دل اسمونم ز اورها پره... 🌴🕯🌴

نامت را به من بگو دستت را به من بده حرفت را به من بگو قلبت را به من بده شعر و دکلمه: احمد شاملو‌ 🌴🕯🌴

دفترِ شعرِ من از بس كه نخواندی پژمرد حالِ من حالِ كتاب است ولی حرفی نيست #ناصر_پروانی 🌴🕯🌴

غمگین‌ترین مصرع بعد از تو هیچ در دلِ سعدی گذر نکرد 🌴🕯🌴

با شوقِ تو، عالم همه سجاده ى عشق است

ما را به جز خیالت فکری دگر نباشد در هیچ سر خیالی زین خوب‌تر نباشد سلمان ساوجی

دل به دلداران سپردن كار هر دلدار نيست من به تو جان ميسپارم دل که قابل دار نيست عماد خراسانی

چه وجود نقش دیوار و چه آدمی که با او سخنی ز عشق گویند و در او اثر نباشد #سعدی 🌴🕯🌴

چای می نوشیدم و یادش فتادم، اشک ریخت مادرم زل زد به من، گفتم چه چایش داغ بود! #لاادری 🌴🕯🌴

همین یه بیت سعدی سرلوحه زندگیمون باشه کافیه برا همه عمرمون : تیغ بُرّان گر به دستت، داد چرخ روزگار ، هر چه می‌خواهی بِبُر، اما مَبُر نان کسی ... 🌴🕯🌴

خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد هوای نفس نباشد همه هوای تو باشد خدا کند که گزارت فِتد به منظر چشمم که سجده گاه نمازم به جای پای تو باشد #امام_زمان 🌴🕯🌴

غمگین مکن اگر نکنی شاد خاطری گر مرهم دلی نشوی نیشتر مباش.. #صائب تبریزی ‌‌‎‌‌

🌴❄️🌴 پدرت شاه خراسان و خودت گنج مقامی پدرت حضرت خورشید و خودت گنج تمامی غنچه‌ای نیست که عطر نفست را نشناسد تو که ذکر صلواتی و درودی و سلامی فرارسیدن سالروز ولادت حضرت امام محمدتقی، جواد الائمه (علیه السلام) تهنیت باد 🌴🕯🌴

غنچه‌ی بنشسته دراشعار من، صبحت بخیر چشمهایت هسته‌ی افکار من، صبحت بخیر... #مریم_میرصفایی 🌴🕯🌴

به جانان جان سپار ای دل که کار عاشقان این است هوای خویشتن بگذار اگر داری هوای او 🌴🕯🌴

دوستان گرامی سلام صبحتون بخیر بازنده شدن حس بدی نیست، اگر من با میل خودم دل به شما ″باخته″ باشم

الهی ای نام تو شیرین؛ ای ذات تو دیرین خوشم که معبودم تویی؛ خرسندم که مقصودم تویی ؛ نه دوری که نخوانمت ؛ نه مجهولی که نشناسمت. الهی کینه را از سینه‌ام بزدای ؛ زبانم را از دروغ و تهمت نگه دار؛ اگر نعمتم بخشیدی، شاکرم کن؛ اگر به بلاافکندی ،صابرم کن؛ اگر آزمودی ،پیروزم کن.آمین عشق الهي درحال سرشار كردن وجود من از بخشش و فيض نورالهي است.عشق الهي در قلبم هرلحظه درحال تپيدن عشق به درون رگ‌هاي حيات من است.خدایا سپاسگزارم

ﺍﯼ ﺻﺒﺎ ! ﺁﻧﭽﻪ ﺷﻨﻴﺪﯼ ﺯ ﻟﺐ ﻳﺎﺭ ، ﺑﮕﻮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻥ ﻣﺤﺮﻡ ﻳﺎﺭﻧﺪ ، ﺯ ﺍﻏﻴﺎﺭ ﺑﮕﻮ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﯼ ﺧﺒﺮ ﺍﺯ ﺯﻟﻒ ﮔﺮﻩ ﺩﺭ ﮔﺮﻫﺶ ﭘﻴﺶ ﻣﺎ ﻗﺼﻪ ی ﺩل هاﯼ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ بگو همام تبریزی

میکشم سر، هرچه می ریزد به جامم دست دوست کی در این میخانه می افتم ز پا معلوم نیست فاضل نظری