باز گویم غم دل را که تو دلدار منی در غم و شادی‌و‌اندوه و اَلَم یار منی

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی و تباه کردم جوانی را

  از سر کوی تو هر کو به ملالت برود نرود کارش و آخر به خجالت برود کاروانی که بود بدرقه‌اش حفظ خدای به تجمل بنشیند به جلالت برود سالک از نور هدایت طلبد راه به دوست که به جایی نرسد گر به ضلالت برود گرویی آخر عمر از می و معشوق بگیر حیف اوقات که یک سر به بطالت برود ای دلیل دل گمگشته خدا را مددی که غریب ار نبرد ره به دلالت برود حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت است کس ندانست که آخر به چه حالت برود حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی بو که از لوح دلت نقش جهالت برود  حافظ

محبت آتشی در جانم افروخت که تا دامانِ محشر بایدم سوخت عجب پیراهنی بهرم بریدی که خیاطِ اجل میبایدش دوخت باباطاهر

عاشقان هم همه خوابند در این موقع شب بی گمان یک دل ویران شده از عشق فقط بیدار است

بسم الله رحمان رحیم الاهی به امید تو دوستان عزیز گرامی سلام صبح ادینتون بخیر خوشی

آیا ميدانی صبح‌ها همين كه صدایِ سوت کشیدنِ کتری رویِ اجاق را بشنوی، بویِ نانِ سنگکِ تازه‌یِ صبحِ زودِ پدر به مشامت برسد، و صدایِ صبحانه حاضر کردنِ مادر از آشپزخانه بیاید، «صبحت بخير» شده چه لذت بخشه چه نعمت بزرگی داری صبح ادینتون بخیر خوشی باشه آن شا الله

آه رفتی مانده‌ام با کوهِ درد رفتنت این خسته را بیچاره کرد در سرم شد وصلت ای جانم، محال چرخ گردون اینقدر دیگر مگرد

اذان شهید باکری.. به افق دلهای بیقرار دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾 حی علی الصلاه التماس دعا🌹 🌴💎💢💎🌴

بی‌تو هر شب درد بی‌اندازه‌ای دارد دلم در نبودت نیمه شبها اشک می‌بارد دلم نیستی و قلبم از عشقِ تو خالی می‌شود خنجری با یاد تو در سینه می‌کارد دلم ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ 🌴🌼🌴