eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
589 دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.5هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
آن روزهای دشوار من اغلب دوران اسارتم را در اردوگاه‌های موصل ۳ و ۴ بودم. یک مدتی ارشد آسایشگاه شدم. ولی بعد تصمیم گرفتم بیشتر فعالیت‌های فرهنگی انجام بدهم و دیگر ارشدی را قبول نکردم. بچه‌ها در اردوگاه‌ها هرکاری از دستشان برمی‌آمد برای استفاده از اوقات و بالا بردن توانایی‌هایشان انجام می‌دادند. دایره‌وار می‌نشستند و کتاب می‌خواندند و بعد در مورد آن کتاب توضیحاتی می‌دادند و اطلاعاتشان بالا می‌رفت. البته زندانبان‌ها اجازه این کار‌ها را نمی‌دادند. بچه‌ها بی‌سروصدا به دور از چشم عراقی‌ها فعالیت می‌کردند. عراقی‌ها حتی اجازه نمی‌دادند نمازهایمان را به جماعت بخوانیم و می‌گفتند هرکس خودش به‌تن‌هایی نمازش را بخواند. اوایل اسارت کتابی نداشتیم که بخوانیم فقط یک قرآن کوچکی داشتیم که من بعد از نماز صبح نمی‌خوابیدم و می‌نشستم می‌خواندم و با قرآن بیشتر از قبل انس گرفته بودم و سعی می‌کردم آیاتش را حفظ کنم و بعدازظهر‌ها هم برای حفظ قرآن وقت می‌گذاشتم و بعد از مدتی موفق شدم هشت جزء از قرآن مجید را حفظ کنم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
خاطره تلخ راوی:جانباز آزاده محمداحمدی شنیدن خبر رحلت امام خمینی (ره) یکی از تلخ‌ترین خاطرات من از دوران اسارت است. وقتی این خبر را شنیدیم بچه‌ها مظلومانه و با احتیاط تا مدت‌ها عزاداری می‌کردند و در فراق پیر فرزانه‌شان می‌سوختند و اشک می‌ریختند. در آن مدت خیلی به بچه‌ها سخت گذشت و جو سنگینی در اردوگاه‌ها حاکم شده بود. البته اسارت مملو از خاطرات تلخ و سخت است. اغلب مواقع بچه‌ها را شکنجه می‌دادند. یک وقت‌هایی درِ زندان را می‌بستند و با هرچه دستشان بود بچه‌ها را کتک می‌زدند. یا درِ زندان را بازمی‌گذاشتند و می‌گفتند بروید دستشویی. وقتی می‌رفتیم بیرون می‌دیدیم دو ردیف سرباز کابل و شلاق به دست یک راهرویی درست کرده‌اند و بچه‌ها باید از میان این راهروی وحشت عبور می‌کردند. در طی مسیر با سیم کابل به سر و روی بچه‌ها می‌زدند تا به ته خط برسند و مجدد که از دستشویی برمی‌گشتند باز هم با همان سیم و شلاق‌ها بچه‌ها را می‌زدند تا به زندان برگردند. تا چند ساعت بچه‌ها از درد به خودشان می‌پیچیدند. یادم است یکی از سرباز‌های بعثی چنان شلاق را باشدت به چشم یکی از اسرا زد که چشمش از حدقه درآمد. ما هم از این شلاق‌ها زیاد خوردیم، اما مجبور بودیم تحمل کنیم. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
خاطره شیرین راوی:جانباز آزاده محمداحمدی زیارت عتبات عالیات اتفاقی بود که در آن مقطع نصیب ما شد و واقعاً سعادت عظیمی بود. اواخر دوران اسارت یک روز ما را برای زیارت نجف و کربلا بردند. آن موقع صحن و رواق حرم امام حسین (ع) بیشتر شبیه یک مسجد بود تا حرم، وقتی به نزدیک درِ ورودی حرم رسیدیم همگی روی زمین خوابیدیم و سینه‌خیز با تمام وجود و با اشک چشم رفتیم تا رسیدیم پای ضریح، جایی که سال‌ها انتظارش را کشیده بودیم و چقدر بچه‌های رزمنده در جبهه‌ها می‌خواندند و سینه می‌زدند و کربلا کربلا می‌گفتند. واقعاً در آن لحظه ناب و بی‌نظیر جای همه همرزمانمان خالی بود و همچنین یاد شهیدانی که خون پاکشان بر زمین ریخته شد تا راه کربلا آزاد شود. ما بلند شدیم همچون پروانه‌ای به گرد شمع وجود مولایمان گشتیم و قبر شش گوشه آقایمان را بوسه‌باران کردیم. بغض سال‌ها فراق و اسارت را با زیارت اماممان فراموش کردیم. بعد از پنج روز از طرف صلیب سرخ آمدند و مقدمات آزادی فراهم شد. ما را با اتوبوس بردند شهر موصل بعد با قطار به بغداد بردند و از آنجا هم ما را سوار اتوبوس کردند آوردند لب مرز خسروی. پس از آن از گیلانغرب و کردستان به طرف کرمانشاه منتقل کردند و از آنجا با هواپیما به تهران منتقل شدیم. اسارتمان با زیارت تمام شد و آزادی‌مان هم با زیارت شروع شد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
مادر راوی: جانباز آزاده محمداحمدی بعد از اینکه به ایران برگشتیم، ما را سه روز در پادگان قصر فیروزه قرنطینه کردند. سپس ما را به حرم امام خمینی (ره) بردند. آنجا هنوز ساخته نشده بود و فقط یک ضریح آهنی داشت که به شکل مربع‌های کوچک بود و فضایی بسیار ساده و بدون تجملات داشت. وقتی رسیدیم پای ضریح سینه‌هایمان سنگین از درد فراق بود. ما فرزندان جان‌برکف خمینی پس از سال‌ها اسارت حالا باید جای خالی رهبر و مقتدایمان را می‌دیدیم و چشمانمان از این داغ بارانی بود و به پهنای صورت اشک می‌ریختیم و دوست داشتیم چشم بازمی‌کردیم و یک بار دیگر صدای امام و صورت نورانی ایشان را می‌دیدیم و صدایشان را می‌شنیدیم؛ اما حیف که چنین چیزی میسر نبود. بعد از حرم امام و استقبال مردم از آزادگان ما را بردند دیدار رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای. ایشان تازه یک سالی می‌شد رهبر شده بودند. این دیدار در اصل یک نوع تجدید میثاق با جانشین حضرت امام خمینی (ره) و آرمان‌های مقدس انقلاب بود. واقعاً یک خاطره به یادماندنی برایمان رقم زد. آن روز‌ها واقعاً خدایی بود.وقتی من به محل زندگی‌مان در خیابان ۲۰ متری منصور تهران رسیدم، جمعیت زیادی آنجا به استقبال آمده بودند. مادرم را بعد از سال‌ها در میان جمعیت دیدم، اما نمی‌توانستم در بین آن جمعیت پیش او بروم و از نزدیک ببینمش. خدا خدا می‌کردم بتوانم به او برسم و او را در آغوش بگیرم. عاقبت آن لحظه رسید. مادرم به قدری خوشحال بود که نمی‌توان آن لحظه را وصف کرد و خدا را شاکر بود از اینکه بعد از هشت سال مجدد من را می‌بیند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تبریک عید میلاد با سعادت امام زمان روحی له الفداه به مردم ایران از طرف خانم فاطمه شیبانی اهل عراق که هم فرزند شهید هم همسر شهید هم خواهر شهید هستند. 🌷🌸🌷🌸🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تبریک عید میلاد امام غائب از نظرها عجل الله تعالی فرجه شریف از طرف حوزه بسیج اصناف بازار تهران 🪴🌷🪴 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
با سلام و عرض ادب و احترام. نیمه شعبان خجسته میلاد با سعادت منجی عالم بشریت آقا جانمان حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف را به شما دوستداران اهل بیت علیهم السلام تبریک و تهنیت عرض می نمائیم. 🌹🌿🌹🌿🌹 سلامتی آقا امام زمان عجل الله و نایب برحقش حضرت امام خامنه ای عزیز صلوات. از طرف خانواده شهید میرکمالی🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
تبریک عید میلاد حضرت حجت ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه شریف از طرف خانواده شهیدان : الشهید السید علی عباس مرتضی ، السید مرتضی و الشهید لافی حسین عوده، الحاج کرار از کشور لبنان به مردم ایران 🌷🌿 عکس مزار مطهر شهید سیدمرتضی هدیه به روح مطهر شهدای اسلام بویژه شهدای مقاومت 🌷🌿 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
میلاد با سعادت آقا امام زمان علیه السلام بر شما خوبان مبارک باد. 🌸🪴🌸🪴🌸🪴🌸🪴🌸🪴🌸🪴 از طرف خانواده شهیدان مصطفایی 🌷 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
انقلاب که به پیروزی رسید امام دستور دادند که سربازانی که قبل از پیروزی انقلاب از پادگانها فرار کردند به پادگانها برگردند و خدمت سربازی خود را به اتمام برسانند. حسن برادرم هم برای تکمیل دوران خدمت سربازی اش مدت کوتاهی پس از فرمان امام به زاهدان برمی گردد اما از آنجایی که مدت زیادی بود که به فرمان امام ترک خدمت کرده بود دوستانش و بقیه ی سربازهای آن پادگان فکر کرده بودند حسن در انقلاب حتما بلایی برسرش آمده است که کسی از او‌خبر ندارد و‌ دیگر به پادگان نرفته است. آن روز وقتی حسن را می بینند که سالم و سلامت است و به پادگان برگشته است از شوق دیدار حسن او را بر روی شانه های خود می نشانند و دور محوطه پادگان می چرخانند و از اینکه حسن بسلامت برگشته بود ابراز خوشحالی می کنند. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
🌸شب رفته وهنگامِ سحر آمده است 🌸بر کلِّ جهانیان خبر آمده است 🌸ای منتظران و عاشقانِ مهدی 🌸میلادِ امامِ منتَظَر آمده است 🌷🍃 ولادت با سعادت منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه شریف) مبارک باد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا