.
💠 غزلی بینقطه برای حضرت ولیّ عصر روحیفداه
🍃 سورۀ گُل
کرده مرا اهل درد ولولۀ روی او
آمده دام دلم سلسلۀ موی او
روی دلارای او مِهر و مدار دلم
هر سحر آوارهام در هوس روی او
مرهم آلام دل کی دهدم کام دل
موسِم اِحرام دل آمده در کوی او
واله او مهر و ماه، حال مرا او گواه
عود رود در سهگاه در حرم موی او
دل سرِ سودا رود، در ره او در رصد
سوی سُها میرسد لَمعه و سوسوی او
مهر و عطا میدهد، درد و دوا میدهد
عالَم و آدم همه سائل داروی او
مُلهِم و مولای ما، لؤلوی لالای ما
هم دل ما گَرد او هم سر ما گوی او
محرم اسرار ما، لولی و دلدار ما
همدم اسحار ما عکس مه روی او
در هوس وصل او میرود احوال عمر
در سر ما های او در دل ما هوی او
هادمِ سرمای دی، عطر گل روی وی
دعویِ کسری و کِی، سامری کوی او
سورۀ گل میرسد دورۀ مُل میرسد
مصلح کُل میرسد، روی همه سوی او
هادی کلّ اُمم حامل لوح و عَلَم
سوی حِرا در رَسَم میرود آهوی او
✍️ #محمدتقی_عارفیان
#السلام_علی_المهدی
#یا_صاحب_الزمان
#نیمۀ_شعبان
#آماده_باش
#مهدویت
#انتظار
🌴❄️🌴
.
💠 السَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ
ای خواهش تمامی اَمّن یُجیبها
ای آخرین شریف ز نسل نجیبها
نام تو زیب و زینت دیوان شاعران
وصف تو آرزوی غزلها، نسیبها
ای داغدار ماه جمالت ستارگان
ای دردمند کوی وصالت طبیبها
برپاست از فراق تو فریاد بلبلان
ای ندبهخوان هجر رخت عندلیبها
"ای باد اگر به گلشن احباب بگذری"
سوی حبیب بر سخن ما غریبها
کز روی لطف گوشۀ چشمی به ما بکن
ای چشم تو قرار همه بیشکیبها
هستیم ما گدای درت ایها العزیز
هستند سائلان عطایت حَسیبها
شد خون دو چشم منتظرانت بیا بیا
"کافی" شدند در ره عشقت خطیبها
شد شامْ روز روشن ما در فراق تو
شامی که پر شد از ستم نانجیبها
نزدیک مایی و ز تو دوریم و در حجاب
ای مقصد سلام بعید و قریبها
شد وصل تو نصیب محبان مخلصت
درد فراقْ روزی ما بینصیبها
✍️ #محمدتقی_عارفیان
🌴💎🌴
#یا_مهدی
#نهم_ربیعالاول
#السلام_علی_المهدی
#یا_حجةبنالحسنالعسکری
#آغاز_امامت_و_ولایت_بقیةاللهالاعظم
🌴💎🌴
.
💠 #یا_اباصالح_المهدی_ادرکنا
🍃 نذر چشم تو
عاقبت مرا حاصل، کام دل نشد با تو
کار دل شده مشکل، بیوفا منم یا تو
در صف محبانت من هم از هزاران، یک
انتخاب دل اما یک گزینه: تنها تو
از کلاس اول هم عاشق تو بودم من
روی لوح دل سرمشق، جای آب و بابا تو
«من» تویی که شد عاشق، «تو» منی ولی معشوق
داغ و خون دل با من، نقش اول اما تو
پیش روی نیکویت قدر گل کم از خار است
جلوهای دگر داری در میان گلها تو
یاس و لاله میروید هر دم از قدمهایت
بلبل بهاری را میکنی خوشآوا تو
تا تو رخ عیان کردی رونق از گلستان رفت
بردی اعتبار از قند با لب شکرخا تو
هرکجا خیال توست دل هوایی آنجاست
این دل هوایی را میکشی به هرجا تو
چشم و خال و خط و مو، صورت و لب و ابرو
هرچه مایۀ مستی است کردهای مهیّا تو
میشود سحر خاموش شمع جان سوزانم
میرسی ولی افسوس با طلوع فردا تو
من حجاب خود هستم، «خواجه» گفته برخیزم
فاصله همینقدر است: میم و نون «من» تا تو
میکنم تمامش را نذر چشم تو جانا
این غزل که هر بیتش ختم میشود با تو
✍️ #محمدتقی_عارفیان، ۱۳۸۶
#انتظار
#مهدویت
#نیمۀ_شعبان
#یا_صاحب_الزمان
#السلام_علی_المهدی
🌴🌼🌴
#کافه_شعروادب
@Yas8488