6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
🎥 روزمان را با #قرآن آغاز کنیم | تلاوت ترتیل صفحه ۱۶۵ قرآن کریم شامل آیات ۱۲۱ تا ۱۳۰ سوره مبارکه اعراف
🍃🌹🍃
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «حَمَلةُ القُرآنِ عُرَفاءُ اَهلِ الجَنَّةِ» حاملان قرآن معروفترین اهالی بهشت هستند. (اصول کافی ۲/۶۰۶)
🎙 استاد: پرهیزگار
ثواب این تلاوت نثار روح شهید حسنعلی هاشمپور
🌼🌺🌼
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
اللّهُمَّ_عَجِّلْ_لَوِلیِڪَ_اَلْفَرَجْ
#صبحتون_معطربه_عطرشهدا
#التماس_دعا
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب الشهدا و الصدیقین
❁﷽❁
در ادامه نکوداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس و بمنظور ارج نهادن به جانفشانی های این عزیزان آشنایی کوتاه از این شهید بزرگوار خدمت شما همراهان کانال ، تقدیم می نماییم
شهید سرافراز.حسنعلی هاشمپور
🌹🌹🌹
فرزند. رضا
🌺🌺🌺
محل تولد.دستجردجرقویه علیا
🌼🌺🌼
سن. 13سال
🌼🌷🌼
تاریخ شهادت ۱۳۶1/8/19
🌼🌹🌼
محل شهادت.جنوب
🌼🌸🌼
محل دفن گلزار شهدای بهشت محمد (ص) دستجرد شهرستان جرقویه علیا
🌷🌹🌺🌼
🔶 جملات ناب درباره شهدا
می دانیم که اگر با شهدا مواجه شویم آنان خواهند گفت:
اگر ما هم مثل شما پای ارزش های انقلاب کوتاه می آمدیم، امروز نهال انقلاب به این شجره طیبه ، تبدیل نمی شد. شجره ی زیبایی که اصل آن ثابت و شاخ و برگ آن در آسمان هاست
شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم
❁✧═❁✧═❁✧═❁✧═✧❁
نثار روح پرفتوح کلیه شهدا از صدراسلام تاکنون " الفاتحۀَ مَعَ الصَّلوات "
🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فرجهم
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
برای درمان به انگلیس اعزام شد!
خون لازم داشت؛ گفت خونِ غیرمسلمان نزنید
توجه نکردند و هرچه زدند، بدنش نپذیرفت!
خون یک مسلمان جواب داد
پزشکش که دکتر کلیز نام داشت، بواسطهی آن مسلمان شد و گفت یک معجزه است.
شهید#حمیدرضا_مدنی_قمصری🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اطلاعیه
چاپ خاطرات جانباز گرامی رضا کامران عموی شهید مدافع حرم و همرزم شهیدان امدادگر : حسنعلی احمدی . محمد هاشمپور . محمد خدامی .
روز یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲
قسمتی از خاطرات درباره نحوه شهادت شهدای امدادگر می باشد.
می توانید این روزنامه را تهیه کنید و مطالعه نمائید.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#ترکشی_در_کمر
#راوی_همرزم_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_هاشمپور
خلاصه ما بعد از این اتفاق بسمت تپه های العماره رفتیم. آنجا چندتا از بچه ها را زدند و بقیه بچه ها دو گروه شدند. من و حسنعلی هاشمپور و عباس خدامی و حسینعلی هاشمپور و علی هاشمپور باهم به یک طرف تپه رفتیم و شهید اکبر احمدی هم آن روز با ما بود با یک سری از بچه ها به آن طرف تپه رفتند. ما این طرف تپه که رفتیم از سمت دشمن به طرف ما سنگ پرتاب می کردند. ما شب اول در گردان یازهرا علیهاالسلام بودیم و شب دوم در گردان امام جواد علیه السلام بودیم. کلا رفت و برگشت ما یک ساعت کشید. ما ساعت ده صبح که رفتیم ساعت ۱۱صبح بخاطر اینکه مجروح شدیم برگشتیم. توی تپه که بودیم من به یک باره توی کمرم ترکش خورد و با موج انفجاری به سمت آسمان پرتاب شدم و با صورت به زمین خوردم. تا بسمت بالا رفتم صدای امام زمان علیه السلام زدم و وقتی برگشتم روی زمین دیدم یک آبنبات توی دهانم هست. شهیدحسنعلی هاشمپور همان لحظه یک تیر یا ترکش بود مستقیم توی قلبش خورد و همان لحظه به شهادت رسید. شهید اکبر احمدی هم که آن طرف تپه بود به شهادت رسیده بود و چون آن قسمت تپه تو دید مستقیم دشمن بود نمی شد پیکر شهدا را به عقب منتقل کنند و به همین دلیل شهید اکبر احمدی ده سال بعد استخوانهای پیکر پاکش در تفحص پیدا شد و به وطن بازگشت. بچه ها به من گفتند تو ترکش خوردی برو آن طرف بایست که اگر آمبولانس آمد به عقب برگردی ولی آنجا چون دشمن دید داشت آمبولانس نمی توانست به آن تپه نزدیک شود من مجبور شدم با آن تن مجروحم خودم چند متری پیاده روی کنم تا از تیررس دشمن دور شوم و خودم را به آمبولانس برسانم. وقتی نزدیک نیروهای خودی شدم دیگر پاهایم توان راه رفتن روی شن ها را نداشت و بسختی قدمهای آخر را برمی داشتم تا به همرزمانم رسیدم؛ وقتی رسیدم دوتا از بچه های اصفهانی مرا دیدند سوال کردند چرا برگشتی؟ گفتم: ترکش به کمرم خورده است. گفتند: چرا نگفتی کولت کنیم؟! گفتم: شما که نمی توانی مرا کول کنید و وزن مرا تحمل کنید. بعد یک مزدا آنجا بود مرا سوار مزدا کردند و به عقب فرستادند. همانجا دعا کردم و به خدا گفتم: خدایا اگر که قرار است من به منزلمان نرسم همین جا شهادتنامه امرا امضاء کن و نمی خواهم یک قدم آن طرفتر بروم. حالا آن آبنباتی که به طور معجزه آسا لحظه مجروح شدنم در دهانم گذاشته بودند هنوز در دهانم بود. بعد مرا به بیمارستان شهیدبهشتی اندیمشک بردند و آنجا عمل کردند و به تهران فرستادند.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398