این چنل متولد شد تا پناهگاهی باشه برای کلماتی که جای دیگهای نداشتن
خوشحالم که همراهید.
من واقعا وقتی این چیزا رو توی خواب میبینم، آرامشی که بهم تزریق میشه ده برابرِ واقعیته..
اصن توی قلبم یجوری احساس امنیت میپیچه که نمیخوام دیگه از خواب بیدار بشم..
ولی وقتی تموم میشه و از خواب بیدار میشم، چون میدونم قرار نیست اون حس و اتفاق رو توی واقعیت تجربه کنم، حالم از خودم و اون خواب بهم میخوره.
بله من منطقی تصمیم میگیرم و با احساساتم برای تصمیمی که گرفتم عزاداری میکنم .