▪️▪️▪️
🍃🍃🍃مناسبت روز :
۷ مرداد در تقویم ایران کنونی، روز جشن امردادگان است. دلیل این اختلاف زمان برگزاری دیروز با امروز، تغییر سالشمار نیاکانمان در امروز است.
زیرا در دوره باستان سال به دوازده ماه و هر ماه به سی روز تقسیم میشد. اما امروز شش ماه اول سال به سی و یک روز و پنج ماه بعدی به سی روز و ماه آخر سال به بیست و نه روز و اگر سال کبیسه باشد به سی روز تقسیم میگردد.
به همین دلیل جشن امردادگان، نسبت به سال شمار کهن، چهار روز جلوتر، یعنی سوم امرداد ماه برگزار میشود که این روز منطبق با روز هفتم امرداد ماه، در دوران نیاکانمان است.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #جان_فدا
🏷آرامش شهر در گرو خون سلیمانی هاست...
https://eitaa.com/Yareanehamra
۷ مرداد ۱۴۰۲
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢نوحهخوانی کادر درمان قبل از ورود به اتاق عمل
🔸ویدئوی جالبی از نوحهخوانی و سینهزنی پزشکان و کادر درمان بیمارستان سمنان را در روز تاسوعای حسینی و قبل از ورودشان به اتاق عمل.
#محرم
#امام_حسین
https://eitaa.com/Yareanehamra
۷ مرداد ۱۴۰۲
📚ملاقات امام زمان عجل الله فرجه
یكى از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانى پدر آیة الله سید على سیستانى ومرحوم سید محمود مجتهد سیستانى ) در مشهد مقدس براى آنكه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می كند ایشان فرمودند:
در یكى از جمعه هاى آخرین ، ناگهان شعاع نورى را مشاهده كردم كه از خانه ى نزدیك آن مسجدى كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم مى تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه كوچك و فقیرانه اى بود، از درون خانه نور عجیبى مى تابید.
در زدم وقتى در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولى عصر امام زمان عجل اللّه فرجه در یكى از اتاق هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اى را مشاهده كردم كه پارچه اى سفید بروى آن كشیده بودند، وقتى من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من مى گردى و رنج ها را متحمّل مى شوى؟
مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم! بعد فرمودند: این بانوئى است كه در دوره بى حجابى (رضا خان پهلوى ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند!
📚شيفتگان حضرت مهدى(عج)، ج ٣، ص ۱۵۸،
گوهر صدف،
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬https://eitaa.com/Yareanehamra
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷🌷 #قسمت بیست ویک(کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید محمد امیری🌷 [قسمت آخر]:
🌷🌷
#قسمت بیست ودوم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد)
#زندگی نامه شهید شهید حسن امیری خانمکانی:
نام پدر: ماشاء الله
نام مادر: خدیجه پژوهش پناه
تاریخ تولد:10/1/1344
محل تولد: خانمکان
شغل: سرباز
وضعیت تأهل: مجرد
تاریخ شهادت: 23/6/1363
محل شهادت: پنجوین عراق
محل دفن: روستای خانمکان از توابع بخش طغرالجرد
#زندگینامه شهید حسن امیری🌷
شهید حسن امیری، در سال 1344، در روستای خانمکان متولد شد. دوران کودکی خود را همان جا و در کنار دیگر اعضای خانواده سپری کرد. از همان اوان کودکی به کار و تلاش مشغول بود تا روزی حلال و پاک به دست آورد. پدرش در معدن کار میکرد و در کنار آن، به کشاورزی هم مشغول بود.
دوران دبستان را در همان روستا گذراند و برای تحصیل در مقطع راهنمایی به طغرالجرد رفت. به گفته ی اطرافیان، فردی سر به زیر و مظلوم بود و در اکثر کارها به خانواده کمک میکرد. او اهل عبادت و عاشق اهل بیت بود.
وی در دوران پیش انقلاب اسلامی ایران، همراه پسر عمویش، شهید محمّد امیری، به مبارزه علیه رژیم طاغوت پرداخت و در تظاهرات علیه شاه، حضوری فعال داشت و یک بار نیز در همین راهپیمایی های اعتراض آمیز از ناحیه ی سر آسیب دید امّا دست از مبارزه برنداشت.
او که شوق فراوانی برای رفتن به جبهه داشت، با رسیدن به سن سربازی، به آرزویش رسید و زودتر از موعد، خود را برای رفتن به جبهه، معرفی کرد.
مدت شش ماه در جبهههای نبرد حق علیه باطل، مردانه جنگید و سرانجام در بیست و سوم شهریورماه سال 1363 در منطقهی پنجوین عراق، در حین نگهبانی، به آرزوی دیرینه اش که همانا شهادت درراه خدا بود، نائل آمد.
"بر سر پیمان"
راوی: برادر شهید
به شوق شرکت در جبهه، از درس و مدرسه دست کشید و خواست که عضو بسیج شود اما با مخالفت پدر روبه رو شد. به احترام پدر درس خود را ادامه داد و گفت: « جای دیگر جبران میکنم» و چه خوب به عهدی که بسته بود، وفا کرد.
«کرم نما و فرود آ که خانه خانهی توست»
راوی: خواهر شهید :
زمانی که پسر عمویمان، شهید محمّد امیری، به شهادت رسید، حسن در اولین عید قربان، اصرار داشت که گوشت های قربانی را پخش کند. بعدازظهر عیدقربان، همهی اهالی روستا و آشنایان در بهشت زهرا جمع بودند، هرکدام از همرزمان شهید می گفتند: «نفر بعدی من هستم» امّا حسن همه را کنار زد و با پوتین خود خطی کنار قبر پسرعموی شهیدش کشید و گفت: «این جا فقط جای من است».
روز بعد اعزام شد و مدت زیادی نگذشته بود که پیکر پاکش را آوردند و در همان جایی که خود مشخص نموده بود، دفن کردند.
" منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد :
#کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲
۷ مرداد ۱۴۰۲