تاریخ
"جنگ جمل،یا نبرد جمل
این جنگ بین "عایشه(همسر پیامبر)"از یک سو، ودر طرف دیگر "علی بن ابیطالب" رخ داد...
به خاطر اینکه"عایشه"در میدان جنگ بر روی شتری به نام"عسکر" سوار بود اسم این جنگ جمل نامیده شد...
که به سپاهیان" عایشه" میگفتند سپاهیان جمل...
جمل یعنی:شتر نر
در این جنگ آقا امام "حسن مجتبی" و" امام حسین" حضور داشتند و از فرماندهان جنگ بودند...
"مالک اشتر" و "عماریاسر" و" محمد حنفی" توی این جنگ بودند که فرماندهی جناحین بر عهده آنان بود...
فرماندهان "عایشه" هم "طلحةبن عبیدالله" و "زبیربن عوام" و "عبداللهبن زبیر" بودند...
دلیل قیام"عایشه" علیه امیرالمؤمنین خونخواهی عثمان بود، در صورتی که امیرالمؤمنین هیچ تقصیری تو کشته شدن عثمان نداشت...
بلکه فرزند ارشدش امام حسن و امام حسین رو برای محافظت از خانهی عثمان فرستاده بود...
امام حسن و امام حسین درب منزل عثمان نگهبانی میدادن...(داستانش مفصله این که چه جور عثمان کشته شد برید مطالعه کنیید...)
در نتیجه به این بهانه عایشه با امیرالمومنین وارد جنگ میشود...
در میدان نبرد دو طرف در مقابل هم قرار میگرن، اما بر اساس مذاکراتی که بین دو طرف انجام شد قرار بود جنگ تمام بشه و صلح انجام شود، اما یک باره و بدون هیچ مقدمه به صورت اتفاقی جنگ شروع میشه که دلیلش تو تاریخ نبود...
مهم ترین قسمت جنگ دور شتر "عایشه" بود...
حدودا 3000 نفر برا محافظت از عایشه کشته شدن...
یعنی هر کسی که کشته میشد یه نفر دیگر جایگزین میشد تا از عایشه محافظت کنند...
امیرالمؤمنین به محمد حنفی گفت تا شتر روی پاش باشه سپاهیان جمل مقاومت میکنن...
حضرت به محمد حنفی دستور داد تا به دل سپاه بزنه و شتر از پا بندازه...
اما محمد حنفی شکست خورده نزد امیرالمؤمنین برمیگرده...
حتی مالک اشتر هم در جریان درگیری با شتر زخمی شده بود...
در این هنگام امام حسن نیزه رو از محمد حنفی میگیره...
امام حسن با سپاه درگیر میشن و بالاخره نیزه را وارد بدن شتر کردن
و موفق میشن پای شتر رو قطع کنن...
با از پای افتادن شتر در اثر رشادت و دلاوری امام حسن لشکر امام علی پیروز جنگ میشن و "عایشه" اسیر میشه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این شبا مثه شبای آخر محرم خیلی دلگیره...💔🌴❤️🩹
حَسـَــــنْ جــــــــانَمْ...🌴💚
"لعن با زبان روزه" [{حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند هرکس در ماه مبارک رمضان 🌙 با زبان روزه قا
ورود به قیامت با لب خندون رو فقط تو قیامت درک میکنیم...
وقتی میبینیم چشا اونجا همه گریونه...
رفیق رفیقو نمیشناسه...
خلاصه که فردا آخر ماه رمضونه...
از ته دل نسبت به دشمنان اهل بیت برائت کنین...
قسم بخورین که تا نفس میکشیم دِینمون رو نسبت بهشون ادا کنیم...
ورود با لب خندون تو قیامت قیمت نداره داداش...
فرصت و غنیمت بشماریم...
التماس دعا...
یا علی مدد🌴💚
"پیام سنجاق شده رو بخونین"
حَسـَــــنْ جــــــــانَمْ...🌴💚
میخام به خودم تلقین کنم که تموم نشده...
ولی حیف...
صبح تا شب چیزی نخوردن برا ما کم همتا سخته ولی به خاطر اباعبدالله قشنگه...
مارو به ماه رمضون سال بعد هم برسون...💔🌴
vahid-shokri-in-eshghi-ke(128).mp3
5.52M
هر کی شد خراب حسین آباده...❤️🩹❤️🩹
"شمشیر ذوالفقار"
در جنگ احد آقا علی بن ابی طالب هنگام درگیری، شمشیرش با کلاهخود یکی از دشمنان برخورد میکنه...
و شمشیر حضرت میشکنه...
امیرالمؤمنین نزد پیامبر میره و از اون یه شمشیر میخاد...
از سمت آسمان،جبرئیل ذوالفقار را برای پیامبر نازل کرد...
پیامبر شمشیر را به سمت امیرالمومنین پرتاب کردن...
(آقا امیرالمؤمنین توی جنگ احد 26 سالشون بوده...
بدونید که خلیفهی ما توی همین سن پهلوانان عرب مثله حارث و عمروبن عبدود و حنظله رو به جهنم فرستاد...)
وقتی پیامبر نبرد امیرالمومنین با ذوالفقار رو دید این حدیث را فرمود:
"لاسیف الا ذوالفقار،لا فتی الا علی"
"این قسمت از تاریخ فقط باور شیعیان هست"
در این مورد اقوال دیگری نیز وجود دارد. برای مثال طبری، مورخ اهل تسنن، روایت میکند که این جمله را «ندایی از آسمان» سر میداد.
علمای شیعه معتقد هستن آیه 25 سوره حدید در شأن ذوالفقار به پیامبر نازل شد...
*وَاَنْزَلنا الحَدِید فِیهِ بَأسٌ شَدِید وَمَنافِع لِلناسِ
و آهنی را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت در جنگ ها هست،و منافعی برای مردم*
"علامه مجلسی نقل از منبع ابنشهرآشوب"
سلام وقت بخیر...
اول اینکه نظرتون در مورد مطالب تاریخی چیه؟
دوم،همین موضوع(غزوههای امیرالمؤمنین) رو ادامه بدم؟
سوما اگر توی مطالب تاریخی، تناقص یا اشتباهی هست به همراه منابع معتبر تر بهم بگید...
یا علی...
#آیدی
[{شب جمعهست هوایت نکنم میمیرم...
یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم... 💔🌴}]
#شبزیارتی_ارباب
"تاریخ"
"جنگ خیبر"(به زبان عبری یعنی قلعه)
این جنگ میان مسلمانان و یهودیان رخ داد...
فرمانده لشکر مسلمانان پیامبر،و فرماندهی جناحین بر عهده علی بن ابیطالب،ابوبکر و عمربن خطاب بود...
فرمانده یهودیان هم حارث و مرحب بود(مرحب در جنگ تن به تن با امیرالمؤمنین به درک واصل شد...)
قلعه خیبر دارای برج بلندی بود که تیراندازان در اونجا به اطراف منطقه اشراف داشتن...
مسلمانان در تلاش بودن که دروازه رو تخریب کنن اما در هر تلاش توسط کمانداران ناکام بازمیگشتن...
جنگ گره خورده بود و خیبر فتح نمیشد، فرماندهان یکی پس از دیگری شکست خورده باز میگشتن...
پیامبر پرچم را دست ابوبکر داد که او هم شکست خورد...
بعد از شکست ابوبکر پرچم را دست عمر دادند عمر هم شکست خورده نزد پیامبر بازگشت...
پیامبر ناراحت شد و فرمود:فردا اگر خدا بخواهد پرچم را به دست مردی بسیار حمله کنندهای که فرار نمیکند میسپارم...
فردای همان روز پیامبر علی بن ابیطالب را فرا خواند و پرچم را به او سپرد...
امیرالمؤمنین به درب خیبر هجوم بردن و درب را با زور بازوی خود از جای کندن بلافاصله مسمانان وارد قلعه شدند و به آنجا هجوم بردند...
تمام قلعههای یهودیان توسط مسلمانان فتح شد و مسلمانان پیروز جنگ شدند...
[{تنها جماعتی که خدا خونشونو تو قرآن حلال کرده،یهودیهای حرامزاده هستن...
میبینیم روزی رو که به دست بچه شیعههای فاتح خیبر تو خون خودتون غرق بشین...
بر دشمنان و مخالفان ولایت مطلقا حق امیرالمومنین تا به حشر لعنت...}]
یا علی... 💚🌴
حَسـَــــنْ جــــــــانَمْ...🌴💚
خیبر،خیبر، یا صهیون...!
خبرها حاکیِ،که فرماندهان سپاه بعد از مشاهده پستهای کانال "حسن جانم...🌴💚"در مورد تاریخ خیبر...
جنگ رو آغاز کردن... 😍🤙