رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند. 🌴💙🌴

ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هرچه دیده بیند دل کند یاد بسازم خنجری نیشش ز فولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد 🌴💙🌴

💔 کاش روزی برسد سهم دل من بشوی خسته ام بس که دعا کردم و بی پاسخ ماند ... #زهرا_مصلح 🌴💙🌴

تو آن نه‌ای که چو غایب شوی زِ دل بروی تفاوتی نکند "قُربِ دل" به "بُعدِ مکان" #سعدی ‌

خدا کند که رضایم فقط رضای تو باشد هوای نفس نباشد همه هوای تو باشد خدا کند که گزارت فِتد به منظر چشمم که سجده گاه نمازم به جای پای تو باشد #امام_زمان 🌴💙🌴

🌴💙🌴 یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان دل شرح آن دهد که چه گفت و چه‌ها شنید  

طاقتم طاق شد از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مداوم از فرجت می گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری. 🌴💙🌴

ای خدایی ڪه ڪریم و احدی ای عزیزی ڪه همیشه ابدی من نگویم ڪه بده یا ڪه نده تو خدایی و خدایی بلدی موجب و منشاء آرامش من ای ڪه تسڪین غمِ بی عددی تو ڪه می بینی و حالم دانی ڪاتب دفتر هر خوب و بدی دست بر زانوی احسانت زن دست بر زانوی احسانت زن ای خدایا تو ، به ما ڪن مددی 🌴💙🌴

🤲یا الهی گاه گاهی...       با نگاهی        حال ما را خوب ڪن...   خلوت این قلب تنها را               ڪمی آشوب ڪن.. 🌴💙🌴

🌳 تاب آوردم شب دلتنگی‌ام را تا سحر 🌴 تا تو را از نو ببینم ، صبح زیبایت بخیر

فرشته ی روی من ای آفتاب صبح بهار مرا به جامی از این آب آتشین در یاب به جام هستی ما ای شراب عشق بجوش 🌴💙🌴

من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رود

آسمان غرق خیال است کجایی آقا؟ اولین جمعه‌‌ سال است کجایی آقا؟ یک نفس عاشق اگر بود زمین می‌فهمید عاشقی بی تو محال است کجایی آقا؟ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌴💙🌴 @Alahzy

#یا_صـاحب_الزمان_عج فقط ما جمعه ها چشم انتظاریم فقط جمعه برایش بی قراریم دلیل غیبتش"شاید"همین است فقط در روز جمعه #ندبه داریم #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج 🌴💙🌴

#مـهـدے_جـانـم بايد غزل نوشت زغوغاے سرگذشت از عمر عاشقے كه همه بےخبر گذشـت اين حرفهاے من كه به دردے نميخورد بايد براے ديدنت از جان و سر گذشـت 🌴💙🌴

#یاصاحب_الزمان روزه هجر تو از پای بینداخت مرا کی شود با رطب وصل تو افطار کنم؟ 🌴💙🌴

*از تلخ‌ترین جملات تاریخ ادب،* شاید عبارتی از کتاب «انّی راحلة» یوسف السباعی باشد؛ جایی که دختری عاشق را، به زور به عقد مرد دیگری در می‌آورند وقتی حلقه را به دستش می‌اندازند، می‌گوید: 🌴🌹🌴هرگز گمان نمی‌کردم که آدمیزاد «يُمكنُ أن يُخنقَ من إصبعه»، ممکن است از انگشتانش هم به دار آویخته شود...! "چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون 🌴💙🌴 دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون"

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید حالیا چشم جهانی نگران من و توست هوشنگ_ابتهاج 🌴💙🌴

لحظه‌ی وصل به یک چشـم زدن می‌گذرد این فراق ست که هر ثانیه اش یکسـال است 🌴💙🌴