر باشه و عراقی ها بفهمن که فرمانده ی بزرگیه
بعد از اتمام جنگ و سرنگونی حزب بعث
متوجه میشن شهید هاشمی اصلا تو عراق نیست
اما باز هم میگن علنی نکنین چون احتمال داره خیانت کرده باشه و رفته باشه
(متاسفم برای اونایی که همچین افکاری داشتن)
سال ها بعد در سال ۸۹
یه پیکر تو نیزار ها پیدا میشه
و بعد از کلی برو و بیا و آزمایش
متوجه میشن این پیکر شهید علی هاشمی هست
شهیدی که فرمانده ی بزرگی بود اما بخاطر برخی از ملاحظات که شاید اصلا لازم نبود
اسمش به گوشمون نرسید
#نیلان
#راهیان_نور
@Twiitaa
قسمت نهم؛ توقف ممنوع.mp3
51.79M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت نهم: توقف ممنوع
📍روایت زیارتگاه هورالعظیم و طلائیه
📻 وقتی وارد منطقهی طلائیه و هور و سه راه جفیر و جزیره مجنون میشویم، وقتی به وسعت منطقه نگاه میکنیم، وقتی از خشکی و زمین داغ، تا آب و نی و نیزار رو خوب رصد میکنیم، یه سوال برامون پیش میاد. راستی اینجا کجاست؟ و چرا بعد از عملیاتهای رمضان و والفجر مقدماتی و والفجر ۱ و ۲ و ۳، اومدیم توی این منطقه برای جنگیدن؟...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa
سفرنامه ششم:
رفتیم طلائیه
یه تیکه ی دیگه از بهشت
اصلا بهتره بگیم تمام منطقه های جنگی
بهشت محسوب میشن
یه بهشت مجزا با حال و هوای خاص خودش
اینجا طلائیه است
صدای ما رو از مرز میشنوین
طلائیه
آرامگاه ۵ شهید گمنام
که برکت های زیادی دارن
دیشب تو میشداغ دربارش صحبت شد
راوی میگفت
یه نفر شب میاد میخوابه تو طلائیه
کنار شهدا
و یچیز محشر رو مشاهده میکنه
میگه دیدم
ملائکه فوج فوج دارن پایین میان
بالای سر قبور شهدا
کمی بعد
بانوی نورانی رو میبینه
که دسته های ملائکه اطرافش هستن و دارن همراهیش میکنن
راوی میگه نمیدونم اون بانو حضرت زهرا بود یا حضرت زینب
اما مهم اینه
این اتفاقی بود که اون مرد
تو حالت مکاشفه
کنار قبور شهدای طلائیه تجربه کرد
زنگ زد به آیت الله حسن زاده آملی
ایشون فرمودند: چیزی که تو الان دیدی رو ما قبلا دیده بودیم
حالا راوی از تجربه خودش میگه
اینکه کارد به استخونش رسیده بود
میاد طلائیه و درد و دل میکنه
وقتی خارج میشه
زنگ میزنن و میگن مشکل حل شده
هرچی بهشون بگی ردخور نداره
تمام اینا
نشون میده این ۵ شهید چقد مقدس و بزرگوار هستن
بالاخره گمنامن
همنشین حضرت زهرا هستن
کم چیزی نیست
جاتون برای بار ششم خالی:)
#نیلان
#راهیان_نور
@Twiitaa
سفرنامه هفتم:
سلام
صدا میاد؟
صدای ما رو از هویزه میشنوین
یه جای خیلی خیلی با صفا
تو قسمت قبلی گفتم
هر منطقه ی جنگی یه بهشت محسوب میشه
اینم یکی دیگه از بهشت ها
اومممم
چطور آرامشش رو وصف کنم!
آرامش برای هرکی یه معنایی داره
اما هویزه
البته که تمام منطقه های جنگی
اون حس آرامش رو بهت منتقل میکنن
هویزه داستان غریبی داره
وقتی رژیم بعث عراق اینجا رو تصرف میکنه
همه چی رو ویران میکنه
یه عده از مردم رو اسیر میکنه و به بصره میفرسته
و یه عده ی دیگه رو زنده به گور میکنه
می سوزونه
و یا تجاوز میکنه
عراقی ها
چندین هزار مین تو زمین های کشاورزی این اطراف کار گذاشته بودن
ساده از جملات بالا نگذرین
سوزوندن و زنده به گور کردن و اسیر کردن مردم
کم چیزی نیست
یکم که عمیق بهش فک کنی
وحشتناک میشه
اما خب
هویزه این رو تجربه کرد:)
در نهایت
این مکان بهشت گونه
تو تاریخ ۱۸ اردیبهشت سال ۶۱
بعد از ۱۶ ماه
آزاد شد....:)))
#نیلان
#راهیان_نور
@Twiitaa
قسمت دهم؛ تجلی عقل تاریخی.mp3
32.24M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت دهم: تجلّی عقل تاریخی
📍روایت زیارتگاه اروند
📻 وقتی لایه پنجم با عدم موفقیت ورود به خاک عراق و عدم تصرف جاده الاماره - بصره تمام میشه، لایه ششم جنگ شروع میشه و هنوز ماجرای تعقیب متجاوز تا تأدیب متجاوز ادامه داره. و حالا مسئله اینه که با توجه به اینکه امکان پیروزی در مناطق شمالی و میانی خوزستان وجود نداره، ادامه انجام عملیات برای فتح بخشی از خاک عراق رو از کجا باید دنبال کنیم؟...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa
سفرنامه هشتم:
علقمه...
زیباترین گلزار شهدایی بود که می دیدم
گلزار آبی شهدا
جایی که چند هزار غواص برای عملیات کربلای ۴ رفتن و خیلی هاشون برنگشتن
علقمه هنوز مدفن ۵۲ شهید غواصه که هیچ وقت برنگشتن:)
این رود بخشی از ارونده
که خود اروند هم شامل رود فرات,دجله وکارون میشه
علقمه روایت غریبی داره
چرا؟
چون اروند وحشیه
بی مهره
بچه ها رو با خودش برد...
اروند سرده
تاریکه
و غمگین
علقمه زیباست
اما یه زیبای حزین
اون شب شهدا واسه رفتن به دل آب
از هم پیشی میگرفتن
اما ماجرای غمگینش اینجاست
بهشون گفته بودن
برای اینکه عملیات لو نره
اگه تیر خوردین
صدای ناله تون بلند نشه
همشون با یه طناب به هم وصل بودن
غواص ها پشت سر هم زدن به آب
تو دل شب
برای من و تو
برای اینکه چادرمون حفظ بشه
برای اینکه ایرانمون حفظ بشه
فک کن
وقتی تو آب سرد و وحشیه علقمه داری میری سمت جبهه ی دشمن
و میبینی یهو طناب پشتت سبک میشه
چرا؟
چون رفیقت تیر خورده
قرار بود ناله نکنن دیگه...؛)
آخرین چیزی که میشنوی ناله ی ضعیف یا زهراست
و بعد آب وحشی
پیکر بی جونش رو با خودش میبره
اما تو
کاری از دستت بر نمیاد
باید پیش بری تا عملیات پیش بره
باید پیش بری تا ایرانت حفظ بشه
تا چادر خواهرت نیوفته
علقمه عجیبه
مادر شهید میاد
به راوی میگه آب علقمه رو نفرین نکن
راوی میپرسه چرا ؟
مادر شهید با بغض میگه
چون پسر من رو در آغوش گرفته
چون هنوز پسرم اونجاست
سیم خاردار رو براش باز میکنن
میشینه کنار آب
دستش رو میزنه به علقمه و واسه جگر گوشه ش فاتحه میخونه
بی قراری میکنه
میخوان از علقمه جداش کنن
یه مشت آب بر میداره و میگه
آب
میگن توی تو بخشی از آب فرات هم هست
التماست میکنم
یعنی بعد این همه سال
یه تیکه استخون از بچم به من نمیرسه؟
میخوای دست خالی از اینجا برم؟
هنوز تو نیزار های علقمه صدای بیسیم و تفنگ و نفس غواص ها شنیده میشه
علقمه هنوز بوی غواص ها رو میده
علقمه پایندست
علقمه زیباست:)
#نیلان
#راهیان_نور
@Twiitaa
قسمت یازدهم؛ بازگشت به مسیر.mp3
39.61M
⚜ مجموعه صوتی روایت سوم
🎙 قسمت یازدهم: بازگشت به مسیر
📍روایت زیارتگاه علقمه و شلمچه
📻 انگار دنیا و سران کشورهای زورگوی دنیا، از انجام عملیات والفجر هشتی که ما انجام دادیم و فاو رو فتح کردیم، خیلی راضی نیستند. به همین خاطر وقتی ما نمیتونیم خیلی دستاوردِ سیاسی قابل توجهی از این ماجرای والفجر۸ برای خودمون به دست بیاریم، یه اتفاقاتی میفته. بعد از عملیات والفجر ۸ ماجرای مک فارلین شروع میشه و آمریکاییها حالا اومدن که...
🔹 ادامه دارد...
♦️ با ما همراه باشید
#مطرا #مطرآوا
#محتوای_شنیداری #روایت_سوم
#راهیاننور_گام_دوم_انقلاب_اسلامی
#جهاد_تبیین #جنگ_روایت_ها
#گذشته_آینده_ساز #آینده_از_آن_ماست
#راهیان_نور
@Twiitaa