#شب_جمعه
قلم قادر به وصف عشق من نیست؛
تو را با اشک چشمم می نویسم
#نگین_نقیبی
۱۶ تیر۱۴۰۱
🌴💙🌴
درد اگر شعر شود، شعر بہ جایی نرسد
قلم و دفتر و طبع و هنرت میسوزد!
#هما_هاشمـے
🌴💙🌴
در خلوت شب آمنه زیبا پسری زاد
تنها نه پسر بر بشریت پدری زاد
در فتنه بیدادگران دادگری زاد
چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد
میلاد حضرت رسول اکرم (ص)مبارک باد
یک غزل از شاهکار های حافظ تقدیم به شما خوبان کانال شعر دوبیتی
گفتم: ای سلطانِ خوبان رحم کن بر این غریب
گفت: در دنبالِ دل، رَهْ گم کُنَد مسکینْ غریب
گفتمش: مَگْذَر زمانی. گفت معذورم بدار
خانهپروردی چه تاب آرَد غمِ چندین غریب؟
خفته بر سنجابِ شاهی نازنینی را چه غم؟
گر زِ خار و خاره سازد بستر و بالینْ غریب
ای که در زنجیرِ زلفت جانِ چندین آشناست
خوش فتاد آن خالِ مِشکین بر رخِ رنگینْ غریب
مینماید عکسِ مِیْ در رنگ و رویِ مَهْوَشَت
همچو برگِ ارغوان بر صفحۀ نسرینْ، غریب
بس غریب افتاده است آن مورِ خَطْ گِرْدِ رُخَت
گر چه نَبْوَد در نگارستانْ خَطِ مشکینْ غریب
گفتم: ای شامِ غریبانْ طُرِّۀ شبرنگِ تو
در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب
گفت: حافظ، آشنایان در مقامِ حیرتند