هدایت شده از مخفیگاه.
و از آدم های امن زندگیم هم تشکر میکنم که امسال تسکین روی درد هام بودید.✨
ازت بدم نمیاد ۱۴۰۳ ولی سال خوب و آسونی نبودی پر از دراما، تغییر، چیزهایی که مجبور شدم یاد بگیرم و چیزایی که مجبور شدم قبول کنم حتی زمانی که براش آماده نبودم.
بهم یاد دادی زندگی تویه لحظه میتونه زیر و رو بشه. و مهم تر از همه فهمیدم هیچی تو زندگیم مهمتر از سلامتیم نیست. چه روحی، چه احساسی، چه جسمی.
پس ازت متنفر نیستم. ولی هنوز نمیتونم ببخشمت. چون مجبورم کردی با حقیقت هایی رو به رو بشم که نمیخواستم قبول کنم یا از دست دادن هایی که آمادشون نبودم..
اما در کنار همه اینا، لحظههای خوبی هم بود و واسه همونا هم که شده ازت ممنونم. بابت همهچیزای خوبی که لحظاتمو ساختن و آدمایی که باعث لبخند ام شدن. هم ازت ممنونم و هم دلخور. اما تموم شدی و امیدوارم ۱۴۰۴ کاری نکنه ازش متنفر باشم..
و در اخر، با همهی لحظات شاد، امیدوارم که دیگه مثل تو رو تجربه نکنم و سال بعدی مجبور به تصمیماتی که امسال مجبور به گرفتنشون بودم، نباشم.
1781
برگشتن به تاریکی چه حسی داره، بازنده؟
همهچی اینقدر تاریکه که حتی نمیتونم خود بازندهمو هم تشخیص بدم.
یادمه دیشب مردم، تا صبح گریه کردم. بعدش پاشدم دست و صورتمو شستم و سال نو رو به خانواده تبریک گفتم.