او حتی بیشتر از خودم مانندم است؛ روح انسان از هرچه ساخته شده باشد، من و او یک گونه هستیم.
-بلندی های بادگیر
هدایت شده از
11 - DEEP IN YOUR SOUL - Alan Vuong (320).mp3
زمان:
حجم:
7.9M
یوزر نیم silsia ، اهنگی که وایبتو میده :: 😭
پردهی ذهنم را تکانی محکم تر از قبل
میدهم که شاید به خود بیاید و پیببرد که کمی دل به مانند بقیه بودن بدهد . همهی همه لباس هایی قرمز فام به تن کردهاند چرا که فکر میکنند بلندترین شب سال است که فرا رسیده اما صادقانه ؛ هنوز هم وعدهی ساعت ۹ در رختِخواب بودن دایر است . به شکلی برای خود دنبال مقصری میگشتم که فریاد یلدا بلند شد که حاکی از آمدنش بود . امشب به گمان من بهانهی مضخرفی است برای اینکه فقط بقیه به نام دیدن یکدیگر شکم هایشان را پر کنند و یکدیگر را جوری با صمیمیت و لبخندی گرم موردخطاب قرار دهند انگار که قرار نیست فقط بعد از فرا رسیدن غیاب آن کس ، به خالی کردن حرص دلشان با کلماتِ متضادِ زمان وجود او بپردازند . شاید زیباترین چیز امشب میتوانست ماه فیروزهای رنگ نگاشته شده در آسمان باشد اما همان را هم گرد و غبار معروف تسخیر کرده پس فقط چاره دوباره تظاهر سازی با همان پلیور قرمز رنگ ، یک لبخند و زجر دادن خود با بچه های فامیل است (که یواشکی نیشگون گرفتنشان میتواند مجاز باشد) .
᥎ᥱᥣm᥆ᥙrᥒ²
۲۲ نوامبر 50 : 15 دفترچه
۲۲ دسامبر 02 : 12
دفترچه
᥎ᥱᥣm᥆ᥙrᥒ²
۲۲ دسامبر 02 : 12 دفترچه
با هر بار نگاه کردن بهش احساس فرسودگی
و چیزایی که هرگز قرار نیست دوباره تن خودش رو به رخداد بده تداعی میشه . کلمه دو بخشی 'هرگز نرسیدن' جای خودش رو به خوشیای که روزی میتونست حضور داشته باشه با ناامیدی ، جایگزین میکنه . دقیقا همون حسی که با از دست دادن میکشی اما تمایلی برای شکست آنچه درونت ایجاد شده و گردگیری کردن نداری . نمیشه جایگزین کرد چون هیچی جای آرامش و حس خوب جا مونده توی گذشته رو نمیگیره پس در نهایت فقط حزن و پوچي حاصل از غمخواری ، مهمون شبهای تاریک اتاق و سکوت عذاب آور و مهمان ناخوندهای به نام فکره . خیرگیِ دوباره به این چیزی که معنیش در گذشته محبوس شده و فقط جسم خاک گرفته باقی مونده ، شباهت ناراحت کنندهای
به روح پیر و فرسودهات داره .
⊹ دی ָ۫࣪