eitaa logo
صلی الله علیک یااباعبدالله
125 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
582 ویدیو
14 فایل
کانال مذهبی: باسلام وذکراللهم صل علی محمدوآل محمد وعجل الله تعالی فرجه الشریف مقدم عشاق الحسین {ع} گرامی باد . «مدیر «کربلایی`محمدعلی پورصالح» «خادم امام حسین علیه السلام» «{روحی وارواحنالک الفداء یااباعبدالله}» آدمین حب علی بن ابیطالب علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸آه یا اباعبدالله … چقدر مشتاق دیدارت هستم … در نقلی آمده است: 🥀 ابن زیاد ملعون دستور داد تا که حضرت مسلم عليه‌السلام را بر بالای دارالأماره ببرند و از آن بالا بر زمین بیاندازند. 📋 فَلَمّا صَعَدوا بِه، اَقبَلَ بِوَجهِهِ الکریمِ اِلیٰ نَحوِ الحُسین علیه‌السلام و قال : السّلامُ علیکَ یا اباعبدالله هٰذا الفراقُ مَتیٰ یَکونُ المُلتَقیٰ ▪️وقتی که آن حضرت را بر بالای دارالأماره بردند، روی مبارک خود را به طرف سیدالشهداء علیه‌السلام نمود و فرمود: السّلامُ علیکَ یا اباعبدالله! اینجا دیگر فراق بین من و توست؟! دیدار مجدد ، کی به سر می‌رسد ؟! 📚الملهوف علی قتلاء الطفوف، مقتل کبیر ابومخنف،نسخه خطی، ص ۱۴ 🔖 مرحوم‌ سید بن طاووس نقل می‌کند: 🥀 حضرت مسلم عليه‌السلام از آن مأموری که آن حضرت را به بالای دارالاماره برده بود، درخواست نمود تا دو رکعت نماز بخواند، اما آن نانجیب اجازه خواندن نماز را هم به آن حضرت نداد. 📋 فَعِندَ ذلكَ بَكیٰ مُسلِمُ بن عَقيل تَأسّفاً لِمُفارِقَة الحُسين علیه‌السلام ثُمّ نادىٰ: واشَوقاه إليكَ يا أباعَبدالله! ▪️در این هنگام مسلم بن عقیل علیه‌السلام از افسوسی که به جهت مفارفت از امام حسین علیه‌السلام داشت، به گریه افتاد و سپس فریاد برآورد: آه یا اباعبدالله … چقدر مشتاق دیدارت هستم … 📚المصرع الشین فی قتل الحسین، سید ابن طاووس،ص۱۳۵ ✍ نمی‌دانم کجایی؟! ای که از بی‌راهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی سرِ دارالاماره جان تو جانی ندارم که تماشایی شدم حالا که دندانی ندارم که اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همینکه ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های زخمی روی صدها پله دشواراست نه فکرِ دختران خود که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم... 🕌https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شستشوی گنبد مطهر امام حسین علیه السلام به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم 🕌https://eitaa.com/YaAtash
25.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در آستانه فرا رسیدن ماه محرم‌الحرام خادمان آستان حسینی با مفروش کردن حرم مطهر به استقبال ماه محرم رفتن 🕌https://eitaa.com/YaAtash
🕌 یا مظلوم حسین (ع)❣ ✅ @YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 باسلام و احترام دهه اول محرم نایب الزیاره تمام عزیزان در کربلاء هستم و ان شاء الله بزودی زود زوآر آنحضرت باشید . ✍ خادم کانال . ❣🕌❣ ✅https://eitaa.com/YaAtash
🩸شتری که دلش به حال اسراءِ آل الله سوخت و به شترهای دیگر می‌گفت: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار بر محمل‌ها کنید... در نقلی آمده است: 🥀 علیا مخدره زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها فرمودند: سر امام سجاد علیه‌السلام بر روی زانوی من بود که دیدم شتران برهنه و بی‌جهاز را برای ما آوردند؛ 🥀 امام زین العابدین علیه‌السلام به من فرمود: عمه‌جان! این شترها را می‌بینید که می‌آورند؟ و آن شتر خاکستری‌رنگ را که از جلوی شتران می‌رود و اشک می‌ریزد، مشاهده می‌کنید؟ 🥀 من گفتم: بله؛ ای نور دیده‌ام. امام فرمود: عمه‌جان! میدانید این شتر چرا گریه می‌کند و به شتران دیگه چه می‌گوید؟من گفتم:ای پسر برادرم!‌ حجت خدا توئی! زبان حیوانات را تو می‌دانی! 🥀 إمام فرمود: ای‌عمه‌جان! این شتر دلش به حال ما سوخته است؛ می‌رود‌ و به شتران دیگر می‌گوید: دختران علی علیه‌السلام را آرام سوار کنید‌‌ و آهسته راه بروید؛ مبادا بچه‌ها را به زمین بزنید و زن‌ها را زجر بدهید. 📚ریاض القدس، ج۲ ص۲۱۰ (نسخه خطی) ✍ای سربریده بال و پرم را نگاه کن داغی که مانده بر جگرم را نگاه کن پاشو کمک بده که سوار شتر شوم نامحرمان دور و برم را نگاه کن با شمر و حرمله طرف کوفه میروم برخیز همسفر! سفرم‌ را نگاه کن رفتم پی لباس تو اما مرا زدند بر روی گونه هام ورم‌ را نگاه کن عباس را بگو که زمین خورد زینیت حالا کبودی کمرم را نگاه کن ای آفتاب کم‌ به تن دلبرم بتاب! ای آفتاب چشم ترم را نگاه کن! چادر نماند تا بکشم روی پیکرت شرمندگی اهل حرم را نگاه کن ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✍ به غارت رفت در کرب و بلا داراییِ زینب شتر ها گریه می‌کردند بر تنهاییِ زینب 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
🩸امام سجاد علیه‌السلام با چه وضعی بدن مطهر سیدالشهداء و قمر بنی هاشم علیهماالسلام را به خاک سپردند... در نقلی آمده است: 🥀... بعد از آن که اجساد مطهر شهدای کربلا را إمام سجاد علیه‌السلام همراه بنی اسد به خاک سپردند، آرام به طرف جسد مطهر سیدالشهدا علیه السلام آمدند و مقدار کمی از خاک ها را کنار زدند و یک قبر حفر شده نمایان شد ؛ همان قبری که رسول خدا صلی الله علیه و آله حفر نموده بودند. 🥀 مردان بني اسد پیش آمدند تا حضرت را کمک کنند اما امام علیه السلام با یک حالت خضوع و خشوعی فرمودند: من به تنهایی کفایت میکنم. به او گفتند: ای برادر! چگونه تو تنهایی می توانی آن را خاک کنی؟! ما همگی نتوانستیم حتی یک عضو از اعضای او را تکان بدهیم! 🥀 در این هنگام امام علیه‌السلام گریه کردند و فرمودند: 📋 إنَّ مَعِیَ مَن یُعینُنی ▪️همراه من کسانی هستند که مرا کمک دهند. 🥀 سپس با دست مبارکشان، بدن مطهر سیدالشهدا علیه السلام را بلند کردند و فرمودند: «بِسمِ اللّهِ و بِاللّهِ و في سَبيلِ اللّهِ و عَلىٰ مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ، هذا ما وَعَدَ اللّهُ و رَسولُهُ، و صَدَقَ اللّهُ و رَسولُهُ، ما شاءَ اللّهُ، لا حَولَ و لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ الْعَليِّ الْعَظيم» 🥀 و به تنهایی جسد مطهر را در خاک نهادند و کسی از بنی اسد جلو نیامد. 📋 لَمَّا أقَرَّهُ في لَحدِهِ وَضَعَ خَدَّهُ عَلىٰ نَحرِهِ الشَّريفِ، و هو يَبكي و يَقولُ: ▪️ وقتی که آن پیکر مطهر، در قبر آرام گرفت، امام زين العابدين علیه‌السلام، گونه مبارک‌شان را بر روی رگ‌های گلوی سیدالشهدا علیه‌السلام گذاشتند و در حالی که گریه می‌کردند، فرمودند: 📋 طوبىٰ لِأرضٍ تَضَمَّنَتْ جَسَدَكَ الطّاهر، أمّا الدُّنيا فَبَعدَكَ مُظلِمَةٌ، و أمّا الآخِرَةُ فَبنوركَ مُشرِقَةٌ، أمّا الْحُزنُ فَسَرمَدٌ، و أمّا اللَّيلُ فمُسَهَّدٌ. ▪️خوشا به حال زمینی که جسم تو را در بر گرفته است. اما دنیا، بعد از تو دیگر تاریک است و اما آخرت از نور تو ، نور گرفته است‌. از غم تو، حزن واندوه ما بی پایان شد و شب ها، خواب را از ما ربود؛ ... سپس حضرت قبر را پوشاندند و با انگشت مبارک شان روی آن نوشتند: 📋 هذا قَبرُ حسينِ بنِ عليِّ بنِ أبي طالبٍ الّذي قَتَلوهُ عَطشاناً غَريباً. ▪️این قبر حسین بن علی (عليهماالسلام) است که او را تشنه و غریب کشتند. 🥀 در این هنگام بنی اسد گفتند:جسد یک پهلوان در اطراف شریعه باقی مانده و در اطراف او دو جنازه بود. 📋 كُلَّما حَمَلنا منه جانِباً سَقَطَ الآخَر، لِكَثرَةِ ضَربِ السُّيوفِ، و طَعنِ الرِّماحِ، و رَشقِ السِّهامِ ▪️و هر بار یک طرف جسد آن پهلوان را بلند می کردیم. آن طرف دیگری به دلیل ضربات مکرر شمشیرها و نیزه ها و تیرها می افتاد. 🥀 امام علیه‌السلام فرمودند: برویم در کنار جسد آن پهلوان. امام همراه بنی اسد نزد آن جسد رفتند ،وقتیکه نگاه حضرت به بدن آن پهلوان افتاد، خودش را روی جسد او انداخت و او را بوسید و فرمود: 🥀 ای ماه بنی هاشم،بعد از تو دیگر خاک بر سر این دنیا. سلام من بر شهیدی که اجرش فقط با خداست... 🥀 سپس به آنها دستور داد که برای او قبری حفر کنند و خود حضرت پیش آمد و تنهایی، بدن قمر بنی هاشم را درون خاک گذاشت و هیچکس را با او همراهی نکرد... سپس حضرت به سراغ اسب خود رفت. 🥀 بنی اسد دور او حلقه زدند و از او درباره خود و این اجساد پرسیدند ، امام به آنها فرمود: قبر امام حسین علیه‌السلام، شما آن را که دانستید. اما آن حفره اول که هفده جسد را در آن به خاک سپردید، اهلبیت و اقرباء آن حضرت بودند که نزدیک‌ترین آن ها به جسد مطهر امام حسین علیه السلام، جسد مطهر فرزندش علی اکبر است. 🥀 و آن حفره دوم، بدن های اصحاب و یاران آن حضرت بودند و آن جسدی که بالای سر آن ها تنها به خاک سپردید، بدن حبیب بن مظاهر بود. و اما آن پهلوان که کنار فرات افتاده بود، بدن ابالفضل العباس علیه السلام بود. پس بعد از من هر که از شما سوال کرد او را آگاه کنید. 🥀 آنها به امام گفتند: ای برادر! تو را به حق همان جسمی که تنهایی به خاک سپردی، بگو به ما که کیستی؟ در این هنگام امام به شدت گریه کردند و فرمودند: من امامتان علی بن الحسین علیهما‌السّلام هستم. امام این جمله را فرمودند و دیگر از دید آنها غایب شدند. 📚مقتل الحسين عليه‌السّلام،بحرالعلوم، ص۴۷۰ ✍ تن ها به روی خاک مانده، سر نمانده چیزی به غیر از خاک و خاکستر نمانده جسم جوانان بنی هاشم به خاک است لشکر نمانده، ساقی لشکر نمانده زیباترین پروانه در گودال مانده پروانه‌ای که در تن او پر نمانده آقا رسید و دید از نزدیک انگار انگشت آقا نیست، انگشتر نمانده! گفتند با گریه که آقا جز حصیری چیزی برای دفن این بی سر نمانده پیچید پیکر را میان بوریا و فرمود آقا: چیزی از پیکر نمانده؟! 🕌https://eitaa.com/YaAtash
🌹اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌹وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠وقایع روز سیزدهم محرم سال 61 ق؛💠 ♻️ الف) ایراد خطبه ها در کوفه؛ ✍ هنگام ورود کاروان اسرا به کوفه حضرت زینب(س) و فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) و ام کلثوم دختر امام علی(ع) و امام سجاد(ع) هر کدام با خطبه های پر هیمنه، دست به افشاگری علیه بنی امیه زدند. ✅مجموع این خطبه های آتشین که مشتمل بر بیان یک سلسله حقایق تاریخی است، لرزه بر اندام جنايتكاران بنى اميّه افكند و پايه هاى كاخ حكومت غاصبانه آنها را متزلزل ساخت و بذرهاى انقلاب را بر ضد اين حكومت جبار و جائر در قلوب مردم كوفه و شام پاشيد.(1) ♻️ ب) اسرا اهل بیت (علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد؛ ✍ پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس را در کوفه گردانیدند، ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر امام حسين (ع) را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند. در اینجا ابن زیاد به سر مقدس آن حضرت جسارت نمود که با پاسخ کوبنده حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) مواجه شد(2) 1⃣ پاسخ کوبندۀ شیرزن کربلا حضرت زینب کبری (س) به ابن زیاد: 🌺 حضرت زينب(س) در مجلس ابن زياد در پاسخ به آن مرد سفّاك بى رحم و خطرناك، با يك دنيا شجاعت فرمود: «ما رَأَيْتُ إِلّا جَميلًا؛ جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». «هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ، فَبَرزُوا إلى مَضَاجِعِهِمْ ...؛ آنها گروهى بودند كه شهادت در سرنوشت شان رقم زده شده بود و به آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى در دادگاه عدل الهى در برابر آنها ظاهر خواهى شد». (3)🔸 عبيداللَّه بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و درماندگى خود را احساس كرد(4) 2⃣ جواب دندان شکن امام سجاد(ع)به ابن زیاد: 🌷 امام سجّاد(س) وقتى وارد مجلس ابن زياد شد، بين امام(ع) و او گفتگوى شديدى رخ داد به طورى كه ابن زياد دستور داد گردن امام (ع) را بزنند. 🔸زينب (س) شجاعانه جلوى آنها را گرفت، بعد امام (ع) خطاب به ابن زياد فرمود: آيا مرا به مرگ تهديد مى كنى؟«اما عَلِمْتَ أَنَّ القَتْلَ لَنا عادَةٌ وَكَرامَتنا مِنَ اللَّهِ الشَّهادةُ؛ آيا ندانسته اى كه كشته شدن يك كار عادى و معمولى براى ماست، و كرامت و افتخار ما از جانب خدا، شهادت است».(5) 👹ابن زياد كه پس از این گفت و گوها، كاملًا شكست خورده بود، دستور داد اهل بیت (علیهم السلام) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند.(6) 📚 پی نوشت: (1) زهرا برترین بانوی جهان، ص142 (2) عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص576 (3) همان، ص 577 (4) بحارالانوار؛ ج45، ص116 (5 و 6) گفتار معصومين(علیهم السلام) ؛ ج 2 ؛ ص176و 579 🕌 https://eitaa.com/YaAtash
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌اونهایی که مثل امام زمان {عج} برای غریب کربلاء هرروز گریه می کنند این سینه زنی ناب را تماشا کنند . 🥀 نبودم ندیدم که محشر به پا شد 🎤 محمد الجنامی ❣نبودم ندیدم که محشر به پا شد شنیدم دو دست، تو از تن جدا شد  💫می دونم که خیلی خجالت، کشیدی صدای عمو آب رو وقتی شنیدی  🥀غم تو ابالفضل قرارم رو برده شنیدم سه شعبه به چشم تو خورده  ❣شنیدم سرت، را شکستند سرت، رو روی نیزه بستند  من آروم ندارم شده گریه کارم  الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری  💕حسینم بدون تو یاور نداره براش من بمیرم که مادر نداره  🌋حسینم رو تنها غریب گیر آوردن به سمت، خیامش همه حمله بردن  💫بمیرم که زینب تو مقتل چی دیده زده بوسه بر اون گلوی بریده  🥀تو رفتی جسارت، شروع شد تو رفتی و غارت، شروع شد  ابالفضل نگارم شده گریه کارم  الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراری  💫ابالفضل برا تو چشام خون میباره شنیدم که مشک تو شد پاره پاره  🥀نبودی که زینب رو بردن اسارت، به آل پیمبر چقدر شد جسارت،  💫هنوزم دل من از این غم کبابه مگه جای زینب تو بزم شرابه  🥀به زخم دل تو نمک خورد نبودی رقیه کتک خورد  💫ببین حال زارم شده گریه کارم  الک ابجی لیلی و نهاری یا ماخذ حیاتی و قراریhttps://eitaa.com/YaAtash