همه چی خوب بود و ازریل و کارا مثل
خواهر برادر بودن
و هیولا ها خیلی خوشحال بودن
و زیرزمین دوباره رنگ خوشحالی و شادی رو دید(منظورم اینه همه چی خوب بود😂)
بعضی ها میگن:
یه روز کارا و ازریل میخواستن برای ازگور کیک درست کنن
اما یکی از مواد اشتباهی سمی بوده!
و ازگور کیک رو میخوره و تا سر حد مرگ هم میره....اما خوشبختانه زنده میمونه
و اونجا کارا یه فکر به ذهنش میرسه
که خودش سمی که تو کیک بوده رو بخوره
تا ازریل روحش رو برداره
#داستان_آندرتیل
Undertale
بعضی ها میگن: یه روز کارا و ازریل میخواستن برای ازگور کیک درست کنن اما یکی از مواد اشتباهی سمی بوده!
اما بعضی ها میگن خود کارا عمدا سم رو تو
کیک گذاشته تا روح ازگور رو برداره و آزاد بشه
اما چون ناموفق بوده خودش سم رو میخوره
کارا مریض میشه
و از ازریل میخواد به عنوان وصیتش اونو به گل های وطنش ببره. و اونجا بزاره
طبق وصیت کارا
ازریل جسد کارا رو برمیداره و از سد عبور میکنه
و اون رو روی گل های روستاشون میزاره.
اما...
انسان ها یک هیولا میمبینن که دستش یه بچه مرده هست.
و فکر میکنن ازریل کارا رو کشته
پس دیوانه وار بهش حمله میکنن
ازریل میتونست با یه ضربه همه اون ها رو از بین ببره...ولی این کار رو نکرد
ازریل که به شدت زخمی شده جسد کارا رو برمیداره و به سمت سرزمین خودشون میره
ازریل میفته توی سرزمین خودش و میمیره
#داستان_آندرتیل