آقادرحالغسلآروماشک
میریختنولیلحظهایکه
دستشونخوردبهبازویمادر...💔
آقایهمرتبهرهاکردنفرمودن
بچههابیایدبامادرتونوداع کنید...😭💔
یکیمیگفتمادرمنحسنم...💔
منهمونکسیامکهتوکوچه
خاکایچادرتوتکوندم...😔💔
هیمیگفتمادرتومادرینبودی
کهوقتیحسینصدابزنهجوابندی...💔😭